فراتاب – گروه بین الملل: حدود دو هفته است که برخی از شهرهای اقلیم کردستان عراق شاهد بروز ناآرامیها و اعتراضاتی بوده که تا اینجای کار حداقل پنج قربانی داشته است اما در اینجا سوال اصلی این است، چرا معترضین عمدتاً بجای شعار علیه دولت، نوک پیکان اعتراضهای خود را علیه دو حزب اصلی دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی و دو خانواده محوری در این احزاب یعنی بارزانی و طالبانی نشانه گرفتهاند؟
کُردها در عراق حدود سه دهه است که کنترل و مدیریت سیاسی-امنیتی چهاراستان شمالی دهوک، اربیل، سلیمانیه و حلبچه را برعهده دارند، این منطقه پس از سقوط رژیم بعث تبدیل به یک واقعیت پذیرفته شده حقوقی به عنوان منطقه فدرالی در شمال عراق شده است و در قیاس با دیگر مناطق و حتی پایتخت عراق نیز، از رشد و پیشرفت و جذب سرمایهگذاری و البته ثبات و امنیت بیشتر و ملموستری برخوردار بوده و هست، اما در عین حال وضعیت سیاسی و اقتصادی این منطقه طی شش سال اخیر با مشکلات عدیدهای روبرو بوده است:
افول شدید وضعیت اقتصادی، افزایش فساد گسترده مالی، افزایش اختلافات سیاسی، تداوم اولویت منافع وروابط حزبی بر ضوابط قانونی، عدم توزیع مناسب ثروت، افزایش شکاف طبقاتی میان طبقه برخوردار با طبقات متوسط و ضعیف جامعه، و عدم شفافیت در حکومتداری بخصوص درگرفتن تصمیمات استراتژیک عمده علل اعتراض در اقلیم کردستان است.
آنچه که بوضوح میتوان مشاهده کُرد و میتوان آنرا یکی از علل ساختاری اعتراضات اخیر نامید ناتوانی رهبران و جریانهای سیاسی در اقلیم کردستان برای ایجاد ساخت نسبی دولت در این منطقه طی سالهای اخیر است،
به زبان سادهتر، هنوز دولت و پارلمان در اقلیم کردستان از منزلت و قدرت پایینتری نسبت به قدرت احزاب دوگانه اصلی برخوردار است، بجای دولت، این احزاب هستند که دارای نیروی نظامی خاص، محلهای درآمد خاص اقتصادی، و روابط سیاسی داخلی و خارجی و تعیین کننده سرنوشت در مقاطع و شرایط حساس سیاسی هستند، در سلسله مراتب قدرت در داخل احزاب نیز محور اصلی بر اصل «تحزب خاندانی –خانوادگی» باقی مانده است، این امر در هردو حزب اصلی و حتی با میزان دوزی کمتر در دیگر احزاب منتقد و اوپوزیسیون به خوبی مشهود است،
لذا طبیعی است، با کاهش درآمدها، برنامههای احزاب برای بهبود وضعیت و نیز مبارزه با فساد درسطح وعده باقیبماند ودراین بین وقتی اکثریت مردم که حقوق بگیر دولت هستندو طی ده ماه اخیر تنها دوحقوق دریافت کرده باشند، عمده اعتراضاتشان علیه احزاب و رهبران اصلی آنها باشد.