فراتاب – گروه بین الملل: امروزه چینی ها به آرامی در حال ایجاد و یا تقویت سازمان ها و نهادهای موازی با سازمانهای بین المللی هستند که تحت نفوذ غرب و به ویژه آمریکا میباشند. و به نظر میآید این اقدامات چین که با یک استراتژی غیر تهاجمی دنبال می شود منجر به وابستگی کمتر چین به نهادهای تحت کنترل غرب، ایجاد مکمل برای آن نهادها و بهبود شرایط و مدیریت نظام بین الملل و اصلاح ساختارها و همینطور عادلانهتر شدن نظام بین الملل می شود. پرسش های محوری در این زمینه این موارد است که هدف چین از ایجاد و یا تقویت نهادهای موازی با سازمانهای بین المللی موجود چیست؟ آیا چین با ایجاد و تقویت نهادهای موازی به دنبال بر هم زدن وضع موجود است و قصد دارد خود را به عنوان چالشگر معرفی کند؟ آیا نهادهای موازی به بهتر شدن اقتصاد جهانی کمک می کنند؟ آیا این اقدامات چین منجر به بهبود شرایط و مدیریت نظام بین الملل خواهد شد؟
از زمان تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 ارتباط چین با سازمانهای بین المللی را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد:
نخستین مرحله که از سال 1949 تا 1971 را شامل میشود، چین از مشارکت در سازمانهای بین المللی امتناع میکرد و ارتباط محدودی با سازمانهای بین المللی داشت و غالبا آنها را ابزار امپریالیسم میدانست.
دومین مرحله از سال 1971 تا 1978 میباشد که به تدریج چین فرآیند مشارکت در سازمانهای بین المللی را آغاز کرد، ونگرش خود را نسبت به مرحله قبل تغییر داد و با نهادهای اجتماعی سازمان ملل مثل یونسکو ارتباط بیشتری برقرار کرد.
سومین مرحله که از سال 1978 تا 1989 بود، در این دوره چین اصلاحات اساسی خود را آغاز کرد و با روی کار آمدن دنگ شیائوپینگ و اعمال سیاست درهای باز با جدیت تمام روند عضویت و همکاری با سازمانهای بین المللی را آغاز کرد.
چهارمین مرحله که دوره پس از جنگ سرد را در بر میگیرد، در این مرحله چین نه تنها ارتباط خود را با سازمانهای بین المللی گسترش داد که تلاش کرد به مرور یک نقش برجستهای را نیز بازی کند و در جهت هرچه قوی تر شدن خود تلاش مضاعفی را انجام داد. در پی این روند و تقویت روزافزون چین در سازمانهای بین المللی چین به دنبال نقشی مستقلتر و تلاش در جهت اصلاح سازمانهای بین المللی گام برداشته است.
در واقع سیاست های چین در جهت تعدیل نظم بینالمللی غرب محور با مرکزیت آمریکا از طریق ایجاد ساختارهای موازی و جایگزین بوده.این رویکرد چین در ایجاد و تقویت ساختارهای موازی با سازمان های بین المللی با استقبال بسیاری از دولت های آسیایی،آفریقایی و آمریکای لاتین و همینطور دولتهایی که به هر نحوی نظم موجود در سازمان های بین المللی را نمیپسندند و خواهان اصلاح آن هستند،شدیدا تقویت شده است.
چین بیش از همه در زمینهی اقتصادی و مالی نقش ایفا کرده و با ایجاد ساختارهای موازی سعی در رفع اشکالات نهادهایی که از سیستم برتون وودز برآمدند (بانک جهانی، صندوق بین المللی پول) داشته است،صندوق بین المللی پول که یکی از وظایف آن کمک به کشورهای عضو در راستای رفع کسری تراز پرداختها است، اما به جهت ضعف و کندی در این زمینه به خوبی عمل نکرد.و چین اخیرا تلاش کرده در این زمینه کمکهایی انجام دهد،برای نمونه پرداخت وام به آرژانتین برای جبران کاهش ذخایر ارزی و یا تخصیص اعتباراتی برای روسیه و همینطور کمک به ونزوئلا در راستای رفع کسری بودجه آن کشور.
از جمله نهادهایی که چین تلاش داشته در برابر بانک جهانی ایجاد کند میتوان به «بانک توسعه جدید» (NDB) اشاره کرد که با کمک کشورهای عضو بریکس(برزیل،روسیه،هند،چین،آفریقای جنوبی) راه اندازی کردند و پس از آن چین «بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی» (AIIB) را ایجاد کرد و همینطور صندوق جاده ابریشم در راستای پروژه یک کمربند یک جاده چین تاسیس کرده است.چین با استفاده از این نهادهای جدید سهولتی در پرداخت وام به کشورهای مختلف ایجاد کرده که شدیدا با استقبال مواجه میشود.
تلاش چین در جهت بین المللی کردن پول خود یعنی رنمینبی با توجه با رشد روز افزون اقتصاد آن نیز یکی از نکاتی است که نشان دهندهی تلاش موازنه سازی چین در حوزه نظم اقتصادی جهانی است.
یک موسسه پژوهشی در برلین در زمینه مطالعات چین (Merics) مواردی را به عنوان ساختارهای موازی که چین ایجاد کرده را مطرح نموده(مطابق جدول 1) که در آن نویسندگان ادعا کرده اند چین در حال ایجاد یک ساختار موازی در برابر نظم غربی است.
جدول1: ساختارهای موازی که به وسیله سیاستهای چین در حوزه های مهم ارتقا پیدا کرده اند
سازمان های چین محور |
نهادهای موازی مقابل |
حوزه سیاستهای پولی مالی
بانک توسعه جدید بریکس (NDB) |
بانک جهانی،بانک های توسعه منطقه ای |
بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی(AIIB) |
بانک توسعه آسیایی (ADB) |
توافقنامه ذخایر احتمالی بریکس(CRA) |
صندوق بین المللی پول |
ابتکارچندجانبه گرایانه چانک مای(CMIM) آ سه آن + سه دفتر تحقیقاتی اقتصاد کلان آسیا (AMRO) |
صندوق بین المللی پول،نشست مدیران بانکهای مرکزی شرق آسیا و اقیانوس آرام(EMEAP) |
مکانیسم هایی برای بین المللی کردن رنمینبی RMB |
مکانیسم های بازار ارز مستقر |
شانگهای به عنوان مرکز مالی جهانی با سلطه رنمینبی |
مراکزی که مستقر بودند برای بازارهای مالی و کالاها |
سیستم پرداخت بین المللی چین (CIPS) |
سیستم های پرداخت مستقر( CHIPS etc.) |
گروه رتبه بندی اعتباری جهانی (UCRG) |
آژانس های رتبه بندی اعتباری (S&P, Moody’s, Fitch) |
سیستم پرداخت مشترک چین (CUP) |
شرکت های خدمات مالی (VISA, MasterCard) |
حوزه سیاست های تجاری و سرمایه گذاری
مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای (RCEP) |
مشارکت ترنس پاسیفیک TPP، پیمان تجاری و سرمایهگذاری ترنس-آتلانتیک TTIP |
منطقه تجارت آزاد آسیا پاسیفیک (FTAAP) |
مشارکت ترنس پاسیفیک TPP |
روابط دوجانبه چین-آمریکا و چین- اتحادیه اروپا |
مشارکت ترنس پاسیفیک TPP، پیمان تجاری و سرمایهگذاری ترنس-آتلانتیک TTIP |
حوزه پروژههای زیرساختی میان منطقه ای
کانال نیکاراگوئه |
کانال پاناما |
کمربند اقتصادی جاده ابریشم |
راه جدید ابریشم(آمریکا)،اتحادیه اقتصادی اوراسیا |
حوزه امنیتی
کنفرانس تعامل و اعتمادسازی آسیا (CICA) |
انجمن منطقه ای آ سه آن (ARF) |
سازمان همکاری های شانگهای (SCO) |
سازمان پیمان امنیت جمعی(CSTO)، ARF |
حوزه تکنولوژی،به صورت خاص فناوری اطلاعات و ارتباطات
اتحادیه بین المللی مخابرات |
انجمن جامع اطلاعاتی(WSIS) ( نقش قوی بخش خصوصی و سازمان های مردم نهاد) |
رویکرد دو مرحله ای به استانداردهای تکنولوژیکی |
استانداردهای تکنولوژی خارجی |
سختافزار،نرم افزارو استانداردهای کدگذاری داخلی |
زیرساختهای سایبری جهانی تحت سلطه آمریکاست |
حوزه مجامع دیپلماتیک
نشست های سران بریکس |
جی 7 / جی 8 |
انجمن های منطقه ای چینی |
انجمن های منطقه ای که به ابتکار آمریکا یا اتحادیه اروپا تاسیس شدند |
انجمن Bo'ao برای آسیا (BFA) |
داووس،انجمن جهانی اقتصاد (WEF) |
واکنشها: عدهای بر این عقیدهاند که تلاش چین در جهت موازی سازی با سازمانهای بین المللی منجر به بهبود شرایط و مدیریت اقتصاد جهانی نخواهد شد و نسبت به نهادهای غربی در شرایط ضعیفتری قرار دارند و همچنین به اهداف چین مشکوک و بیاعتماد هستند و ترس آن را دارند که اقدامات چین که غالبا با اقتصادهای نوظهور و برخی کشورهای توسعه یافته در حال تعامل و همکاری هستند هنجارهای سیاسی لیبرال را تضعیف کند.از سوی دیگر نگارنده بر این عقیده است که ظهور چین و تلاشهای آن در جهت موازی سازی به ویژه در حوزه نهادهای اقتصادی یک واقعیت دنیای امروز است و اقدامات چین منجر به حکمرانی و شرایط بهتر اقتصاد جهانی و همینطور نسبتا عادلانه تر شدن نظام بین الملل خواهد شد و به افزایش کارایی و مشروعیت سیستم اقتصاد جهانی کمک خواهد کرد.در واقع اقدامات چین منجر به رقابت نهادی خواهد شد که این امر در بهبود شرایط موجد بسیار موثر خواهد بود.
اما باید به این امر توجه داشت که چین با چالشهای پیش روی خود مواجه است و آن متقاعد کردن دیگران در مورد اینکه آیا اقدامتش عادلانه و شفاف است و در جهت بهبود و اصلاح ساختارهای نظام بین الملل است.
طبق مطالب مطرح شده چین در حال ایجاد نهادها و ساختارهای موازی با سازمانهای بین المللی تحت نفوذ غرب است، اما این به معنی رویگردانی چین از این سازمان ها و نهادهای بین المللی غربی نیست و چین کماکان در چارچوب این نهادها بازی میکند.ولی با ایجاد و تقویت نهادها و ساختارهای موازی در صدد ایجاد مکمل آن نهادها بوده و به نوعی به دنبال استقلال بیشتر از نهادهای تحت نفوذ آمریکا نیز بوده است.
در واقع استراتژی چین تهاجمی نیست و به دنبال به چالش کشیدن نهادهای بین المللی نیست بلکه در پی افزایش خودمختاری استراتژیک خود و وابستگی کمتر به نهادهای تحت کنترل غرب است،چرا که چین به محدودیت های فعلی خود واقف است.
محسن صفری دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه بهشتی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است