فراتاب - گروه بین الملل: سال 2017 در حالی اولین ماه خود را به پایان رساند که جهان در اثر انتخاب شدن دونالد ترامپ شوکه شده و سردرگم است. او پیش از انتخابات در برنامههای انتخاباتی خود وعدههایی داده بود که در مقایسه با مسیر پیشین آمریکا و غیرواقعی به نظر میرسید این وعدهها شامل توجه به مسائل داخلی این کشور، برخورد با مهاجران و مسلمانان، عدم درگیر شدن در نقاط مختلف جهان، عدم پذیرش مسئولیت در برابر دفاع از متحدین خود بهجز اسرائیل، مقابله با ایران و اصلاحات اقتصادی داخلی به سود طبقات پایین بود.
امید میرفت که رفتار وی پس از انتخاب شدن تغییر کند و در اثر فشارهای سیاسی روی به میانهروی بیاورد اما اولین روزهای ریاست جمهوری او نشاندهنده این است که ترامپ در اجرای برنامههای خود جدی و مصمم است. او در اولین روزهای آغاز کار خود طرحی را برای کاهش مشارکت در سازمان ملل مطرح کرده است، میخواهد بین مکزیک و آمریکا دیوار بلندی بسازد تا مانع ورود مهاجرین شود و البته بهای ساخت آن را از مکزیک بگیرد و در صورت سرپیچی آنها بر روی واردات از مکزیک 20 درصد مالیات وضع خواهد کرد، از چند معاهده بینالمللی خارجشده است و صریحاً از شکنجه علیه مظنونین به عملیات تروریستی حمایت کرده است. او در همین جای کار نیز بیش ازآنچه انتظار میرفت پیش رفته است و اقدامات او برخلاف تصویر عدهای که احتمال میدادند فشارهای سیاسی و هنجارهای بینالمللی مانع او خواهد شد، بسیار تند و ساختارشکن بوده است. بنابراین سؤال این است، حال که ترامپ قصد دارد با شدت و اراده مستحکم برنامههای خود را دنبال کند تکلیف جهان چه خواهد شد و چه چیزی در انتظار جهان در دوران آمریکای دونالد ترامپ خواهد بود؟
ترامپ و آمریکای لاتین
آمریکای لاتین و ترامپ چند مسئله کلیدی را مطرح میسازند. اولین مسئله موافقتنامههای اقتصادی بین آمریکای لاتین و آمریکا است که با توجه به رویکرد دونالد ترامپ سیاستهای اقتصادی مربوط به امریکای لاتین برچیده خواهند شد و این کشور با حمایت از تولیدات و صادرات خود روزهای سختی را به اقتصادیهای امریکای لاتین تحمیل خواهد کرد. مسئله دیگر ترامپ دولتهایی هستند که سالهاست در این منطقه به مشکلی سیاسی برای آمریکا تبدیلشدهاند و باسیاستهای کمونیستی خود ادعای مخالفت با آمریکا را دارند. بولیوی و ونزوئلا که دو نمونه اصلی و کامل این سبک از حکمرانی را تشکیل میدهند بهزودی در معرض تلاشهای شدید برای براندازی قرار خواهند گرفت. همچنان که «رکس تیلرسون»، وزیر امور خارجه ترامپ از این ایده در ارتباط با ونزوئلا حمایت کرده است و اقتصاد بیماری این کشور با تورم بیش از 800 درصد زمینهاین اقدام را فراهم ساخته است. به نظر میرسد آمریکا سیاست سختی را در قبال آمریکای لاتین در پیش خواهد گرفت که از یکسو هرگونه حرکتی علیه منافع این کشور را سرکوب خواهد کرد و از سوی دیگر باسیاستهای اقتصادی حمایت گرا اقتصادیهای جوان این کشورها را در معرض بحران قرار خواهد داد.
ترامپ و اتحادیه اروپا:
حمایت ترامپ از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و منسوخ خواندن پیمان ناتو دو پیام کلیدی برای این اتحادیه به همراه دارد. اولین پیام این است که ترامپ تمایلی به وجود اروپای مستقل و متحد در برابر خود ندارد و ترجیح میدهد کشورهای اروپایی تضعیف شوند تا نفوذ آمریکا با بهرهگیری از نیازهای آنها افزایی بیابد و پیام دوم این است که آمریکا تمایلی به پرداخت هزینههای نظامی نمایشی در برابر روسیه ندارد و ازاینرو ناتو را ناکارآمد و منسوخ میداند. چنین فرایندی به ترس کشورهای اروپایی از فروپاشی این اتحادیه دامن خواهد زد و ممکن است باعث شود که برخی از این کشورها با سراسیمگی و پیشبینی آیندهای ناامن در این اتحادیه خود را از کشتی که تصویر میکنند در حال غرق شدن است خارج کنند. کشورهای مرکزی اتحادیه اروپا که از اقتصاد باثباتتری نسبت به کشورهای حاشیهای مانند یونان بهرهمند هستند برای کاهش هزینههای عمل در درون اتحادیه اروپا و تلاش برای حفظ شرکای ضعیف از این فرایند استقبال خواهند کرد.
ترامپ و آسیا:
مسئله برای ترامپ در آسیا پیچیدهتر است و او در این قاره رقبای سرسخت و چالشهای پرهزینهای را پیش رو دارد. ترامپ خواهد کوشید اقتصاد و صادرات قدرتمند چین را مهار کند و ابزارهای وی بهرهگیری از مالیات در برابر واردات از چین و حمایت از صنایع داخلی است و در برابر جاهطلبی نظامی این کشور، آمریکا نیروی دریایی خود در این منطقه را تقویت خواهد کرد تا مانعی را در برابر آزادی عمل نظامی چین پدید بیاورد. همچنین اقتصادیهای مبتنی بر مونتاژ آمریکای لاتین باید آماده این باشند که شعارهای ترامپ عملی شود و او شرکتهایی را که کالاهای خود را در آسیای جنوب شرقی تولید میکنند وادار به بازگشت به آمریکا و ایجاد اشتغال برای آمریکاییها کند. چنین اقدامی میتواند قیمت بسیاری از کالاها ازجمله فنّاوری را در سطح جهان افزایش دهد. در خاورمیانه ترامپ با دو مشکل ایران و نفوذ روسیه در خاورمیانه روبهرو است. ترامپ گرچه در هر زمینهای به برنامههای خود پایبند بوده است اما درباره برجام احتیاط خواهد کرد چراکه پاره کردن برجام موجب میتواند عواقب امنیتی را در پی بیاورد که آمریکا توانایی صرف هزینه برای کنترل آن را ندارد و در مقابل با استفاده از برجام میتواند تا حدود زیادی ایران را در کنترل خود قرار بدهد. در ارتباط با روسیه ناتوانی آمریکا برای دخالت در منطقهاین کشور را به این سمت سوق میدهد که با بهرهگیری از وجود جریانهای تروریستی نقش سنتی خود در منطقه را این بار با همراهی و همکاری با روسیه دنبال کند و در این دوره روسیه از بندهای مهار آمریکا میگریزد. این گریز روسیه را قادر میسازند که حتی به ایفای نقش در خلیجفارس نیز بیندیشد. همچنین این احتمال میرود که با توجه به حساسیتهای اسرائیل همکاری امنیتی بین آمریکا و کشورهای عربی در جای خود باقی بماند.
جهان و دونالد ترامپ:
جهان در دوران وی شاهد کمرنگ شدن پیمانهای بینالمللی و نقش سازمانهای بینالمللی و منطقهای خواهد بود، همچنین هنجارهای بینالمللی در اثر تضعیف این ابزارها به دامن ناکارآمدی خواهند افتاد. اقتصادی جهانی در این دوره ملتهب، پرآشوب و مبتنی بر رقابت ناشی از آنارشی و خودمحوری خواهد بود و این فضای سخت جای همکاریهای اقتصادی کمرنگ اما دلگرمکننده جهان پیشین را خواهند گرفت. در این دوره خودمحوری در نظام بینالمللی به اوج خواهد رسید و کشورهای موجود بیشازپیش منافع خود را مقدم بر منافع سایرین خواهند انگاشت.
منوچهر شفیعی، کارشناس ارشد روابط بین الملل و عضو شورای نویسندگان فراتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است