فراتاب: تنبور واژهای که هزاران سال قدمت دارد و از دوران شاهخوشین ساز مورد احترام و مقدس یارسانیان است، حدود هزار سال است که روایتگر مقامات اصیل کهن این آیین پر رمز و راز است. در دفاتر یارسان هم از تنبور به عنوان وسیلهای برای راز و نیاز نامبرده شده (زمزمهی یاران ساز و تمورا) نام برده شده است.
در این بین شاهخوشین در میان تمام سازهای موجود در آن زمان تنبور را ساز راز و نیاز و نیاییش برگزید او در اواسط قرن چهارم خورشیدی میزیست و هم دوره باباطاهر عریان همدانی بود باباطاهر یک تن از هفتتن یاران او بوده به شمار میرود.
تنبور ساز آينی مردم یارسان که تا به امروز تمام مقامات آن دست نخورده باقی مانده و با آواز و آوای تنبور و مقامهای مربوط به هر مناسبت به استقبال جشنهای آئینی و مناسبی میروند در سوگ و شادی و استقبال از بزرگان نیز مقامهای بخصوصی را اجرا میکنند.
در کتاب هفت اورنگ نوشته محمدرضا درویشی (موسیقدان و پژوهشگر موسیقی) که گزارش گردهمایی موسیقیدانان عرفانی در مورد تنبور است آمده که این نوع موسیقی خاص که تنها در منطقه یارسان کرمانشاه (گوران) شنیده میشود تفاوتی آشکار با سایر موسیقیهای منطقه دارد میتوان حدس زد که شروع به نواختن ساز تنبور مربوط به قرنها پیش ازظهور اسلام است.
وزن فواصل و گردش ملودی در این موسیقی کاملا جنبهی باستانی دارد، بررسی این موسیقی توسط موسیقیشناسان قطعا به روشن شدن بسیاری مسائل و خصوصیات ردیف کنونی موسیقی ایرانی کمک میکند .
بعضی معتقدند که این ساز باستانی قدیمیترین ساز زهی ایران و جهان است و بسیاری نغمههای آن هنوز دست نخورده و سینه به سینه جاودان مانده است پیروان آیین یاری و عاشقان این ساز لاهوتی بر این باورند که پروردگار یکتا هنگام دمیدن روح خویش بر جسم انسان با نوای تنبور روح را که به دلیل ورود به جسم انسان دچار پریشانی و تزلزل شده بود را آرام کرده است.
روح با شنیدن نوای تنبوربه وجد آمد و به جسم در آمد، صرفنظر از این افسانهها موسیقی خوب و اصیل در روح و روان آدمی اثر خاصی دارد. گاهی با شنیدن یک موسیقی حالاتی را درک میکنیم و حساسیتمان هنگام گوش کردن به آن بیشتر میشود .
در شاهنامه نیز آمده است که رستم در خوان چهارم با نواختن تنبور در جنگ با جادوگر، طلسمها را شکست و پیروز شد.
فرود آمد از اسپ و زین برگرفت | بغرم و بنان اندر آمد شگفت
خور جاودان بود چو رستم رسید | از آواز او دیو شد ناپدید
نشست از بر چشمه بر گردنی | یکی جام یاقوت پرکرده می
ابا می یکی نغز طنبور بود | بیابان چنان خانهی سور بود
تهمتن مر آن را ببر درگرفت | بزد رود و گفتارها برگرفت
همچنین مولانا هم چند بار در اشعارش نام تنبور را آورده:
بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق میسرایندش به تنبور و به حلق
ما همه اجزای آدم بودهایم | در بهشت آن لحن ها بشنودهایم
گرچه برما ریخت آب و گل | شکی یادمان آمد از آنها چیزکی
نالهی تنبور و بعضی سازها | اندکی ماند بدان آوازها
بیش از نیم قرن است که این ساز از خلوت خود برون آمده و در جای جای ایران و جهان به طنین اندازی مشغول است
و در پایان بایست گفت مقامات تنبور عبارتند از
مقامهای حقانی که اساسی ترین بخش موسیقی تنبور است
پردیوری
مقامهای باستانی که روایتگر افسانههای کهن ایران است: تهرز روسم و غهریبی که شرح داستان شیرین و فرهاد است
مقامهای مجازی که دارای ریتم شادتری هستند: جلوشاهی، سوار سوار و خان امیری
امروز به لطف استادان بنام کُرد و نیز غیرکُرد در کرمانشاه، کردستان، تهران، شیراز، تبریز، قزوین و همدان جوانان بسیاری نوازندگی این ساز را فرا گرفتهاند و دیگرسازی شناخته شده در ایران و جهان است و به پاس احترام به مردم امانتدار یارسان این ساز برای تمام نوازندگان نوپا نیز دارای تقدس است.
گزارش از فردیس حیدری
عکس: بهمن زارعی