کد خبر: 7382
تاریخ انتشار: 17 بهمن 1396 - 23:16
خالد قادری

فراتاب - گروه بین الملل: تصویر آشکار تحولات کنونی سوریه، گویای جنگ همه با همه بر اثر تکانه های تفاوت های عقیدتی و باز شدن تاول های اختلافات قومیتی است روند تحولات جاری یادآور این جمله اسپینوزاست که می گوید هر کس همانقدر حق دارد که قدرت داشته باشد. و انگار آموزه های انسان دوستی در ادیان الهی و مبانی دموکراسی و حقوق بشری مفاهیمی غریب در قاموس اکثر مردمان خاورمیانه است و بدینسان اقدامات لبریز از تعصب های کور در منطقه همواره فرصت های مغتنمی برای طالبان زر اندوز جهانی هم فراهم آورده تا شاخص تولید ملی خود را با کسب درآمدهای هنگفت از محل فروش تسلیحات نظامی که گویا در جهان معاصر تنها در خاورمیانه کاربردی است بالا نگهدارند.

تضاد منافع و صف آرایی های آشکار و نهان قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و گروه های مختلف مذهبی سیگنالی که مخابره می کند نشانی از پایان جنگ و خونریزی ندارد از این روی احتمالا جنگ فرسایشی دیگری را شاهد خواهیم بود که می تواند سرانجام شوک آمیزی برای تماشاچیان ذوق زده نیز در پی داشته باشد از این روی با توجه به تحولات جاری در این نوشتار از چند جهت چشم انداز آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد:

1)پر واضح است هدف اصلی اردوغان از آنچه که در عفرین می گذرد بر هم زدن قواعد بازی و جلوگیری از ایجاد نظم مورد پسند کردها در سوریه پساداعش است نظمی که کردها را هر چه بیشتر جهت بنیان گذاشتن خشت های اولیه گذار از مرحله جنگ و ایجاد ثبات نزدیک گردانیده و این در قاموس حاکمان آنکارا تفسیر به غیر گشته، نگاهی به جوامع توسعه یافته و سیر تحولات اجتماعی و سیاسی آنها گویای آن است که پذیرفتن اصل تکثرگرایی و تنوع های زبانی و فرهنگی اصلی اساسی در بنیان نهادن صلح و آرامش و رفاه همگانی است و مانعی مهم برای اتلاف سرمایه های جامعه است بنابراین جوامع خاورمیانه ای گریزی از پذیرفتن این اصل اساسی ندارند و تا آن زمان سیمای صلح و آرامش را نخواهند دید و مکررا با تکرار تاریخ مواجه خواهند بود.
2) اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیکی شهر عفرین باعث تمایزش نسبت به سایر مناطق کردنشین سوریه شده است از این روی تمامی طرفین ذی نفع در صف آرایی های سیاسی سوریه همواره نیم نگاهی به آن داشته اند هدف ترک ها آن است که با تصرف عفرین موضع گروه های اسلامی سلفی تندرو حامی خود را تثبیت کرده و اداره آن را به آنها بسپارند از این روی کد گشایی این مسله از سوی کردها آنها را مصمم به دفاع تمام قد و مقاومت حماسی کرده است.
طرف دیگر این معادله دولت سوریه است که به نظر می رسد اگر چه تحولات کنونی فرصت تنفسی را برای دمشق فراهم آورده است البته پس از رقم خوردن سرنوشت جنگ کنونی در عفرین بی طرف نخواهد ماند چون هر دو طرف جنگ کنونی را رقیب خود می داند لاجرم در صورت سقوط عفرین توسط ترکها و گروه های همسویش احتمالا جبهه جنگ را با آنها می گشاید و باز هم در صورت مقاومت و پیروزی کردها در جنگ کنونی احتمال ایجاد تنش با آنها از سوی دولت سوریه دور از انتظار نیست بنابراین ورود حکومت سوری به عرصه منازعات در عفرین در هر صورت محتمل است مگر آنکه طی توافق طرفین کنونی و با حضور بازیگران فرا منطقه ای جنگ خاتمه یابد که در این صورت دخالت دولت سوریه با مانع روبرو خواهد شد.

3) آشکار است که بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای علاوه بر دولت سوریه و کردها نقش آفرینان عرصه سیاسی در سوریه هستند و تضاد و اشتراکات منافع آنها تعیین کننده چگونگی سیر حوادث جاری است و این در هم تنیدگی منافع بازیگران چشم انداز آینده سوریه را هر چه بیشتر در ابهام فرو برده است ولیکن آنچه که آشکار است کانون تحولات سوریه اینک نه جنگ با داعش که جنگ با کردهاست که در صورت تداوم این وضعیت موجب تقویت موضع احزاب و گروههای استقلال طلب کرد و گسترش نظامی گری در مناطق کردنشین دیگر کشورها خواهد شد.
4) خرد، کلان و اتصال دو سطح خرد و کلان رهیافت های تجزیه و تحلیل سیاست گذاری خارجی کشورها هستند اولی سیاست خارجی کشورها را تابعی از عناصر داخلی و دومی نظام بین الملل می داند و سومی تلفیقی از هر دو بنابراین اگر تحولات مذکور را بر اساس این رهیافت ها ارزیابی نماییم بر اساس تحلیل خرد با توجه به در پیش بودن انتخابات در ترکیه محتملا اردوغان جهت کسب آرای ملی گرایان ترک گرا و جلب کردن نظر مساعد آنها تعیین اهداف نموده است از این جهت آتش این جنگ را بر افروخته است اما بر اساس سطح تحلیل کلان با توجه به اینکه تصمیم گیرندگان در اتخاذ سیاست های خود نه به والاترین هدف مطلوب بلکه به اصل بسندگی می اندیشند که مبتنی بر حداقل مطلوب ها است بنابراین این احتمال هست که اردوغان هم اهدافی حداقلی از این جنگ را ترسیم کرده باشد که ممکن است تقویت موضع گروه های حامی خود در میان سوری ها باشد اما مبتنی بر اصل سوم سازگاری و اجماع دو اصل مهم برای امکان پذیری در اعمال سیاست خارجی است بنابراین با توجه به عدم سازگاری و اجماع در مورد جنگ کنونی در عفرین به نظر می رسد باخت اردوغان در میان مدت هویدا باشد زیرا اگر چه ترک ها توافقات و بده بستانهای با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای داشته باشند ولیکن این توافقات احتمالا مدت دار و محدود باشد بنابراین در صورت مقاومت جنگاوران عفرین توافقات صورت گرفته هم ممکن است منقضی گردد و روند جنگ کنونی سرنوشتی دیگر یابد.

 

خالد قادری - کارشناس ارشد علوم سیاسی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار