روسیه و نخبگان مخالف انقلاب | فراتاب
کد خبر: 7170
تاریخ انتشار: 17 دی 1396 - 11:55
احسان تقوایی
100سال پس از انقلاب اکتبر 1917؛ نخبگان روس حامی انقلاب نیستند

فراتاب – گروه بین الملل: بدون تردید انقلاب 1917 روسیه یکی از مهم ترین قسمت های تاریخ مدرن است، به همین علت سوالات زیادی درباره این موضوع مطرح شده است. یکی از مهمترین پرسش این است که این انقلاب اکنون و پس از گذشت یک قرن واقعا دارای چه معنایی است؟ به عبارت دیگر دولت شوروی که به دنبال این انقلاب ظهور کرد دیگر وجود ندارد و جنگ سرد نیز تمام شده است، آیا امروز انقلاب اکتبر 1917 همچنان دارای معنا است؟ یکی دیگر از مهمترین سوالاتی که باید بپرسید این است که انقلاب اکتبر برای رسیدن به چه بود؟ چرا بلشویک ها قدرت را گرفتند؟ اگر از بلشویک های انقلابی این سوال را بپرسیم، بیان می کنند که هدف کمونیسم و چشم انداز رسیدن به چنین جامعه کاملی بود.این تلاش جاه طلبانه ترین و پایدارترین تحول در تاریخ اروپای مدرن بود.در عین حال شوروی طی مقطع صلح در اروپا خشونت آمیز ترین کشور بود. این تضاد انقلاب روسیه و یکی از پارادوکسهای بزرگ قرن بیستم است. در هر حالبرای درک اینکه چرا این اتفاق افتاد و اینکه چگونه دولت شوروی شکل گرفت، ضروری است همه چیز را به جنگ جهانی اول ربط داد. در واقع، بدون جنگ انقلاب اکتبر هیچ گاه رخ نمی داد.

لنین و رفقای او سیاستمدارانی با دیدگاه هایی بلندمرتبه بودند. آنها بیش از توجه به اپورتونیسم(فرصت طلبی) حیله گری، دروغ و خشونت، بیشتر به چشم انداز تئوریک یک دنیای بسیار آرمانی می اندیشیدند. از نظر لنین دولت های امپریالیستی به دنبال بهره برداری از منابع طبیعی و نیروی کار ارزان برای تسخیر مستعمره های خارج از کشور بودند و رقابت برای مستعمرات در میان امپراتوری ها ناگزیر به جنگ فاجعه آمیز تبدیل شد.لنین بر این باور بود که تنها راه حل برای بشریت، انقلاب های سوسیالیستی خواهد بود.با این حال در عرض چند ماه پس از انقلاب اکتبر،اقتدارگرایی رواج یافت و پس از آن نیز بحران اقتصادی و جنگ های داخلی دولت را وادار به اعمال خشونت و سرکوب شدید کرد.

اما فارغ از مسائل تئوریک اکنون و  100 سال پس از انقلاب اکتبر روسیه، امروزهنخبگان سیاسی روس نسبت به هرگونه شورشی در این کشور واکنشی شدید از خود نشان می دهند. همین نگاه باعث شده است تا ایده هایی نظیر اعتراضات خیابانی در مسکو و سن پترزبورگ چیزی نباشد که رهبران روسیه با مهربانی به آن نگاه کنند. به نظر می رسد از نظر دولت روسیه، انقلاب اکتبر 1917 ایده بدی بوده است، تا جایی که حتی یک روزنامه روسی ادعا کرده است که انقلاب 1917 «نخستین میدان» بوده است.[1]

یاد آوری انقلاب اکتبر، مشکل بزرگتری نیز برای کرملین دارد، زیرا کودتای بلشویک ها منجر به تولد اتحاد جماهیر شوروی شد و این در حالی است که  بسیاری از مقامات قدیمی همچنان به آن دوران نگاه می کنند. البته نمیتوان دیدگاه های مردم را نسبت به دوران شوروی با رویکردهای مقامات رسمی همسان دانست. مردم روسیه دست کم به دو دلیل از دوران اتحاد جماهیر شوروی به نیکی یاد می کنند.

نخست این که در آن دوران، کشور دارای  قدرت و ثبات نسبی بوده است و این کشور از یک طرف مورد احترام و از طرف دیگر ترس سایر کشورهای خارجی قرار میگرفته است.این کشور دارای نیروی مسلح مستحکمی بود که توانست ارتش قدرتمند آلمان هیتلری را به زانو درآورد. بدون تردید اینها نتیجه مستقیم انقلاب اکتبر بود،در نتیجه محکوم کردن انقلاب 1917 منجر به محکومیت دستاوردهای آن نیز می شود،امری که مورد پسند روسها نیست.

نکته دوم درباره این که چرا روس ها مایل به محکوم کردن دوران اتحاد جماهیر شوروی نیستند، این است که بسیاری از مزایای اقتصادی امروز روسیه به آن زمان بر میگردد. سیاست های استالین در اشتراکی کردن که موجب گرسنگی و مرگ بسیاری از دهقانان شد، اکنون کمتر مورد بحث قرار می گیرد و در عوض  مردم اکنون ترجیح می دهند که ثبات نسبی دوران برژنف و جنبه های مثبت حکومت وی را به یاد بیاورند و نقص ها را به جانشینان وی ربط می دهند.

از نگاه دیگر اما انقلاب اکتبر 1917 میراث مثبتی برای روسها به بار نیاورد. تاثیر مستقیم این انقلاب تحت رهبری ولادیمیر لنین ابتدا بر نخبگان روسی بود. تزار سرنگون شد و سپس با خانواده اش تیرباران شد، رویکرد بلشویکها باعث شد تا بسیاری از اشراف روسیه به خارج از کشور فرار کنند و بسیاری از آنهایی که ماندند کشته شدند.

 در هر حال این نوع انقلاب مطلوب نخبگان روسیه امروز نیست و آنها نمی خواهند به آن فکر کنند.بعضی از مقامات روسی معتقدند که لنین ایده های سیاسی غرب (مارکسیسم) را به روسیه وارد کرد و بازگشت لنین به روسیه(پتروگراد) از طریق یک قطار آلمانی را نمونه ای از مداخله غرب در سیاست روسیه می پندارند. نوستالژی شوروی همچنان ادامه دارد  اما با توجه به تمام این عوامل، جای تعجب نیست که کرملین به طور گسترده ای 100 سالگی انقلاب اکتبر را نادیده بگیرد.

پرواضح است که روس ها دیگر اتحاد شوروی را با مارکسیسم و ایده های آن نمی خواهند، بلکه به دنبال استفاده از تجربیات شوروی هستند. آنها از دوران برژنف یاد می کنند، به این دلیل که با وجود راکد بودن همه چیز، اما اوضاع پایدار بود. آنچه مشخص است این است که برای روس ها، مسائلی مانند دیدگاه مثبت نسبت به دوران برژنف از برگزاری جشن های 100 سالگی انقلاب اکتبر امن تر است. انقلاب ها چیزهای خطرناکی هستند و پوتین نیز به دنبال ثبات است، حتی اگر مانند برژنف سیاست هایش منجر به رکود شود.

انقلاب 1917 دیگر نمی تواند مستقیما به به زندگی بسیاری از روس ها مربوط باشد، اما نظرسنجی ها همواره می گویند که بیش از نیمی از روس ها از فروپاشی دولت شوروی اظهار ناخرسندی می کنند. برای نخبگان سیاسی روسیه که در اصل با انقلاب مخالف هستند صد سالگی انقلاب اکتبر کمتر موجب  خوشحالی است. پیام مهم ولادیمیر پوتین و دولت او این است که تقسیمات اجتماعی مرتبط با انقلاب میتواند برای روسیه کشنده باشد؛ این کشور به اندازه کافی انقلابی بوده و اکنون نیازمند به یک دولت قوی است.

هرچند انقلاب اکتبر 1917 امکانیک نوع کاملا متفاوت از نظم سیاسی و اجتماعی را قابل تصور کرد اما اروپا و روسیه در سال 2017 کاملا متفاوت از آن چه که در سال 1917 انجام دادند هستند. بلشویک ها در زمان بحران همه گیر به قدرت رسیدند. سخت است تصور کنیم که امروز کشورهای پیشرفته پیشرفته در آستانه انقلاب بزرگ هستند. با این حال، تنش ها و فشارها در سال های اخیر باعث شده است تا بسیاری از کاستی های سرمایه داری نولیبرالی آشکار شود و این امری نیست که فقط از سوی کسانی مورد تصدیق واقع شود که  به گروه چپ سیاسی تعلق دارند. جهان همچنان با نابرابری غم انگیز، فساد، جنگ، رهبران سیاسی ناخوشایند و بحران زیست محیطی رو به رو است.

 

 

احسان تقوایی،پژوهشگر و کارشناس مسائل روسیه

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

[1].«میدان» اصطلاحی است که رسانه های روسی به ناآرامی های سال 2014 که منجر به خلع ویکتور یاناکوویچ از قدرت شد،اطلاق می کنند. از نظر این رسانه ها، تحولات رخ داده از سوی جنبش های فاشیست راه اندازی شد.

نظرات
آخرین اخبار