فراتاب: خیلی از حق و حقوقهای زنان در جامعهی ما ناقصاند، حقوقی همچون حق طلاق، حق حضانت اولاد، حق سفر به تنهایی یا بدون اجازه مرد و در برخی خانوادهها حق ادامه تحصیل یا حتی حق بسیار مهم انتخاب همسر .
بر اساس قوانین جاری، حق طلاق با مرد است و مرد هر زمان که بخواهد میتواند درخواست طلاق بدهد و با پرداخت حقوق زن که با نام مهریه برای زن تعیین شده است از همسر خود جدا شود حال سوال اینجاست که آیا اگر حق طلاق به زن هم داده شود به همین آسانی میتواند طلاق بگیرد؟
حق طلاق به زن این امکان را میدهد که بدون اجازه یا حضور مرد، درخواست طلاق ارائه دهد و حتی روند طلاق سریعتر از طلاق توافقی صورت میگیرد، اما متأسفانه بهندرت شاهد دادن همچین وکالتی از جانب مرد به زوجه هستیم.
اما جدای از قوانین کشور، برخی سنن و فرهنگ حاکم بر جامعه هم از دیگر عوامل فشار بر زنان به شمار میروند بطور مثال اگر به هر دلیلی زنی بخواهد از همسر خود جدا بشود مورد طعنه، گاه تهمت و... از جانب خانواده و همسر خود واقع میشود و در بیشتر مواقع منجر به آزار و اذیتهایی از جانب همسر خود میشود که در این شرایط زن یا باید بسوزد و بسازد، یا گوش خود را از شنیدن حرف و حدیثهای ناپسند و ناروا ببندد حتی گاه در چنین شرایط پر از افشار و استرسی شاهد استیصال برخی زنان و شاهد اقدام به خودکشی آنها نیز بودهایم، زنانی که برای بدست آوردن حقوق خود از جمله حق طلاق و جدایی از همسری که بدلایل مختلف مناسب خود نمیبیند نهایتا مجبور به خودکشی میشوند!
گاهی طرز تفکر خانواده خود، زن ، مانع از جدا شدن میشود طرز تفکری همچون «در خانوادهی ما طلاق نداشتهایم» «داشتن دختر مطلقه مایهی شرم است» «با لباس سفید رفتن و با کفن سفید بیرون آمدن» که از نظر من طرز تفکری بسیار پیش پاافتاده و اشتباه است.
اما گاه خود همین قانون هم به خوبی اجرا نمیشود مثلا در حالی که در قانون حق حضانت فرزندان زیر 7 سال، تا سن 7 سالگی به مادر داده میشود اما در بسیاری از مواقع با تهدید از جانب مرد این حق از مادر گرفته میشود .
زنان در جامعهی ما حق سفر به تنهایی و حق خروج از کشور بدون اجازه همسر را ندارند . حتی برای گرفتن پاسپورت حتما باید مرد حضور داشته باشد و کتبا رضایت خود را اعلام کند. این امر شامل دخترانی که هنوز ازدواج نکردهاند نیز میشود یعنی دختران هم باید با حضور ولی دم (پدر) و رضایت کتبی ایشان درخواستی برای گرفتن گذرنامه داشته باشند.
و پدیده بسیار تلخ و تکاندهندهی دیگر قتلهای ناموسی و کشتن فجیع زنان و دختران در جامعه به نام ناموس هستیم. یا کشتن زنانی به دست همسران خود چون از زندگی خود راضی نبوده و درخواست طلاق دارند.
با وجود اینکه هر روز دنیا رو به پیشرفت است اما باز هم شاهد بالا رفتن آمار خشونتهایی علیه زنان هستیم که زندگی را برای زنان بسیار دشوار کرده است، خشونتهای خانگی یکی از مهمترین خشونتها شناخته میشوند چون حتی در خانواده دختران به عنوان جنس دوم شناخته میشوند و بسیار دیده میشود در خانوادهی خود از طرف پدر و برادر مورد خشونت قرار میگیرند، خانهای که برای دختران باید مکانی امن و پناهگاهی برای آرامش او باشد گاه محل خشونت و در مواردی قتلگاه او میشود!
مگر زن همان هوایی که مرد استنشاق میکند را استنشاق نمیکند؟ مگر زن و مرد مکمل یکدیگر نیستند؟ پس این همه تبعیض و نابرابری به چه دلیل است؟
گزارش از افسانه الیاسی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است