کد خبر: 5222
تاریخ انتشار: 17 دی 1395 - 12:44
حسین آرمند
با عدم توفیق حزب حاکم در کسب اکثریت مطلق کرسی ­های پارلمان در انتخابات سال 2015، تلاش­های صورت گرفته برای کاستن از شکاف هویتی عمیق موجود در جامعه ترکیه که به ظهور جنبش مسلحانه کردی در این کشور انجامیده بود به یکباره رها شد

فراتاب – گروه بین الملل: در ماه ­های اخیر  شنیدن اخبار مربوط به ناامنی و حملات تروریستی در ترکیه از رسانه­ ها به امری متداول و تعجب ­ناپذیر تبدیل شده به طوری که که دیگر حتی اهمیت خبری خود را در حال از دست دادن است. وسعت حملات تروریستی و غیر آن از یکسو و تلاطمات سیاسی در این کشور نام ترکیه را در ردیف کشورهای بحران زده ­ی جهان سومیِ درگیر بحران سیاسی و جنگ داخلی می ­نمایاند. تبعات این حملات علاوه بر جان شهروندان ترک، تحولات سیاسی داخلی، روابط خارجی و همچنین اقتصاد رو به رشد ترکیه در دو سال اخیر را نشانه رفته است. پس از ترور سفیر روسیه توسط یکی از نیروهای امنیتی ترکیه، تازه­ ترین نمود این ماجرا در شب سال نو روی داده است که حمله­ی مسلحانه به کلوپ شبانه ­ای در استانبول (پایتخت اقتصادی و توریستی ترکیه) می ­باشد. وقوع این حادثه بار دیگر این پرسش را موضوعیت می ­بخشد که چرا ترکیه به این وضع گرفتار آمده است؟

دولت از یک بُعد، مخالفان سیاسی در داخل و خارج از ترکیه را به توطئه ­افکنی برای تحت فشار قرار دادن خود از طریق اقناع افکار عمومی به ناکارآمدی سیاست­های داخلی و خارجی AK پارتی بوسیله ­ی ایجاد ناامنی در شهرهای این کشور متهم می­ کند. مهمترین اشاره ­ی اردوغان در این زمینه جریان گولن است که هواداران بسیاری در میان شهروندان، نظامیان، کارمندان و حتی صاحب­ منصبان حکومتی ترکیه دارد. دلایل دولت برای ترسیم اتحاد مخالفان داخلی و خارجی علیه خود، به محکومیت کژدار و مریض کودتای ماه ژوئیه از جانب غربی ­ها، حضور عبدالله گولن در آمریکا و عدم پذیرش درخواست استرداد وی از سوی دولت اوباما، و به همکاری و حمایت غرب از کردهای سوریه که ترکیه آنها را تروریسم می  ­نامد، باز می ­گردد.

از بعدی دیگر دولت با تأکید بر در جنگ بودن با شبه نظامیان کرد پ.ک.ک در داخل مرزهای ترکیه و همچنین شبه نظامیان داعش در خارج از مرزهای این کشور (در سوریه)، بر اجتناب­ ناپذیر بودن ناامنی ­های پیش آمده به عنوان هزینه­ی معمول جنگ با تروریسم اشاره دارد. طبیعتاٌ آورده­ ی پذیرش چنین تحلیلی در نزد افکار عمومی ملت ترکیه مصمون ماندن دولت از فشارهای احزاب و جریان­های رقیب در صحنه ­ی سیاسی و جلوگیری از بهره ­برداری انتخاباتی آنها بر ضد AK پارتی خواهد بود.

حال این پرسش مطرح است که تا چه حد آنچه ترکیه ­ی­ امروزین تجربه می­ کند پیش­ آمدی اجتناب ­ناپذیر و وابسته به گزاره­ های تحمیلی بر این کشور است؟ برای پاسخ به این پرسش بررسی تحولات ترکیه در دو سطح داخلی و خارجی کارگشا خواهد بود.

سطح داخلی

تلاش برای تغییر چهره­ی ترکیه از حکومتی اقتدارگرا، لاییک و با نقش­ آفرینی محوری نظامیان به حکومتی دموکراتیک، اسلامی و کاستن از  نقش نظامیان، با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه صورت گرفت. در واقع یکی از اصلی ­ترین محورهای دکترین عمق استراتژیک، آن بود که ترکیه برای افزایش قدرت ملی و نیل به پیشرفت نیازمند حل و فصل یکباره­ ی مسئله­ی کردها از طریق بسیط کردن دموکراسی در این کشور می ­باشد. اما با عدم توفیق حزب حاکم در کسب اکثریت مطلق کرسی ­های پارلمان در انتخابات سال 2015، تلاش­های صورت گرفته برای کاستن از شکاف هویتی عمیق موجود در جامعه ترکیه که به ظهور جنبش مسلحانه کردی در این کشور انجامیده بود به یکباره رها شد. در واقع اردوغان که کاهش اقبال به حزب متبوعش در انتخابات را در نارضایتی شهروندان ترک از سیاست ترک مخاصمه و امتیازدهی به کردها می­ دید و نه افشای دست داشتن نزدیکان خود و تعدای از اعضای کابینه در فساد مالی و یا مخالفت هواداران احزاب و جریان ­های لاییک با سیاست­های متعارض با میراث آتاتورک، در چرخشی 180 درجه­ای شدیدترین رویارویی نظامی در طول دهه­ های اخیر با کردها را به امید کسب رضایت و همراهی ملی ­گرایان ترک با خود کلید زد. بدین ترتیب روندی که می ­توانست با نهادینه کردن دموکراسی در ترکیه به خاتمه ­ی شکاف هویتی خونین این کشور بیانجامد در اثر انحصارطلبی در قدرت و توسل­ جویی به پوپولیسم در دامن زدن به شکاف هویتی ناکام ماند و امروزه بخشی از ناامنی شهرهای این کشور نتیجه­ ی این رویکرد بوده است.

سطح خارجی

راهبرد سیاست خارجی ترکیه در دوران اردوغان بر افزایش نقش­ آفرینی این کشور در تحولات منطقه از طریق اسلام­گرایی توسعه  ­محور و با بهره­ گیری از توانمندی ­های ژئوپولتیکی در اتحاد استراتژیک با غرب و پل ارتباطی دسترسی آسیا به اروپا می ­باشد. رویای اردوغان برای بازگردادن عظمت پیشین امپراطوری عثمانی به ترکیه، با بروز تحولات بهار عربی موقعیت عرض اندام را یافت. در این میان ترکیه بیش از نقاط دیگر به میدان جنگ سوریه علاقه یافت و برای سرنگونی حکومت اسد تا می ­توانست در آتش این جنگ دمید. روس­ ها در برهه ­ای از دست یافتن به اسنادی درباره نقش سازمان اطلاعاتی ترکیه در انتقال معارضین به سوریه و تهیه تدارکات برای آنها خبر دادند.

چرخش یکباره ­ی دولت اردوغان در سیاست خارجی پس از کودتای ناموفق ماه ژوئن نیز در واقع یافتن مأوایی برای نقش­آفرینی فعالتر در جنگ سوریه از طریق جلب رضایت روسیه بود. قتل سفیر روسیه یکی از تبعات درگیر شدن نیروهای امنیتی ترکیه در بحران سوریه در دولت اردوغان بوده است. همچنانکه تبدیل کردن ترکیه در برهه­ ای از زمان به مأمن و کریدور ارتباطی گروه­های مسلح برای انتقال اعضا و هواداران از اروپا به سوریه، منجر به تبدیل ترکیه به هدفی سهل ­الوصول برای عملیات­ های تروریستی داعش پس رویارویی­ های نظامی در سوریه شده است. همانند آنچه که در شب سال نو میلادی در استانبول روی داد.

 

 

حسین آرمند کارشناس ارشد روابط بین الملل از دانشگاه خوارزمی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار