امنیت محیط زیست، گام نخست صلح و امنیت جهانی | فراتاب
کد خبر: 4769
تاریخ انتشار: 8 آذر 1395 - 12:55
هدی مظفری بایعکلایی
شری ماتاجی: اگر ندانیم چگونه به مادر زمین احترام گذاریم، نخواهیم دانست چگونه به خود احترام گذاریم.

 فراتاب – گروه دانش: امروزه بسیاری از تهدیدات مطرح شده در جوامع بشری از مسائل زیست محیطی نشأت می گیرد، تهدیداتی که با جلوه ای فرا امنیتی، امنیت ملی کشورها و صلح جهانی را به خطر می اندازد، به گونه ای که گاهی تأثیراتی بسیار عمیق تر از جنگ را به وجود می آورد. در قرن بیستم بحث امنیت، تنها معطوف به خطرات نظامی ای بود که متوجه کشورها می شد. این موضوع در دو جنگ جهانی، پیدایش و پیشرفت سلاح‌های هسته‌ای و رقابت قدرت هایِ بزرگ در استراتژی هایِ نظامی بیش تر به چشم می خورد. اما به تدریج با پایان پذیرفتن جنگ، به ویژه پس از فروپاشی دیوار برلین و تجزیه اتحاد جماهیر شوروی که باعث اتمام جنگ سرد در دنیا شد، مسائل زیست محیطی به عنوان موضوعی جدید در کشورهای مختلف مورد توجه قرار می گرفت و دولت ها را متوجه ی تغییرات زیست محیطی و اثر آن بر صلح و امنیت جهانی می نمود. موضوعات زیست‌ محیطی در اواخر قرن بیستم به حوزه فعالیت، نگرانی و دغدغه هایِ بین‌المللی وارد شد. این موضوعات از چند طریق به مسائل روزِ جهان مرتبط می‌شوند. بسیاری از معضلات زیست‌ محیطی، در سطح ملی و جزء مسئله هایِ امنیتی کشورها تعریف می شوند، ولی می توان بیان داشت که ذاتا بین‌المللی یا جهانی هستند، و در پاسخ، کنش های آگاهانه ی سیاست بین‌المللی را می جویند. در دنیایِ امروز، تقریباً تمام موضوعات زیست ‌محیطی بر روند جهانی شدن اثرگذار هستند و با فرآیندهای اقتصادی و سیاسیِ آن سر و کار دارند و از این منظر در ارتباط تنگاتنگی با رشته روابط بین الملل قرار می گیرند.

آگاهی درباره مسائل زیست محیطی و تأثیر آن بر صلح و امنیت جهانی، در غرب، از اواخر دهه ۱۹۶۰، افزایش پیدا کرد و باعث به وجود آمدن نهضت هایِ مختلف در اقصی نقاط جهان شد، همچنین توجه ویژه ی بسیاری از رشته های تحصیلی مختلف را به خود جلب کرد. از دهه ۱۹۷۰ به بعد نیز، بسیاری از دولت‌ها، سازمان ها و نهادها، رژیم‌هایِ مدیریت بین‌المللی محیط زیست را ایجاد کرده‌اند، تا بتوانند از طریق آن و با اتکا به اطلاع رسانی هایِ جهانی، جلوی پیشرفت تخریبِ هرچه بیش تر کره ی زمین را بگیرند. در بسیاری از فعالیت‌های سیاسی و کنش های بین‌المللی که به محیط زیست مرتبط است و بر تدوین، اجرا و نظارتِ این رژیم‌ها متمرکز هستند، انواع بازیگران و زیر مجموعه هایِ آن نقش بسزایی دارند. بدون تردید تا اواخر قرن بیستم نگرشِ ویژه و سازمان یافته ای نسبت به بحث امنیت زیست محیطی در دنیا وجود نداشت. امنیت زیست محیطی حوزۀ جدیدی از مطالعات امنیتی است که پژوهش گران و نظريه پردازان ِنوین امنيت را بر این داشته تا توجه ای عمیق تر نسبت به موضوعاتي همانند گرم شدن كره زمين، آب شدن یخ هایِ قطب، فرسايش لايه ازن، تخریب جنگل ها و فضاهایِ سبز، و ساير مسائل زيست محيطی داشته باشند و آن را در زمرۀ تهديدات آينده بشريت قلمداد کنند، تهدیداتی که دولت ها را با احساسی مشترک رو به رو ساخته است. در این راستا سازمان هایِ بین المللی می کوشند تا تعيين هر گونه روند امنيت ساز را بر اساس نشانه هایِ تهديد به دنیا معرفی کنند و معتقدند که بزرگ ترین تهدید امنیتی در سال هایِ اخیر کمبود منابع می باشد. حال سوالی که مطرح می شود این است که، با توجه به این که این موضوع در دستور کار سازمان بین الملل قرار دارد، تا چه میزان شاهد پیشرفت آن در سطح بین الملل هستیم؟ و برای بهبود این وضعیت چه باید کرد؟

وقتی از مسائل زیست محیطی و تأثیر آن بر امنیت ملی کشورها و صلحِ جهانی سخن می گوییم، از یک رخدادِ جهانی با طیفِ گسترده ای از موضوعات تأثیرگذار بر این روند حرف می زنیم که یکی از این عوامل اثرگذار، تغییرات آب و هوایی است که نه تنها زیست گاه هایِ طبیعی حیاتِ بشری را بر رویِ کره زمین به خطر می اندازد، بلکه در تعریفِ نظم نوین جهانی و روند جهانی شدن، سلسله مراتب سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان را نیز دگرگون می سازد و احتمال بحران ها و آشوب های جدیدی را گسترش می دهد، به نحوی که می تواند باعث به وجود آمدن جنگ های داخلی یا گسترده در سطح نظام بین الملل شود. بدون شک این روند می تواند موجب خسارت های بسیاری به دولت ها شود و عدم توجه به آن باعث وقوع خشونت های تازه ای در دنیا می شود. فراگیر شدن این واقعیت که جهانِ امروز با کمبود منابع روبه رو است، خطری جدی برای دولت ها، سازمان ها و نهادهای بین المللی است. اگر بهتر نگاه کنیم می توانیم از منظر هستی شناسی متوجه رابطه علت و معلولی بین تغییرات روز افزون آب و هوایی و شدت گرفتن نزاع ها و درگیرهای قومی، ملی و بین المللی باشیم. به طور مثال بحرانِ آب، یکی از جدی ترین بحران های سال هایِ اخیر است که به ویژه در مناطقی مانند خاورمیانه، به خوبی احساس می شود. اما برای پایان بخشیدن به این مشکلات، تنها منطقی نگاه کردن به مسئله و ارائه راهکارهایِ تکراری موثر واقع نمی شود. دولت ها نمی توانند با پذیرفتن این مسئله که یک حقیقتِ اجتماعی است و رابطه میان تخریب طبیعت و جنگ یک رابطه اجتناب ناپذیر است و به صرف این که از نظر امنیتی به شدت بر حوزه ی ژئوپلتیکی و سیاسی آن ها تأثیر گذار است، دست به اقداماتِ جدی بزنند. مسائل زیست محیطی مهم تر از آن هستند که تنها با اتکا به نهادهایِ فراگیر دوستانِ زمین و دیگر سازمان های فعال در این راستا، بتوان آن را حل نمود. بدون شک ارائه رویه ای قانون مند که ضمانت اجرایِ بالایی در سطح بین المللی داشته باشد و به صورت قاعده ای آمره و الزام آور محسوب شود، می تواند یکی از راه کارهایی باشد که سازمان بین الملل باید بدان توجه کند و سطح نگرشِ فردی را به نگرشِ اجتماعی سوق دهد. در حقیقت دولت ها باید بتوانند با تغییر سطح دیدگاهِ خود، بر یکی از نگرانی های جدیدِ جهانی که ظهور تخریب های زیست محیطی بوده، غلبه کنند و به این سبب توجه دیگر ارگان هایِ وابسته به این مسئله را معطوف به مسائل حقوقی برای ترویج حفاظت از منابع طبیعی، کنترل میزان آلودگی، منع نشر آلاینده های سمی واشکال دیگر حفاظت از محیط زیست کنند.

در راستای نظریه پست مدرنیسم؛ امنیت جهانی تنها متوجه پاسداری از مرزها، حاکمان و منافع ملی کشورها نیست، بلکه تمام شهروندان این جهان را در نظر دارد. به عبارت دیگر امنیت مردم هم ترازِ امنیت دولت به حساب آمده و به همان اندازه خطیر و شایان توجه می باشد. امنیت کره زمین بسیار کلان و ناظر بر وضعیت کره ای است که ما بر روی آن زندگی می کنیم. مشکلات عمده ای که امنیت جهانی از این ناحیه با آن ها مواجه است، به طور کل مشمول مسائلِ زیست محیطی بوده و دلالت بر این دارند که امکانات و شرایط یک زندگی ایمن و آرامش بخش بر روی کره زمین در حال نابودی است و انسان به شرایطی نزدیک می شود که در آن زندگی با تهدیدات زیادی همراه خواهد بود. تهدیداتی چون اشعه های خطرناک خورشید، مواد سمی، کمبود آب، گرمای زمین و کمبود انرژی که هر یک می توانند باعث از بین رفتن حیات انسان شوند. این مفهوم از امنیت جهانی، به شدت آسیب پذیر است و چنین به نظر می رسد که نبود یک سازمان واحد مقتدر برای اداره امور جهانی، تصمیم گیری اجرا در این خصوص را با مشکل جدی مواجه ساخته است.

در این راستا قلمرو حقوق بین الملل محیط زیست به واسطه معاهدات بین المللی و منطقه ای، همچنین با توجه به گسترش این موضوعِ مهم در حقوق ملی دولت ها و مقررات سیستماتیک با توجه به قوانین و آیین نامه های داخلی کشورها، در این زمینه توسعه یافته است. این روند، پیمان های جدید زیست محیطی، شامل؛ کنفرانس ها، مذاکرات محرمانه و غیرعلنی، مقالات و اقدامات سازمان ها و نهادهای داخلی و بین المللی را نیز در بر می گیرد. همچنین گردهمایی هایِ دوستانه توسط بسیاری از دولت ها، سازمان های فراملیتی، ارگان هایِ غیر دولتی زیست محیطی، پژوهشگران، دانشمندان و گروه های صنعتی و تجاری نیز در این توسعه قابل ملاحظه تاثیرگذار بوده است. با توجه به مجموع اقداماتی که در سطح ملی و بین المللی برای حل مسائل زیست محیطی شکل گرفته است، می توان اظهار داشت که بدون شک، شناخت روابط متقابلِ تغییرات شرایط آب و هوایی با صلح و امنیت ملی کشورها، می تواند کمک بسیاری به ارائه راهکارهای مختلف در این زمینه بکند. در کنار سایر اقدامات مطرح شده در بالا، به ویژه شکل گیری معاهدات گوناگون در سطحِ دنیا، طراحی مدلی برای معرفی و شناخت مسائل زیست محیطی و تأثیر آن بر امنیت ملی کشورها و صلحِ جهانی، همچنین عملیاتی کردن مفاهیم مهم آن، می تواند منجر به الگویِ راهبردی کارآمد و مناسبی برای تقویت وجوه همه جانبه ی امنیت دولت ها شود.

در پایان؛ ضمن یادآوریِ آیه 64، سوره غافر: «خداوند کسی است که زمین را برای شما جایگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفی...» و با توجه به فطرت پاکِ بشری باید در نظر گرفت که کره زمین برای نسل هایِ آینده هم باید تمیز و قابل سکونت باشد و برای رسیدن به این منظور، همه باید تلاش کنیم تا به سیاره ای که در آن زندگی می کنیم، احترام بگذاریم، آسیب نرسانیم، مهربان تر باشیم و به نسل های بعد هم بیاموزیم که برای زندگی بهتر به زمینی بهتر احتیاج دارند.

هدی مظفری بایعکلایی دانشجوی ارشد روابط بین الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار