فراتاب - گروه کتاب: انتشار آخرین کتاب ترامپ به فارسی: «آمریکای زمینگیر: چگونه عظمت را به آمریکا بازگردانیم»
از روز اول، از نخستین بار که نامش را شنیدیم، و شنیدیم او هم نامزد ریاستجمهوری آمریکا شده است، جدیاش نگرفتیم. فقط به حرفهایش خندیدیم و گفتیم: «محاله این احمق رئیسجمهور آمریکا بشه!» مردی که هیچ سابقۀ سیاسی نداشت، هوشمندانهتر از هر سیاستمداری خود را گامبهگام، به حزب جمهوریخواه، به رسانهها و در نهایت به جامعۀ آمریکا تحمیل کرد. او اصول بازار را بهتر از هر کسی میشناخت و اگر دقت کنیم، هیچ عجیب نیست که بازارشناسی چون ترامپ پیروز میدان سیاسی آمریکا باشد؛ آمریکایی که جامعهای به غایت «بازارزده» است. او شوالیۀ همین میدان بود، چرا ببازد؟ شوالیۀ بازارشناس طبع جامعۀ بازارزدۀ آمریکا را بهتر از هر کسی میشناخت و چونان شطرنجبازی ماهر، خانه به خانه، مهرههای حریف را زد و به عبارتی: «شاه سفیدِ بازار شاه سیاهِ سیاست را کیشومات کرد.»
و اما ما... هیچ کشوری در جهان به اندازۀ ما با ترامپ دستبهگریبان نیست. هنوز معتقدم میشود با ترامپِ بیزینسمنِ دوربیندوست و تصویرپرست وارد بازی شد. ترامپ رامشدنی است، البته هزینههای خود را دارد و قطعاً امتیازات خود را هم خواهد داشت که پیشتر در مورد آن نوشتهام.
اما بزرگترین ایراد ما ضعف ترامپشناسی ما بود. گفتگویی که ایران با آن جناح آمریکا ایران آغاز کرده بود، میتوانست با این جناح کلهشقتر نیز ادامه دهد. حتا اگر پایان گفتگو بنبست باشد، بنبستِ پس از گفتگو بهتر از بنبست پیش از گفتگوست. باید ترامپ را بهتر شناخت.
امروز آخرین کتاب ترامپ در ایران منتشر شد، با عنوان «آمریکای زمینگیر؛ چگونه عظمت را به آمریکا بازگردانیم». این کتاب ویژگیهای جالب خود را دارد. در واقع این کتاب همان مانیفست انتخاباتی ترامپ است. وقتی او درگیر کارزار انتخاباتی بود، این کتاب مجموعۀ نظرات او در مورد حوزههای سیاسی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بود. برای ما بخشهای مربوط به ایران طبعاً مهمتر است. در اینجا به برخی از نکاتی که او در مورد ایران در این کتاب گفته است اشاره میکنم:
ترامپ مینویسد: «ما در خاورمیانه به معنای واقعی کلمه میلیاردها دلار هدر دادهایم بدون اینکه در ازای آن دستاورد محسوسی داشته باشیم. تنها کسی که برایمان باقی مانده، اسرائیل است؛ متحد اصلیمان. برای بدتر کردن اوضاع، طی مذاکراتی بیارزش و هزینهبر با ایران (بهترین دوست فعلی روسیه) به توافق هستهای رسیدیم تا به سمت صلح جهانی بیشتر حرکت کنیم، که چنین نشد.»
او در مورد توافق هستهای با ایران مینویسد: «در نظر بگیرید یکی از بدترین توافقات تاریخ ما ــ توافق هستهای با ایران ــ که جان کری مذاکرات آن را برعهده داشت و اوباما آن را به کنگره تحمیل کرد (و حتا حزب خود را به حمایت از آن متقاعد ساخت تا بیهیچ کارشکنی و بحثی به آن رأی دهد). این مهمترین توافق زمان ماست و رهبران احمق ما در واشنگتن حتا نتوانستند برای صحبت و رأیگیری در بارۀ آن جمع شوند... این نه تنها پیروزی نیست؛ بلکه نوعی سهلانگاری جنایتکارانه است.» (ص 17-18)
ترامپ برجام را شکست آمریکا میدانست: «...سیاستمداران (و رفقای روزنامهنگارشان) میدانند که عموم مردم نمیخواهند دربارۀ جزئیات تسلیم محض هستهای ما در برابر ایران... بدانند» (ص 26) او در زمان تبلیغات انتخاباتیاش مینویسد: «چرا وقتی ایران در تنگنای مالی بود، اوباما با توافق هستهای موافقت کرد؛ توافقی که میلیاردها دلار دارایی آن کشور را آزاد میکرد تا فعالیت تروریستی خود را هرچه بیشتر منسجم کند؟ من این موضوع را درک نمیکنم.» (ص 56-57)
به گمانم همین چند جمله کافی بود تا بفهیم باید برای ترامپ فکری اساسی کرد؛ او مینویسد: «معامله و مذاکرۀ اوباما با ایران بدترین معاملهای بود که من تاکنون دیدهام. ما نمیتوانیم بدتر از این، کاری انجام داده باشیم. ایران کاملاً محصور و منزوی شده بود و تحریمها به آنان آسیب رسانده بود.... شرمآور است! ما در آن مذاکرات همۀ کارها را اشتباه انجام دادیم. به جای برداشتن تحریمهایی که ایرانیان را مجبور به مذاکره کرده بود، باید آنها را دو یا حتا سه برابر میکردیم... اگر من بودم تحریمها را آنقدر افزایش میدادم تا شرایط چنان وحشتناک شود که رهبران ایران برای توافق التماس کنند.» (57-58)
ما این جملهها را نشنیدیم یا جدی نگرفتیم و در نتیجه برنامهای هم برای آن نداشتیم...
گروه فراتاب، این کتاب مهم را ترجمه کرده است و نشر ثالث امروز آن را منتشر کرد. با ترجمۀ گروهی سمیرا محتشم، منصور براتی، علیرضا مکی و بهروز نامداری.
نویسنده: مهدی تدینی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است