گنجینه تاریخ کامل ایران | فراتاب
کد خبر: 7708
تاریخ انتشار: 27 فروردین 1397 - 21:43
معرفی کتاب
جلد دوم کتاب گنجینه تاریخ کامل ایران؛ مشتمل بر دوره تاریخی انقراض ساسانیان تا اواخر زندیان، نوشته محسن فتاحی هرسینی است که در سال ۹۶ از کتابخانه ملی ایران مجوز چاپ گرفت.

فراتاب_ گروه فرهنگی: جلد دوم کتاب گنجینه تاریخ کامل ایران؛ مشتمل بر دوره تاریخی انقراض ساسانیان تا اواخر زندیان، نوشته محسن فتاحی هرسینی است که در سال ۹۶ از کتابخانه ملی ایران مجوز چاپ گرفت.

مولف در معرفی گزیده مقدمه کتاب چنین آورده است: کتاب حاضر مربوط به دورانى از تاریخ و فرهنگ ایران است که در پیوندگاه دو دوران ساسانى و اسلامى جاى دارد، و آن را گاه دوران فترت و گاه دوران انقطاع و گاه به نام‏هایى از این دست مى‏خوانند، نام‏هایى که همگى دلالت بر ناشناخته بودن آن دارند؛ و همین دوران است که در این کتاب دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى خوانده شده است و این کتاب با تاریخ و فرهنگ آن سروکار دارد.

این اثر با به نقد کشیدن بسیاری از دیدگاههای مرسوم و رایج درباره این دوران تاریخی، می کوشد تا در لابلای سطور و خطوط خود روایت تاریخی متفاوتی عرضه کند. براساس روایت جلد دوم کتاب گنجیه تاریخ کامل ایران، معمولا وقتى در تاریخ ایران از دوره پیش از اسلام و دوران اسلامى آن یاد می ‏شود گویى از دوران‏ هایى سخن مى ‏رود از هم گُسسته و بى ‏پیوند، که دیوارى آن دو را از هم جدا ساخته، آنچه در آن سوى دیوار بوده نابود و منقرض گشته و آنچه در این سوى دیوار است نوظهور و نویافته است. این پندارى است نادرست و با واقعیات تاریخى ناسازگار. این از نوشته‏ هایى برمى ‏آید که تنها به یک سوى از تاریخ چشم گشوده و بر سوى دیگر آن چشم بسته‏ اند، زوال قدرت ساسانیان را نباید با زوال ملّت ایران، به عنوان ملّتى کُهن و قائم به فرهنگ و تمدّن ‏خویش، اشتباه کرد.

بافت اجتماعى و فرهنگى مردم ایران بر پایه‏ هایى استوار بوده که از دوران خود آن مردم و ویژگى‏هاى طبیعى و موقعیت جغرافیایى سرزمینى که در آن مى‏زیسته ‏اند و از تاریخ کُهن ایشان مایه مى ‏گرفته، و ریشه ‏هاى پیوند همه ساکنان پراکنده این سرزمین گسترده هم همواره در خصایل ملى و ویژگى‏هاى فرهنگى و تاریخى آن‏ها نهفته بوده است. بى‏ گفتگو است که در دوره‏ هایى که این مردم از درون خود و برخواسته از فرهنگ خویش مردانى آگاه و توانا یافته و دولت‏هایى جامع و فراگیر پى‏ افکنده ‏اند، خصایل ملى و فرهنگى ایشان هم جلوه و جلایى روشن‏تر و گسترشى بیشتر داشته، ولى چنان نبوده است که در غیبت چنان دولت‏ها و چنان دولتمردانى فرهنگ و تمدّن ایشان هم از پویش و تحرّک بازمانده یا سیر تاریخى آن متوقّف شده باشد.
هنگامى که اعراب مسلمان بر مدائن، پایتخت دولت ساسانى دست یافتند و بر همه عراق که در آن هنگام استان مرکزى ایران بود و دل ایرانشهر خوانده مى‏شد مسلّط شدند و دیوان خراج و مجموعه نظام مالى ایران را در اختیارگرفتند خود را با سازمانى منظّم و تا حدّى پیچیده روبه ‏رو یافتند که تصرّف در آن را نه در حدّ توانایى خویش دیدند و نه به مصلحت خود یافتند. بدین‏ سبب نه تنها در آن نظام تغییرى ندادند بلکه به حکم ضرورت برخى از روش‏هاى خود را هم که تا آن هنگام بدان عمل مى ‏کردند و اکنون با این نظام نمی ‏خواند در آن‏جا تغییر دادند، و یکى از آن‏ها تقسیم اراضى مفتوحه بود بین فاتحان، که چون در این‏جا با مشکلات فراوان روبه‏ رو می ‏شد، عمر دستور داد از تقسیم آن جا صرف‏نظر شود و زمین‏ها هم‏ چنان در اختیار صاحبان آن‏ها باقى ماند و از آن‏ها خراج سالیانه بستانند. و براى خراج آن‏جا هم عُمر همان نهادهایى را پذیرفت که خسرو انوشیروان نهاده بود. از نخستین کارهاى سعد پیروز قادسیه هم این را نوشته ‏اند که وى دهقانان منطقه یعنى همان‏ها را که در نظام دیوانى ایران جمع خراج را از قلمرو خود برعهده مى‏ داشتند گردآورد و آن‏ها را نسبت به خراج ابواب جمعى خودشان متعهد ساخت‏، یعنى به آن‏ها گفت هم ‏چنان به کار خود ادامه دهند و از آن پس به ‏جاى نظام قدیم خود را در برابر نظام جدید متعهد شناسند، و بدین‏سان نظام مالى و دیوانى ایران، بى‏ آن‏که در اساس آن خللى وارد آید، به دولت نوپاى اسلام انتقال یافت.
اثر آنى و فورى که از این اقدام در نظر بوده این بود که با حفظ وضع موجود از آشفتگى امر خراج و کاهش عایدات که رُکن اصلى و استخوان‏بندى هر دولت است جلوگیرى شود و چنین هم شد، چون عمر در همان سال نخست که سواد را به تصرف درآورد، مبلغ خراجى که از آن‏جا وصول نمود با آنچه پیش از آن به وسیله پادشاهان ایران وصول مى‏شد چندان تفاوتى نداشت‏. او همچنین در سایه همین تشکیلات منظّم دیوانى توانست تمام این منطقه را که از لحاظ مالى و خراجى از زمان انوشیروان به این سوى مساحت یا به اصطلاح امروزى ممیّزى ‏نشده بود، از نو مساحت کند و به نِسبت تغییراتى که در آن‏ها حاصل شده بود در خراج آن‏ها تجدید نظر نماید.

 

 درباره نویسنده: محسن فتاحی هرسینی محقق و نویسنده تاریخ ایران باستان متولد 1363 فارغ التحصیل رشته تاریخ است که فعالیت خود را در رشته تاریخ از سال 1380 شروع کرده و در سال 1390 موفق شده اولین کتاب خودم را به نام زاگرس نشینان که شرح حال اقوام باستانی زاگرس ،حکومت های محلی زاگرس  و همچنین تاثیر حکومت های زاگرس نشین بر بین النهرین را به چاپ برساند، و بعد از کتاب زاگرس نشینان کتاب اشکانیان را که شرح کاملی از اوضاع پارتیان و مختصری از سلوکیان هست را به رشته تحریر در آورده و بعد از اشکانیان موفق به  نوشتن کتاب تاریخ کامل ایران در سه جلد که جلد اول از ماقبل تاریخ تا انقراض ساسانیان و جلد دوم از انقراض ساسانیان تا اواخر زندیان میباشد و جلد سوم به نام  ایران و همسایگان (ایران و انیران) می باشد که هنوز مجوز چاپ دریافت نکرده و به محض دریافت مجوز به چاپ خواهد رسید.

 

نظرات
آخرین اخبار