فراتاب – گروه دیپلماسی: از نخستین سالهای دههی 1300 شمسی برای اولین بار جمعی از نخبگان ایرانی از جمله دکتر محمود افشار طرح تشکیل یک دولت کوچک ایرانی نژاد را در جغرافیای کردستان عثمانی و در همسایگی ایران وارد ادبیات سیاسی و فرهنگی ایران نمودند تا 14 دی ماه سال 1309 که رضاشاه به سپهبد امیراحمدی دستور داد تا نسبت به سرکوب و زندانی کردن رهبران عشایر کردستان ایران به اتهام همکاری با شورش آرارات و تشکیلات خویبیون کردستان ترکیه و جنبش کردستان عراق با وجود گرایش ایران دوستی آنها تا به امروز این مسئله در محافل سیاسی منطقه مطرح است.
تحولات اخیر در نظام بینالملل و در خاورمیانه متلاطم در جغرافیای سیاسی و ژئوپولتیک منطقه در کنار سلطهجوییهای آمریکا و غرب و روسیهی بعنوان بازیگران جدید در کنار فرصت طلبیهای ترکیه و عربستان فرصتی تاریخی برای ایران فراهم آورده است تا در این مرزبندیهای سیاسی و فرهنگی در این حوزهی ژئوپولتیکی بهم پیوسته افکار عمومی 40 میلیون از کردزبانان منطقه را در کنار خود حفظ نماید و برای آیندهی منطقه که در 20 سال آینده جمعیت کردها به حدود 80 میلیون نفر خواهد رسید جمعیتی به اندازه جمعیت امروز ایران را مدنظر دیپلماسی خارجی قرار دهد، چرا که کردها در کردستان سابق عثمانی یعنی کردهای ترکیه، سوریه و عراق. نه ترک هستند نه عرب، بلکه مردمانی از جنس مردمان کهن دیار ایران میباشند که بعد از چالدران 1514 میلادی و قرارداد تاریخ مصرف گذشتهی سایکس پیکوی 1916 از جغرافیای تاریخی ایران آن روزها جدا شدهاند اما همچنان از نظر فرهنگی و زبانی در حوزه ی جغرافیای فرهنگی ایران قرار دارند.
کردستان سوریه
چنانکه امروز در کردستان سوریه کردستان مدافعان کوبانی و همنژادان ما در محاصره ی توافق سوری، روسی و ترکی قرار گرفتهاند. امروزه جز از طریق یک فاجعه و یک نسل کشی و ژینوساید تمام عیار، هیچ قدرتی نمیتواند کردستان سوریه را به وضع پیش از بحران سوریه بازگرداند، چرا که عملاً آنچه که در آنجا اتفاق افتاده است آزادی طلبی و حس رهایی را تجربه کردهاند. از شاخص های مهم ارتقاء قدرت کردها در سوریه اینکه دو کشور قدرتمند جهان یعنی آمریکا و روسیه هرکدام به انحای مختلف بر روی قدرت نیروهای کرد و منافعطلبی خود حساب بازکرده و از آنها حمایت کرده و عملاً با آنها در ارتباط هستند.
کردستان ترکیه
در کردستان ترکیه علیرغم در پیش گرفتن سیاست حذف و انکار توسط آنکارا امروزه دیگر کردها از دو اهرم بسیار قدرتمند برای تعقیب و بر کرسی نشاندن خواسته های سیاسی و انسانی برحق شان برخوردارند که آن دو قدرت عبارتند از قدرت نظامی PKk و قدرت سیاسی HDP در داخل ترکیه در سیاستهای سلطان منشانهی پوسیده رجب طیب اردوغان و بهم ریختن ساختار قانون اساسی ترکیه و حذف چهرههای واقعگرایی چون احمد داوداوغلو و تولید خشونت و سیاست پارادوکسیکال پیرامون داعش و سرکوب کردستان نمیتواند بحران ترکیه را حل کند و دمکراسی و مردم حرف آخر را خواهند زد.
کردستان عراق
آنچه که در این گفتار من به آن میپردازم اشارهای مختصر و کوتاه به این حقیقت است که با توجه به معادلات داخلی منطقهای و بین المللی امروزه بازیگری بنام کردستان در منطقهی خاورمیانه بسیار متفاوت از دو دههی گذشته است. با وجود رسانه های فراگیر و شبکههای اجتماعی و سایر تحولات مهمی که انقلاب اطلاعات پدید آمده است سیاست انکار و حذف توسط دولتها در هیچ زمینهای کارایی ندارد و هرگز هیچ قدرتی نمیتواند جهان را به عصر جنگ سرد و دیپلماسی سرّی و پنهانی بازگرداند و تحولات دو دههی اخیر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و بویژه مناطق بحرانی بالکان و خاورمیانه نشان داده است و اثبات نموده است که هر دولتی که نگاهش را به حقایق بسته باشد تنها خودش زیان دیده و فرصتها را از دست داده است.
ایران به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران سیاست خاورمیانه تا به امروز از طرق مختلف در عمل اثبات نموده است که از چنان قدرت سخت و نرمی برخوردار است که هیچ یک از رقبای منطقه ای و قدرت های جهانی نمی توانند منکر نقش فعالانه ی تهران در معادلات منطقهای و جهانی شوند و نقش و قدرت جمهوری اسلامی ایران از بازار انرژی تا حفظ ثبات و موازنه در خاورمیانه بر کسی پوشیده نیست.
بنظر میرسد که در خصوص موضعگیری در قبال مسئله کردها و کردستان و پدیدهی در حال ظهور دولت محتمل مستقل کردستان در عراق کاستیهایی در سیاست خارجی ایران وجود دارد اگر چه در حافظه ی تاریخی کردها پیام تاریخی مرجعیت شیعه حضرت آیتاله محسن حکیم در سال 1344 در حمایت از جنبش کردستان به رهبری ملامصطفی بارزانی و بعد از روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی حمایت های بسیار قابل توجهی از جنبش رهایی بخش کردستان عراق علیه حکومت بعثی بعمل آمده است و تاریخچه ی روابط بسیار حسنه ی تهران با دو حزب عمده و بزرگ کردستان عراق پارت دمکرات و اتحادیه میهنی و دیگر احزاب اسلامی و چپ، گویای این سیاست حمایتگرانه ی ایران از کردها می باشد که بعنوان اولین کشوری که در سال 1992 اقلیم کردستان عراق را به رسمیت شناخت. امروزه با توجه به تحولات منطقه ای و جهانی عملا محتوای سیاست به حدی از پیچیدگی و تحول و پیشرفت رسیده است که دیگر صرف داشتن رابطه ی حسنه با احزاب سیاسی کردستان نمی تواند کافی باشد و آنچه که امروزه به عنوان یک حقیقت در عرصه ی سیاست خاورمیانه در حال ظهور است پدیده ی ظهور دولت کردستان در عراق است.
شاید با طرح این پرسش و بویژه با ذکر این عبارت که اقلیم کردستان احتمالا مستقل آتی در سیاست جهانی و منطقه ایی تبدل به عاملی موثر گشته است عدهای مخالف باشند اما اگر با قدری واقع بینی و با الهام از نظریههای سیاست بین الملل و ژئوپلتیک به این مهم بنگریم، خواهیم دید که طرح این ادعا گزافه نیست و با استناد به دلایل زیر امروزه دیگر بازیگری بنام کردستان میتواند در سیاست منطقه و جهان ایفای نقش کند و به عنوان رقیب جدی بغداد تاریخی تعریف شده دارد و بنابراین با توجه به این مهم و با توجه به این شاخصها غفلت از آن، منطقی نبوده و چه بسا زیانبار خواهد بود.
1- امروزه بر کسی پوشیده نیست که اقلیم کردستان یکی از وزنههای قابل توجه و تاثیرگذار در سیاست منطقه بوده و آنچه که ارزش و اهمیت این مهم را دو چندان میسازد، آن است که نزدیک به یک سده است و همزمان با جنبش مشروطه در ایران که کردهای شمال عراق، بیش از سایر ملل خاورمیانه در عرصهی، مبارزات و سیاست عملی حضور دارند.
2- حملهی داعش به کردستان که همان بازتولید تفکر بعثی داعشی و تداوم 80 سال حکومت عربهای سنی بر عراق و دشمنی و سرکوب شیعیان و کردها بود سبب شد که کردستان در کانون توجه سیاست های منطقه ای و جهانی قرار گرفته و انکار و نادیده گرفتن آن تنها به انکار کننده آسیب میزند، با توجه به مخاطرهی جدی گسترش قدرت و نفوذ داعش در کردستان، احتمال آن میرفت که از طریق سقوط اربیل و پایتخت حکومت اقلیم کردستان در کمترین زمان ممکن بغداد نیز سقوط کند و سقوط بغداد میتوانست، یادآور سقوط احتمالی مسکو توسط سپاه آلمان هیتلری باشد و این میتوانست، تهدیدی جدی و غیرقابل حل برای جهان باشد بنابراین جهان نسبت به سقوط کردستان واکنش نشان داد و با حمایت سیاسی ـ نظامی بیش از 30 کشور مهم و قدرتمند منطقه ای و جهانی از جمله ایران از کردستان در کنار واکنش جدی افکار عمومی جهانی به سقوط احتمالی کردستان به دست داعش چنانکه مبارزه و مقاومت کردستان عراق در منطقه و جهان صاحب جایگاهی بین المللی شد.
3- تجربه ی عملی هر چند ناقص و قابل نقد ملت سازی و دولت سازی در کردستان عراق، از سال 1991 تا به امروز، مردم این دیار و این بخش از کردستان را عملاً به چنان خودباوری رسانده است در روزگاری که ملتها براساس منشور جهانی حقوق بشر حق دارند در تعیین سرنوشت خویش تصمیم بگیرند مردم کردستان عراق بعد از انقلاب 1991 و پس از قطعنامه 688 و ایجاد منطقه امن مدار 36 درجه و برگزاری انتخابات آزاد و تأسیس پارلمان و حکومت اقلیم کردستان و تأسیس 45 کنسولگری کشورهای جهان دارای شخصیت حقوقی و بینالمللی شده است که جز با تعیین سرنوشت خویش به هیچ وضعیت دیگری رضایت نخواهند داد.
4- وجود منابع غنی گاز و نفت در کردستان عراق 6 میلیون نفری بسیاری از کشورها و شرکتهای بزرگ نفتی چون اکسون موبیل آمریکا و گاز پروم روسیه به همراه دیگر شرکتهای نفتی و سرمایهگذاران جهانی را به کردستان کشانده است و به منظور بهره بردن از این منابع سرشار انرژی و میلیاردها دلار سرمایهگذاری و با عقد قرارداد با دولت اقلیم کردستان که امروز با صادرات یک میلیون بشکه نفت خام از اربیل به بندر جیحان ترکیه عملاً به مثابه یک دولت مستقل با اربیل تعامل میکنند.
5- مسالهی دیگر رسمیت دیپلماتیک تفکیک بغداد و اربیل در 14 سال اخیر بوده است که هیاتهای دیپلماتیک جهانی که وارد بغداد میشوند بلافاصله در فرودگاه اربیل هم مورد استقبال رسمی قرار گیرند که آخرین آنها سفر فرانسو اولاند رئیس جمهور سابق فرانسه به بغداد و اربیل در 12/1/1395 و بینالی ایلدرم نخست وزیر ترکیه در 18/10/1395بود. در کنار سفر عالیرتبهترین مسئول سیاسی ایران آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی به بغداد و اربیل به تاریخ 5/10/1393- 26/دسامبر 2014 میباشد.
6- بعد از سقوط صدام حسین در جلسات مجلس حکم سال 2003 که میبایست شخصیتهای مطرح بصورت ماهانه مسئولیت مجلس حکم را عهدهدار شوند و براساس قانون اساسی به یکپارچگی عراق سوگند یاد کنند تنها مسعود بارزانی این پست را قبول نکرد چرا که اعلام کرده بود امروز در دوران طلایی ناسیونالیزم کرد و در برابر 80 سال سرکوب ملت کُرد از بمباران شیمیایی و انفال 182000نفر حاضر نیستم در وفاداری از این خاک قسم بخورم و این مسئولیت را نمیپذیرم.
7- از روز ششم آوریل 2005 که پارلمان عراق به آقای جلال طالبانی رئیس جمهور عراق رأی داد و همزمان پارلمان کردستان در اربیل به آقای مسعود بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان معرفی نمود ساختار تاریخی 80 ساله ی حاکمیت عربی عراق دو شقه شد و در کنار آن تصویب قانون اساسی عراق توسط مردم عراق که در آن به دو ملت عرب و کرد تشکیل دهندگان جمعیت عراق رسمیت بخشیدند.
8-تصویب بودجهی سالانهی 17 درصد اقلیم کردستان توسط پارلمان عراق و مشروعیت به حکومت اقلیم کردستان در اداره 5 استان کردنشین مستقل از عراق.
چالش اساسی عراق که هم برای کردها و هم برای شیعیان بعنوان سرزمینهای مورد اختلاف از آن تعریف کردهاند و تحت عنوان ماده 140 در قانون اساسی عراق از آن نام بردهاند. سرزمین حائل و فاصله ایی جغرافیایی کردستان و شیعیان است که اهل سنت عرب در این میان زندگی میکنند شامل استان های موصل، صلاحالدین و دیاله به طول حدود 1200 کیلومتر. این مسئله بزرگترین عامل جدایی کردها از عراق است چرا که کردها تجربه 80 سال حاکمیت عربهای سنی و 14 سال حکومت بعد از صدام حسین و تبدیل بخشی عظیم از عراق به سرزمین سوخته و سقوط ارتش عراق در برابر داعش در این جغرافیا که همچنان اعراب سنی دشمنی با کردها را ادامه میدهند. چالشی بزرگ است که اگر کردها با بغداد روی این منطقه توافق کنند حداقل کنفدرالیسم را تثبیت کردهاند.
گام مهم ایران در این شرایط حضور مقتدرانه اقتصادی و فرهنگی در کردستان عراق در برابر هژمونی اقتصادی و فرهنگی ترکیه با تصویب پروژه انتقال نفت کردستان به خلیج فارس با توافق ایران و اقلیم کردستان و تقویت 7 بازارچه ی مرزی ضعیف در برابر یک بازارچه قوی مرزی ترکیه که حدود 80 درصد صادرات کردستان و عراق را در اختیار دارد و 20 درصد آن را برای 7 مرز ایران بجای گذاشته است این گام تاریخی میتواند ضمن ارج نهادن به عقبه ی تاریخی 40 سال روابط و دولتی با ملت کرد در عراق در جهت تقویت 1200 کیلومتر مرز مشترک در مسیر منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با توجه به حضور خطرناک تفکر داعشی و سلفیت جهادی در منطقه و تبدیل تهدیدها علیه ایران به فرصتهای تاریخی با همکاری اقلیم کردستان وارد تحولات منطقه شود تا در کنار شیعیان عراق در جنوب و مرکز عراق امنیت ملی ایران به قدرت و توان منطقه ای در سطح مطلوب تری دست یابد.
توافق اخیر روسیه و ترکیه و منفعتطلبی آنها در تحولات اخیر منطقه گویای آن است که روسها احتمال اینکه به بقای کردها در سوریه رضایت داده و از آنها حمایت کنند بسیار زیاد است همچنین با توجه به منویات دراز مدت ترکیه در راستای عمق استراتژیک و چشم دوختن اش به موصل و کرکوک احتمال اینکه به استقلال دولت کردستان رضایت دهد جدی بوده و حتی آنچه که برای منافع و امنیت ملی ایران نگران کننده خواهد بود دو دولت خصم و رقیب جدی منطقهای ایران یعنی اسرائیل دشمن و عربستان رقیب در کنار سیاستهای آمریکا و غرب در خاورمیانه و چپاول ثروت ملتها در راستای منافع خود نیز بدنبال منافع خویش در منطقه بوده و هستند چنانکه با توجه به بحران تراژیک شیعه و سنی در عراق بویژه بعد از آزادی موصل و آغاز جنگ سیاسی و نظامی منطقهای بروی ولایات موصل جدید و روی کارآمدن ترامپ و جمهوریخواهان جنگ طلب در آمریکا هیچ تضمینی وجود ندارد دولتهای آیندهای که در بغداد برسرکار خواهند آمد در راستای همسویی و همگامی با منافع ملی و امنیت ملی ایران گام بردارند. در چنین صورتی بیتفاوتی و درنگ کردن ایران از این موضوع برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مناسب نخواهد بود.
بهرام ولدبیگی مدیر انستیتو فرهنگی کردستان در تهران، پژوهشگر و روزنامه نگار آزاد
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است