دولت یازدهم آواربرداری از خرابه‌ها را به بهترین شکل انجام داد | فراتاب
کد خبر: 6451
تاریخ انتشار: 27 تیر 1396 - 20:15
محمد رئوف قادری،کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفتگو با خبرگزاری دولت:
دکتر محمد رئوف قادری، نماینده سابق مجلس و کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دولت اعلام کرد که مهم‌ترین موفقیت دولت یازدهم خارج کردن کشور از شرایط بحرانی ایجاد شده در سال‌های متعاقب پایان دولت دهم است.

دولت تدبیر و امید در شرایطی به قدرت رسید که کشور در حوزه‌های مختلف با بحران‌های عدیده‌ای دست به گریبان بود. تحریم‌های بین‌المللی و بحران اقتصادی از جمله مهمترین بحران‌هایی بود که دولت تدبیر و امید با آن‌ها روبه رو بود. دکتر محمد رئوف قادری، نماینده سابق مجلس و کارشناس ارشد مسائل استراتژیک در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دولت با بیان اینکه مهم‌ترین موفقیت دولت یازدهم خارج کردن کشور از شرایط بحرانی ایجاد شده در سال‌های متعاقب پایان دولت دهم است، بر این باور است: دولت یازدهم دو وظیفه بسیار مهم داشت؛ اول آواربرداری از خرابی‌های گذشته و دوم شفاف‌سازی و بازگشت بدنه اجرایی کشور به قانون‌مداری که از پس هر دو به خوبی برآمده است. این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

در واپسین روزهای عمر دولت یازدهم هستیم، به نظر شما مهمترین دستاورد‌های این دولت در حوزه‌های مختلف سیاست داخلی چه بوده است؟

اگر بخواهیم تحلیلی واقع‌بینانه و دقیق از عملکرد دولت یازدهم داشته باشیم، باید به چند مسئله بسیار مهم توجه کنیم. اول اینکه دولت یازدهم در چه شرایطی دولت را در اختیار گرفت؟ یعنی درواقع دریافتی‌های  این دولت از گذشته بدنه مدیریت اجرایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی چه بوده است؟ براساس این دریافتی‌ها باید رفتار دولت را تحلیل کنیم و در حقیقت به آن نمره دهیم و میزان موفقیت آن را ارزیابی کنیم. اولا گفتنی است مردم در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ عملکرد دولت تدبیر و امید را قابل قبول دانستند و به آن نمره‌ای عالی داده‌اند. ما می‌دانیم که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم،  باوجود همه  تخریب‌هایی که علیه دولت وجود داشت، آقای روحانی توانست میزان آرای مردمی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این واقعیت نشان می‌دهد که مردم کارنامه دولت را قابل قبول دانسته‌اند و این بهترین مصداق و معیار برای تحلیل و ارزیابی کارنامه دولت است.

دوم اینکه ما اگر برگردیم به سابقه دولت‌های نهم و دهم، می‌توان گفت که دولت تدبیر و امید یک ویرانه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را تحویل گرفت. در نتیجه این دولت دو وظیفه بسیار مهم داشت؛ اولاً آواربرداری از خرابی‌های گذشته و دوم شفاف‌سازی و بازگشت بدنه اجرایی کشور به قانون‌مداری. این کار بسیار سختی بود؛ بحران‌های شدیدی بر کشور عارض شده بود. وضع اسفناک و بحران اقتصادی پایان دولت دهم، همچنین وضعیت بین المللی و بحران سیاسی که در جهان با آن مواجه بودیم و تحریم ‌های شدید سازمان ملل، تحریم‌های هسته‌ای و تحریم‌های دولت‌های قدرتمند جهان علیه ایران، بحران‌های اجتماعی و نشنیدن صدای منتقدان و روزنامه‌نگاران و عملاً خارج کردن بدنه کارشناسی کشور از بدنه دولت، به حاشیه بردن نخبه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در زمینه‌های مختلف و ... همه این‌ها بحران‌های دریافتی دولت بود. یعنی دولت  پس از آواربرداری باید بازسازی و آباد کردن را آغاز می‌کرد و حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بازسازی‌ می‌کرد. این دولت زمانی قدرت را تحویل گرفت که همه چیز از ریل خارج شده بود و طبعاً مجبور بود همه چیز را به ریل بازمی‌گرداند تا بتواند به حرکت خود ادامه بدهد. دیدیم که این دولت با بازگرداندن عقلانیت به برنامه‌ریزی‌ها، سیاست‌گزاری‌ها و رفتارهای مدیریتی کشور موفقیت‌های زیادی را به دست آورد که از آن جمله می‌توان برجام را مثال زد. همه جهان و حتی دوست و دشمن به موفقیت خارق‌العاده دولت تدبیر و امید در بحران بین‌المللی و به نتیجه رسیدن برجام، اعتراف دارند. البته برجام یکی از ثمره‌های گفتمان تعامل محور این دولت با جهان بوده است. به نظر من این دولت توانست بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی گذشته را تبدیل به فرصت کند. یعنی تهدیدی که در دولت گذشته در حوزه‌های مختلف ایجاد شده بود را تبدیل به فرصت کرده است و این فرصت‌ها هم اکنون فراروی نخبگان، دولتمردان، سیاستمداران، کارشناسان و مدیران و به طور کلی مجموعه نظام سیاسی کشور برای اداره بهتر امور جامعه قرار دارد.

یکی از شعارهای دولت امنیتی زدایی از نگاه به اقوام ایرانی بوده، به نظر شما به عنوان یک فعال سیاسی کرد، دولت تدبیر و امید در این زمینه تا چه میزان موفق بوده است؟

مطالبات اقوام و مذاهب یا به طور کلی اقلیت‌های قومی و مذهبی در کشور در این دولت به خوبی پیگیری شده است. هرچند من از واژه اقلیت پرهیز می‌کنم، زیرا در ایران هیچ قوم و مذهبی اقلیت نیست. در جمهوری اسلامی ایران، اسلام به معنای تشیع و تسنن است و بدون هریک از این دو معنا و مفهوم ندارد. واژه اقلیت هم زیبنده اقوام ایرانی نیست، زیرا هیچ قومی به تنهایی اکثریت نیست. همه اقوام ایرانی، اعم از فارس، ترک، کرد، بلوچ، ترکمن، لر و عرب و دیگر اقوام در کنار هم دیگر اکثریت ملت ایران را تشکیل می‌دهند. از این رو اگر واژه‌های اکثریت و اقلیت اگر امروز در سپهر سیاسی ما دیده می‌شود، ریشه در نگاه دوگانه به ملت ایران دارد که دولت تدبیر و امید تلاش زیادی کرد که این نگاه را از سر جامعه بردارد و تا حدودی هم قدم‌های مثبتی برداشت. اولین گام موثر این دولت پذیرش منشور ۱۰ ماده‌ای مطالبات اقوام و مذاهب بود. به نوعی دولت پذیرفت که اقوام و مذاهب در ایران مطالباتی دارند، که در طول ۳۰ سال گذشته به حاشیه رفته است. با پذیرش این منشور مطالبات اقوام و مذاهب از حاشیه خارج شد و به متن و بطن جامعه سیاسی – اجتماعی ایران برگشت و به بخشی از استراتژی ملی نظامی سیاسی کشور مبدل شد. چنین امری گام بسیار مثبتی است. از سوی دیگر همین منشور ۱۰ ماده‌ای که مورد پذیرش دولت قرار گرفته تبدیل به گفتمان مشترک همه اقوام و مذاهب ایرانی شد. پس اولین قدم پذیرش پذیرش این منشور بود، که اولاً به استراتژی ملی نظام سیاسی تبدیل شد و ثانیاً به گفتمان مشترک همه اقوام و مذاهب تبدیل شد. برای اجرایی کردن این مطالبات دولت باید گام دوم را برمی‌داشت، یعنی سازوکارهای پیگیری مطالبات یادشده را ایجاد و تعیین می‌کرد. دولت تدبیر و امید برای اولین بار در طول عمر جمهوری اسلامی ایران، بخشی از چارت سازمانی نهاد ریاست جمهوری را به اقوام و مذاهب اختصاص داد و با تأسیس دستیاری ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و مذاهب، عملاً به مطالبات اقوام و مذاهب رسمیت بخشید. از همه مهم‌تر سازوکار تشکیلاتی و سیاسی و اجرایی را برای این امر فراهم کرد. هرچند توقع اقوام و مذاهب تأسیس معاونت اقوام و مذاهب بود.  دولت مجبور بود اول تابوی اینکه اقوام و مذاهب تهدید هستند را بشکند و آن را تبدیل به یک فرصت بکند، افکار عمومی را در این خصوص توجیه کند تا بتواند نخبگان این قشر را به بدنه کارشناسی کشور اضافه کند و حضور آن‌ها در ساختار قدرت و ثروت نهادینه کند.

امروز چه مخالفان و چه موافقان به این مسئله اعتراف دارند که فرصت استفاده از این نیروها در بدنه دولت به وجود آمده است. ما می‌دانیم که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر موثرترین و شاید متحدترین گروهی که به دولت تدبیر و امید رأی اعتماد مجدد داد، اقوام و مذاهب بودند. طرفداران و جرایان حامی این دولت نیز به موثر بودن اقوام و مذاهب در پیروزی مجدد دکتر روحانی اعتراف دارند. پس من معتقد هستم دولت تدبیر و امید در نهادینه کردن مطالبات اقوام و مذاهب تا حدود قابل قبولی موفق عمل کرده و حداقل نتیجه این امر را نیز در انتخابات ریاست جمهوری دیده‌ایم.

یکی از گام‌هایی که در این زمینه محقق شد راه‌اندازی کرسی‌های آموزش زبان‌های کردی و ترکی در دانشگاه‌های مناطق محلی بود، ارزیابی شما از میزان اهمیت این امر چیست؟

تدریس زبان مادری و ایجاد کرسی‌های آموزش زبان مادری در موسسات آموزشی کشور، یکی از مطالبات منشور ۱۰ ماده‌ای یاد شده است. هرچند در ابتدای راهیم، اما آغاز شدن این را به فال نیک می‌گیریم و معتقدیم که شروع این امر با موانع، کمبودها و مشکلات نیروی انسانی و عدیده‌ای روبه رو هستیم. انتظار نداریم که یک شبه به وضع آرمانی برسیم اما شروع آن حرکت خوبی بوده است و تداوم آن نیازمند حمایت مالی و معنوی دولت، وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش است. یقیناً این حرکت بسیار حرکت خوبی است. توسعه تا زمانی که یکی از اقشار کشور از حضور در مراکز تصمیم ساز محروم باشد، به معنای واقعی و متوازن آن محقق نخواهد شد. طبیعی  است که تدریس زبان مادری هم بخشی از حل این مشکلات است. جامعه اقوام و مذاهب، آن سان که شایسته است در ساختار قدرت و ثروت کشور ایفای نقش کند. مهمترین رکن توسعه متوازن، توسعه نیروی انسانی است. در واقع توسعه نیروی انسانی ایجاد کننده زمینه‌ توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. ما توقع داریم با پذیرش تعدادی از نخبگان اقوام و مذاهب در بدنه مدیریتی کلان دولتی و اجرایی کشور و کارشناسی ایران، این قشر نیز حضور جدی‌تری در ساختار رسمی کشور داشته باشد.

این قشر را نباید دست کم گرفت. همچنانکه در انتخابات همین قشر مهم‌ترین نقش را ایفا کرد و به نوعی سرنوشت انتخابات را رقم زد، یقیناً در کانون‌های تصمیم سازی و تصمیم‌گیری می‌تواند موثر و در جهت ترقی و توسعه کشور سرنوشت ساز باشند.

به نظر شما مهم‌ترین اولویت های دولت در عرصه سیاست داخلی اعم از مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی  چیست و همچنین اولویت عرصه سیاست خارجی چیست؟

در حوزه سیاست خارجی، ادامه روند تعامل گرایانه دولت در پرتو برجام یکی از اولویت‌های این دولت است. به نظر من برجام تمام نشده و روند آن باید ادامه یابد. در سیاست خارجی بازهم اولویت این دولت باید تعامل با جهان، رویکرد فعال در عرصه بین‌الملل و دیپلماسی جهانی برای ایجاد امنیت در منطقه و جهان خواهد بود. همچنین تعمیق و نهادینه کردن اعتماد بین المللی که در دوره دولت یازدهم به ایران بازگشت نیز از جمله اولویت‌های این دولت در زمینه سیاست خارجی خواهد بود.

ما باید اولویت‌های سیاست داخلی برای آینده را به چهار بخش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم کنیم. در حوزه سیاسی آنچه به نظر می رسد در تحلیل‌های کارشناسی مغفول مانده است بازگشت امید و نشاط به جامعه است. در پایان دولت دهم با یأس، تحقیر و انزوای بین‌المللی روبه رو بودیم. خوشبختانه این انزوا در دولت یازدهم از بین رفت و امید و نشاط به جامعه ایرانی بازگشت. ما انتظار معجزه از دولت نداشتیم. همانطور که عرض کردم آواربرداری و بازگشت به ریل توسعه از مهم‌ترین موفقیت‌های این دولت است و همین امر نیز نشاط را به جامعه ایرانی بازگردانده است. دومین مسئله نیز احیای قانون‌مداری بود. بدنه دولت در دولت‌های نهم و دهم از مجاری قانونی خارج شده بود. هنوز مردم انتظار جدیت بیشتری را دارند. رئیس جمهوری به عنوان مجری قانون اساسی البته باید تلاش کند که همه قوای سه‌گانه به قوانین موضوعه پایبند باشند.

مسئله مهم دیگر مبارزه با فساد بود. دولت یازدهم توانست این فساد را از بین ببرد و برای این کار حتی با خاطیانی که در دولت تدبیر و امید خلاف قانون عمل کرده بودند، برخورد شد. اما مبارزه با فساد نیازمند تعامل با دستگاه‌ها و نهادهای دیگر هم هست.

همچنین این دولت اجازه داده همه گفتمان‌ها و نوعی تکثر سیاسی در جامعه به وجود بیاید. گفتمان‌های سازنده نقد و نقادی در کشور جاری و ساری هستند. دانشگاه‌ها مجدداً بیدار شده اند و نسبت به مسائل اجتماعی حساسند.

 در حوزه اقتصادی کنترل تورم افسارگسیخته بسیار حایز اهمیت بود. ما در دولت گذشته تورم بالای ۴۰ درصد داشتیم، این دولت توانست با اقداماتی که انجام داد تورم را به زیر ۱۰ درصد برساند. در واقع ترقی و رشد شروع شده اما رکود هنوز بعضی از بخش‌های اقتصاد ما وجود دارد. این دولت تلاش زیادی کرد که نظام اقتصادی را اصلاح کند اما این امر نیازمند سرعت بیشتری است. این دولت بحران و تهدید اقتصادی را تحویل گرفت و آن را تبدیل به یک فرصت اقتصادی کرد. نفت ما سه برابر قبل تولید می شود و به فروش می‌رسد. مسئله اقتصادی دیگر بحران بیکاری است، که از دولت‌های قبل به این دولت به ارث رسیده است. ما امروز شاهد بیکاری تحصیل کردگان هستیم.

حل مشکل بیکاری نیز از جمله اولویت‌های اصلی دولت است. در حوزه اجتماعی نیز با توجه به اختلاف طبقاتی که در گذشته افزایش یافته بود و به سمت بحران می رفت جلوگیری شده و در زمینه عدالت اجتماعی دولت موفق عمل کرده است. دولت باید در سال‌های آینده عدالت اجتماعی را بیش از پیش تعمیم دهد و همه را آن برخوردار سازد. بیمه همگانی و سلامت آرزوی ۵۰ ساله مردم ایران که در دولت تدبیر و امید محقق شد.

در حوزه فرهنگی تحولات خوبی را شاهد بوده‌ایم. در این زمینه در گذشته شاهد تحقیر، ناکامی و روزمرگی فعالان فرهنگی بودیم. دولت یازدهم توانست این مهم را احیا کند و در عرصه فعالیت‌های هنری، آزادی‌های سیاسی، توسعه سینما‌ها و تئاترها، گسترش فرهنگ نشر و چاپ کتاب و فرهنگ کتاب خوانی، آشتی دوباره مردم با حوزه فرهنگ و سینما حرکات خوبی را شاهد هستیم.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دولت

نظرات
آخرین اخبار