کد خبر: 12296
تاریخ انتشار: 23 فروردین 1402 - 23:07
دکتر هیوا محمودی
گفتگو با دکتر هیوا محمودی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه گلستان گرگان

فراتاب: خانواده واحد اولیه جامعه‌پذیری است و بدون ازدواج، خانواده وجود نخواهد داشت و هراتفاقی برای ازدواج بیافتد، نه تنها خانواده بلکه کل جامعه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. خیانت، یکی از آسیب‌های اجتماعی خاموش در جامعه و تهدیدکننده ثبات نظام خانوادگی است و در موارد بسیاری به بی‌اعتمادی در درون خانواده‌ها، وقوع قتل‌های ناموسی، طلاق و طلاق عاطفی ختم می‌شود. درگفت‌وگوی پیش‌رو قصد داریم با دکتر هیوا محمودی، دکترای روان شناسی عمومی و عضو هیات علمی دانشگاه گلستان گرگان، مصاحبه‌ای داشته باشیم. دکتر محمودی، تجربه بالینی کلینیکال خود را در مراکز خصوصی مشاوره از سال 1386 آغاز کرده است. ایشان همچنین در زمینه مشاوره کودک و نوجوان، مشاوره زوجین و همچنین در درمان اختلالات جنسی تخصص دارند. از سال 1386 تا 1392 در شهرستان اردبیل، 1392 تا 1396 در شهرستان سقز و از سال 1396 تا کنون در دانشگاه گلستان گرگان، در زمینه مشاوره‌ و تدریس به فعالیت پرداخته‌اند. همچنین چندین جلد کتاب چاپ شده و در حال چاپ در زمینه درمان رابطه جنسی و درمان وسواس دارند، که در آن به موضوع خیانت نیز پرداخته شده است. همچنین می‌توان به کتاب‌های ارزشمند: راهنمای بالینی اختلالات جنسی و اختلالات عملکرد جنسی مردان در بیماری‌های عصبی، ترجمه ایشان و همکارانشان اشاره کرد. . همچنین به تعریفی از خیانت از دیدگاه دکتر محمودی، تبعات خیانت، بخشش در خیانت با توجه به مسائل فرهنگی، علل و دلایل خیانت و تفاوت آن در زنان و مردان می‌پردازیم.

 

فراتاب: همان‌طور که مستحضر هستین، تعاریف متعددی در مورد خیانت وجود دارد که البته در کلیت با هم تشابه دارند، از نظر شما خیانت در رابطه زوجی به چه معناست و چه تاثیرات روانشناختی روی شرکای درگیر خیانت می‌گذارد؟

خیانت به عنوان یک تخلف رابطهای در نظر گرفته میشود که اغلب منجر به آسیب دلبستگی و طیف وسیعی از مسائل، از جمله علائم مشابه اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در شریک خیانت شده و احساس گناه و شرمندگی در طرف بیوفا میشود. همچنین ممکن است به عنوان رضایت به یک رابطۀ جنسی انحصاری، سپس درگیر شدن در رابطۀ جنسی خارج از خانواده به طور مخفیانه و دروغ گفتن در مورد آن در صورت لزوم تعریف شود. شرکای مورد خیانت به طور غیرمعمول آسیب، تحقیر، خشم، ترس از خیانت در آینده تا حد پارانویا، نشخوار وسواسی در مورد خیانت، افسردگی و خودآزاری آسیب‌دیده را تجربه میکنند. جدیدترین بررسی موجود در ادبیات تحقیق در مورد میزان شیوع نشان می‌دهد که در هر سال 2 تا 4 درصد همسران درگیر خیانت میشوند و میزان شیوع در طول زندگی 20 تا 25 درصد کل ازدواجها است.

 

فراتاب: شما به تاثیرات خیانت در شرکای درگیر پرداختید اما لطفا به طور مشخص در مورد آسیب‌های روانشناختی بر فرد خیانت‌دیده بفرمایید.

افسردگی، اضطراب، اختلال، وسواس فکری، اختلال استرس بعد از سانحه و افکار پارانوئیدگرا از آسیب‌های شایع روانشناختی افراد خیانت شده است. حسادت، صدمه و تحقیر مرتبط با خیانت میتواند منجر به مشکلات جدی مدیریت خشم شود که نیاز به ارزیابی دارد. شُرکای درگیر خیانت ممکن است پس از افشای یک رابطه، به شدت عصبانی شوند. شرکای رابطۀ خشمگین ممکن است تهدیدی برای پایان دادن به ازدواج باشند که شریک خیانتکار تمایلی به پایان دادن به آن ندارد. شرکای خیانتکار ممکن است از یک رابطۀ جنسی به عنوان راهی برای رهایی از یک رابطۀ بد استفاده کنند. بخشی از درمان خیانت ممکن است کمک به بیماران باشد که یاد بگیرند بهتر با مشکلات مدیریت خشم خود و دیگران کنار بیایند.

 

فراتاب: به نظر شما افراد برای خیانت در رابطه، چه دلایل خاصی دارند و اینکه اصولا چه عللی منجر به خیانت در یک رابطه می‌شود؟ می‌توانید دسته‌بندی‌ای برای این دلایل داشته باشید؟

دلایل شخصیتی شُرکای خیانت‌کار، به ویژه مردان، تمایل به داشتن ویژگی‌های شخصیتی به اصطلاح «سه‌گانه تاریک» یعنی خودشیفتگی، هوش ماکیاولیستی و روان‌پریشی نسبتاً بالاتر دارند. انگیزه‌های مختلفی وجود دارد که می‌تواند به خیانت کمک کند و این انگیزهها به طور معمول با متغیرهای شخصیتی فوق‌الذکر مرتبط هستند. شرکای خیانتکار ممکن است به دنبال

  1. تازگی و تنوع جنسی خارج از رابطۀ صمیمی باشند (یعنی، رابطۀ جنسی گاه به گاه)
  2. صمیمیت عاطفی که در روابط اولیه وجود ندارد و
  3. تلافی برای تخطی از رابطه در رابطۀ اولیه، باشند (یعنی، خیانت تلافیجویانه). افراد دارای سبك دلبستگی طردکننده دلایلی را برای بی‌وفایی خود گزارش کردند که با خواستن استقلال از روابط اولیه سازگار است.

افراد دارای سبک‌های دلبستگی ترسناک و دلواپس بیشتر احتمال دارد که احساس غفلت یا طرد شدن از رابطۀ اولیه و میل به صمیمت را به عنوان دلایل بیوفایی گزارش کنند. سبک دلبستگی اجتنابی با تمایل به تقسیم عشق و شهوت و ترجیح روابط جنسی غیرشخصی بیشتر همراه است. مردان بیشتر به دنبال رابطۀ جنسی گاه به گاه خیانت میکنند، در حالی که زنان بیشتر به دنبال صمیمیت عاطفی خیانت میکنند. برای افراد خودشیفته، خیانت تلافیجویانه ممکن است روشی دفاعی برای مقابله با احساس صدمه و تحقیر باشد که زخم خودشیفتۀ زمینهای ایجاد شده توسط تخلف رابطهای را پنهان میکند.

 

فراتاب: در این بین عوامل رشدی، زناشویی و فرهنگی چه تاثیری دارند؟

عوامل رشدی، زناشویی و فرهنگی در خیانت دخیل هستند. از نظر علت رشدی، کودکانی که از طلاق والدین، خیانت والدین و غیبت پدر رنج میبرند، کمتر در بزرگسالی روابط تک همسری پایداری دارند. نگرش نسبت به تک همسری در فرهنگ به طور کل در حال تغییر است زیرا اشکال مختلف غیر تک‌همسری توافقی، مانند ازدواج آزاد و چند همسری، جایگزینهای مناسبی میشوند. عدم تک همسری توافقی اجازه می‌دهد تا شریک زندگی بدون عنصر فریب و خیانت، خیانت را مشخص کند. چنین ترتیبات جایگزینی گاهی اوقات به «کار حسادت» نیاز دارد تا احساس دلبستگی ایمن به شریک عاشقانهای داشته باشد که با دیگران شریک است.

 

فراتاب: تحقیقات حاکی از وجود تفاوت‌هایی در دلایل زنان و مردان برای خیانت است که البته در سوال قبل هم تا حدی به این موضوع پرداختید، اگر ممکن است به صورت دقیق‌تر در این مورد و ارتباط آن با سبک‌های دلبستگی افراد را بفرمایید.

از دیرباز، شکاف جنسیتی وجود داشته است، به طوری که میزان خیانت مردان (21 درصد) در مقایسه با زنان (13 درصد) بالاتر است. مردان بیشتر به دنبال رابطۀ جنسی گاه به گاه خیانت میکنند، در حالی که زنان بیشتر به دنبال صمیمیت عاطفی خیانت می‌کنند. این تفاوت جنسیتی ممکن است تا حدی تابعی از تمایل مردان به دلبستگی طردکننده باشد، در حالی که زنان تمایل به داشتن سبکهای دلبستگی ترسناک و دلواپس دارند. تفاوت جنسیتی در خیانت زمانی از بین میرود که فقط به افراد دلبستۀ اجتنابی یا افرادی که به طور ایمن دلبسته شدهاند نگاه کنیم. سبک دلبستگی مضطرب تمایل به اغراق کردن تفاوتهای جنسیتی دارد، زیرا مردان دلبستۀ مضطرب به دلیل حساسیت نسیت به طرد، تمایل کمتری به خیانت دارند، در حالی که زنان دلبستۀ مضطرب بیشتر تمایل به بیوفایی دارند و به دنبال صمیمیت عاطفی هستند.

 

 

فراتاب: آیا با توجه به مسائل فرهنگی و تجربیات شما در طول سال‌ها کار روان‌درمانی با زوجین، بخشش بعد از خیانت ممکن است و چه رویکردهای درمانی به‌کار می‌رود؟

بله ممکن است. روشهای مختلفی برای زوجدرمانی برای کمک به بهبودی زوجها از خیانت مورد استفاده قرارگرفته است. این رویکردهای درمانی شامل آموزش مهارتهای ارتباط زناشویی و زوجدرمانی تلفیقی است که ترکیبی از آموزش مهارت‌های ارتباطی با رویکردهایی است که بر پذیرش و تعهد تمرکز دارند، زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر اساس نظریۀ دلبستگی و رویکردهایی که به طور خاص برای بهبودی از خیانت طراحی شدهاند. آنچه که در بخشش خیانت مد نظر است بستگی به روابط زوجین و شدت و دفعات خیانت دارد: اگر زوجین از قبل روابط صمیمی داشته باشند میزان بخشش بالاتر است. منتها باید تمامی علل مربوط به خیانت و علل آن مشخص شود.

 

فراتاب: با توجه رزومه فعالیت‌های شما، در شهرهای سقز، اردبیل و گرگان، بی‌گمان با قومیت‌های مختلف ایران در این شهرها کار مشاوره و روان‌درمانی را انجام داده‌اید، آیا در مورد بخشش در خیانت، تفاوت فرهنگی قابل ملاحظه‌ای در برخورد این قومیت‌ها با این موضوع مشاهده کرده‌اید؟

خیر، هیچ تفاوت خاصی ندیدم و واقعا فکر می‌کنم از این لحاظ قومیت‌های ایرانی در برخورد با مساله خیانت شبیه به هم هستند.

 

فراتاب: در حال حاضر با موج استفاده از تکنولوژی و فضای مجازی در سطح دنیا روبه‌رو هستیم که البته حاوی تاثیراتی در زمینه تغییر سبک زندگی افراد و خانواده‌هاست. برخی معتقد به تسهیل خیانت از طریق فضای مجازی هستند. شما این مساله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اینکه گفته می‌شود فضای مجازی تاثیری بر میزان خیانت دارد، بیشتر به وضعیت عاطفی زوجین و همچنین سلامت شخصیتی زوجین بستگی دارد. اگر هر یک از زوجین شخصیت متزلزل داشته باشند، قطعا فضای مجازی بستر راحت‌تری را برای خیانت فراهم می کند. اما چیزی که خیلی مهم است و اکثرا در جلسات درمانی به آنها پرداخته می‌شود روابط عاطفی و صمیمی بین زوجین است. اگر زوجین صمیمت، احترام و توجه را نسبت به هم داشته باشند، احتمال خیانت بسیار پایین‌تر است. بنابراین اگر بخواهیم کلی بگوییم، فضای مجازی در صورت مستعد بودن زوجین و تزلزل شخصیت آنها بله تاثیری بر میزان خیانت دارد.

گفت‌وگو کننده: سنور دانشخواه

این گفت و گو در شهریور 1401 و در چارچوب تمرین‌های عملی دوره پیشرفته آموزش روزنامه‌نگاری انجام شده است.

نظرات
آخرین اخبار