بررسی تقابل تهران و ریاض از سوریه،عراق و یمن تا میادین نفتی | فراتاب
کد خبر: 1008
تاریخ انتشار: 31 فروردین 1395 - 00:27
مشروح کامل نشست سوم تلگرامی فراتاب:
تحریریه فراتاب سومین بحث شبانه خود در گروه تلگرام را با اختصاص دادن به تعامل و تقابل میان ایران و عربستان سعودی و با حضور دو کارشناس در این حوزه یکشنبه شب برگزار کرد.

تحریریه فراتاب در گروه تلگرامی اش سومین گفتگوی شبانه را با موضوع بررسی تفابل تهران و ریاض از سوریه، عراق و یمن تا میادین نفتی با دو کارشناس برگزار کرد:

  • سخنران اول: کامران کرمی، عنوان سخنرانی: عربستان و مهار ایران در نظام منطقه ای عربی
  • سخنران دوم: بهروز نامداری، عنوان سخنرانی: سیاست های نفتی ریاض در قبال تهران
  • مدیر نشست: اردشیر پشنگ

اردشیر پشنگ: 

بنام خدای بزرک، با درودی دیگر خدمت همه اساتید، پژوهشگران، روزنامه نگاران و اعضای محترم گروه تلگرامی فراتاب، از این لحظه سومین برنامه بحث شبانه را با اختصاص به یکی از مهمترین مسائل مهم در خاورمیانه و سیاست خارجی ایران آغاز می کنیم.

عنوان برنامه بررسی تفابل تهران و ریاض از سوریه، عراق و یمن تا میادین نفتی

مقدمه ای برای ورود به بحث:

جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی دو کشور بسیار قدرتمند در منطقه خلیج فارس و در نمایی بزرگتر در کنار ترکیه و مصر دو ضلع از اضلاع مربع قدرت در خاورمیانه به شمار می روند. از زمان تشکیل و تاسیس عربستان سعودی در یکصدسال اخیر و بخصوص از زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی و در عصر جنگ سرد، این دو کشور دارای تاثیرات قابل توجهی در مناسبات و روابط قدرت در منطقه به شمار رفته و تا امروز نیز به شمار می آیند. در همین چارچوب چگونگی روابط این دو کشور چه در دوران سلطنت پهلوی و چه در دوران جمهوری اسلامی، یکی از فاکتورهای موثر تعیین ترتیبات امنیتی منطقه و نظم حاکم بر خاورمیانه و بخصوص منطقه خلیج فارس بوده است.

همانطور که واقفیم در تاریخ پرفراز و نشیب این دو کشور شاهد آن هستیم در انتهای دهه 1960 و نیمه نخست دهه 1970 این دو کشور محورهای اصلی «سیاست دو ستونی» ایالات متحده آمریکا به رهبری نیکسون را تشکیل می دادند و در این راستا تلاش داشتند تا به عنوان متحدین اصلی بلوک غرب در این منطقه نوعی تعادل را در قبال اقمار بلوک شرق در آنجا ایجاد کنند. اما در عین این همکاری این دو کشور همواره به نوعی رقیب منطقه ای یکدیگر نیز به شمار می آمده اند و مسائل مختلفی از جمله تلاش برای گسترش حوزه نفوذ، مذهب متفاوت حاکم در دو کشور، تفاوت و اختلاف بر سر مساله فلسطین، حاکم بودن نوعی نگاه عرب و عجم در پس ذهن رهبران و مردم منطقه، مساله رهبری اوپک و طلای سیاه، و ... از جمله این مسائل بوده است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی 1979 نیز، مقامات عربستان سعودی یکی از نخستین کشورهایی بودند که این انقلاب را با توجه به ماهیت دینی و انقلابی و تلاش رهبران وقتش برای صدور به کشورهای مختلف، از جمله خطرهای جدی برای خود قلمداد کردند و به همین دلیل در همان ابتدای دهه 1980 اقدام به تشکیل شورای همکاری خلیج فارس جهت هماهنگ سازی سیاست های منطقه ای در قبال خطر انقلاب اسلامی کردند و در حقیقت ریاض تبدیل به یکی از کانون های اصلی منطقه ای مخالف قدرت گیری جمهوری اسلامی شد و در تشکیل نظمی جدید و ترتیبات منطقه ای علیه ایران، نقشی کلیدی ایفا کرد وضعیتی که تا به امروز به صورت نسبی باقی مانده است.

حمایت عربستان از عراق در حین جنگ طولانی مدت میان ایران و عراق، کشتار حجاج ایرانی در مکه به بهانه برگزاری اعتراض علیه آمریکا و ...، و نادیده گرفتن اخطار پیشین سعودی ها در این خصوص، افزایش اختلافات بر سر عراق پس از صدام و حمایت هریک از طرفین از گروههای متفاوت در این کشور، اختلاف نظر اساسی در سوریه، لبنان، فلسطین، یمن، بحرین و ... بخش هایی از روابط نسبتاً پرتنش و سرد و گاه خصم آلود طرفین نسبت به یکدیگر بوده است.

بی شک طلایی ترین دوران روابط این دو کشور در سه دهه اخیر را از زمان دور دوم ریاست جمهوری اقای هاشمی رفسنجانی و 8 سال ریاست جمهوری آقای خاتمی باید قلمداد کرد طرفین در این دوره با محوریت روابط دوستانه آقایان هاشمی و ملک عبدالله به نوعی اعتمادسازی متقابل دست زدند و علاوه بر اینکه موفق شدند با مدیریت مشترک خود قیمت نفت را از وضعیت بحرانی 6 دلار در هر بشکه افزایش دهند، در عرصه منطقه ای نیز شاهد هستیم برای نخستین بار سعودی ها به دلیل تداوم روابط خوبشان با ایران در اجلاس های مختلف شورای همکاری خلیج فارس از طرح ادعای امارات متحده عربی بر جزایر سه گانه خلیج فارس جلوگیری می کردند و رابط تهران -ریاض تا امضای همکاری ها و تبادلات امنیتی نیز پیش رفت.

اما وقوع مسائل بین المللی نظیر حمله آمریکا به افغانستان (2001) و عراق (2003) و قدرت گیری اصولگرایان تندرو در ایران که سودای بسط نفوذ به سبک صدور ارزشهای انقلابی در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی را داشتند در کنار پررنگ شدن مساله شیعه و سنی و نیز سقوط نظام دو قطبی و تلاش هر یک از دو کشور برای تبدیل شدن به قدرت نخست منطقه زمینه ساز بروز تنشی جدی تر در روابط طرفین شد تنشی که تا به امروز ادامه داشته است. حمله تندروهای مخالف بهبود روابط ایران و عربستان در تهران به کنسولگری این کشور در مشهد و سپس تهران باعث شد تا سردترین و تاریک ترین دوران در روابط دیپلماتیک دو کشور آغاز گردد و سعودی ها بطور جدی تری به یک ائتلاف سازی بین المللی و منطقه ای برای مهار ایران بخصوص پس از توافق هسته ای (برجام) دست زنند.

 

امشب همانطور که اشاره شد برای بررسی هرچه بهتر وضعیت فعلی و چشم انداز پیش رو در روابط دو کشور دو سخنران خواهیم داشت که هریک در حوزه خود از جمله پژوهشگران شناخته شده به شمار می رونددر گام اول از آقای کامران کرمی دعوت می کنم که سخنرانی اش را آغاز کند و اما پیش از شروع:

کامران کرمی در یک نگاه: روزنامه نگار سیاست خارجی دنیای اقتصاد و پژوهشگر مرکز بین المللی مطالعات صلح ، دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تربیت معلم تهران. او دارای تالیفات متعددی به شکل کتاب، مقالات علمی پژوهشی، تخصصی و مقالات کوتاه و یادداشت در مجلات و سایت ها در خصوص عربستان و خلیج فارس است. برخی از کتاب های او عبارتند از: کتاب خلیج فارس انتشارات پژوهشکده مطالعات خاورمیانه، خاورمیانه ۹ ویژه مسائل داخلی عربستان انتشارات ابرار معاصر و دایره المعارف جنبش های اسلامی جلد چهار و پنج پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی است.

اینک از آقای کرمی میخواهم که بحثش را شروع کنند و یکبار دیگر از همه دوستان و اعضای گرامی میخواهم که قوانین مربوط به بحث شبانه را رعایت کنند و تا پیش از پایان سخنرانی دوم و اعلام شروع زمان سوال و جواب از گذاشتن کامنت و یا پرسش خودداری کنند، با سپاس

 

کامران کرمی:

با سلام و احترام خدمت دوستان اساتید و همکاران و علاقه مندان، تشکر می کنم از جناب آقای پشنگ بخاطر فرصت این بحث و توفیق برای سایت فراتاب، بحثم رو در چند بخش ارائه می کنم که امیدوارم طرح مساله خوبی در این خصوص باشد و از نکات دوستان نیز بهره لازم را ببریم.

 

رفتار تهاجمی عربستان سعودی که از زمان روی کار آمدن ملک سلمان و تیم سیاسی-امنیتی او رونمایی شد، تنش بیشتر در روابط با رقیب سنتی آنها یعنی ایران را فراهم آورده است. این رفتار غیرمتعارف که سابقه ای در الگوی رفتار سیاست خارجی پرحوصله و محافظه کارانه ریاض ندارد، عملا زنجیره ای از رویدادهای تنش زا را به دنبال خود داشته که مهمترین آنها در توافق هسته ای ایران و 1+5 ، حادثه منا، حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در ایران و قطع روابط سیاسی و اقتصادی خود را نشان داده است. به دنبال این موضوعات و متاثر از حمله به سفارت ریاض، تصمیم گیرندگان این کشور سلسله ای از قطعنامه های محکومی را در نهادهای منطقه ای و بین المللی علیه ایران به تصویب رساندند که آخرین آن در سیزدهمین اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی به تصویب رسید. از اینرو پرسش این نوشتار این است که هدف عربستان سعودی از رونمایی سیاست خارجی جدید خود چیست و این سیاست چه پیام هایی برای ایران در منطقه خاورمیانه به دنبال خواهد داشت؟

چارچوب بحث:

محیط خاورمیانه از دیرباز صحنه رقابت بازیگران منطقه برای برتری و افزایش نقش و تحکیم رهبری خود بر دیگران بوده و هرگونه افزایش قدرت به منزله تهدیدی برای بازیگر رقیب به حساب می آید. در این چارچوب؛ ماهیت روابط ایران و عربستان سعودی به دلیل قرار گرفتن در بسترهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک ماهیت رقابتی دارد و دو قدرت بویژه عربستان سعودی در تلاش بوده اند تا با بهره گیری از الگوهای موازنه و مهار، به توازن و تضعیف بازیگر رقیب بپردازند.

اگرچه در دوره نظام دو ستونی نیکسون، تهران و ریاض به عنوان دو ضلع قدرت در زیر سیستم خلیج فارس عمل می کردند، اما از همان زمان نیز رگه هایی از اصطکاک قدرت و تنش ژئوپلیتیکی در روابط دو کشور هویدا بود که با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، رنگ ایدئولوژیک نیز به خود پیدا کرد. اما آنچه باعث شده تا روابط دو کشور علیرغم دوره های کوتاه مدت از گرمی روابط، به سمت واگرایی و تنش و در مقطع کنونی قطع روابط سیاسی و اقتصادی حرکت کند در سه عامل البته با تقدم اهمیت بر می گردد.

عامل اول: منطقه ای

روند تحولات منطقه از زمان سقوط صدام و روی کارآمدن شیعیان در عراق تا تحولات بهار عربی، در واقع پروسه هویت یابی و قدرت یابی شیعیان را به دنبال داشته که این موضوع همراستا با گسترش ژئوپلیتیکی و همبستگی ایدئولوژیکی قدرت ایران در پیوند بوده است. در واقع به باور بسیاری از مقامات آل سعود، نتیجه اقدامات آمریکا در عراق و افغانستان و متعاقب آن توافق هسته ای، افزایش نقش و قدرت ایران در نظام منطقه ای عربی بوده است. مسئله زمانی رنگ تنش بیشتر به خود گرفت که خیزش های عربی در سال 2011 دومینوی سقوط متحدین عربستان و افزایش چالش ها و هزینه های سیاسی و اقتصادی را برای سعودی به ارمغان آورد. در واقع از این زمان است که سعودی ها به دلیل تحمیل محدودیت و فشارهای محیطی بر نظام سیاسی خود و حلقه پیرامونی دوستان و متحدین به سمت اتخاذ یک راهبرد دفاعی در بحرین، یمن و مصر حرکت کردند. اما بحران سوریه این فرصت را برای عربستان برای خروج از این تنگنا به دنبال آورد که متعاقب آن سقوط دولت اخوانی مرسی در مصر و روی کار آمدن نظامیان، جولان داعش و حمله به یمن حلقه های این پازل را برای اتخاذ سیاست تهاجمی در منطقه تکمیل کرد.

عامل دوم: داخلی

در تبیین این عامل باید گفت که ادراک و ذهنیت تصمیم گیرندگان سیاست خارجی از روند تحولات و نگاه به محیط و بازیگران عامل بسیار مهمی است. بخصوص در نظام عربستان سعودی که عنصر فرد و شخص عامل مهمی در شکل دادن به نقش ها و تصمیمات است. در واقع فهم تصمیمگیرندگان میتواند نحوه تصمیمات اتخاذ شده را به سمت فرآیندهای مسالمتآمیز - خشونت آمیز و تعاملی یا تقابلی هدایت کند. روند تغییرات در نخبگان حاکم سعودی و روی کارآمدن جناح بازها در پستهای ولیعهدی و ولی ولیعهدی و دیگر مناصب حکومتی در یکسال اخیر از تحولاتی است که منجر به تغییر در نحوه تصمیمات در سیاست خارجی عربستان شده است. بنابراین روند تغییرات ذکر شده در فهم سعودی ها، منجر به قدرتمند شدن ایران شده و از اینرو مهار ایران به یک راهبرد اصلی در دوره جدید از حیات سیاسی عربستان تبدیل شده است.

عامل سوم: بین المللی

تبیین عامل سوم را شاید بندر بن سلطان رئیس سابق استخبارات عربستان به خوبی توضیح داده است. آنجا که سال گذشته در مقاله ای در فاکس نیوز نوشت:« دوستان آمریکا باید خیلی بیشتر از دشمنانش احساس ترس کنند». در واقع این اظهارات بندر به معادله در حال تغییر در روابط ریاض- واشنگتن اشاره می کند. هشت دهه اتحاد استراتژیک با آمریکا و ایفای نقش متحد راهبردی در خاورمیانه باعث شده تا عربستان با ایفای نقش متوازن کننده بهعنوان شریک استراتژیک آمریکا در چارچوب سیاست واشنگتن بازی کند. زمزمههای تغییر در الگوی راهبردی آمریکا از خاورمیانه به آسیای شرقی، تولید مازاد نفت در آمریکا، بیمیلی واشنگتن در جلوگیری از تحولات بهار عربی، سقوط متحدان عربستان و تردید در پروژه سقوط اسد، منجر شکاف در این معادله شدهاست. بنابراین سعودیها متوسل به طراحی سیاست خودیاری و متکی بر توانمندیهای داخلی و منطقهای شدهاند که نمونه آن را در جنگ یمن به خوبی مشاهده کردیم.

دورنما

سعودی ها با درکی که از این سه عامل در روابط با ایران و روند تحولات در نظام منطقه ای دارند، در واقع به سمت راهبردی حرکت کرده اند که مبتنی بر مهار و تضعیف گستره نفوذ ایران در پایتخت های عربی است. بخصوص از فرصتی که هم اکنون در نظام عربی پس از افول سلطه رهبران کاریزماتیک عرب چون صدام، قذافی، مبارک و اسد بهمراه ضعف های سیاسی و اقتصادی عراق و سوریه پیدا کرده اند، عملا صحنه گردان امورات دولت های عربی شده اند.

بنابراین اتخاذ 4 رویکرد را در برنامه خود دارند:

اول: شکل دهی به یک ائتلاف گسترده از دولت های عربی و در مرحله بعد اسلامی در چارچوب یارگیری های سیاسی علیه ایران و متحدینش که نمونه های آن را در قطعنامه های اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج فارس و سازمان همکاری اسلامی دیدیم.

دوم: شکل دهی به محور عربستان، مصر و ترکیه و یا در صورت عدم تحقق، قرار دادن آنکارا و قاهره در چتر بازی عربستان

سوم: تفاهم سیاسی-نظامی با اسرائیل

چهارم: فشار بر غربی ها از طریق لابی های عربی و یهودی برای کارشکنی و اخلال در روابط اقتصادی با ایران

 

جمع بندی:

در این میان هم افزایش خریدهای تسلیحاتی، گرم کردن روابط با روسیه در مباحث نظامی و نفتی، و ایفای نقش در بحث تحریم های ثانویه علیه ایران از مواردی است که نقش مکمل را ایفا می کند. از نظر نگارنده اگر سعودی ها بتوانند پروسه حذف اسد در روند انتخابات و تشکیل دولت انتقالی را به نحوی با تمایل آمریکایی ها و روس ها پیاده کنند، عملا بخشی از نفوذ ایران در سوریه را سد کرده و می توانند با توجه به فشارهایی که بر خط مقاومت بخصوص حزب الله آورده زمینه را برای به چالش کشیدن گستره بازی ایران در منطقه عربی فراهم آورند. موضوعی که باید تصمیم گیرندگان سیاسی و نظامی ایران در خصوص آن آلترناتیوهای جایگزین یا خنثی کننده را در دستور خود قرار دهند.

ممنون از دوستان عزیز که وقت گذاشتند اگر بعد از مباحث جناب نامداری سوالی بود در خدمت هستم

 

اردشیر پشنگبا سپاس از جناب آقای کرمی برای ارائه خوب شان

حال از جناب آقای بهروز نامداری می خواهم که به ارائه سخنرانی خود دست زنند و اما پیش از شروع:

بهروز نامداری در یک نگاه: دانش آموخته کارشناسی شیمی از دانشگاه رازی 1378، کارشناسی ارشد روابط بین الملل از واحد علوم و تحقیقات تهران 1386 .عنوان پایان نامه :تاثیر بحرانهای نفتی بر بحرانهای سیاسی بین المللی .دانشجوی دکتری روابط بین الملل، از سال 1379 شاغل در سمتهای  فنی و بازرگانی وزارت نفت.

 

بهروز نامداری:

با سلام خدمت همه حضار و میهمانان گرانقدر و اساتید محترم و تشکر از سایت فراتاب برای فراهم نمودن فرصت مباحثه امشب.

برای بررسی رابطه نفتی دو کشور ایران و عربستان باید به زمانی برگردیم که عربستان با کمک آمریکاییان درسال 1941 به جرگه تولید کنندگان نفت وارد شد و آن زمان از تولید نفت ایران در سال 1908 بیش از 30 سال می گذشت.اما اولین فعالیت بین الملل عربستان در عرصه صنعت نفت که به نوعی تقابل با ایران به شمار می آید آن زمان بود که دکتر مصدق در نبرد برای ملی کردن نفت پنجه در پنجه انگلستان انداخته بود ولی عربستان با انجام توافق تقسیم50% در سال 1950 به نوعی موج ایجاد شده در روند ملی کردن تاسیسات نفتی منطقه را خاموش نمود و موضع ایران را در مقابل انگلستان تضعیف کرد. در عوض ایران نیز در عدم همراهی با تحریم نفتی غرب از سوی اعراب  و بخصوص عربستان در سال 1973 نشان داد که چندان در سیاست بین المللی خود در عرصه نفت با اعراب همسو نیست .استفاده عربستان از سلاح نفت علیه ایران را می توان به توافق با عراق در احدات خط انتقال نفت آن کشور به دریای سرخ در سال 1980 و در زمان جنگ آن کشور با ایران در سال 1980نیز می توان گسترش داد.این در حالی بوده که موضوع رهبری سازمان اوپک همواره از مسائل مورد اختلاف بوده.

با این مقدمه سعی می کنیم تقابل کنونی دو کشور در بازار نفت و هدف و برنامه عربستان در کاهش قیمت نفت و اهداف این کشور از این کاهش قیمت در مورد ایران را با توجه به ذیق وقت با حداقل جملات تحلیل کنم.واقعیت آن است که بازار انرژی مانند هر بازار دیگری زنجیره ای به هم پیوسته و یکپارچه و تابع عرضه و تقاضا است و چنانچه عرضه زیاد شود بدون شک قیمت سقوط خواهد کرد.به عبارت بهتر اگرمنابع انرژِی را شامل منابع هیدرو کربنی و ذغال سنگ ،هسته ای ،تجدید پذیر،و ... بدانیم جدای از بحث افزایش مصرف سالانه جهانی که در نقاط مختلف جهان دارای ضرایب متفاوتی است ،چنانچه مصرف هریک از منابع به هرعلتی افزایش یا کاهش یابد مصرف سایر منابع به همان نسبت افزایش و یا کاهش خواهد یافت و اگر قیمت یک منبع افزایش یابد مصرف کنندگان به سمت منابع ارزانتر خواهند رفت.

در بازار نفت در سالهای بعد از 2008 چند اتفاق افتاد اول افزایش قیمت نفت .این افزایش قیمت باعث شد که منابعی که تاکنون از نظر اقتصادی تولید از آنها مقرون به صرفه نبود وارد مدار تولید گردند ازجمله این منابع می توان به منابع عظیم شیل اشاره نمود .این افزایش عرضه و تعداد تولید کنندگان به حدی بود که آمریکا برای اولین بار بعد از 40 سال و از سال 1974 در سال 2014 به صادر کننده تبدیل شد و اولین محموله های گاز مایع شده آن  در ماه گذشته به مقصد اروپا بارگیری شد. از سوی دیگر این افزایش قیمت نفت باعث گردید مصرف کنندگان عمده مانند هند و چین به سمت مصرف سوختهای ارزانتر مانند زغال سنگ حرکت نمایند و بنابراین علاوه بر افزایش عرضه که قبلا به بخشی از آن اشاره شد حالا مصرف نیز با کاهش مواجه شده بود و اکنون بازار نفت با مازاد عرضه و سقوط قیمتها مواجه شده بود

عربستان در ابتدا این خطر را پیش از دیگران احساس نمود و سعی کرد با افزایش بیشتر تولید به سقوط بیشتر قیمت کمک کند تا با دامپینگ بلکه تولید کنندگان تازه وارد را از دور خارج نماید.در این زمان هنوز عربستان به فکر استفاده از اهرم قیمت علیه رقبای سیاسی خود نبود .اما از زمانی که ایران بصورت جدی وارد مقوله سوریه شد و کادر رهبری عربستان دچار تحول گردید و آنها ایران را به عنوان دشمن تعریف نمودندو به این نتیجه رسیدند که در شرایط  تحریم می توانند با استفاده از این ابزار از ایران امتیاز بگیرند.آنگاه دیگر کاهش قیمت نفت را به ابزار سیاسی جدی علیه ایران و متحد آن یعنی روسیه بدل نمودند و بر آن اصرار نمودند.اما در این میان با توجه به حجم تولید به ازائ هر دلار که از کف ایران می رفت 4 دلار از جیب عربستان دور میشد

این موضوع شاید برای عربستان با توجه به حجم اندوخته های ارزی قابل تحمل بود اما برای سایر تولید کنندگان مانند ونوزوئلا قابل تحمل نبود.در این میان ایران با توجه به تحریمهای بین المللی مشکل اولش نه قیمت نفت که امکان فروش آن بود .تحمل ایران تا رفع تحریمها ادامه یافت و با رفع محدودیتهای بین المللی تولید و صادرات ایران افزایش یافت و قیمت جهانی باز هم بیشتر کاهش یافت یاشد .این واقعه تحمل سقوط بیشتر قیمت را برای بیشترکشورهای تولید کننده مانند ونوزئلا و روسیه که او نیز با تحریمهای بین المللی و محدودیتهای ارزی مواجه بود غیر قابل تحمل نمود و بنابراین به فکر کاهش و یا تثبیت سقف تولید افتادند.بنابراین ونوزئلا و روسیه در بهمن ماه به قطر رفتند تا بلکه این طرح را به نتیجه برسانند و از این زمان به بعد تقابل آشکارعربستان با ایران در عرصه نفت با مشروط نمودن شرکت خود در طرح به عدم افزایش تولید ایران آشکار شد.این تقابل تا آنجا پیش رفت تا که محمدبن سلمان، معاون ولیعهد عربستان سعودی در مصاحبه خود با مجله اکونومیست به تاریخ 7 ژانویه 2016  برای عقیم نمودن طرح های پسا تحریمی ایران که به منظور جذب سرمایه گذاران خارجی  طراحی شده بود اعلام کرد که شرکت آرامکو به عرضه اولیه عمومی سهام( IPO )میاندیشد، تا بلکه با طرح پیشنهاد عرضه عمومی اولیه آرامکو توجهات را از فرصتهای بالادستی ایران دور کنند.

و درنهایت: ایران که حجم تولیدش به یک چهارم قبل رسیده بود قاطعانه با طرح فریز نفتی مخالفت نمود تا آنجا که امروز عربستان را وادار نمود که علی رغم پذیرش طرح فریز توسط ایران، بپذیرد بدون ایران به گفتگو در مورد طرح فریز نفتی بپردازد. هرچند آخرین خبرهای امروز از دوهه نشان می دهد که فعلا تصویب قطعنامه به علت اختلاف بین شرکت کنندگان با مشکل مواجه شده و مذاکرات بعدی به ماه جولای منتقل گردیده اما بدون شک عدم حضور وزیر نفت ایران در این نشست نشان دهند این است که این ایران است که برنده آخرین دور از نبرد نفتی دو کشور خواهد بود.

 

اردشیر پشنگ: با سپاس بسیار از جناب نامداری گرامی برای ارائه

 

 

بخش اظهار نظرات و سوالات شرکت کنندگان در بحث:

 

روژمان:تشکرازهردو مهمان برنامه وجناب دکتر اردشیر، سوال از آقای کرمی؛باتوجه با تفاوتهای فاحش ایدیولوژیک وسیاستهای متعارض عربستان وایران درخصوصمسایل منطقه، دورنمای قابل پیش بینی درخصوص نقش این دو کشور در آینده صلح در منطقه چه خواهد بود؟

کامران کرمی: امکان همکاری در کوتاه مدت به دلیل بحران های متعدد نزدیک به صفر، و در میان مدت به دلیل قروپاشی نظم پیشین و نطم یابی جدید امکان همکاری کم رنگ در بلندمدت هم به دلیل آنچه امروز ما به عنوان ابزار تحلیل در اختیار داریم با اما و اگر باز هم کم رنگ البته نباید نقش عوامل داخلی و منطقه ای و بین المللی را در سه روند نادیده گرفت.

.

 

آرام حسن زاد: سوالم از جناب کرمی هستش: جناب کرمی همانطور که در بحث سطوح تحلیل هم اشاره کردید....در سطح تحلیل بین الملل، عربستان به نوعی رفتاری مستقل( خودیاری ) از هم پیمانان سابقش داشته است... و به نوعی در پی دست یابی به هژمونی منطقه ایست...آیا استقلال عمل عربستان و خروج نسبی اش از سیستم نفوذ آمریکا و غرب در خاورمیانه منجر به ایجاد تنش بیشتر با هژمون های رقیب منطقه ای چون ایران در آینده نخواهد شد.؟

کامران کرمی: در واقع این استقلال نسبی عربستان با خود نوعی تلقی از رها شدن توسط آمریکا را بهمراه آورده و به دلیل اینکه ریشه ای در الگوهای رفتار سیاست خارجی عربستان ندارد اعمال آن بوسیله تصمیم گیرندگان کنونی حالت هیجانی و شتابزده دارد که تنش های کنونی متاثر از این ذهنیت و تلقی است، اما در میان مدت این تنش یا نوعی همکاری بستگی به روند تحولات و ماهیت آنها دارد، اگر دو طرف نتوانند در خصوص حوزه های نفوذ نوعی درک متقابل پیدا کنند و آمریکایی ها هم تمایل کمتری به ایجاد موازنه بین دو رقیب داشته باشن این استقلال نسبی قطعا رنگ تقابل جدی تری به خود خواهد دید

.

.

یحی زرین نرگس: با سلام و تشکر از آقایان کامران کرمی و بهروز نامداری عزیز برای این بحث و تحلیل عالی. سوال بنده از دو ارئه دهنده عزیز این هست که با درک کنش گری نیمه مستقل عربستان سعودی از ابتدای سال 2013 و تلاش برای تدوام این بازیگری و نیز کشاکش های این کشور با ایران در سالهای اخیر به خصوص در یک ساله اخیر در حوزه های سرویه، عراق و یمن، در پرتو تلاشهای بین الملل برای حل مشکلات و نیز کاهش منازعات میان قدرتهای منطقه ای در این کشورها، درک رفتار آتی سیاست خارجی دو کشور نسبت به هم در منطقه در روندهای آتی بر اساس کدام یک از سناریوهای بدبینانه ی تقابل، سناریوی خوش بینانه تعامل و نیز سناریوی واقع بین نانه و برساخت گونه ی تلفیقی تعامل و تقابل قابل درک است و چرا؟

کامران کرمی: بنظر می رسد که سطح و ماهیت یعنی جنس تحولات تعیین کننده یکی از این الگوهایی است که شما فرمودید. الگوی تلفیقی شاید بیشتر بتواند رنگ واقعیت داشته باشد، به این دلیل که ماهیتا جنس روابط ایران و عربستان رقابتی است و پیشینه همکاری های جزئی میان دو کشور بر بستری از این رقابت بوده که در یک زمانی آثار آن تخفیف داده شده است. اما با کمترین تردیدی می توان گفت که روابط دو کشور بیشتر متاثر از غلیان تحولات در سطح منطقه است و بسته به گستره و حجم بحران می تواند در شکل دهی ایران و عربستان به یکی از این الگوها تاثیرگذار باشد.

بهروز نامداری:از نظر تقابل در دنیای انرژی عربستان هرآنچه را که در توان داشته علیه ایران به کار برده است اما از آنجا که این تقابل بیش از آنچه به ایران آسیب بزند سایر تولید کنندگان را در معرض خطر قرار خواهد داد عربستان در نهایت مجبور به همراهی با سایر تولید کنندگان در جهت تامین منافع آنان و به تبع ایران خواهد شد هرچند این همراهی را بصورت عملی اعلام ننماید.

.

.

فرانک:سلام وممنون بابت سخنرانی .خاستم بدونم چرا فقط مورد اسددراین میان تاثیرگذاره ؟اختلافات ودرگیریهای شیعه وسنی عراق و همینطور نفوذ و تاثیر بر کردهای سوری یاعراق یاحتی ترکیه فقط برای ایران مهم وقابل استفادست وعربستان بفکراستفاده برای تضعیف یاتقویت جبهه خودنیست ؟واگر بله چه برنامه های در دست داره وچه تاثیری بر وضعیت آینده عراق خواهدگذاشت ؟

کامران کرمی: سعودی ها تمرکز خود را فعلا بر یمن و سوریه گذاشته اند و بنظر می رسد که به خوبی می دانند که عراق پتانسیل تجزیه را دارد. در گام اول یک دولت سنی میانه رو و در گام دوم تجزیه عراق در راستای منافع عربستان قرار دارد. اما در حال حاضر اهمیت سوریه و یمن را برای سعودی ها ندارد.

.

.

رئوفی :باتشکر و سپاس از آقای کرمی و آقای نامداری... سوال از آقای نامداری...کاهش قیمت نفت فشار بیشتری بر مردم عربستان نمیاره؟ چون جبران کسری بودجه آن از طریق فشار مالیاتی بر مردم دنبال میشه.سیاست نفتی عربستان به نوعی باعث تخریب خودش میشه.ایران بعد از برجام فرصت اقتصادی و تجاری بیشتری را داره بدست میاره.آقای کرمی حمایت عربستان از داعش تا چه حد منجر به اتخاذ نقش مستقل و خودیار این کشور در بحرانها و مسایل پیش روی آن دارد؟آیا تجهیز و حمایت از داعش بر تغییر رویکرد آمریکا اثرگذار نبوده؟

بهروز نامداری: از آنجا که ذخایر ارزی عربستان بسیار است به نظر نمی رسد در کوتاه مدت حاکمان عربستان فشارهای کاهش قیمت نفت را بر روی دوش شهروندان منتقل نمایند اما در درازمدت چنانچه کاهش درآمدها با افزایش هزینه ها بخصوص در بخش نظامی همراه گردد دولت عربستان مجبور به این کار خواهد شد .کما اینکه در سال گذشته به خاطر جلوگیری از این عمل عربستان بسیاری از پروژه های عمرانی بخصوص پروژه های توسعه در بخش نفت را متوقف نموده تا هزینه های جاری با نقصان مواجه نگردد.هرچند خبرهایی از گران نمودن هزینه های خدمات مانند آب و برق طرح شده اما اجرای آن فعلا با شک همراه است.

کامران کرمی: در واقع عربستان از سلفی گری میانه رو و رادیکال به انحای مختلف استفاده کرده تا نقش تولیدکننده و مخرب آنها را به محیط پیرامونی اش از جمله غربی ها نشان دهد و در عین حال نقش متوازن کننده را هم در زمانی که غرب نقش عربستان را در مبارزه با تروریسم بپذیرد، پیاده کند.

.

.

.

سرمست: سلام تقابل ايران وعربستان در سطح سياسي واقتصادي واضح و روشن است اما ايا قدرت هاي فرا منطقه اي قدرت عربستان در منطقه كه انسجام انها خطري براي بقاء اسرائيل است ميپذيرند فكر ميكنم قدرت هاي فرا منطقه اي دنبال توازن منطقه اي هستند چرا كه ايران و شيعه در مقابل اعراب قرار دهند و تز طرفي سلفي گري وتروريسم را از سلفي گري ميدانن پس بنابراين حاضر به قدرت طلبي عربستان نيستن.

 

 

 

کسینجر:با سلام و تشکر از دو دوست دانشمند عزیز سئوال من این است که با توجه به این که رقابتهای جهانی آمریکا. و روسیه به نوعی دز چند. سال. اخیر از. سطح. سیستمی به سطح منطقه ای رسیده آیا به همین سان ممکن است. رقابتهای تهران رياص از سطح منطقه ای به سطح سیستمی ارتقا پیدا. کنه. ? و در. این. صورت امکانات هر طرف برای چنین. رقابتی. در چه سطحی. هست ???آیا جنگ قیمتی فعلی بر سر قیمت نفت میان تهران . ریاض را نمیتوان نمادی از. چنین انقال سطح درگیری دانست ???با تشکر

بهروز نامداری: همانطور که در متن مقاله هم عرض کردم تصور نمی کنم که عربستان جنگ قیمت را بخاطر ایران شروع کرده باشد ولی ادامه آن از سوی سعودیها قطعا بخاطر تقابل با ایران است. به نوعی و با اندکی تخفیف من با شما موافقم.

کسینجر: خوب با توجه به همکاری روسیه و. عربستان برای فریز کردن سطح تولید نفت و مخالفت ایران با. شرکت در این. طرح به. نظر شما روابط ایران و. روسیه هم تيروه نخواهد شد مخصوصا که ایران رقیب بالقوه روسیه  در بازار گاز اروپاست اما عربستان به سادگی از. چنین. رقابتی به دور است.

بهروز نامداری :آفرین این نکته ای است که بسیاری از آن قافل هستند. و به نظر من یکی از دلایلی که عربستان در شرایط کنونی به سیاستهای قیمتی خود ادامه میدهد فشار بر روسیه برای دور نمودن آن از ایران است. و با توجه به وابستگی روسیه به درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت همین نکته می تواند به چشم اسفندیار روابط ایران روسیه تبدیل گردد.

.

.

.

آرام ولد بیگی:  با عرض سلام خدمت هردو دست بزرگوار بزرگواریک سوال داشتم از کامران خان، شما در اول بحث درمورد رفتار تهاجمی عربستان حرف زدید آیا احساس نمیکنید رفتار عربستان به طر کلی در دو سال گذشته به جای کنشی و تهاجمی بودن واکنشی و تدافعی بوده؟؟واکنش دربرابر از بین رفتن موازنه قوا، رفتار تدافعی برای حفظ سقوط پی در پی پایتخت های عربی؟؟؟

کامران کرمی: بله یک نوع رفتار تهاجمی اما عمدتا برای دفاع از آنچه موجود است. این رفتار تهاجمی زمانی واقعیت بیشتری پیدا می کند که سعودی ها بتوانند حوزه های نفوذ ایران در سوریه ، یمن و عراق را سد کنند. هر چند تلفیقی از دو سیاست دفاعی تهاجمی بسته به اهمیت موضوعات هم می تواند در راهبردهای سیاست خارجی مورد نظر باشد

.

.

.

فردین:با سلام خدمت دوستان.جناب کرمی لطفا تبعات خروج ایران از اوپک را بیان فرمایید.تفاوت ان را با روسیه به اختصار بیان فرمایید.با تشکر.

بهروز نامداری: فکر خروج ایران به عنوان یکی از بنیانگداران اوپک از این سازمان تا کنون در هیچ کدام از مراکز فکری یا تصمیم گیری داخل و خارج کشور طرح نگردیده.ولی بوده اند کشورهایی از این سازمان خارج شده و بازگشته اند و در موقعیت این سازمان خللی ایجاد نگردیده.اما داستان ایران به عنوان چهارمین دارنده منابع نفتی دنیا و دومین تولید کننده اوپک متفاوت است و به معنای باختن زمین بازی به حریف عرب خود تعبیر خواهد شد.اما روسیه عضو اوپک نیست و تنها سقوط ویرانگر قیمت نفت است که برای اولین با آن را در کنار اعضای اوپک قرار داده است.

.

.

.

سمیه بخشایشچرا اوباما پيش از سفر به رياض؛ گزارش ٢٨ صفحه يی مربوط كه كميته ويژه تحقيق حادثه تروريستى يازدهم سپتامبر عليه خاندان سعود را منتشر كرد؟ واقعا داستان چيست؟ ايا دكترين اوباما است كه خروج امريكا را ازخاورميانه نفتى ديكته مى كند؟ ايا حركت دورى از رياض و نزديكى به تهران اساس اين دكترين  است؟ ايا حالا كه امريكا به نفت عربى نياز ندارد؛ خون دادن در شن زارها بابت چند بشكه نفت را از نظر منافع ملى نا باب وحرام ميداند! چنين بنظر مى رسد كه ماه عسل سياسى خاندان سعود با خاندان سياسى واشنگتن؛ به ويژه دوران بوشيستها به ويژه پس از رفتن شاهزاده بندر؛ به پايان رسيده  و در شن زارهاى نفتى صدای قدم های روسى ميايدباتشکر از دوستان سخنران ممنون میشم نظر خودشون رو در این مورد ارائه بدهند.

کامران کرمی: روابط عربستان و آمریکا تبدیل به شبکه در هم تنیدهای از همکاریها و همگرایی در سطوح چندگانه شده است. اگرچه این معادله فراز و فرودهای فراوانی داشته، اما هیچگاه دو کشور عناصر استراتژیک همکاری را برای متعادل کردن پدیدههای خارج از کنترل و گریز از مرکز فراموش نکرده و بر آن تاکید ورزیدهاند. اما این معادله در 15 سال اخیر به دلایل مختلف در خط واگرایی قرار گرفته است. حملات11 سپتامبر، اشغال عراق، تحولات بهار عربی و دومینوی سقوط دولتهای عربی، کاهش واردات نفت آمریکا از خاورمیانه و تغییر استراتژی خاورمیانهای آمریکا از جمله این عوامل است که موجب شده معادله دوستی ریاض و واشنگتن شکاف بردارد و منجر به برخی سوءتفاهمات در این همکاری شود. بنظرم می رسد که این موضوع را به انحای مختلف دو کشور برای یکدیگر در دستور کار قرار داده اما نباید خیلی به سرعت آن خوشبین بود.

سمیه بخشایش: آیا نپیوستن ایران به طرح فریز نفتی در دراز مدت به ضرر خود کشورما نخواهد بود؟این عملکرد ایران و شکاف اوپک و کاهش قیمت بیش از پیش بهای نفت چه سودی برای دولت ایران خواهد داشت؟

بهروز نامداری: آیا نپیوستن ایران به طرح فریز نفتی در دراز مدت به ضرر خود کشورما نخواهد بود؟این عملکرد ایران و شکاف اوپک و کاهش قیمت بیش از پیش بهای نفت چه سودی برای دولت ایران خواهد داشت

.

.

.

آرش صباحی:با عرض خسته نباشید به نظر شما کاهش قیمت نفت تا چه حدی مربوط به کاهش تقاضا و تا چه حدی می تواند در اثر تلاش عربستان برای فشار به ایران و روسیه ارزیابی نمود به عبارتی اقتصاد و اقتصاد سیاسی کدام تعیین کننده هستند.

بهروز نامداری: همانطور که در متن مقاله هم اشاره کردم هم عرضه زیاد شده بخصوص از منابع نامتعارف مانند شیل و هم تقاضا بخاطر کاهش رشد جهانی رو به نقصان نهاده است بنابراین ترکیب هردوی آنها است .ولی از آنجا که در حال حاضر نزدیک 3میلیون بشکه مازاد در بازار جهانی وجود داردبه نظر من دلیل اولیه اقتصادیست ولی عربستان و روسیه با اصرا بر عدم کاهش تولید به آن دامن می زنند.

.

.

خسرویضمن تشکر از جناب آقای پشنگ و دست اندرکاران سایت فراتاب و از دو بزرگواری بابت بحث امشب از جناب آقای نامداری یه سوال داشتم، آینده تولیدات نفت بر مبنای شیل رو چگونه پیس بینی میکنید با توجه به سقوط قیمت نفت؟

بهروز نامداریصنعت شیل هم اکنون نیز با کمبود نقدینگی مواجه شده است بطور مثال در گزارشی که رویترز چند ماه پیش منتشر نمود نزدیک به 700 میلیارد دلار سرمایه گذاری در منابع نامتعارف در سال 2015 به علت کاهش قیمت نفت یا کاملا رها شده و یا نیمه تعطیل گردیده اند.ولی فراموش نکنیم تکنولوژی هر روز ارزانتر خواهد شد و بسا که تولید از این منابع به زودی با قیمتهای پایین نیز به صرفه گردد.

.

.

محمت کوچ:سلام سوال از اقای کرمی به نظرتون ایران بیش از حد در امور داخلی کشورهای همسایه اش دخالت نمی کنه؟  که باعث نا امنی بیشتر در منطقه شده و همچنین باعث پیدایش و رشد گروه های افراطی

کامران کرمی: در تلقی سعودی ها و بازیگران عربی این مسئله وجود دارد و بخشی از این موضوع  اگرچه ممکن اسست ریشه در واقعیت داشته باشد اما به نحوی ناخواسته هم با ژئوپلیتیک ایران پیوند خورده و ایران نمی تواند یک بازیگر بی تفاوت باشد

.

.

مهربان:با تشكر از دوستان گرانقدر جناب د.نامداري و جناب كرمي، با توجه به نقش پررنگتر قدرتهاي منطقه اي (ايران، تركيه و عربستان) نسبت به قدرتهاي جهاني در روند تحولات اخير خاررميانه بويژه سوريه و عراق، آيا قدرتهاي جهاني به ويژه آمريكا،از سازوكارهاي تقليل قدرتهاي منطقه اي و كنار آمدن با روسيه و واگذاري امتيازاتي به آن كشور جهت حفظ ثبات هژمونيك خود استفاده خواهند كرد؟

کامران کرمی: بنظر می رسد که این نقش به نوعی در مراحل گفت وگوها به قدرت های منطقه ای داده شد. اما نکته مهم وزن و گستره یارگیری سیاسی این بازیگران بود که در وضعیت تعیین کننده کنونی و در روند پروسه انتقالی بنظر می رسد که آمریکا و روسیه منافع یکدیگر را درک خواهند کرد.

.

.

سارا: پس يعني ايران در دراز مدت خواهد پذيرفت كه يمن حياط خلوت عربستان هست و بر سر تقسيم عراق هم به نتيجه ميرسن اما عملا در عرصه رقابت نفتي امريكا جاي خودشو به روسيه خواهد داد و خواهان حضوري پرنگتر در عرصه انرژي خواهد بود؟ 

کامران کرمی:  روند خیزش انصارالله یا شیعیان حوثی که یک زمانی در جامعه یمن انکار می شدند اما امروزه به نمایندگی از بخش عظیمی از یمن در مقابل عربستان مذاکرات سیاسی انجام می دهد در عمل نمی تواند حیات خلوت عربستان باشد چون پیوستگی هایی که با ایران داشته و دارند مستقیم و غیرمستقیم خواسته یا ناخواسته می تواند در پیوند با ایران قرار بگیرند:

سارا :همانطور که در متن مقاله اشاره شده امریکا بعد از 40 سال از یک وارد کننده انرژی تبدیل به صادر کننده آن شده است و همانطور که میدانید در اواخر سال گذشته قانون مربوط به ممنوعیت صادرات نفت آمریکا لغو شد.تا آنجا که به یاد دارم در حال حاضر بیش از 50% از حجم تولید نفت آمریکا از منابع شیل تامین میگردد با توجه به آمارهای اداره انرژی آمریکا

بهروز نامداری:  هم اکنون نیز روسیه با تولید بیش از 10 میلیون بشکه نفت و تامین بیش از 30% گاز مورد نیاز اروپا از بزرگترین بازیگران این عرصه است

 

اردشیر پشنگ: 

بسیار سپاسگزارم از همه دوستان گرامی، وقت پرسش و نگارش کامنت به پایان رسید، از این لحظه از جناب آقایان کرمی و نامداری میخوام به پاسخگویی دست زنند و لطفا پاسخ ها بصورت replay باشدد تا معلوم شود پاسخ برای کدام نوشته و سوال است. با احترام

سپاس ویژه و خسته نباشید دارم خدمت جناب آقایان کامران کرمی و بهروز نامداری برای ارائه ها و تحلیل های خوب و پاسخ های مستدل و مستندشون و سپاس از همه دوستان و همراهان برای دنبال کردن و مشارکت در سومین بحث شبانه

نظرات
آخرین اخبار