فراتاب - گروه اقتصادی: آیتالله هاشمی رفسنجانی، یک شنبه شب 19 دی ماه سر بر بالین مرگ گذاشت، روز شهادت امیر کبیر، الگوی محبوبش. هاشمی رفسنجانی را میشود با عناوین مختلف، نامید. مرد عبور از بحرانها، مرد مصلحت و البته سردار سازندگی. به جرات و به دور از هر گونه تعصب میتوان گفت او یکی از مهمترین چهرههای تاریخ ایران در حوزه سازندگی است. دوست و دشمن، مدافع و منتقد بر توسعهگرا بودن شخصیت رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام اذعان دارند و میتوان با جرات که نهادینه کردن مفهوم توسعه و حرکت در این مسیر را یکی از مهمترین میراث این مرد بزرگ، به حساب آورد که از دل آن «تفکر ساختن» سر بر میآورد. موردی بخواهیم بررسی کنیم، میشود صفحهها فهرست کرد از اقداماتی که در زمان او انجام شده است. از برق رسانی و جادهسازی گرفته تا زیربنای همین متروی تهران که نفس کشیدن در پایتخت بدون بهرهگیری از آن این روزها ممکن نیست. اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند، بیشترین میراثی که از آیتالله باقی مانده نه کارهایی که انجام داده بلکه مفهومسازیهایی است که انجام داده است. وقتی هاشمیرفسنجانی از لزوم حفر تونلهای مترو در تهران سخن میگفت، برخی میگفتند تهران زیر آب خواهد رفت و این طرح را اساسا عملی نمیدانستند، اینجاست که مفهوم توسعهگرا بودن و آینده نگر بودن را بهتر درک میکنیم.
حقیقا بررسی کارنامه اقتصادی آیتالله هاشمی رفسنجانی در یک گزارش یک صفحهای که هیچ در چند جلد کتاب هم آنطور که شایسته است، امکانپذیر نیست و آنچه میخوانید تلنگری است به بازگشت به یک فکر ناب. به سازندگی و توسعه. سازندگی و توسعه هنوز هم یکی از مهمترین نیازهای کشورمان به حساب میآید و برای افتادن در مسیر آن، باید به «فکر ساختن» برگشت. فکر ساختن، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مهمترین میراث هاشمی رفسنجانی است و ایران نیاز به ساختن دارد.
دورنگری و مردم باوری
یکی از مهمترین شاخصههای اقتصادی، هاشمی رفسنجانی از نظر کسانی که از نزدیک در زمان ریاست او بر دولت درجریان امور بودند، دورنگری است. موضوعی که اسدالله عسگراولادی، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی که در آن زمان هم در اتاق حضور فعال داشت با بغض میگوید. عسگراولادی با اشاره به اینکه، دولت سازندگی، ساختن کشور را با بهرهگیری از سرمایهگذاری خارجی و جذب سرمایههای داخلی انجام داد، میگوید: «آن زمان خیلیها مفهوم این واژهها را نمیدانستند و حتی برخی تهمتها را هم یادمان هست. اما دورنگری این مرد بزرگ و فکر بازش در مورد مکانیزمها اقتصادی را میشود از همین مسئله درک کرد. بعد از این همه سال هنوز هم باید برای برخیها توضیح داد که جذب سرمایه یعنی چه و این در حالی است که با وجود آن شرایط سخت بعد از جنگ و در حالی که هنوز بسیاری از نهادهای کشور تثبیت نشده بود، این مردم بزرگ با جذب سرمایهها داخلی و خارجی و تزریق امید و ساختن به بدنه فعالان اقتصادی کشور، کشور را در مسیر سازندگی قرار داد. به نظر من دورنگری و باور به نقش سازنده مردم در عرصههای مختلف از جمله عرصه اقتصادی مهمترین درس آیتالله هاشمی رفسنجانی برای ماست.»
احمد توکلی، نماینده سابق مجلس و وزیر کار دوران سازندگی، هم فرصت کافی برای سخن گفتن در این باره نداشت و به قول خودش « واکاوی هر آنچه در زمان آیتالله کشور را ساخت.» به زمانی دیگر موکول میکند، اما در چند جمله کوتاه میگوید: «توسعهگرایی و تلاش برای ساختن کشور و نهراسیدن از مشکلات از جمله میراث فکری ایشان است که باید در همه برنامهریزیهای اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد.»
توکلی با بیان اینکه، خدمات، ایشان فقط به زمان ریاست جمهوری ختم نمیشود و در مسئولیتهای دیگر هم در حوزه تصمیمسازی اقتصادی نقش مهم و سازنده داشتند میگوید: «آقای هاشمی یک تفاوت اساسی با همه روسای جمهور بعد از جنگ داشت، تفاوت هم این بود که سیاستمدار پختهای بود. وقتی سیاست تعدیل را اجرایی کرد و کشور در سال ١٣٧۴ دچار تورم بالایی شد، خیلی زود ترمز دستی را کشید و در عرض یکسال توانست تورم نزدیک به ۵٠ درصد را به ٢٣ درصد برساند. در حقیقت سیاست تثبیت را جایگزین سیاست تعدیل کرد. روسای جمهور دیگر کمتر از این کارها کردند. شجاعت دور زدن را نداشتند. این فرق آقای هاشمی با دیگران بود.»
تغییر نگرش به نحوه اداره اقتصاد کشور
اکثریت قریب به اتفاق صاحبنظران اقتصادی، بر این باورند، دولتمداری اکبر هاشمی رفسنجانی در جمهوری اسلامی منجر به تغییر سبک و سیاق و حتی رویکرد به توسعه اقتصادی شد و از نظر پژوهشگران، با شروع نخستین دوره سکانداری آیتالله هاشمی رفسنجانی، در بدنه اجرایی نگاه حاکم بر حوزه اقتصاد در کشور دگرگون شد. اقتصاد آزاد، کاهش مداخله دولت در اقتصاد و تعامل بینالمللی به نفع توسعه اقتصادی؛ از دل همین سه واژه میتوان به این تغییر نگرش پی برد.
علاءمیر محمد صادقی، نایب رییس اتاق بازرگانی ایران در آن زمان، در این باره میگوید: «یکی از مهمترین وجوه اندیشههای اقتصاد سیاسی، آیتالله، هاشمی رفسنجانی باور به کاهش صدارت دولت در اقتصاد و به حرکت درآوردن چرخ عظیم مردمی در اقتصاد بود. از این نظر بود که اقتصاد آزاد و توجه به برقراری تعاملات بینالمللی با هدف حرکت در مسیر توسعه کشور جزو سیاستهای آن دوران قرار گرفت.»
وی با بیان اینکه یکی از خصوصیات مهم این مرد بزرگ این بود که از چنان قدرتی برخوردار بود که هر کدام از این مفاهیم را طوری مطرح میکرد که به یک مفهوم نظری و دامنه دار تبدیل شود، میافزاید: «یکی از مهمترین خدمات ایشان به اقتصاد کشورمان تغییر نگرش در مورد نحوه اداره آن بود که اقتصاد کشورمان را به معنی واقعی کلمه، از گیر افتادن در تله برخی سیاستهای اقتصادی،که اساسا با مختصات کشورمان سازگار نبود نجات داد و در دهههای بعدی هم هر اقدامی انجام شد بر همین زیربنایی استوار شد که ایشان ساختند.»
ایجاد و استمرار گفتمان مدرن و تجدد خواهانه
به عقیده محققان حوزه تاریخ سیاسی، سیاستها و تفکر اقتصادی و سیاسی آیتالله هاشمی رفسنجانی باعث ایجاد نوعی از گفتمان تجددخواهانه و مدرن در کشور شد که چه با گفتمان دهه اول انقلاب اسلامی و چه با گفتمان نظام پهلوی که به نوعی با وابستگی عجین شده بود، تفاوت داشت. نقطه تمرکز این نگاه جدید حول مسائل اقتصادی قرار گرفته بود. هاشمیرفسنجانی در این نگاه جدید، بازسازی و سازندگی را بهعنوان دو محور اساسی تصمیمات دولت ترسیم کرد. در کنار سیاستهای تعدیل اقتصادی، سیاستهای حمایت از اقشار آسیبپذیر نیز بهعنوان مکمل برنامه اقتصادی دوران تثبیت در کابینه رفسنجانی به تصویب رسید. این برنامههای حمایتی در تلاش بود تا بار ناشی از تغییر سیاستهای اقتصادی را از روی دوش اقشار آسیبپذیر بردارد، سیاستی که بیانگر نگاه کابینه دوران سازندگی بر لزوم آسیبزدایی از برنامههای توسعه اقتصادی است. کاهش حجم دولت، آزادسازی اقتصادی، رقابتی کردن اقتصاد، ترویج صادرات، تک نرخی کردن ارز و جذب سرمایه و گسترش استفاده از تکنولوژی هر کدام در دل خود بازنماینده تفکر توسعهگرا و مدرنی است که به عقیده کارشناسان اقتصادی یکی از مهمترین میراث به جا مانده از آیتالله است.
مرتضی افقه، کارشناس توسعه، با اینکه از منتقدان نوع نگاه به توسعه در دولتهای سازندگی و حتی اصلاحات بوده است، گفت: «عاملی که باعث شد خود بنده امروز بتوانم به عنوان یک کارشناس حوزه توسعه، این مفاهیم را نقد کنم، نگاهی بود که در آن سالها وجود داشت و باعث شد که این مفاهیم اساسا فرصت خودنمایی بیابد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه ادبیات و مفاهیم توسعه در ایران بعد از انقلاب، مدیون آیتالله هاشمی رفسنجانی است، میگوید: «رویکرد این بزرگ مرد به مفاهیم اقتصاد آزاد و خصوصیسازی و جذب سرمایه یکی از مهمترین خدماتی است که در این سالها به اقتصاد کشورمان شده است.» از مهمترین برنامههای نخستین کابینه آیتالله در این زمینه شامل کاهش هزینههای دولت، کاهش سطح پوشش خدمات دولتی و انتقال فعالیت به بخش خصوصی، تغییر سیستم سهمیه بندی کالاهای اساسی، تعادلی شدن قیمت کالا و تغییر سیاست نرخگذاری و سپردن تجارت خارجی به بخش خصوصی بود. برقراری نظام ارز شناور مدیریت شده، تسهیل تجارت خارجی و تعیین تعرفههای گمرکی در بخش تجارت خارجی، منطقی کردن نرخ سود بانکی، انتشار اوراق مشارکت و سرمایهگذاری، توسعه اعتبارات بانکهای تخصصی و حفظ ارزش پول ملی در بخش پولی، تنظیم قوانین جدید مالیاتی برای افزایش درآمد مالیاتی دولت، ایجاد تعادل منطقی در دخل و خرج دولت و هدفمندی یارانهها در بخش مالی و سیاست قیمتگذاری کالا و خدمات و کاهش هزینه تولید در بحث قیمتگذاری از جمله محورهای اصلی کابینه دوم آیتالله هاشمی رفسنجانی است که مفاهیم پیش گفته را در خود دارد.
به عقیده کارشناسان یکی از مهمترین موضوعاتی که در جریان سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه اقتصادی وجود داشته است، چگونگی استفاده از فرصتهای اقتصادی عرصه بینالملل، از جمله تجارت و سرمایهگذاری، برای پیشبرد فرآیند توسعه بوده است. به عقیده صاحبنظران سیاسی، تمركز بر بازسازی اقتصادی، سیاست خارجی دولت هاشمی را به سوی میانه روی سوق داد. رییسجمهوری دوران سازندگی عقیده داشت بـه واسطه اهمیت و وابستگی متقابل، باید به سوی سیستم بینالمللی رفت. هاشمی که خود در دوران جوانی، از کشورهای بسیاری نظیر ژاپن و آمریکا دیدار کرده بود، نوعی تغییر نگرش در سیاست خارجی حاکم، ایجاد کرد، به این ترتیب که سیاست خارجه ایران از انزوا به عملگرایی در راستای توسعه اقتصادی تغییر کرد.
يکي ديگر از اقدامات دولت هشت ساله هاشمي در حوزه اقتصاد، آغاز تهيه و تدوين برنامههاي پنج ساله توسعه بود. که باز هم همان تفکرات مدرن و توسعهگرا را باز مینماید. به طور کلی میتوان گفت، سیستم مدرن اقتصادی کشورمان، که از دل آن اجرای سیاستهای کلی اصل 44 و تلاش برای حضور موثر بخش خصوصی درآمد و در حال حاضر شاهد فعالیتها نهادهای مهمی در بخش خصوصی از جمله اتاق بازرگانی هستیم مرهون تفکری بود که از آیتالله هاشمی در میان ما به یادگار مانده است. تفکر ساختن به کمک همه مردم. تفکر شریک کردن همه در مقدرات کشور. تفکر تعامل و مصلحت برای توسعه همه جانبه کشور. تفکر ساختن. بله تفکر ساختن میراثی است که از آیتالله به ما رسید.
منصور اولی، خبرنگار اقتصادی