کد خبر: 5282
تاریخ انتشار: 22 دی 1395 - 11:51
منوچهر شفیعی
همواره ارتباط مستقیمی بین شرایط اقتصادی و آرامش سیاسی در سطح منطقه ای و ملی وجود دارد. فقدان شرایط مناسب اقتصادی که حیاط جمعیت را تحت تاثیر خود قرار بدهد از جمله عواملی است که میتواند موجب ایجاد نارضایتی های سیاسی، شکاف اجتماعی و در نهایت بروز حرکات خشن س

فراتاب - گروه بین الملل: همواره ارتباط مستقیمی بین شرایط اقتصادی و آرامش سیاسی در سطح منطقه ای و ملی وجود دارد. فقدان شرایط مناسب اقتصادی که حیاط جمعیت را تحت تاثیر خود قرار بدهد از جمله عواملی است که میتواند موجب ایجاد نارضایتی های سیاسی، شکاف اجتماعی و در نهایت بروز حرکات خشن سیاسی شود. در سطح منطقه ای نیز چنین شرایطی موجب بروز شکاف و دشواری در همکاری بین واحدها میشود و زمینه سرایت ناآرامی های سیاسی از واحدی به واحد دیگر را پدید می آورد.

 

اقتصاد ضعیف اشتراک بین عراق و سوریه:

بحران عراق و سوریه نیز بی ارتباط با عوامل اقتصادی نبوده اند. بین سالهای 2000 تا 2010 سوریه با دوره ای از بازسازی اقتصادی مواجه شد که همزمان با آن این کشور شاهد وخامت اوضاع در منابع خود بود. دولت سوریه در این مدت توجه خود را برروی توسعه شهری و آزاد سازی اقتصادی معطوف ساخت این در حالی بود که نواحی روستایی در یک دوره 5 ساله شاهد خشکسالی بودند که در آن بارندگی به شدت کاهش یافت و اثر منفی بر ساختار اقتصادی این کشور برجا گذاشت. در نتیجه این خشکسالی 800 هزار نفر از مردم سوریه معیشت خود را از دست دادند و صدها هزار تن وادار به مهاجرت به شهرها شدند. ناتوانی حکومت سوریه در پاسخگویی به نیازهای آن‌ها موجب عمق یافتن نارضایتی شد که پیش از آن توسط بحران اقتصادی و زیست محیطی شکل گرفته بود و این نارضایتی زمینه آغاز بحران سوریه را فراهم آورد. در عراق نیز اقتصاد این کشور که در اثر سال‌ها تحریم اقتصادی و همچنین سه جنگ پیاپی به اقتصادی شکست خورده تبدیل شد زمینه ساز شکل گیری بیکاری، محرومیت اقتصادی و نارضایتی سیاسی را در این کشور پدید آورد که در نهایت زمینه ساز شکل گیری فرقه گرایی در این کشور و ایجاد محیطی مناسب برای نفوذ داعش شد.

اثرات منفی اقتصادی این دو بحران تنها به کشورهای سوریه و عراق محدود نشد، بلکه ترکیه پس از سرایت افراط‌گرایی و عملیات های تروریستی به این کشور در سال 2016 بیش از 10 میلیون نفر از گردشگران خارجی خود را نسبت به سال 2015 از دست داد و پناهندگان سوری نیز آثار سوء اقتصادی مانند تورم در نقاط مهاجر پذیر را برای این کشور درپی داشته اند. جمهوری اسلامی ایران نیز امکانات خود را برای پیروزی در دو میدان نبرد عراق و سوریه بسیج کرده است و در حال پرداخت هزینه های مبارزه با تروریسم است.

پس از شکست گروههای تروریستی در این دو کشور همچنان آثار منفی فعالیتها بر روی اقتصاد عراق بر روی عراق و سوریه سنگینی خواهد کرد. عدم اطمینان از امنیت دو کشور زمینه سرمایه گذاری را محدود میکند و سالها جنگ و خرابی گسترده زیرساختهای اقتصادی را تخریب کرده است که بازسازی آنها در توان دو دولت عراق و سوریه نیست، از این رو ادامه ضعف اقتصادی این دو کشور آینده ای پر آشوب را برای آنها و خاورمیانه به ارمغان میاورد. این شرایط به معنای، بیکاری و فقر گسترده و در نتیجه نارضایتی شدید از حکومت خواهد بود که موجب شکل گیری بحران های سیاسی و رشد مجدد افراطی گری خواهد شد.

 

کشورهای دی 8 میتوانند عراق و سوریه را نجات دهند

گروههای دی هشت با وجود اختلافات سیاسی که بین آنها وجود دارد و تفاوتهای حکمرانی، میتوانند از زمینه اشتراکات برای نجات سوریه و عراق بهره ببرند و با بهره گیری از مدلهای مختلف امکان بازگشت حیات اقتصادی این دو کشور را فراهم کنند. گروه 8 کشور اسلامی در حال توسعه با نام اختصاری دی 8 در سال 1376 به پیشنهاد «نجم الدین اربکان»، نخست وزیر وقت ترکیه تاسیس شد. این سازمان از اجتماع کشورهای ایران، ترکیه، بنگلادش، مصر، اندونزی، مالزی، پاکستان و نیجریه تشکیل شده است و هدف آن گسترش همکاری های اقتصادی و تجاری در جهت بهبود جایگاه جهانی این هشت کشور است. همچنین زمینه های همکاری این سازمان تجارت، کشاورزی و امنیت غذایی، حمل و نقل، انرژی و معدن، سلامت و گردشگری میباشد.

این کشورها می‌توانند با تکیه بر منافع ملموس و واقعی و دوری از ایجاد بحران های مصنوعی، در وضعیت فعلی عراق و سوریه فضای مناسبی را برای تمرین همکاری و گسترش آن بیابند. وضعیت فعلی سوریه و عراق به گونه ای است که کشورهای غربی به واسطه خطرات امنیتی و آینده مبهم از سرمایه گذاری در آن دوری خواهند کرد؛ اما کشورهای دی 8 به واسطه اشتراک اسلامی با این دو کشور و نفوذ در منطقه میتوانند بحرانهای امنیتی را کنترل کنند و با جلوگیری از شکل گیری بحران های ساختگی، امنیت نسبی را به فضای اقتصادی این دو کشور بازگردانند. این همکاری میتواند در قالب دو مدل انجام شود.

همکاری اقتصادی و جلوگیری از رشد تروریسم زمینه مشترک همکاری

اقتصاد و تهدیدات مشترک دو عاملی است که در نظریات روابط بین الملل به عنوان عوامل اصلی همکاری معرفی شده اند. همکاری با تکیه بر عوامل اقتصادی زمینه ساز کسب سود و همکاری بر اساس عوامل تهدید عامل جلوگیری از هزینه ای است که در نتیجه عدم همکاری شکل خواهد گرفت. کشورهای ایران، مصر و ترکیه تا اکنون به واسطه عدم همکاری در بحران عراق و سوریه فرصتهای اقتصادی را از دست داده اند و متحمل هزینه های امنیتی عدم هکاری شده اند؛ اما میتوان با تکیه بر این دو عامل و پرهیز از بحران سازی همکاری را ممکن ساخت. این همکاری از طریق چهار مدل با مشارکت کشورهای دی هشت و دو کشور عراق و سوریه امکان پذیر است.

اولین مدل در برگیرنده این است که کشورهای دی هشت با تمرکز بر روی منافع اقتصادی و یا جلوگیری از بروز تهدیدات تروریستی، اقدام به تاسیس شرکتهای چندملیتی در خاک سوریه و عراق کنند. به دلیل شرایط اقتصادی دو کشور عراق و سوریه این کشورها میتوانند فعالیت اقتصادی مشترک را با هزینه اقتصادی به صرفه ای پایه گذاری کنند. در حالی که پایه گذاری آن در کشورهای عضو به دلیل دستمزدهای بالا و شرایط اقتصادی خاص ممکن است چندان به صرفه نباشد.

در مدل دیگر اعضای دی 8 میتوانند به صورت جداگانه در این کشورها سرمایه گذاری کنند و از نفوذ و توانایی خود برای جلوگیری از رشد بحران های ساختگی بهره بگیرند. لازمه این امر این است که حوزه های نفوذ و سرمایه گذاری به طور روشن بین اعضا مشخص شود تا بتوانند از رقابت و مناقشه دوری کنند. این حوزه ها به شکل مبهمی اکنون نیز ترسیم شده اند، ترکیه موفق شده است در بخش های سنی نشین نفوذ اقتصادی کسب کند و ایران نیز نفوذ خود را در مناطق سکونت تشیع تحکیم بخشیده است.

در مدل سوم اعضای دی 8 میتوانند در خارج از این دو کشور در چارچوب پروژه های مشترک اقتصادی سرمایه گذاری کنند و از نیروی کار سوری و عراقی به عنوان عامل انسانی تولید بهره بگیرند. این امر به دولتهای سوریه و عراق کمک میکند که به طور غیر مستقیم از سود این این فعالیتهای اقتصادی بهره مند شوند و در تولید ناخالص ملی آنها تاثیر گذار خواهد بود.

در مدل چهارم نیز این کشورها میتوانند با هدف در نظر گرفتن سود اقتصادی در بلند مدت و تکیه بر کنترل بحران، در پروژههای بازسازی سوریه و عراق شرکت کنند. این مدل موجب میشود که جامعه سوریه حیات اقتصادی خود را باز بیابد و زمینه های اقتصادی شکل گیری بحران در آن دو، کنترل شوند.

از سوی دیگر هر چهار مدل نام برده شده به دلیل ایجاد فضای تمرین همکاری و گسترش آن، موجب پیوند منافع بین کشورهای درگیر در همکاری میشود و به آنها می آموزد که حفظ امنیت منطقه بهترین گزینه ممکن برای پیشرفت و کسب سود قابل اطمینان در بلند مدت است. در حالی که عدم همکاری در کوتاه مدت و بلند مدت هزینه های امنیتی و اقتصادی بسیاری را در پی خواهد داشت. کشورهای درگیر در این مدل نیازی به این مسئله ندارند که برای همکاری اختلافات حاشیه ای خود را از بین ببرند، بلکه لازم است بر روی بحران سوریه و عراق به عنوان به عنوان پیش زمینه ای برای نزدیک سازی دیدگاه های خود تمرکز کنند و با رسیدن به نتایج واقعی همکاری خود را به سایر حوزه های مشترک نیز سرایت دهند.

 

 

منوچهر شفیعی, کارشناس ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار