فراتاب ـ اندیشکده بروکینگز ـ سرویس بین المللی: آیا توافق هسته ای رو به پایان است؟ با گذشت چند ماه از امضای برجام میان ایران و شش قدرت بزرگ جهانی، بحث و اختلاف های گوناگونی در مورد شرایط این توافق پیش آمده است.
در واشنگتن جمهوری خواهان رئیس جمهور را به فریب دادن کنگره و کشور در مورد ایران و توافق هسته ای متهم می کنند. در تهران نیز باقی ماندن اثرات تحریم های آمریکا باعث شده که رهبری ایران، آمریکا را متهم به عدم پایبندی به تعهدات خود کند. عده ای در ایران توافق را در معرض خطر اعلام کرده و آمریکا را مقصر آن می دانند.
هر دوی این ادعاها از واقعیت به دور است و دولت اوباما باید پاسخ آن ها را صریحا اعلام کند. اینکه دولت اوباما چگونه می تواند چالش پیش آمده در مورد توافق هسته ای را مدیریت کند، تاثیری قابل توجه بر حفظ اعتبار آن دارد. اگر ایران خواهان احیای اقتصادی کامل خود است، مسئولان آن باید در حوزه های اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی اصلاحاتی جدی آغاز کنند.
جای تعجب نیست که مقامات ایرانی تلاشی همه جانبه به راه انداخته اند تا واشنگتن را مجبور کنند که تحریم های خود را لغو کند. در ماه آوریل ولی الله سیف، رئیس بانک مرکزی ایران در سفر به واشنگتن منافع برجام برای ایران را زیر سوال برده و مدعی شد که ایران تقریبا هیچ عایدی خاصی از قبل رفع تحریم ها به عنوان یکی از شروط توافق هسته ای نداشته است. وزیر خارجه ایران نیز اعلام کرده که آمریکا باید بیش از این اقدام کند و هشدار داده است که اگر یک طرف به تعهدات خود طبق توافق عمل نکند، برجام در آستانه فروپاشی قرار خواهد گرفت. رهبر ایران نیز اخیرا آمریکا را به فریبکاری متهم کرده است.
تغییر در قانون اخذ ویزای آمریکا و رای اخیر دیوان عالی برای برداشت 2 میلیارد دلاری از دارایی های بلوکه شده ایران نیز بر شدت سوءظن ها در ایران افزوده است.
حفظ توافق از طرف آمریکا
روایت ایران به خوبی با رویکرد همیشگی نیروهای انقلابی و نگاه خصمانه به آمریکا تطابق دارد. تلاش همه جانبه فعلی ایران بر پایه یک اشتباه بنیادین نهاده شده است؛ آنها مدعی اند که آمریکا نتوانسته به تعهدات خود پایبند باشد. در واقع، آمریکا کاملا به تعهدات خود برای رفع تحریم ها بر اساس برجام عمل کرده است. کاخ سفید، وزرات خارجه و حتی وزارت خزانه داری بیش از اندازه تلاش کرده اند که در مورد محدودیت های باقی مانده به ارائه توضیح بپردازند.
بعلاوه، امتیازاتی که ایران در این توافق به دست آورده، به خوبی از سطح تجارت و سرمایه گذاری که هم اکنون در جریان است قابل مشاهده است. مساله این است که جریان مالی کندتر از آنچه مقامات ایرانی انتظار داشتند به جریان افتاده و تاثیرات آن در زندگی روزانه مردم هنوز مشاهده نشده است.
بعلاوه، امتیازاتی که ایران در این توافق به دست آورده، به خوبی از سطح تجارت و سرمایه گذاری که هم اکنون در جریان است قابل مشاهده است. مساله این است که جریان مالی کندتر از آنچه مقامات ایرانی انتظار داشتند به جریان افتاده و تاثیرات آن در زندگی روزانه مردم هنوز مشاهده نشده است.
نخست و مهم تر از همه، ایران ضربه ای جدی به خاطر کاهش قیمت نفت خورده است. حتی در بهترین مقاطع نیز ایران مکانی مناسب برای تجارت نبوده و مشکلات ساختاری اقتصاد در کنار تحریم های اقتصادی و سوءمدیریت دولت پیشین شرایط را به مراتب بدتر کرده بود.
مشخص کردن ایران به عنوان کشوری با ریسک بالای سرمایه گذاری از سوی گروه ضربت اقدام مالی محدودیت های بیشتری برای بانک های ایرانی ایجاد کرد. اقدامات تحریک آمیز ایران در حوزه منطقه ای و داخلی نیز شرایط را پیچیده تر کرده است. از آن جمله می توان به حمله به سفارت عربستان و بازداشت تنی چند از افراد با تابعیت دوگانه و تجار را نام برد.
مقامات ایرانی نباید از رفتار آمریکا متعجب باشند. مقامات آمریکایی مرتبا در جریان مذاکرات اعلام می کردند که تنها آن بخش از تحریم ها که مربوط به موضوع هسته ای هستند، لغو یا تعلیق خواهند شد و تحریم های مربوط به حمایت ایران از تروریسم، نقض حقوق بشر و سایر موارد به قوت خود باقی خواهند ماند.
سوالی که مطرح می شود این است که اگر شرایط حاضر کاملا قابل پیش بینی بوده است، چرا ایران تا این اندازه از رفع تحریم ها گلایه می کند؟ در تهران بر خلاف واشنگتن – که به جای کم اهمیت جلوه دادن نقایص توافق، در مورد آنها بسیار صحبت و حتی مبالغه شد- توافق هسته ای به عنوان یک پیروزی معرفی شد. علت اصلی آن به سیستم سیاسی ایران بر می گردد.
نه مشکلات اقتصادی ایران و نه گلایه های مطرح شده در مورد توافق، هیچ یک توافق را در معرض خطر قرار نمی دهد. این گلایه ها تنها منطق زیرساختی توافق را تقویت خواهد کرد؛ از آنجایی که برجام توافقی محدود است، قرار بر این نبوده که منجر به احیای کامل اقتصاد ایران شود.
همگرایی تدریجی ایران با اقتصاد جهانی می تواند انگیزه اتخاذ سیاست های معتدل تر در حوزه داخلی و حوزه سیاست خارجی را تقویت کند و از این طریق آنها را به سوی منافع خویش سوق دهد.
منبع: دیپلماسی ایرانی