کد خبر: 6499
تاریخ انتشار: 11 مرداد 1396 - 22:46
از کشور های شرق آسیا همواره به عنوان قدرت های نو ظهور اقتصادی در اقتصاد جهان نام برده می شود. در میان این کشورها ژاپن همواره به عنوان کشوری صنعتی و ابرقدرت در شرق از قرن گذشته مطرح بوده و شکست این کشور در جنگ جهانی دوم نیز نتوانست جلوی پیشرفت آن را بگیرد.

 

از کشور های شرق آسیا همواره به عنوان قدرت های نو ظهور اقتصادی در اقتصاد جهان نام برده می شود. در میان این کشورها ژاپن همواره به عنوان کشوری صنعتی و ابرقدرت در شرق از قرن گذشته مطرح بوده و شکست این کشور در جنگ جهانی دوم نیز نتوانست جلوی پیشرفت آن را بگیرد. سایر کشورهای این منطقه با الگو گرفتن از مسیری که ژاپن رفت تلاش کردند که راه خود را در اقتصاد و مناسبات جهانی باز کنند. چین، کره جنوبی، مالزی، اندونزی و ویتنام را می توان پنج کشوری دانست که در میان کشورهای شرق آسیا از جایگاه بسیار مهمی برخوردار هستند.

 به طور کلی می توان شرق آسیا را به عنوان یکی از قطب های اقتصاد جهانی دانست. از نقاط مثبت این منطقه می توان به جمعیت بالای این منطقه به دلیل حضور نزدیک به 2 میلیارد نفر از جمعیت جهان در شرق آسیا دانست که به طور طبیعی نیروی کار ارزان و متخصص را در اختیار صنایع این منطقه قرار می دهد. این امر باعث خواهد شد که صنایع این کشورها هزینه های کمتری برای تولید محصولات خود بپردازند و در بازار رقابت جهانی با کشورهای اروپایی بتوانند عرض اندام کنند. وجود نیروهای کار ارزان باعث شده که بسیاری از صنایع و شرکت های بزرگ غربی صنعت خود را به این منطقه منتقل کنند تا با استفاده از نیروی کار ارزان محصولات خود را با قیمت کمتری تولید کنند. از ده کشور منطقه، تنها کشور کوچک برونئی نزدیک به شرایط رکود اقتصادی قرار دارد. براساس آمار های  بانک توسعه آسیا پیش بینی شده  که رشد تولید ناخالص داخلی منطقه شرق آسیا از ۴.۴ درصد سال 2015 به ۴.۸ درصد در سال 2017 خواهد رسید.

در میان کشورهایی که تلاش دارند در شرق آسیا جای پایی برای خود پیدا کنند، آمریکا از موقعیت ویژه ای برخوردار است. سابقه حضور آمریکا در شرق آسیا به دوران جنگ جهانی دوم و نبرد این کشور با ژاپن باز می گردد. از آن به بعد آمریکا به شرق آسیا به عنوان منطقه مناسب برای گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی  علیه شوروی به خصوص در دوران جنگ سرد می دید. این نگاه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز ادامه پیدا کرد.

با این حال در میان کشورهای شرق آسیا کره شمالی از وضعیت متفاوتی برخوردار است. وضعیت اقتصادی کره شمالی که به دلیل وابستگی به شوروی از وضعیت نامناسبی برخوردار بوده باعث شده که اقتصاد این کشور توسعه نیافته باقی بماند و به چین وابسته شود. در زمینه روابط سیاسی، این کشور تلاش کرده که با توسعه برنامه هسته ای و موشکی خود از طریق تهدید و ارعاب جایگاهی برای خود در منطقه شرق آسیا پیدا کند. کره شمالی، کره جنوبی را بخشی از قلمرو خود می داند و همواره تهدیدی برای این کشور به شمار می رود.  شاید  بتوان به جرات گفت که اگر حمایت های نظامی و سیاسی آمریکا نبود چه بسا سال ها پیش کره شمالی با حمایت هایی که از سوی مسکو می شد کره جنوبی را به خاک خود ضمیمه کرده بود.

چین نیز یکی دیگر از کشورهای شرق آسیا است که می تواند تهدیدی برای امنیت سایر کشورهای شرق آسیا باشد. با این تفاوت که چین از اقتصادی قدرتمند نیز بهره مند است و به پشتوانه اقتصاد خود از نیروی نظامی قدرتمندی نیز بهره مند است. مانند کره شمالی، چین نیز بر سر جزایر دریای چین با کشور های دیگر شرق آسیا اختلاف نظر شدیدی دارد و حضور نظامی این کشور در دریای چین بسیار پررنگ است که هر چند گاه باعث افزایش تنش بین کشورهای منطقه با چین می شود. به این مورد باید به تایوان نیز اشاره کرد که چین این کشور را به عنوان بخشی از خاک خود می داند و اهمیت این موضوع تا آنجایی است که چین سیاست موسوم به " چین واحد" را در ارتباط خود با سایر کشورها پیش گرفته است. براساس این سیاست تنها یک کشور به نام چین به مرکزیت پکن وجود دارد و تایوان به عنوان کشور مستقل به رسمیت شناخته نمی شود.

حضور پررنگ این کشور در آب های جنوب شرق آسیا و دریای چین باعث شده کشورهای این منطقه به خصوص تایوان که چین آن را به عنوان بخشی از خاک خود می داند، به روابط خود با آمریکا به چشم تضمین امنیت خود نگاه کنند. در واقع می توان گفت که ارتباط کشورهای شرق آسیا با آمریکا برای امنیت و ادامه  حیات این کشورها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

در مورد ژاپن، روابط این کشور با آمریکا همواره از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بودده است. بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا تنها کشوری بود که در ژاپن پایگاه های نظامی خود را برقرار کرد و این پایگاه ها تا به امروز نیز وجود دارد. براساس توافق نامه سان فرانسیسکو هیچ کشوری بدون اجازه آمریکا حق داشتن پایگاه نظامی در ژاپن را ندارد. در واقع تهدیدات کره شمالی و ادعا های روسیه در مورد جزایر کوریل،  باعث شده که آمریکا به نوعی مسئولیت تامین امینت ژاپن را داشته باشد. از سویی دیگر حضور پررنگ شرکت های ژاپنی و سرمایه گذاری های گسترده این شرکت ها در آمریکا که از اوایل دهه هشتاده میلادی آغاز شد، باعث شده که میزان ایجاد شغل در امریکا بالا رود و نرخ بیکاری در این کشور کاهش بسیاری پیدا کند. طبق اطلاعات منتشر شده توسط نهادهای اقتصادی و تحقیقاتی، میزان مازاد تراز تجاری ژاپن در مقایسه با ایالات متحده 69 میلیارد دلار گزارش شده است. روابط اقتصادی و سیاسی بین دو کشور از زمان به روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا پررنگ تر شده است.

از زمان جدایی دو کره در دهه 1950 میلادی،  کره جنوبی و کره شمالی هیچگونه روابط دیپلماتیکی با یکدیگر نداشته‌اند. کره شمالی بارها همسایه جنوبی خود را تهدید به حمله اتمی کرده و آزمایش‌های اتمی متعددی انجام داده است. آزمایشات موشکی اخیر کره شمالی که در راستای توسعه برنامه موشک های بالستیک این کشور صورت می گیرد نیز باعث شده امنیت کره جنوبی بیش از پیش در معرض خطر باشد. به همین دلیل این کشور نیز تلاش کرده از رابطه خود با آمریکا بیشترین امتیازات را در زمینه امنیت خود بگیرد و استقرار سامانه موشکی و دوربرد تاد (THAAD) نیز در همین راستا است. از نظر کارشناسان نظامی در صورت بروز جنگ میان دو کره، ارتش کره جنوبی در این جنگ تنها نخواهد بود و آمریکا و ژاپن اولین کشورهایی هستند که مواضع کره شمالی را هدف گرفته و از کره جنوبی دفاع می کنند. از نظر اقتصادی نیز دو کشور روابط بسیار خوبی با یکدیگر دارند و به نظر می رسد کره جنوبی و آمریکا سیاست ارتقای هر چه بیشتر روابط را با یکدیگر دنبال کنند.

با توجه به این مسائل می توان گفت که روابط آمریکا و رقابت این کشور با روسیه و چین برای نفوذ در شرق آسیا بسیار جدی تر از آن چیزی است که در گذشته تصور می شد و به نظر می رسد با توجه به اهمیت مسئله امنیت برای اقتصاد کشورهای منطقه شرق آسیا، این کشورها روز به روز روابط خود را با آمریکا برای تامین امنیت و پیشرفت اقتصاد خود افزایش دهند. به همین سبب برخی از صاحبنظران عقیده دارند که جنگ سرد در شرق و جنوب شرق آسیا هنوز پایان نیافته و رقابت قدرت های جهانی می تواند با یک اشتباه آتش جنگ را در این منطقه شعله ور کند.

منبع: عصراقتصاد

نظرات
آخرین اخبار