فراتاب – گروه بین الملل: امنیت بینالملل یکی از مهمترین موضوعی است که مورد توجه و تاکید کشورها و نهادهای بینالمللی بوده و ماموریت و رسالت اصلی شورای امنیت به عنوان مهمترین نهاد سازمان ملل، تامین صلح و امنیت بینالملل است که در این میان نقش قدرتهای بزرگ به خصوص کشورهایی که دارای امتیاز حق وتو هستند، بیش از سایر بازیگران دارای اهمیت است. ایالات متحده آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم با کمک به شکلگیری نهادهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی و... نظمی ایجاد کرد که جان ایکنبری از آن به عنوان «هژمونی لیبرال» یاد کرده است. در قالب این نظم، آمریکا تلاش نموده به عنوان یک قدرت برتر نقش مهمی در تضعیف و یا تقویت امنیت بینالملل داشته باشد و در طول دهههای گذشته با توجه به نقش هژمونی که برای خود قائل بوده در کنار منافع خود، امنیت بینالملل را هم مورد توجه قرار داده است.
نقش روسای جمهور آمریکا در طول دهههای گذشته در زمینه کمک به تامین امنیت بینالملل فراز و نشیب هایی داشته ولی تاکنون روسای جمهور قبل از ترامپ با وجود نقش محوری در برخی بحرانهای منطقهای و بینالمللی، در ظاهر خود را تامین کننده صلح و امنیت بینالملل نشان داده اند. ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا از همان روز اول نشان داد که متفاوت از روسای جمهور قبلی بوده و گذشت زمان این تفاوت را بیشتر نشان داد. رفتارها و عملکرد وی در طول چند سال اخیر نشان داده که شعار انتخاباتی «نخست آمریکا» اهمیت فراوانی داشته و صلح و امنیت بین الملل برای ترامپ زمانی ارزشمند است که در راستای تامین منافع آن کشور باشد. رفتارهای سیاسی یکجانبهگرایانه ترامپ با رویکردی منفعت محور که ریشه در دیدگاههای ملیگرایانه ایشان دارد، خواسته یا ناخواسته منجر به تضعیف امنیت بینالملل میشود.
معاهدات بینالمللی از گذشته تاکنون نقش مهمی در صلح و امنیت بینالملل داشته است و تمامی کشورها در زمانهای بروز تنش و بحران تلاش مینمایند با انجام مذاکرات متعدد و با تصویب معاهدات چند جانبه امنیت خود و نظام بینالملل را تضمین نمایند. خروج یک جانبه از معاهدات بینالمللی و عدم اجرای تعهدات خود نسبت به نهادهای بینالمللی، یکی از مهمترین رفتار سیاسی ترامپ در سالهای اخیر بوده است. عقب نشینی از معاهده آب و هوایی پاریس، پیمان تجاری ترانس پاسیفیک، توافق چند جانبه و بین المللی برجام، پیمان منع موشکهای هستهای میان برد با روسیه، خروج از سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو)، موافقت نامه جهانی در امور مهاجران و شورای حقوق بشر سازمان ملل، تهدید به خروج از توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) و ایجاد سازوکار جایگزین آن، تهدید به خروج از سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل (فائو)، کاهش کمک به برنامه مشترک سازمان ملل در زمینه ایدز، صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف)، برنامه زیست محیطی سازمان ملل، برنامه توسعه و زنان سازمان ملل و سازمان آب و هوایی جهانی از جمله نهادهایی هستند که از نظر ترامپ تامین کننده منافع آمریکا نبودهاند. در کنار خروج از نهادها و معاهدات بینالمللی که یقیناً تضعیف جایگاه آنها، امنیت بینالملل را با چالش جدی مواجه خواهد کرد، سایر رفتارهای ترامپ همچون جنگ تجاری با چین ، ممنوعیت ورود شهروندان برخی کشورها به آمریکا، سیاستهای ضد مهاجرتی، سیاستها واظهارات نژاد پرستانه، حمایت از کشورهای حامی داعش، حمایت از ائتلاف علیه یمن و ... نیز میتواند در صلح و امنیت منطقهای و جهانی تاثیر گذار باشد.
عدم واکنش مناسب به اینگونه رفتارها از سوی کشورها و نهادهای بینالمللی، ترامپ را به رفتارهایی خلاف قواعد و مقررات بین الملل تشویق کرد که طبیعی است دامنه تاثیر این رفتارها بر امنیت منطقهای و بینالمللی بسیار گستردهتر از خروج از معاهدات بینالمللی خواهد بود. معرفی بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارتخانه آمریکا به آن شهر، به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان و معرفی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک گروه تروریستی از جمله آنهاست که با توجه به اهمیت منطقه خاورمیانه، رفتارهای این چنینی آبستن تحولات مهم امنیتی در منطقه شده که به طور طبیعی پیامد و تبعات آن دامنگیر مردم و دولتهای منطقه و حتی نظام بینالملل خواهد بود.
مجموع این رفتارهای سیاسی از سوی رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا به خوبی نشان میدهد که نظام بینالملل با « پدیده ترامپ» مواجه است، ترامپی که اقداماتش متناقض با اصول و ارزشهای لیبرالی مورد تاکید غرب است. در حالی که لیبرالها بر همكاریهای بینالمللی توسط نهادها، سازمانها و رژیمهای بینالمللی توجه داشته و آنها را عامل اصلی غلبه بر بی اعتمادی و کمک به صلح و امنیت در نظام بین الملل آنارشیک میدانند ولی رفتارهای ترامپ متفاوت با این نگاه بوده و نشان میدهد که نهادهای بینالمللی زمانی برای وی دارای اهمیت است که منافع کشورش را تامین کند و امنیت جهانی برای شخص ترامپ اهمیتی بیشتر از منافع ملی ندارد. در حالی که لیبرالها بر هنجارهای بینالمللی تاکید دارند، ترامپ با رفتارهای خود نشان داده که با به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندی های جولان اصل «منع توسل به زور» و با خروج از معاهدات به خصوص توافق برجام اصل « وفای به عهد» را در حقوق بینالملل خدشه دار کرده است.
به طور کلی میتوان گفت رفتارهای ترامپ بیش از آنکه به ارتقاء صلح و امنیت بینالملل کمک کند، باعث تضعیف آن شده و طبیعی است تا زمانی که ترامپ منافع ملی را به منافع جهانی ترجیح دهد نقش نهادها و معاهدات بینالمللی در صلح و امنیت جمعی کاهش پیدا کرده و اعتبار و جایگاه خود را از دست خواهند داد مگر این که سایر قدرتها و کشورها اقدامات جدی برای ممانعت از این وضعیت بکار بگیرند که توافق برجام نشان داد بیشتر قدرتها اگرچه در اظهارات خود مخالفت خود را با چنین رفتارهایی اعلام مینمایند اما اقدام عملی برای ممانعت از چنین رفتارهایی نداشتهاند و طبیعی است امنیت بینالملل زمانی میتواند تحقق پیدا کند که کشورها ضمن رعایت قواعد مرتبط با امنیت و صلح، در صورت نقض این قواعد از سوی بازیگران دولتی و غیر دولتی نسبت به مجازات آنها اقدام نمایند.
نویسنده: دکتر رهبر طالعی حور
بازنشر مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است