کد خبر: 1944
تاریخ انتشار: 31 اردیبهشت 1395 - 03:38
آرمان سلیمی
در تاریخ خاورمیانه حوادث هستند که تعیین کننده معادلات هستند و نمی توان آینده را بر اساس معادلات عقلانی صرف تحلیل نمود. از این‌رو، آینده کردها و استقلال آن‌ها بستگی به حوادث آینده دارد.

فراتاب- سرویس بین الملل: پس از سال‌ها فراز و نشیب در تاریخ معاصر دولت عراق (بعد از 1921) کردهای عراق در سال 1991 برای اولین بار مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفتند و متعاقب آن حکومت خودمختار خود را در شمال عراق تحت حمایت کشورهای ائتلاف به رهبری امریکا تشکیل دادند. در سال‌های بعد از 1991 کردهای عراق بیش از هر زمان مورد توجه افکار عمومی جهانی واقع شدند و تحولات کشور عراق بعد از 2003 به این روند تسریع بیشتری بخشید.


آن‌چه که تمامی جناح‌های سیاسی موجود در اقلیم کردستان عراق بر آن طی سال‌ها و دهه‌های گذشته تاکید داشته‌اند، ضرورت استقلال از عراق و تشکیل دولت مستقل بوده است.بعد از حمله نظامی آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام حسین در 2003 کردها در عراق جدید امتیازات قابل توجهی را کسب نمودند. رسمیت یافتن قانونی مرزهای اقلیم کردستان عراق، رسمیت یافتن زبان کردی به‌عنوان زبان رسمی دوم کشور، تثبیت جایگاه سیاسی در حکومت عراق و تصویب بسیاری از اصول قانون اساسی در راستای منافع کردها به ویژه اصل 140 قانون اساسی همگی وزن سیاسی کردها را تا حدود زیادی افزایش داد.

 

متعاقب این شرایط بعد از ظهور داعش در عراق (2014) زمینه‌های قدرت‌گیری هر چه بیشتر کردها در نتیجه ضعف قدرت حکومت مرکزی فرآهم شد. بعد از کنترل استان‌های موصل، الانبار و بخش‌هایی از استان‌های دیاله، صلاح‌الدین و کرکوک توسط تروریست‌های دولت اسلامی داعش، این کردها بودند که توانستند با پیشروی به سوی آخرین حدود مرزی مورد ادعای خود در مناطق مورد منازعه که در اصل 140 قانون اساسی کشور بدان اشاره شده است، پایگاه‌های قدرت خود را در عراق تثبیت نمایند. علاوه بر این مساله اختلاف‌نظر میان سران حکومت مرکزی با سران حکومت اقلیم کردستان در زمینه بودجه و مسائل اقتصادی تنش‌ها را به اوج رساند و نهایتا حکومت اقلیم کردستان در سال 2015 با تصمیم خود مبنی بر فروش نفتِ مستقل از حکومت مرکزی و کمپانی سومو (شرکت بازاریابی نفت ملی عراق) از آخرین پایه‌های وابستگی به بغداد گذار نمود. در نتیجه این شرایط یکی از بحث‌های عمده که در اقلیم کردستان به شکل جدی‌تر از همیشه مطرح شده است، بحث استقلال اقلیم کردستان و تشکیل دولت مستقل کرد در خاورمیانه می‌باشد.

 

انوشیروان مصطفی (رئیس جنبش گوران و از مخالفان اعلام استقلال در وضعیت فعلی عراق)

 

کردها برای کسب استقلال در حالت حداقلی به حمایت یکی از دو قدرت ایران و ترکیه نیازمندند؛ زیرا در صورت تحریم مالی و غذایی مرزهای سیاسی اقلیم کردستان رسما امکان تداوم حکومت‌داری وجود نخواهد داشت.بدون تردید آن‌چه که تمامی جناح‌های سیاسی موجود در اقلیم کردستان عراق بر آن طی سال‌ها و دهه‌های گذشته تاکید داشته‌اند، ضرورت استقلال از عراق و تشکیل دولت مستقل بوده است. اما در شرایط کنونی جامعه سیاسی و احزاب اقلیم کردستان در دو بخش عمده تقسیم شده‌اند. در یک سو  گروهی قرار دارند که وضعیت فعلی را مناسب اعلام استقلال می‌دانند و در سوی دیگر گروهی هستند که مخالف اعلام استقلال در وضعیت فعلی می‌باشند. مهم‌ترین استدلال‌های گروه مخالف اعلام استقلال اقلیم کردستان، در شرایط کنونی را می‌توان در موارد ذیل مورد اشاره قرار داد.

 

1- وجود اختلافات و تنش‌های جدی میان جناح‌های سیاسی در اقلیم کردستان: این گروه بر اختلافات بنیادین موجود در اقلیم، به ویژه تنش‌های میان حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی و جنبش گوران به رهبری انوشیروان مصطفی تاکید می‌کنند و معتقداند تا زمانی که جامعه‌ سیاسی یک‌دست و متحد در اقلیم کردستان وجود نداشته باشد، امکان گذار به استقلال ناممکن است.

 

2- عدم استقلال اقتصادی و توان مالی: دومین فاکتور مهمی که این گروه در ارتباط با عدم مهیا بودن شرایط استقلال بر آن تاکید دارند؛ عدم استقلال مالی اقلیم کردستان است. بدین شرح که اقلیم کردستان هیچ منبع کسب درآمد مالی مستقلی به غیر از فروش نفت ندارد. در صورتی که کشور ترکیه از صادرات نفت اقلیم ممانعت به عمل آورد دیگر منبع مالی برای آنان باقی نخواهد ماند؛ در نتیجه این شرایط باید اعلام استقلال تا زمانی که اقلیم به درآمد مستقل اقتصادی دست پیدا کند، به تعویق بیافتد.

 

3- مخالفت‌های قدرت‌های منطقه‌‌ای: یکی دیگر از استدلال‌های این گروه عدم حمایت قدرت‌های منطقه‌ای و مخالفت آن‌ها با موضوع استقلال اقلیم کردستان است. در این میان تمرکز بیشتر این گروه بر کشورهای ترکیه، ایران و کشورهای عرب منطقه به ویژه عربستان و مصر است. بر مبنای تحلیل این گروه کردها برای کسب استقلال در حالت حداقلی به حمایت یکی از دو قدرت ایران و ترکیه نیازمندند؛ زیرا در صورت تحریم مالی و غذایی مرزهای سیاسی اقلیم کردستان رسما امکان تداوم حکومت‌داری وجود نخواهد داشت.

 

4- نبود اراده بین‌المللی: آخرین استدلال این گروه برای مخالفت با اعلام استقلال در شرایط فعلی عدم حمایت قدرت‌های فرامنطقه‌ای همانند آمریکا، روسیه و کشورهای اتحادیه اروپا است. آن‌ها عنوان می‌کنند  که کشور آمریکا در حال حاضر از تجزیه عراق حمایت نمی‌کند و برنامه‌ای برای استقلال اقلیم کردستان ندارد.

 

 

وضعیت فعلی خارومیانه و کشور عراق فرصتی تاریخی را در برابر کردها قرار داده است که اگر کردها از این فرصت استفاده نکنند؛ استقلال آن‌ها به زمانی نامشخص، موکول خواهد شد. در برابر این استدلال‌ها گروه طرفداران اعلام استقلال در وضعیت فعلی خاورمیانه و کشور عراق، چند استدلال متفاوت را مطرح می‌کنند. از جمله مهم‌ترین این استدلال‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود.

 

1- بحران در خاورمیانه و بی‌ثباتی فراگیر در کشور عراق: بر اساس استدلال این گروه وضعیت فعلی خارومیانه و کشور عراق فرصتی تاریخی را در برابر کردها قرار داده است که اگر کردها از این فرصت استفاده نکنند؛ استقلال آن‌ها به زمانی نامشخص، موکول خواهد شد. طرفداران این سناریو بر این عقیده‌اند که به دلیل بی ثباتی عراق و خاورمیانه در نتیجه ظهور داعش و مقاومت تاریخی و پیروزی کردها در برابر نیروهای داعش، بیش از هر زمان دیگری مساله کردها در سطحی جهانی مطرح شده است. اگر مجددا ثبات نسبی به منطقه بازگردد؛ بدون تردید قدرت‌های بین‌المللی هیچ‌گاه با استقلال کردها موافقت نخواهند کرد؛ زیرا در این شرایط هر نوع تلاش کردها برای اعلام دولت از سوی قدرت‌ها تلاش برای بی‌ثبات کردن منطقه خوانده می‌شود و با آن مخالفت به‌عمل می‌آید.

 

2- شرط ناکافی بودن اتحاد میان جناح‌های سیاسی داخلی اقلیم کردستان برای اعلام استقلال: بر اساس استدلال این گروه، هر چند اتحاد داخلی میان کردها شرط لازم استقلال است؛ اما به‌هیچ عنوان این موضوع شرط کافی نیست. طرفداران این تفکر معتقداند، هیچ گروه قومی قبل از ایجاد دولت مستقل، تماماً متحد نبوده‌اند و همیشه تعدادی از افراد مخالف استقلال‌خواهی وجود داشته‌اند.

3- شرایط منطقه‌ای هیچ‌گاه مساعد استقلال کردها نبوده و نخواهد بود: بر اساس استدلال این گروه در طول تاریخ خاورمیانه معاصر و پس از عهدنامه لوزان هیچ‌گاه در سطح منطقه‌ای اجماعی میان قدرت‌ها برای تشکیل دولت کردی وجود نداشته است و در آینده هم همین‌طور خواهد بود. در نتیجه شرایط فعلی که منطقه با گستره‌ای وسیع از بحران‌ها دست‌و پنجه نرم می‌کند؛ بهرین زمان برای رسیدن به هدف نهایی است.

 

4- اراده بین‌المللی تماماً مخالف با تشکیل دولت مستقل کردستان نیست: طرفداران این سناریو به ویژه در داخل اقلیم کردستان عراق معتقداند که چندین کشور در سطح بین‌المللی آماده به‌رسمیت شناختن استقلال کردستان هستند. همچنین، این گروه معتقداند کشورهای همانند آمریکا و آلمان هم بعد از اعلام استقلال با واقعیت‌های وموجود کنار خواهند آمد و استقلال کردها را به رسمیت خواهند شناخت.

 

 

5- استقلال اقتصادی شرط اصلی اعلام استقلال نیست: این گروه استدلال می‌کنند بیشتر دولت‌هایی که از دورن مرزهای حاکمیت دولت‌های مدرن دیگر، متولد شده‌اند به دلیل دارا بودن زیربنای اقتصادی مناسب ایجاد نشده‌اند؛ بلکه بعد از استقلال یافتن زیربنای اقتصادی محکمی را ایجاد نموده‌اند. به اعتقاد آنان در بسیاری از موارد تاریخی اقتصاد توسعه یافته به مانعی در برابر استقلال تبدیل شده است. برای نمونه کاتولونیای اسپانیا و اسکاتلند را مثال می‌آورند که به علت وجود سطحی از توسعه اقتصادی و حضور گسترده سرمایه‌های مالی، نه تنها نتوانسته‌اند به استقلال دست‌ پیدا کنند؛ بلکه اکثرا سرمایه‌داران به علت حفظ منافع اقتصادی خود بر عدم استقلال تاکید داشته اند.

 

‌ هر چند به استدلال‌های مخالفان و موافقان اعلام دولت مستقل کردستان در وضعیت فعلی خاورمیانه اشاره شد؛ اما واقعیت این است که در تاریخ خاورمیانه حوادث هستند که تعیین کننده معادلات هستند و نمی توان آینده را بر اساس معادلات عقلانی صرف تحلیل نمود. از این‌رو، آینده کردها و استقلال آن‌ها بستگی به حوادث آینده دارد.

آرمان سلیمی (پژوهشگر مسائل خاورمیانه)

 

منبع:  الوقت

نظرات
آخرین اخبار