کد خبر: 1695
تاریخ انتشار: 20 اردیبهشت 1395 - 23:01
پرونده ویژه (7) فرهنگ و جامعه روسیه در یک نگاه
هفتمین پرونده ویژه فراتاب به بررسی زندگی و فرهنگ در روسیه اختصاص پیدا کرد در همین زمینه سه کارشناس و پژوهشگر روسیه شناس به ارائه دیدگاههای خود دست زدند

سرویس گفتگوی فراتاب: هفتمین نشست شبانه تلگرام فراتاب ذیل عنوان: «زندگی بی روتوش مردم روسیه با عینک ایرانی» با بررسی ابعاد حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مرذم روسیه از نگاه ایرانیان مقیم و دارای تجربه زندگی در آن کشور برگزار شد.

  

سخنرانان و کارشناسان نشست:

آقای دکتر محسن شجاعی

سرکارخانم سمیه پسندیده

آقای احسان تقوایی

مدیر نشست:

فرشاد سلیمی

 

 

"بنام آنکه جان را فکرت آموخت"
اعضای محترم گروه تلگرام فراتاب؛
درود و احترام گرم و صمیمانه تحریریه و دست اندرکاران سایت و تلگرام فراتاب را پذیرا باشید، ضمن عرض خیرمقدم حضور دوستانی که تازگی به جمع تلگرامی فراتاب پیوستند و آرزوی اوقاتی خوش و مفید برای یکایک اعضا، هفتیمن برنامه از سلسله نشستهای شبانگاهی گروه تلگرام فراتاب را با موضوع "زندگی بی روتوش مردم روسیه با عینک ایرانی" آغاز میکنیم.

اینجانب فرشاد سلیمی عضو تحریریه فراتاب، بعنوان مدیر نشست امشب، مسئولیت هماهنگی و تنظیم مباحثات و گفتگوهای را بر عهده دارم و امیدوارم در سایه مشارکت پویا و همراهی توام با نقد و نظرورزی شما مخاطبان و علاقمندان گرامی بحثی مفید و گفتگویی گرم و سرشار از آگاهی در پیش داشته باشیم.

پیش مقدمه:
پیش از ورود به بیان مقدمه نشست، لازم می دانم به مناسبت موضوع گفتگوی امشب یکی از سرویس های جذاب و ابتکاری سایت فراتاب را با عنوان " فراسفر" معرفی کنم. فراسفر به مثابه پنجره ای به سرزمین های ناشناخته، به گزارش ها و یادداشت های بخشی از نویسندگان و همکاران سایت فراتاب اختصاص دارد که در خارج از جغرافیای سرزمین مادری به تحصیل، کار و زندگی مشغول اند و حاصل تجارب روزمره خود را در نوشته هایشان با ما در میان می گذارند. در این سرویس نویسندگانی از کشورهای نیوزیلند، استرالیا، ژاپن، روسیه، اروپای شرقی، انگلیس، آلمان، آمریکا و ... ما را همراهی می کنند، امیدواریم نوشته ها و خاطرات این دوستان دریچه ای بر شناخت آداب، رسوم، فرهنگ و شئون اجتماعی حیات سرزمینهای میزبان باشد.

مقدمه
برای ایرانیان، همسایه قدرتمند شمالی، فدراسیون روسیه امروزی و مملکت روس و اتحاد جماهیر شوروی سابق، به هرقامتی که درآمده و هر اسمی که داشته، دیار چندان نامانوسی نبوده، اما این آشنایی متاثر از درهم تنیدگی فراز و فرودهای تاریخ ایران با این سرزمین به ویژه در سه قرن اخیر، هیچگاه نتوانسته کاملا پرده حجاب از رخ راز و رمزهای این دیار و جذابیت های گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و هنری آن بگشاید. از این روست که سرزمین اسلاوها و روس ها، خز و پوست، تزاریسم و بلشویسم، مارکسیسم و ارتدوکس مسیحی و رمان و ادبیات و باله، همچنان که برای نخستین سیاحان و سفیران ایران اولین حیرتکده جهان جدید بود، امروزه نیز لایه های ناگشوده و پرماجرایی دارد، به ویژه آنگاه که این پیشینه با خیزش دوباره این کشور جهت احیای امپراتوری اوراسیایی همراه گشته است.
از این رو پس از ارائه اطلاعاتی مختصر در باب مشخصات فرهنگی و جغرافیایی روسیه رشته سخن درباب شناخت این دیار را به کارشناسان برنامه می سپاریم تا در سایه تجربه زندگی در این کشور ناگفته های بیشتری را برای ما بیان کنند.

روسیه؛ با نام رسمی فدراسیون روسیه پهناورترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد.
روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد.
این کشور با بیش از ۱۷ میلیون کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است و شهر مسکو پایتخت آن، که در باختر و بخش اروپایی کشور واقع است نیز بزرگترین شهر اروپا است.
در کنار اکثریت روسی، اقوام اوکراینی، چوواش، باشقیر، چچنی، ارمنی و آوارهای قفقازی، بلاروسی‌ها، آسی‌ها، آذربایجانی‌ها و قزاق‌ها از دیگر اقوام پرجمعیت روسیه هستند.
زبان رسمی روسیه، زبان روسی است؛ ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوری‌ها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه کشوری فدرال با تقسیمات کشوری پیچیده‌ایست و شامل ۸۳ واحد فدرال از جمله ۲۱ جمهوری خودگردان می‌شود.

سخنرانی اول

طبق برنامه نشست؛ پس از معرفی گزیده سوابق تخصصی خانم سمیه پسندیده بعنوان سخنران نخست، از ایشان تقاضا می کنیم که گفت و گوی برنامه امشب را با ارائه موضوعشان تحت عنوان" جامعه اوراسیایی روسیه" آغاز کنند.

سمیه پسندیده:
• کاندیدای دکترای روش شناسی علوم سیاسی از دانشگاه مسکو
• پژوهشگر مرکز بین المللی مطالعات صلح
• خبرنگار رادیو اسپوتنیک روسیه
• عنوان سخنرانی: " جامعه اوراسیایی روسیه"

سرکار خانم پسندیده بفرمایید:

سمیه پسندیده: با عرض سلام و ادب خدمت همگی!
مباحث اجتماعی و یا به عبارت دقیق تر توصیف یک جامعه و فراتر از آن مقایسه آن با جامعه ای دیگر که بحث امشب ما نیز شامل آن می شود، گسترده تر از آن است که بتوان حق مطلب را در شکل یک یادداشت چند صد کلمه ای و ارائه آن از طريق تلگرام ادا نمود. نکاتی که در ادامه به آن اشاره می شود، صرفا تجربه زندگی 5 ساله من در میان روسها و در کشور روسیه می باشد.
به صورت کلی می توان گفت که روسيه واقعا یک کشور اوراسیایی هم از نظر جغرافيا و هم از نظر فرهنگ به حساب مي آيد، چراکه در میان آداب و سنن آنها می توان شاهد رفتارهای شرقی و غربی توام با یکدیگر بود. نسل قدیمی تر، رفتارهای به وضوح شرقی دارند، اما چنین ویژگیهایی را در میان نسل جدید تنها در ميان افرادي مي توان مشاهده كرد که بیشتر متاثر از آموزه های بزرگترها هستند، در غير اينصورت نسل جديد سبك و سياق غربي دارند. بر خلاف تصور و تبلیغاتی که صورت می گیرد، خانواده و تربیت فرزندان در میان جامعه روسیه با اهمیت بوده و هست تا جایی که من اخیرا خواندم آمار طلاق نسبت به گذشته کاهش چشمگیری هم پیدا نموده است. از آنجایی که ازدواج کردن در روسیه بسیار ساده صورت می پذیرد، جوانان نیز در سنین پایین ازدواج می نمایند، اما متاسفانه طلاق نیز به همین سادگی انجام می گیرد. در مقایسه با ایران به عقیده من هنوز کانون خانواده در ایران از استحکام بیشتری برخوردار است، چراکه ازدواج چندان ساده رخ نمی دهد و طبیعتا به همین سادگی نیز از هم گسیخته نمی شود. در میان روسها اما تنها بودن افراد اصلا پذیرفته شده و به عبارتی زیبا نیست و معمولا تلاش می کنند که حتما در کنار خود فردی را به عنوان شریک زندگی، حال به صورت قانونی و ثبت شده و یا اینکه ثبت نشده (پارتنر) داشته باشند.
ارتباطات خانوادگی نیز تقریبا از وضعیت مشابه ایران برخوردار است، البته با درنظر گرفتن برخی تفاوتها. به عنوان مثال مادربزرگ و پدربزرگ در خانواده های روسی نقش مهمی دارند و از آنجایی که اغلب پدر و مادرهای جوان شاغل هستند معمولا مادربزرگ و پدربزرگها نقش فعالی در نگهداری از فرزندان تا سنين نوجوانی دارند. در میان روسها تحت هیچ شرایطی ازدواج فامیلی صورت نمی پذیرد تاجایی که حتی دخترخاله ها و پسر خاله ها ....خواهر و برادر غير تني خوانده می شوند.
ویژگی منحصر به فرد روسها، اهل مطالعه بودن این مردم است. زمان حاکمیت کمونیست و فضای بسته آن روزها فرهنگ گپ و گفتگو در وسایل نقلیه عمومی و کوچه خیابان از بین رفت و در عوض مردم به کتاب خوانی روی آورده و مانند یک عادت در میان آنها باقی ماند. البته کتاب خواندن حتی از زمان امپراتوری تزارها نیز میان جامعه روسیه وجود داشت. در اماکن عمومی هم معمولا به هم زل نمی زنند و سرشان به کتاب یا موسیقی و یا تلفن همراه گرم است. پوشش افراد هرچیزی که باشد به خودشان مربوط است و رفتاری مانند تمسخر نمودن و یا احیانا آزار و اذیت به ندرت مشاهده می شود.
ایرانی ها خارجی های ناشناخته ای برای روسها هستند، اما خوشبختانه خارجی های پذیرفته شده ای هستن که از عکس العمل خوب روسها برخوردار ميشوند. در ابتدا ممکن است که با کشورهای عربی اشتباه شود، اما کافی است که اقوام «فارس» یا پرشین را یادآور شویم، آنگاه صورت متعجب روسها دیدنی است. البته در نهایت رفتار خود فرد مهاجر است که تعین کننده نوع برخورد مردم می شود، اگر هنجار احتماعی شکسته نشود از سوی روسها هم رفتارهای نژادپرستانه و یا بی احترامی دیده نمی شود.
شاید به اندازه ایرانی ها خونگرم نباشند، اما این اختلاف به عقیده من زیاد نیست . روسها کمی دیر جوش می خورند، ولي به محض آغاز اولین برخوردها دیگر از ما ایرانی ها چیزی کم ندارند، بماند که نوع صمیمت آنها در مقایسه با ایرانی ها محترمانه تر به نظرم می رسد، و به هر حال عادت به كنجكاوي در زندگي شخصي يكديگر ندارند. مزاحمت خیابانی را طی این 5 سال حتی یکبار هم تجربه نکرده و حتی مشاهده هم نکردم، اما در عوض پایم به ایران که باز می شود، جبران می شود الحمدلله))
در کل امنیت اجتماعی به معنای وسیع آن در مسکو بیشتر احساس می شود تا تهران، اما در شهرستانها نمی توانم اظهار نظر کنم. روابط در محیط کاری مثال زدنی است، چراکه روابط شاد، محترمانه و در عین حال جدی حاکم است، البته در سیستم بروکراسی و کارشکنی ها و قانون شکنی خیلی به ایران شباهت دارند. ظاهرا پلیس را در روسیه با مبلغي می توان خرید، البته من تا به حال نخریدم))
سطح درآمدها بالاست، درحاليكه به همان اندازه هم هزینه زندگی بالاست، و نظر شخصی من این است که روسیه تنها کشوری است که می توانی بسیار قانونی، قانون شکنی کنی. در کل بیشترین چیزی که یک خارجی را در این کشور آزار می دهد سرمای هواست و نه رفتار نژادپرستانه! و البته برای خارجی ها جای پیشرفت چندانی در بخش دولتي وجود ندارد، منتها در فعاليت اقتصادي اگر فردي واقعا حرفه اي بوده و با آگاهي كامل به قوانين و سبك تجارت در روسيه فعاليت نمايد و البته لينك و روابط خوبي هم برخوردار باشد، مي توان گف حتما موفق است. ايراني هايي در اينجا هستند كه جزء ثروتمندترين افراد جامعه روسيه بحساب مي آيند.
ممنون كه وقت گذاشتيد
با احترام

سخنرانی دوم

فرشاد سلیمی: سرکار خانم پسندیده از حضورتان در برنامه و ارائه مطالبتون سپاسگزاریم.

با اعلام عدم تاخیر در زمانبندی برنامه و داشتن 5 دقیقه وقت اضافی؛ طبق چارت اعلام شده نوبت میرسه به سخنرانی دوم که پس از معرفی مختصری از جناب آقای احسان تقوایی تریبون را به مدت 15 دقیقه به ایشان می سپاریم، تا سخنرانی خود را با عنوان "فرهنگ اقتدار طلب و اقتدار پذير روسها" ارائه کنند:

احسان تقوایی
• کارشناس ارشد مطالعات قفقاز و روسیه
• پژوهشگر مسائل روسیه
• روزنامه نگار روزنامه وقایع اتفاقیه
• عنوان سخنرانی " فرهنگ اقتدار طلب و اقتدار پذير روسها"

آقای تقوایی بفرمایید:

احسان تقوایی: سلام خدمت همه دوستان و تشکر ویژه از جناب پشنگ عزیز.
فرض اصلی که در رابطه با بحث های فرهنگی روسیه از نظر من مطرح است این است که روس ها یا مردمان روس دارای فرهنگی اقتدارطلب و یا به عبارتی دیگر اقتدارپذیر هستند و این امر در طول تاریخ نیز به اثبات رسیده است. دوران طولانی حاکمیت استبدادی تزارها و پس از ان حاکمیت کمونیست ها شاهدی بر این موضوع است.


معرفی مختصری از روس ها:

مردم روس نژادی از نژادهای اسلاو شرقی هستند، که عمدتاً در روسیه و کشورهای همسایه سکونت دارند.علاوه بر جمعیت حدود 115 میلیونی روسها در روسیه، آنها در کشورهایی نظیر شرق اوکراین، شمال قزاقستان، بلاروس،کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و برخی کشورهای اروپای شرقی نظیر مولداوی سکونت دارند.چهار پنجم مردم روسیه در بخش اروپایی آن زندگی می کنند. درحال حاضر نیز نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است به گونه‌ای که برآوردهای رسمی حاکی از آن است که تا سال 2030 میلادی جمعیت فعلی به 130 میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
به بیان دکتر نقیب زاده، روسیه سرزمین شگفتی ها و تضادهاست و این ویژگی ها بر جریانات داخلی و رفتار خارجی آن اثر می گذارد،گاه خشونت طبیعیت در سیمای تزارها و استالین ها تجلی پیدا می کند و گاه جلوه های لطیفی از احساسات انسانی در نوشته های چخوف، داستایوفسکی و ملودی های چایکفسکی آشکار می گردد.
البته این ویژگی پیچیه بودن روس ها را چرچیل مطرح کرده است،زمانی که وی می گوید: من نمی توانم رفتار روس ها را برای شما پیش بینی کنم،روس ها همانند رمز و معما هستند.
خلق و خوی استبدادی روسها نه تنها در دوران گذشته، بلکه اکنون نیز ادامه دار است. عدم بهره گیری روس ها از داشتن ابزارهایی قدرت نرم باعث شده است تا روس ها همانند سابق بر بحث های سخت متمرکز شوند در دوران کنونی نیز ما ما مشاهده میکنیم که روس ها ر حل اختلافات خود با بقیه کشورها از چه یوه هایی استفاده می کنند.
هرچند برخی ها مخالف این امر هستند که دوران حاکمیت کمونیست ها در روسیه و به خصوص رویکرد استالین را نماد مجسم فرهنگ روسی معرفی شود، اما حتی هستند شیفتگان کمونیسمی چون دکتر عنایت الله رضا که در کتاب کمونیسم روسی خشونت کمونیست ها را نه از کمونیسم که از خلق و خوی زمخت روسی می دانند و به مدد داده های تارخی ملموس نظریه خود را به اثبات می رسانند. واقعیات تارخی این نکته را نیز به ما گوشزد می کند که روسیه تا روی کار آمدن پتر کبیر کشوری بیشتر آسیایی و عقب افتاده بوده است و اخذ تمدن غربی از این زمان نیز در پرتو سیاستی خشن صورت گرفته است.
در ارتباط با فرهنگ روسی باید گفت که فرهنگ روس‌ها در حقیقت از فرهنگ اسلاوهای شرقی ریشه می‌گیرد که در نظر مسیحیان رومی پگان و کافر قلمداد می‌شدند.در شکل‌گیری اولیه هویت قومی و فرهنگی مردم روس اقوام دیگر تاثیرات بسزایی گذاشتند. از میان این اقوام می‌توان به اورالی‌ها و وایکینگ‌ها اشاره نمود.در اواخز هزاره یکم (میلادی)|هزاره یکم اقوام روس به مسیحی شده و به مذهب ارتودوکس شرقی گرویدند.پس از سقوط قسطنطنیه در اواخر قرن پانزدهم میلادی روسیه بزرگترین پایگاه مذهب ارتدکس باقی‌ماند. کمتر کسی می تواند اهمیت و نقش بالای کلیسای ارتدوکس روسی را حتی در مقطع کنونی بر سیاست های این کشور در نظر نگیرد.
از نقطه نظر دیگر روسیه از نظر فرهنگی نیز تحت تاثیر اروپا قرار گرفت و این تاثیرات پس از اصلاحات اساسی پطر کبیر بیشتر و بیشتر شد.فرهنگ روس به دنبال آن از حالت سنتی و شرقی خود به سوی فرهنگ غربی گرایید و در ابتدای قرن بیستم هم تغییرات اساسی بسیاری نمود که علت آن انقلاب بلشویکی سال ۱۹۱۷ روسیه و سلطه کمونیسم برای مدت هفتاد سال بر این کشور بود.
نکته مهمی که باید در رابطه با فرهنگ روسیه به ان اشاره کرد این پرسش است که روسیه اروپایی است یا آسیایی؟
در پاسخ باید گفت: 
روسیه کشوری اروپایی هست و درعین حال نیست. ریشه های این فرهنگ یک پای در شرق و یک پای در غرب دارد.
هرچند در ادبیات رسمی ایرانی، روس ها را دارای فرهنگ واقعی شرقی اما با رویه غربی معرفی کرده اند، اما نگاهی دقیق به روسیه نشان می دهد هیچکدام از این دو صحیح نیست. به نظر می رسد روسیه با وجود واقع شده در مرزهای دو قاره آسیا و اروپا و تاثیرپذیری از فرهنگ های مختلف . متنوع شرق و غرب، اما خود را دارای فرهنگی مجزا می بیییند.
روس ها بر این باورند که بزرگی روسیه تنها در وسعت نیست و این کشور در بسیاری از شاخصه ها دارای پتانسیل هایی است که می توان فرهنگی مجزا برای آن در نظر گرفت. در مراوده با روس ها بارها شاهد این جمله از سوی آن ها بوده ایم که ما نه شرقی هستیم و نه غربی بلکه ما روس هستیمو این روس بودن هویتی است که آن ها برای خود تعریف می کنند.
فرهنگ سیاسی استبداد پذیر مهمترین نکته ای است که در بحث کنونی مطرح می شود
نگاهی به تاریخ روسیه و روس ها نشان می دهد مردم این کشور در طور تاریخ از نوعی اقتدارپذیری و یا استبداد پذیری استقبال کرده اند. هرچند تاریخ فدراسیون جدید روسیه کوتاه می‌باشد و تنها به فروپاشی اتحاد شوروی در اواخر سال ۱۹۹۱ برمی گردد، امانگاهی به روسیه دست کم طی چند صده اخیر نشان می دهد که ویژگی استبداد پذیری در روسها همواره زنده بوده است.
هرچند با وقوع انقلاب بلشویکی در سال 1917 تغییرات گسترده ای صورت گرفت اما بین سالهای 1917 تا ۱۹۹۱، تاریخ روسیه که اساساً تاریخ شوروی می‌باشد، به شکلی مؤثر به عنوان امپراتوری مبتنی بر ایدئولوژی تقریباً هم ارز با امپراتوری روسیه گردید.
روسیه، تمدنی منحصربه‌فرد دارد. هویت روسی نه اروپایی است نه آسیایی. برخی از احساسات و ویژگی‌های اروپایی در فرهنگ روسی وجود دارد که شاخص‌ترین آنها ادبیات است. بااین‌حال، درزمینه سیاست این ویژگی اروپایی را در فرهنگ روسی نمی‌بینیم. شکلی متفاوت را دارد؛ برای مثال، فرهنگ چینی به‌شدت تأثیرپذیر از تعالیم کنفوسیوسی و ارزش‌های سنتی و اتحاد قوی در جامعه است. روسیه هیچ‌یک از این ویژگی‌ها را ندارد و جامعه‌ای به‌شدت اتمیزه است. بااین‌حال، فرهنگ سیاسی روسی به طور سنتی میراث‌خوار انقیادی است که اکثریت در آن خود را آماده پذیرش استبداد کرده‌اند.
برخی نظرسنجی های مطرح شده در روسیه نکات جالبی را پیش روی ما قرار داده است. به طور مثال گورباچف که شخصیتی نزدیک به غرب بوده است از میزان محبوبیت بسیار پایینی در روسیه برخوردار است و این در حالی است که استالین با همه جنایات صورت داده روز به روز بیشتر محبوب می شود.
به بیانی رهبران روس هرچه استبدادی تر بوده اند محبوب تر
«لیلیا شوتسووا» پژوهشگر ارشد مرکز «کارنگی» در مسکو معتقد است:محبوبیت پوتین حدود ٨٥ درصد است که بیش از محبوبیت گورباچف و یلتسین است. این میزان محبوبیت رهبری است که در حال ایجاد یک حکومت اقتدارگراست؛ کسی که اپوزیسیون را سرکوب کرده و از شبکه‌های تلویزیونی به عنوان ابزار کلیدی برای ایجاد وحدت ملی استفاده می‌کند.
همچنین کرملین به سوی مشروعیتی نظامی- وطن‌پرستانه حرکت می‌کند و سعی دارد الگویی از زمامداری را به جهان ارائه کند به نام الگوی «دژ روسی». این موضوع چگونگی محبوبیت این رهبر سیاسی را نشان می‌دهد. هرچند شوتسووا معتقد است که جامعه و نخبگان خواستار زندگی در این دژ روسی نیستند اما خود وی بر این باور است که پوتین در حال زمامداری در شرایطی است که بر سایرین درد و رنج تحمیل می‌شود و آن مدت‌زمان می‌تواند طولانی اما پرهزینه باشد.
اکنون نیز پوتین این گونه عمل می کند
هدف پوتین حل‌کردن هر صدای مستقل و ایجاد جامعه مدنی وفادار به کرملین است چه مخالف پوتین باشیم و چه موافق وی می بینیم که وی در رسیدن به هدف خود موفق بوده است و این از ویژگی های مردم روسیه است.
سپاس از همه شما دوستان بحث اصلی من به اتمام رسید. این آمادگی هست که در صورت وجود سوال به آن پاسخ داده شود.

متشکرم از حوصله تمامی دوستان و به قول روس ها رفقا(تاواریش)

سخنرانی سوم:

فرشاد سلیمی: جناب تقوایی بسیار متشکریم از سخنرانی منظم و تحلیلی که ارائه فرمودید.

کارشناس سوم برنامه امشب جناب آقای دکتر محسن شجاعی می باشند که بیشتر در بخش پرسش و پاسخ ما را همراهی خواهند کرد، ضمن عرض سلام و خوش آمدگویی به آقای دکتر و ارائه مختصری از سوابق علمی ایشان در خدمتشان خواهیم بود برای صحبتی آغازین تا بعد از آن بخش دوم برنامه را آغاز کنیم.
ضمنا آقای دکتر به شیوه صوتی به پرسش ها پاسخ خواهند داد.

دکتر محسن شجاعی
• دکترای زبان روسی از انستیتوی دولتی زبان روسی پوشکین
• استاد دانشگاه
• پژوهشگر مسائل فرهنگی روسیه،

آقای دکتر شجاعی بفرمایید:

دکتر شجاعی: با درود و شب بخیر

مطالب سرکار خانم پسندیده و آقای تقوایی برای بنده هم بسیار جالب توجه بود و می تونم بگم من هیچ حرف مخالفی در مورد گفته های این دو دوستمون ندارم  فقط می تونم بگم اگر دوستان مایل باشند من هم مشاهدات و نظرات خودم را دراین زمینه بیان بکنم.

دور دوم نشست: پرسش و پاسخ و بیان دیدگاه ها

فرشاد سلیمی: بدین ترتیب، پایان دور اول نشست را اعلام می کنیم و دور دوم را که به سئوالات و نقد و نظر مخاطبین گرامی برنامه اختصاص داره آغاز میکنیم.
از این لحظه به مدت 10 دقیقه در خدمت اعضا گرامی خواهیم بود تا با رعایت موارد ذیل پرسشها و نظراتشان را اعلام کنند.
* در آغاز پرسش سخنران مخاطب و مورد پرسش قید شود.
* هر کدام از دوستان پرسش یا نظراتشان را در یک کامنت ارائه کنند.
* از پاسخگویی و گفتگوی دوطرفه پرهیز کنید و سعی کنید پرسش و پاسخ به مخاطبین و کارشناسان (سخنرانان) برنامه محدود شود.
*از کارشناسان محترم خواهشمندیم تا پایان وقت ده دقیقه یی ارائه پرسش و نظر به پرسشها پاسخ ندهند.

1

اردشیر پشنگ: با سپاس از هر سه مهمان گرامی برای حضورشون، سه سوال دارم، سوال نخستم از خانم پسندیده هست: اینکه گفته می شود روسها بطور عمومی نگاهی از بالا به پایین به جامعه آسیایی دارند و خود رو بیشتر از نظر فرهنگی و اجتماعی اروپایی می بینند، در برخوردشون با ایرانی ها به عنوان مردمانی از خاورمیانه و آسیا رفتارشان چگونه است؟ از جناب دکتر شجاعی پرسشم در خصوص رابطه محتمل میان زبان روسی و فرهنگ حاکم بر آن است، آیا می توان ویژگی های زبانی خاصی را مختص جامعه روسیه از نظر زبان شناسی مورد شناسایی قرار داد؟ آخرین سوالم از جناب اقای تقوایی است، همواره در ایران و بخصوص طی دهه اخیر از روسیه به عنوان نوعی شریک و متحد یاد می شده است حتی در پاره ای موارد روسیه را متحد استراتژیک ایران هم برخی قلمداد می کنند!!! از منظر اولویت های سیاست خارجی، که بطور مثال در دفترچه سالانه وزارت خارجه روسیه منتشر می شود، ایران در اولویت چندم سیاست خارجی روسیه قرار دارد؟ با سپاس

دکتر محسن شجاعی: نظریه ارتباط بین زبان و نگرش مردم به محیط اطرافشون توسط دو زبان شناس آمریکایی بنام وولف و ساپیر در نیمه اول سده بیستم ارائه شد که در واقع نظریه افراط گرایانه ای ارزیابی شد و به تدریج ارزشش را از دست داد، یعنی اینکه زبان بتونه بر دید مردم نسبت به جامعه و محیط اطرافشون تاثیر بگذاره با اون حدت و شدتی که وولف و ساپیر مطرح کردند رد شد. بنابراین اینکه مردم روسیه الان خلق و خوشان به تاثیر زبانشون باشه نه یه همچین چیزی نمیتونه امکانپذیر باشه.

سمیه پسندیده: درست مي فرماييد و روسها گاهي اوقات نگاه از بالا به پايين دارند، اما اين رفتار به گونه اي نيست كه به صورت زننده باشد. اين نگاه شايد نسبت به أقوام مهاجر از آسياي مركزي بيشتر وجود داشته باشد. زيرا متاسفانه اكثر ناهنجاري هاي اجتماعي از سوي اين افراد صورت مي گيرد. در نتيجه احساس خوشايندي نسبت به آنها نيست. روسها به اروپايي ها بيشتر تمايل دارند، اما اغلب در روابط با اروپايي ها از تجربه موفقي برخوردار نيستن، و عملا در روابط با شرقي ها موفق تر هستند و البته نزديكتر. در عرصه كاري و دانشگاهي روابط روسها با ايراني ها بسيار توام با احترام است، البته اين احترام نسبت با ساير خاورميانه اي ها وجود دارد.

احسان تقوایی: هرگونه سخن گفتن از شریک و متحد بین ایران و روسیه اشتباه است و روسیه هرگز اتحادی استراتژیک با ایران نداشته است و از این به بعد نیز این امر امکان ندارد. مهمترین نکته ای که باید در این زمینه به ان توجه کرد این است که اصولا ایران جایگاهی در سیاست خارجی روسیه نداشته و از این به بعد نیز نخواهد داشت. اتحاد استراتژیک دارای شاخصه هایی است که این شاخصه ها در روابط کنونی ایران و روسیه مشاهده نمی شود. اولویت روسیه در سیاست خارجی ابتدا منطقه خارج نزدیک است و بعد اروپا و آمریکا و بعد از ان خاورمیانه.

2

یحیی زرین: سوالی از آقای دکتر شجاعی در حوزه ادبیات روسی در جامعه ایرانی: در روزنامه شرق سال گذشته مقاله ای چاپ شد و نوشته بود: در سال ١٣٢٣ هجری قمری که می‌شود ١٢٨١ خورشیدی، همان سالی که هدایت زاده شد، ترجمه‌ای از داستان‌های شرلوک هولمز منتشر شد با عنوان «کتاب شرلوک خومس». کریم امامی در مقدمه ترجمه‌اش از ماجراهای شرلوک هولمز که سال‌ها پیش در مجموعه «کتاب‌های سیاه» انتشارات طرح نو منتشر شد، مشخصات این کتاب را چنین آورده است: «کتاب شرلوک خومس، جلد اول. از مصنفات کونان دویل. «مفتش غیررسمی در لندن». مترجم: میراسماعیل [موسوی] عبدالله‌زاده. تهران، ١٣٢٣ هجری قمری. ٧٥ ص، چاپ حروفی در مطبعه خورشید. مزین به عکس مترجم». این ترجمه به گفته کریم امامی «از روی ترجمه روسی داستان‌های شرلوک هولمز انجام شده بوده و امامی می‌گوید که ««خ» خومس (هولمز) سوغات زبان روسی است». روسیه یکی از نخستین کشورهایی است که با اوج‌گیری نهضت ترجمه و پاگرفتن رمان و داستان کوتاه در ایران، با میراث پربارش در این عرصه، به ادبیات جدید ایران راه باز کرد و در این میان گویا بخت آنتوان چخوف بلندتر بود و با ترجمه‌های صادق هدایت و بزرگ علوی از داستان «تمشک تیغ‌دار» و نمایش‌نامه «باغ آلبالو» زودتر از دیگر غول‌های ادبیات روسیه که همه هم از چخوف قدیمی‌تر بودند به ادبیات ایران که داشت برای نوشدن دست‌وپا می‌زد راه گشود. در شرایط فععلی جایگاه ادبیات روس و اهمیت آن را در ایران تا چه اندازه میدانید در زمانی که شاهد ترویج ادبیات داستانی و رمانهای اروپایی و نیز امریکای لاتین  هستیم؟

دکتر محسن شجاعی: بله مرحوم کریم امامی نکته درستی را اشاره کردند، ه شرلوک هولمز در ترجمه به روسی به شرلوک خومس تبدیل شده بود ولی ما پیش از اون هم ترجمه های دیگری از روسی داریم که حالا ادبیات نیستند ولی خوب من دو سه هفته پیش در یک نشست عمومی مطرح کردم متاسفانه بحث ترجمه که پیش میاد همه فکر میکنند که ترجمه  باید ترجمه ادبیات باشد، ادبیات روسی ادبیات گرانقدریه گرانسنگ و جهانشمولیه ولی آنکه ما بیایم ترجمه از روسی را به ترجمه آثار ادبی روسی محدود بکنیم اصلا کار درستی نیست.

3

یحیی زرین: با تشکر از سه سخنران عزیز، با بحث های جذابشون. سوالی از آقای تقوایی: شما گفتید که: روسیه، تمدنی منحصربه‌فرد دارد. هویت روسی نه اروپایی است نه آسیایی. برخی از احساسات و ویژگی‌های اروپایی در فرهنگ روسی وجود دارد که شاخص‌ترین آنها ادبیات است. بااین‌حال، درزمینه سیاست این ویژگی اروپایی را در فرهنگ روسی نمی‌بینیم... ایا این سخن شما را میتوان ملهم از همان ایده ی اوراسیا گرایی، نظریه پرداز روس، که به آقای پوتین مشاوره میدهد، یعنی الکساندر دوگین دانست؟ چرا که اورسياگرايي نظريه‌ مشهور در سياست خارجي روسيه است كه از ديرباز بر رويكردها و رفتارهاي مسكو در اين حوزه تأثير گذاشته است. هواداران اين نظريه با تأكيد بر هويت متمايز روسيه از شرق و غرب، بر اين مهم تأكيد دارند كه مسكو بايد مواضع مستقلانه‌اي در عرصة بين‌الملل بگيرد و روابط با كشورهاي شرق و غرب را بر اساس اين هويت متمايز بنا كند.

احسان تقوایی: نخستین نکته در رابطه با دوگین این است که در رسانه های داخیلی ایران بیش از حد بر این شخصیت روسی تمرکز شده است.به گونه ای که انگار وی تیوریسین اصلی و مردشماره یک پشت پرده روسیه است . در واقع امر باید گفت که تفکرات وی  از جایگاه منطفی بالایی برخوردار نیست. نکته دیگر این که اوراساگرایی یکی از رویکردهای اصلی در سیاست خارجی روسیه است و مقامات کنونی روسیه تا حد زیادی از  این رویکرد بهره می گیرند. مهمترین نکته در این رویکرد عملگرایی است.

3

شرمینه خان مصدق: ضمن عرض سلام وخسته نباشید.سوالم ازاقای تقوایی این است که باتوجه به اینکه ازاغازانقلاب اسلامی وتاسیس دولت جمهوری اسلامی ایران که فعالیت انجمن فرهنگی ایران واتحادیه شوروی متوقف شد فعالیت های فرهنگی روسیه درایران هم پانگرفته پس بااین اوصاف همگرایی درسطح فرهنگ وتمدن لازمه چیست؟
احسان تقوایی: البته ایران و روسیه تنها در زمینه فرهنگی نیست که همکاری و همگرایی نداشته اند بلکه در زمینه های دیگر نیز این موضوع وجود دارد. به طور کلی باید گفت که رویکردهای فرهنگی ایران و روسیه با یکدیگر چندان هماهنگی ندارد . دلیل دیگر این که بی اعتمادی شدیدی بین ایران و روسیه در تمامی سطوح وجود دارد و این امر هرگونه همکاری را محدود کرده است. مثلا ما این همه در باره روسیه و روسها سخن میشنویم و رسانه های ما از روسیه سخن می گویند اما تاکنون هرکدام از ما چند فیلم روسی دیده ایم؟؟

4

شرمینه خان مصدق:خانم پسندیده: ببینید بعداز فروپاشی اتحادیه جماهیرشوروی وبازشدن دریچه تعامل روسیه باجهان فرصت خوبی هم واسه عرضه فرهنگ ایران به وجودامدفقط توی سال87سه بارفیلم های اجتماعی ایران درروسبه توانست اولین تندیس روبه خودش اختصاص بده.اما سوالم اینه که بااین تفاصیل ضرورت گسترش تعامل فرهنگی ایران باروسیه چیست؟ کمااینکه تعاملات فرهنگی ایران باروسیه پدیده نوظهوری نیستش وسابقه طولانی داره.ودراخراینکه جهت گسترش تعاملات فرهنگی ایران وروسیه چه راهکارهایی ارایه میکنین واین راهکارها چه تاثیراتی می تواند در کشورهای قفقازواسیای مرکزی داشته باشه؟؟؟

سمیه پسندیده: دوست عزيز، براي توسعه روابط ماندگار در عرصه سياسي و اقتصادي، شناخت فرهنگ و توسعه روابط فرهنگي حرف اول را ميزند. روسها نسبت به ايران در فعاليت فرهنگي ضعيف تر هستند كه البته اكنون اقدامات خوبي براي جبران اين نقصان صورت گرفته است و رايزني فرهنگي همچنين ديگر ارگانهاي متولي امر فرهنگ و جامعه وارد فاز عملياتي شده اند.
ايران به كشورهاي آسياي مركزي خيلي راحت تر مي تواند نزديك شود تا روسيه، چراكه اشتراكات ديني و فرهنگي بيشتري داريم، منتها كشور و دستگاهاي مسئول بايد با سياست برنامه ريزي شده تري اقدام نمايد. هرچه ديدارهاي دانشگاهي، ازتباطات رسانه اي و ... بيشتر باشد شاهد نفوذ فرهنگي بيشتري خواهيم بود.


5

م.ر سمایی: سئوال بنده از آقای تقوایی است. فرهنگ اقتدارپذیری سبب موفقیت روسها پس از روی کار آمدن پوتین گردیده است و روسیه قبل از پوتین با بعد آن قابل مقایسه نیست آیا این فرهنگ امری مذموم به حساب می آید؟

احسان تقوایی: من در جایگاهی نیستیم که تفسیر کنیم که فرهنگ روسیه مذموم هست یا خیر. من واقعیت امر را میگویم و معتقدم که با وجود این فرهنگ اقتدارپذیر، روسیه چه قبل از پوتین و چه پس از آن به واسطه ویژگی هایی که این کشور دارد دارای موفقیت های بزرگی بوده است.

6

سعید امینی: ازشما سه بزرگوار خواهشمندم در جاذبه های تفکرات بنیادگرایی اسلامی در میان بخش مسلمان روسیه توضیحاتی ارائه بفرمایید. و در آخر اینکه رفتار حکومت شهروندان مسلمان روس چگونه میباشد؟

دکتر محسن شجاعی:  با اطلاعاتی که داریم میتونیم بگیم که بنیادگرایی اسلامی در میان شهروندان خود روسیه نه در میان مهاجرانی که از کشورهای دیگه به آنجا رفتن، فقط در میان بخشهایی از مردم قفقاز تا بحال طرفدارانی داشته یا تونسته اونجا شاخه هایی بزنه اما در میان دیگر مسلمانهای روسیه عمدتا منظور من تاتارستان و باشقیرستان هست که بیشترین جمعیت مسلمان را در خودشون دارند تا امروز که ما خبری از حضور و بروز بنیادگرایی اسلامی در اونجا ندیدیم.

7

بهنام درویی: عرض سلام وخسته نباشيد خدمت آقاي شجاعي لطف كنيد به اين سوال بنده چواب دهيد: به نقل، از گاردین وقتی از شهروندان روسی درباره بهترین نویسندگان کشور پرسشی صورت می‌گیرد آن‌ها نام نویسندگان کلاسیک را برمی‌گزینند؛ به عنوان مثال در بررسی مؤسسه «لوادا» که از 1600 شهروند روس صورت گرفت نام «چخوف»، «تولستوی»، «داستایوسکی» و «پوشکین» به چشم می‌خورد.علت اين امر را چه مي بينيد. ؟ آیا نویسندگان در قید حیات نویسنده ارزش خوانده شدن ندارند؟جایگاه خدای گونگی ادیبات کلاسیک روس ریشه در چه چیزی دارد؟

دکتر محسن شجاعی: این جایگاه به قول شماخدای گونگی  ادبیات کلاسیک در میان مردم روسیه چند دلیل داره یکیش این هست که بعد از چخوف در دوران شوروی یا نویسنده ها فقط تبلیغ گران حکومت حزب کمونیست بودند که وافعا از نظر ادبیخیلی از کارهاشون اصلاً خواندن یا قابل مطالعه نیست یا اینکه مخالف بودند. مخالف ها چون مثل بوگاکوف، ناباکوف، آناخماتو اینها بنظر بنده چون از طرف غربی ها و کشورهای غربی مورد تشویق و پشتیبانی بودند در میان مردم روس با یک نگاه توام با سوء ظن به اینها نگاه میشه ضمن اینکه اون تشویق و ترغیبی که برای نویسندگان کلاسیک هست برای اینها مثل سورژنیتسین، تالستا یا دولتوف و نویسنده های معاصر روسیه در تمروز روسیه ما نمی بینیم.

8

بهاره چیت ساز:با عرض سلام و خسته نباشید
هر دو سوال من از سرکار خانم پسندیده هست:
سوال اول: روس ها مرمان شادی هستن علل و عوامل این شادی و ریشه های ان را در کجا میشه جستجو کرد؟به عبارتی چرا روس ها مردمانی شادی هستن؟
سوال دوم: فرمودین امنیت اجتماعی در روسیه در سطح بالایی است آیا اموزش در این امنیت داخل روسیه نقش بازی میکند یا عوامل احتمالی دیگری مثل ارضای به موقع نیاز ها و یا.... ؟؟؟
سپاس از حسن توجهتان

سمیه پسندیده: روسها به نظرم در مقايسه با ايراني ها شادتر هستن، اما در كل افراد سرسخت و عبوسي به نظر مي آيند، روابط نرمال اجتماعي، نبود دغدغه هاي خاص، مراكز تفريحي، ورزشگاهها، كافه ها، سرگرمي هاي درون مدرسه و دانشگاه بدون هيچ ترس و فشار از سوي جامعه به عقيده من اسباب شادي روسها را إيجاد نموده است. در اين خصوص بحث بسيار بسيار بسيار مفصلي مي توان كرد و اصلا يك بحث مطالعاتي مي تواند باشد.

دوست عزیز هردو موردی که شما فرمودید صدق میکنه یعنی هم آموزش هم ارضا و تامین بموقع نیازهای افراد جامعه حالا این آموزش موصوع یک روز دو روز نیست حداقل 150 سال 200 سال که ریشه در تاریخ و فرهنگ روسیه داره و همچنین تیپ خاص زندگی روسها در کنار یکدیگر هستش و اکثر جرایم در روسیه از سوی غیرروسها و مهاجرین و مهمانها  بوجود میاد و خود روسها به لحاظ رفتاری خیلی متمدن هستند.

10

زهرا سعیدی:با سلام و سپاس از هر سه بزرگوار
من دو سوال از جناب آقای تقوایی دارم. سوال اول این که سیاست چه جایگاهی در زندگی اجتماعی مردم روسیه داره؟ آیا روسها هم علاقه خاصی به مسائل سیاسی دارند؟
سوال دوم هم این که آیا رقابت سیاسی این کشور با آمریکا تأثیری بر ذهنیت و نگاه روسها نسبت به (آمریکا) داشته؟ (مشابه پدیده ای که در ایران وجود داره)

احسان تقوایی: واقعیتش من شخصا اطلاعی از این که سیاست چه جایگاهی در بین روسها داره ندارم اما اینو میدونم که رقابت سیاسی این کشور با آمریکا تأثیری فوق العاده بالا بر ذهنیت و نگاه روسها نسبت به (آمریکا) داشته است. به طور مثال در مواقعی که روابط روسیه با غرب دچار تنش بوده است نگاه روس ها به غرب و آمریکا بیشتر منفی شده است و بالعکس

11

ژیان: درود و خسته نباشی خدمت بزرگواران
مخاطب پرسش من سرکار خانم پسندیده هست ...شما در مجموع جایگاه یک زن روس را در عرصه های رقابتی سیاست ،قانون ،تجارت ،هنر ... .در مجموع چطور ارزیابی میکنید؟آیا زندگی زنان روس تحت تاثیر مردسالاری شرقی است ؟یا تمدن غرب ...پیشاپیش ممنون از پاسختون

سمیه پسندیده: دوست گرامي، زنان بسيار فعال، اثرگذار، پيشرو، قوي و موفق هستند. اين از ويژگي تاريخي زنان روس ني باشد. زنان روس متاثر از ريژگي خاص فرهنگ خودشان هستند، جنگهاي طولاني، طبيعت سرد و سخت كه در نتيجه هردو مردها را از مَحيط خانه دور نگه داشت، زنان را مستقل و قوي تربيت كرد.

12

ش.م: با تشکر از همه سخنرانان عزیز و دست اندر کاران گروه فراتاب
من سوالی خدمت جناب تقوایی دارم.
آقای تقوایی با توجه به اینکه ولادیمیر پوتین یک بار گفته بود هر کس برای سقوط اتحاد شوروی ناراحت نباشد دل ندارد و هر کس به فکر احیای آن باشد عقل ندارد، موضع مردم و جامعه روسیه ربع قرن بعد از سقوط شوروی نسبت به وقایع پایان دهه 1980 چیه؟ و آیا میشه رویکرد پوتین در سیاست داخلی رو ادامه عملکرد اتحاد شوروی، این بار با حذف ایدئولوژی مارکسیسم و با تکیه بر اسلاوگرایی دونست؟
متشکرم

احسان تقوایی: قطعا مردم روسیه نسبت به فروپاشی شوروی احساس منفی دارند و به همین دلیل است که نسبت به گورباچف(وی را عامل فروپاشی می دانند) بسیار بدبین هستند. در رابطه با سوال دیگر شما باید گفت که پوتین فرئوپاشی شوروی را بزرگترین فاجعه ژئوپلیتیکی قرن دانست اما هدف وی از چنین اظهاراتی برانگیختن احساسات مردمی برای حمایت از سیاست های خود است. علاوه بر این باید گفت تشکیل اتحادی دیگر حتی شبیه اتحاد شوروی امکان وجودی ندارد و بیشتر صحبت هایی است که در رسانه ها مطرح می شود.

13

Самир: در کشوری که نظام اداریش و ساختار اداریش سرتاسر فاسد و گندیده هست چطور اینقدر به آمارها و نظر سنجی های دولتی اشاره میکنید؟؟؟؟

احسان تقوایی: در  رابطه با سوال دوست عزیر که دروغ بودن نظرسنجی ها رو مطرح کردن باید چند نکته رو عرض کنم. اول این که نظرسنجی فقط از طرف روسها و مرکز روسی نظیر لوادا نبوده و نیست و حتی نظرسنجی هایی که از سوی غربی ها صورت گرفته هست نیز بر میزان محبوبیت بالای اشخاصی نظیر استالین و پوتین در روسیه صحه می گذارند. نکته دیگر این که نگاهی گذرا به روسیه نشان می دهد که مردم این کشور بسیاری از ویژگی های فرهنگ غرب را پذیرفته اند و این گونه نیست که ضدیت با فرهنگ غربی داشته باشند. به طور مثال شما اگر در روسیه قدم بزنید و ندانید که این کشور روسیه است هیچ تفاوتی بین این کشور و کشورهای غربی نمی بینید. كالاهاي آمريكايي و تفريحات آمريكايي بالاخص در شهرهاي بزرگ محبوب هستند. تلويزيون روسيه نيز اكنون به نمايش برنامه‌هاي غربي مانند مسابقات تلويزيوني و سريالها پرداخته است.قرائت كتاب مانند دوران شوروي بسيار رايج است لكن سبك‌هاي ادبي مورد توجه بشدت تغيير يافته است. بجاي نويسندگان كلاسيك روسيه مردم به داستانهاي جنايي، عاشقانه و تخيلي رو آورده‌اند. انواع ورزش غربي مانند تنيس كه در دوران شوروي نهي مي‌شدند امروز رايج شده‌اند و بالاخص بين طبقات بالا محبوبيت دارند. انواع ورزش سنتي مانند شطرنج و فوتبال نيز همچنان محبوبيت بالايي دارند. كنسرت گروههاي مشهور غربي در مسكو و ديگر شهرهاي بزرگ امري عادي شده و بسياري از گروههاي راك روسيه به تقليد از گروههاي غربي پرداخته‌اند هرچند گروههايي هم به موسيقي سنتي و آلات سنتي روسيه رو آورده‌اند.نکته دیگر این که عدم وجود اقتصادی قوی در روسیه باعث شده است تا مردم این کشور بسیار مصرفی بار آیند. شما در روسیه هرچه می بینید وارداتی است و کالاهای روسی واضح و آشکار نیستند.

14

محمود برجسته: سلام و تشکر از هر سه عزیز
حظ فراوان بردیم از بیان مطالب،
سوالم از آقای تقوایی هستش ، اینکه بعد از رفع ظاهری تحریم ها علیه ایران از سوی کشورهای معلوم و آشکار شدن فضای باز گفتگو بین ایران و ایالات متحده ؛ آیا این رویداد باعث خواهد شد که در روابط آتی ایران و روسیه خللی وارد آید؛ بخصوص که برخلاف دیدگاههای رهبری ایران ، مردم و طیف نخبه جامعه ی ایرانی بیشتر به ایالات متحده سمپاتی دارند تا روسیه؛ بعلت عقبه ی تاریخی ای که این کشور همسایه در طول تاریخ دویست ساله ایران را مواجه خود کرده .
ممنون

احسان تقوایی: نکته شما کاملا دقیق هست. از زمان آغاز مذاکرات هسته ای همواره این ترس در روس ها وجود داشته است که ایرانیان در صورت امکان ایجاد انتخاب بین روسیه و غرب قطعا غرب را خواهند پذیرفت . اما بحث این است که پیش تر ایران و روسیه از روابط چنان مستحکمی برخوردار نبوده اند. البته به نظر می رسد در دوران جدید دست کم ایرانیان به دنبال این امر هستند تا روابطی عملی تر و دقیق تر با روسیه داشته باشند. ذکر این نکته ضروری است که روابز ایران و روسیه به دلیل برخی محدودیت ها هیچ گاه به سمت سوی روابط سطح بالا سیر نخواهد کرد.

15....

فرشاد سلیمی:  از حسن همکاری کارشناسان فرهیخته جناب تقوایی، جناب دکتر شجاعی و خانم پسندیده بسیار سپاسگزاریم.

حضار گرامی بدین ترتیب به پایان هفتیمن نشست شبانگاهی تلگرامی با عنوان " زندگی بی روتوش مردم روسیه با عینکی ایرانی" رسیدیم، ضمن تشکر از مباحث منسجم و گویای کارشناسان برنامه و حوصله یی که به خرج دادن از حضور پویا و نظرات نقادانه و سنجیده مخاطبین علاقمند سپاسگزاریم، امیدواریم که این برنامه پرتوی بر ابعاد گوناگون حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم روسیه از دریچه نگاه ایرانی افکنده باشد و نشست مفید و پرباری را شاهد بوده باشیم.

بدرود

شورای تحریریه سایت و گروه فراتاب

 

 

نظرات
آخرین اخبار