حکمرانی جدید جهانی و انقلاب رباتیک | فراتاب
کد خبر: 5213
تاریخ انتشار: 16 دی 1395 - 00:06
منوچهر شفیعی
پس از جنگ عراق و افغانستان و معرفی هواپیماهای بی‌سرنشین، تحول در امور نظامی با سرعتی غیرقابل‌باور اما در فرایندی آرام تحول جدیدی رخ داد که در سال‌های آینده تمام جهان را عمیقاً تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و می‌توان گفت به‌زودی شاهد جهانی خواهیم بود که دیگر ش

 فراتاب - گروه علمی: پس از جنگ عراق و افغانستان و معرفی هواپیماهای بی‌سرنشین، تحول در امور نظامی با سرعتی غیرقابل‌باور اما در فرایندی آرام تحول جدیدی رخ داد که در سال‌های آینده تمام جهان را عمیقاً تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و می‌توان گفت به‌زودی شاهد جهانی خواهیم بود که دیگر شباهتی به جهان پیشین ندارد. این تحول عمیق مدیون تحول سریع تکنولوژی و افزایش شکاف توسعه تکنولوژی در میان کشورهای مختلف است. ورود تکنولوژی‌های جدید مرزهای باور و تخیل انسان را درنوردید و این امکان را برای انسان فراهم کرده است که تصورات خود را به واقعیت تبدیل کند. اوج این تحول شکل‌گیری انقلاب رباتیک است که می‌تواند نوع جدیدی از حکمرانی جهانی را معرفی کند.

تحول سریع تکنولوژی:

در سال 1903 برای اولین بار برادران رایت موفق شدند رویای دیرینه انسان یعنی پرواز را امکان‌پذیر سازند از آن روز تابه‌حال هواپیمای ساده برادران رایت تبدیل به ربات‌هایی شده است که انسان را از جنگ‌افزار جدا ساخته‌اند و با افزایش استقلال جنگ‌افزارها از کاربرهای انسانی سلاح‌ها را به‌طور روزافزونی از محدودیت‌های انسانی رها کرده‌اند. اکنون هواپیماهای بدون سرنشین می‌توانند در مدت‌زمانی بیش از یک روز در فضای مأموریت باقی بمانند، عملیات چندگانه‌ای را انجام دهند و در این مدت عملکرد آن‌ها در اثر خستگی کاهش پیدا نخواهد کرد؛ اما این تحول در این نقطه متوقف نشد، وسایل نقلیه بدون سرنشین نه‌تنها در هوا که در زمین و در دریا نیز در حال به‌کارگیری هستند و قابلیت‌های پنهان‌کاری، بقا و خودمختاری آن‌ها در حال افزایش است.

کمپانی DARPA که وظیفه تحقیق و توسعه فناوری‌های نظامی در امریکا را به عهده دارد در حال کار بر روی ربات‌هایی است که توانایی این را دارند تا مستقل از انسان محیط اطراف خود را تشخیص دهند و نسبت به آن واکنش نشان دهند. همچنین این کمپانی پا را از این حد فراتر نهاده است و درحال‌توسعه فناوری است که بتواند بااتصال ربات و موجود زنده به یکدیگر کنترل موجودات زنده را در اختیار خود بگیرد. آزمایش‌های اولیه این فناوری با تحت کنترل گرفتن توانایی پرواز در حشرات با موفقیت طی شده است. نمونه دیگری از این تلاش‌ها گسترش سلاح‌هایی است که بدون کشتن نیروی انسانی این قابلیت را دارند که توانایی تهاجم یا دفاع را از دشمن بگیرند، این دسته از فناوری‌ها مبتنی بر پالس‌های الکترومغناطیسی و طیف‌های مختلف انرژی هستند. در این شرایط بخش عمده‌ای از کشورهای جهان همچنان تجهیزاتی را به کار می‌برند که عمر آن‌ها به سال‌های پایانی حیات شوروی بازمی‌گردد.

 

شکاف عمیق تکنولوژی در جهان:

بر اساس گزارشی که موسسه RAND در سال 2006 منتشر کرد تنها کشورهای امریکا، کانادا، اسرائیل، آلمان، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی این توانایی را دارند که در سال 2020 به 16 تکنولوژی ذکرشده در این گزارش به طول کامل دسترسی داشته باند و پیشرفت و توسعه تکنولوژیک خود را آزادانه و بدون محدودیت دنبال کنند؛ اما سایر کشورهای جهان با محدودیت‌های مختلفی در توسعه خودروبه‌رو هستند به صورتی که بخش زیادی از کشورها ممکن است تنها به 5 تکنولوژی موردنظر این گزارش دست پیدا کنند که این گروه شامل خاورمیانه و افریقا می‌شود. این فاصله بیانگر این است که بخش محدودی از جهان در سال 2020 توانایی این را دارد که به‌واسطه در اختیار گرفتن تکنولوژی و تسلط قطعی بر جریان توسعه، نوع جدیدی از حکمرانی را شکل بدهد که به‌وسیله انقلاب روباتیک و تسلط تکنولوژی بر ابعاد حیات بشر ممکن می‌شود و در آن کشورهای تصاحب‌کننده تکنولوژی نیازی به مداخله مستقیم در کشورهای تحت حکمرانی خود ندارند.

 

امریکا و حکمرانی جدید:

در سال‌های اخیر صحبت از بازگشت امریکا به سیاست‌های انزواگرایانه و دوری از دخالت و جنگ‌افروزی شده است، این روال در حالی قدرت گرفت که پیروزی «دونالد ترامپ» و شعارهای انتخاباتی او بر این درون‌گرایی تأکید می‌کرد؛ اما با توجه به سیاست‌های امریکا و نیاز این کشور در تسلط بر مدیریت جهانی این خوش‌باوری است که تصور کنیم ازاین‌پس امریکا جهان را رها کرده و آن را به رقبای جهانی و منطقه‌ای خود می‌سپارد تا آرزوی دیرینه خود را محقق کنند.

آنچه منطقی‌تر به نظر می‌رسد این است که امریکا در جهان جدید به دنبال ابزارهایی خواهد بود که از طریق آن بدون دخالت مستقیم در جهان نظم موجود در آن را کنترل کند و حتی این توانایی را داشته باشد که تسلطی فراگیرتر از نظم سابق در آن بکار بگیرد. اولین تجربه امریکا در اعمال چنین حکمرانی به پرونده اتمی ایران بازمی‌گردد، در این پرونده امریکا از هم‌گرایی روند اقتصادی با تکنولوژی استفاده کرد تا دسترسی ایران به جهان اقتصادی را با محدودیت کامل روبه‌رو سازد. ایران پس از اعمال تحریم‌های اقتصادی دسترسی خود به نظام بانکی جهانی را از دست داد و از هرگونه معامله با ارز یورو و دلار ناتوان بود و تحت تأثیر آن در تجارت خارجی خود با محدودیت شدیدی رو به شد که این کشور را به مذاکره برای رفع تحریم‌های اقتصادی هدایت کرد.

آمریکایی‌ها از این تجربه استفاده خواهند کرد و تلاش می‌کنند که سایر جنبه‌های حیات را نیز به تکنولوژی گره بزنند تا از این طریق امکان سرکوب بازیگران چالش گر برای آن‌ها فراهم شود. این پیوند بین جنبه‌های مختلف حیات و تکنولوژی نوین با عنوان هوشمند سازی شناخته می‌شود و امکانات متنوعی را در اختیار کشورهای با سطح تکنولوژی بالا قرار می‌دهد تا بتوانند فرایندهای حیات بشری را کنترل کنند. برای مثال ورود تلفن‌های هوشمند این امکان را در اختیار سرویس‌های جاسوسی غربی قرار داد که با استفاده از آن‌ها مکان افراد را کنترل کنند، مکالمات آن‌ها را بررسی کنند، پیام‌های آن‌ها را بخوانند، محیط اطراف کاربر را تحت بررسی بگیرند و تهدیدات لازم را کشف و خنثی کنند.

نسل جدید این هوشمند سازی خانه‌های هوشمند است که دربرگیرنده طیف مختلفی از تجهیزات ایمنی و لوازم معمول خانه و همگام‌سازی آن‌ها با اینترنت بر روی گوشی هوشمند افراد است. این هوشمند سازی می‌تواند شامل یخچال شما باشد که اطلاعات موجود در یخچال شما را با اینترنت همگام می‌کند و کسانی که بتوانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند باخبر خواهند شد که شما چه چیزی را مصرف می‌کنید و در طول یک دوره زمانی بیشترین مصرف شما از چه ماده غذایی بوده است که توسعه این اطلاعات در سطح یک کشور آسیب‌پذیری آن به هدف قرار دادن نوعی از مواد غذایی را امکان‌پذیر می‌سازد. همچنین این هوشمند سازی می‌تواند شامل تلویزیون‌های هوشمند باشد که سلیقه فرهنگی یک محدوده جغرافیایی را مشخص و با در دسترس قرار دادن اطلاعات مربوط به جهت‌گیری فکری و فرهنگی این گروه، امکان برنامه‌ریزی برای آن‌ها را فراهم می‌کند.

و زمانی که این سطح از کنترل در تسلط بر چالش گران ناکافی باشد و بازیگران چالش گر در نقاط مختلف جهان ظهور کنند، تکنولوژی‌های غیر کشنده می‌تواند تجهیزات آن‌ها را نابود کند و تکنولوژی رباتیک نیمه‌مستقل یا مستقل از انسان به‌عنوان حافظ نظم در این نقاط از جهان به سرکوب بازیگران چالش گر بپردازد، اتفاقی که در افغانستان و پاکستان با به‌کارگیری هواپیماهای بدون سرنشین شاهد آن بودیم. این سلاح‌های غیر کشنده توانایی تکنولوژیک دشمن را سرکوب می‌کند و با تبدیل آن به یک نیروی ابتدایی و فاقد توانایی کار در محیط تکنولوژیک واحدهای آن به شکاری برای ربات‌ها تبدیل می‌شوند و در مرحله بعدی این ربات‌ها وظیفه تزریق نظم اجتماعی را در کشور چالشگر به عهده می‌گیرند.

 

منوچهر شفیعی، کارشناس ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار