کد خبر: 8171
تاریخ انتشار: 26 اردیبهشت 1397 - 13:07
اردشیر پشنگ در گفت و گو با روزنامه ابتکار

 فراتاب - گروه بین الملل: اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و عضو مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه که آثار چندی در رابطه با مسائل عراق از وی در قالب کتاب و مقالات منتشر شده است در این گفت و گو چرایی پیروزی مقتدی صدر و شانس او برای تشکیل دولت آتی در عراق را برری کرده است:

سوال اول این است که با توجه به پیشتازی لیست سائرون در انتخابات به رهبری مقتدی صدر، برخی از کارشناسان این پیروزی را نوعی غالفگیری در صحنه سیاسی عراق ارزیابی کردند. شما خیز متقدی صدر و موفیقت او را در این انتخابات چگونه می بینید و اینکه آیا او می تواند با توجه به رایی که آورده تعیین کننده سپهر سیاسی عراق پسا داعش باشد.

یکی از نکات مهم انتخابات پیش رو نومیدی مردم عراق و مشارکت پایین 44.5 درصدی در انتخابات است، این موضوعی مهم است که حاکی از آن است فضای سیاسی عراق متاثر از عملکرد احزاب مختلف و بخصوص حاکم، فضایی با نشاط و امیدوار نیست! اما در رابطه با اینکه چرا مقتدی صدر موفق شده است پیروز شود به نظر بیش از آنکه این پیروزی متاثر از برنامه ها و شعارهای صدر باشد تحت الشعاع عملکرد ضعیف رقبای وی طی سه دوره پیشین حکومتداری در عراق هستند! موضوع دیگر این است طی هشت سال گذشته جریان صدر همواره خود را جریان معترض به وضع جاری در عراق قلمداد کرده است هرچند خود نیز در دولت مشارکت داشته، اما سعی نموده است در نقش یک اوپوزیسیون به ایفای نقش بپردازد، یعنی یک اوپوزیسیون شریک در قدرت!

موضوع دیگر به رویه و رفتار سیاسی خود مقتدی صدر باز می گردد، صدر طی سالهای اخیر مدام در رفتار و فکر سیاسی دچار تغییر و تحول ذهنی و سیاسی بوده است و این تغییرات هم به باور بنده بیشتر ناشی از تجربه آزمون و خطایی در فضای سیاسی و عملیاتی عراق است، همانطور که مستحضر هستید، صدر ابتدا به ساکن علیه نظم تازه و دولت مستقر دست به شورشی مسلحانه زد و زد و خوردها بین هوادارانش با نیروهای آمریکایی و دولت عراق تا سال 2009 ادامه داشت! از این زمان به بعد و پس از خلع سلاح اجباری، صدر روی به اقدامات سیاسی و اعتراضی آورد. همچنین از نظر فکر سیاسی او در ابتدای امر خواهان برقراری نوعی نظام سیاسی اسلامی بود اما به مرور زمان قرائتی سکولار از دولت در عراق را مورد حمایت قرار می دهد به نحوی که باعث می شود وی با کمونیست ها ائتلاف کند و برای تشکیل دولت جدید هم خواهان همکاری با سکولارها باشد! در عرصه سیاست خارجی هم همینطور است صدر با نگاهی واقعگرایانه بدنبال بهبود روابط عراق با جهان عرب و بخصوص عربستان سعودی است و حتی ابایی ندارد که بطور نمادین بگوید عربستان نقش پدر اعراب را در خاورمیانه ایفا می کند!

با این اوصاف آیا صدر خواهد توانست دولت جدید را تشکیل دهد؟

اما همه اینها دال بر این نیست که او بتواند دولت تازه ای تشکیل دهد، در رویه سیاسی عراق دو حالت مختلف داشته ایم: گاه حزب و ائتللاف نخست مامور تشکیل دولت شده است، و گاه فراکسیون اکثریت در پارلمان توانسته است ائتلاف پیروز را کنار گذاشته و خود تشکیل دهنده دولت شود امری که در سال 2010 توسط شیعیان علیه ایاد علاوی رهبر جریان العراقیه روی داد!

در حال حاضر هم وی ائتلاف نخست است، و تاکید کرده است از ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری مالکی برای تشکیل دولت استفاده نخواهد کرد، و بدنبال ائتلافی با حضور لیست الوطنیه به رهبری کسانی چون ایاد علاوی است، و لیست تیار الحکمه با رهبری عمار حکیم است. در اینجا نقش ائتلاف نصر به رهبری حیدر العبادی بسیار مهم خواهد بود اگر عبادی با جریان فتح و دولت قانون (حزب الدعوه که خود عضو آن است) باشد در اینصورت این جناح خواهند کوشید یکبار دیگر سناریوی 2010 علیه علاوی را اینبار علیه صدر ایجاد کنند، اما اگر جریان نصر به سمت صدر گرایش پیدا کند در اینصورت امکان تشکیل دولت برای مقتدی صدر بسیار محتمل تر خواهد بود.

اما در این بین نباید عناصر خارجی موثر در فضای سیاسی عراق را نادیده بگیریم، بازیگران فرامنطقه ای و منطقه ای موثر در عراق نیز اینک در شوک هستند و پیش بینی نمی کردند که صدر پیروز انتخابات شود، لذا هریک از آنان می کوشند تا دیدگاه و منافع خود را در عراق ه طرق مختلف پیگیری کنند!

 

سوال بعدی این است که پیروزی ائتلاف صدر بر روی ایران چه تاثیری خواهد داشت و اینکه ایا این گمانه زنی درست که او در حال حاضر از ایران فاصله گرفته و به سمت سعودی ها متمایل شده؟ یعنی به نوعی آیا آینده سیاسی عراق می تواند با چنین نتیجه ای از انتخابات به عرصه رقابت میان ایران و عربستان تبدیل شود؟

طی سالیان اخیر مقتدی صدر کوشیده است فاصله اش را با ایران بیشتر کند، در حقیقت صدر ایران را پرنفوذترین کشور منطقه در عراق می پندارد و با توجه به حمایت های ایران از دولت های پیشین مستقر در عراق، که همگی آنها کم و بیش با صدر دچار مشکل و بحران بودند، او ایران را حامی خود نمی پندارد! هرچند باید تاکید کرد جمهوری اسلامی در هرحالتی تشکیل دولت در عراق توسط یک جریان شیعی را در راستای منافع خود می داند اما در این بین دیدگاههایی در ترتیب احزاب شیعی برای خود متصور است، بطور مثال در انتخابات اخیر برداشت عمومی این بود حزب مورد حمایت و علاقه ایران در وهله اول ائتلاف فتح به رهبری هادی عامری و جریانهای حشد شعبی است که موفق شد رای دوم را بدست آورد، این مسائل در کنار علاقه مقتدی صدر برای نزدیکی به عربستان سعودی باعث می شود که تا حدی صدر بکوشد فاصله اش با ایران را حفظ کند، همچنین باید تاکید کنم که صدر در کل می خواهد نوعی بالانس را میان قدرت های منطقه ای در عراق ایجاد کند و دنبال نوعی توازن مثبت میان تهران و ریاض در شرایط فعلی است، شاید در شرایطی دیگر او توازن منفی را دنبال کند!

با توجه به اعلام اولیه نتایج و ناکامی مالکی و عبادی، آیا این امر می تواند مقدمه ای برای بروز یک تنش سیاسی گسترده و بی ثابتی در عراق را رقم بزند؟

بله ما در عراق در انتخابات سال 2010 شاهد بودیم که بر سر تشکیل دولت جدید، این کشور وارد یک بن بست سیاسی 9 ماهه شد و چنین بن بست های سیاسی را با مدت زمان کمتر هم داشته ایم و به نظر می رسد در دوره پیش رو هم زمینه های سیاسی تنش و بحران سیاسی بر سرتشکیل دولت تازه بین گروههای مختلف فراهم است همچنین در این دوره دیگر چهره هایی نظیر جلال طالبانی که با قدرت شخصی و کاریزمای خود توان نزدیک کردن گروههای مختلف عراقی بهم را داشت، را نیز نداریم و مشکلات سنی -شیعه و نیز کُرد -عرب بیشتر و عمیق تر از قبل شده است و در داخل هریک از این گروهها نیز دعواها و تنش های سیاسی بسیار شدیدی وجود دارد، که باعث می شود صف بندی ائتلاف ها و رقابت ها را بسیار شکننده تر از قبل کند و در نتیجه احتمال بروز بحران و بن بست سیاسی را بیشتر کند!

وضعیت کردها را چگونه ارزیابی می کنید. آیا کردها آینده ای در ساختار قدرت بغداد دارند و میتوانند از این شکاف بوجود آمده به نفع خود استفاده کنند؟

کُردها در این دوره از نظر کمی در استان کرکوک با تنزل رای روبرو شده اند در دوره پیشین آنها 8 کرسی از 12 کرسی رقابتی را از آن خود کرده اند و در این دوره بین 5 تا 6 کرسی فقط خواهند داشت، همچنین در داخل و در میان خود تنش های بسیار جدی تری از قبل دارند این تنش ها از یکسو میان احزاب اوپوزیسیون در برابر دو حزب سنتی حاکم یعنی دموکرات و اتحادیه میهنی است، از یکسو میان جریان طرفدار رفراندوم با جریان 16اکتبر است، همچنین اینک چهار تا شش حزب و جریان سیاسی کُرد مدعی بروز تخلف و تقلب در انتخابات شده اند، و حزب اتحادیه میهنی هم هنوز از سال 2012 تاکنون نتوانسته است مساله جانشینی را حل و فصل کند، تنها می توان گفت حزب دموکرات به رهبری مسعود بارزانی توانسته است موقعیت خود را در شمال عراق تثبیت کند، اما در کل کُردها اینبار در بغداد دیگر آن انسجام موثر گذشته خود را ندارند و بیشتر از آنکه بدنبال مسائل کُرد -عرب در سطح ملی و عراق باشند درگیر دعواها و رقابت های داخلی خود هستند!

منبع: روزنامه ابتکار

گفت و از: محمد رضا ستاری

نظرات
آخرین اخبار