متاسفانه منافع ملی کشور درگیر گروکشی و بازی عده ای شده است که کوچکترین نقشی در پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند، اما امروز مدعی انقلابیگری هستند! انقلابیگری به هوچیگری و داد زدن پشت تریبون نیست.
فراتاب: ریش گذاشتن نشانه اسلام و مسلمانی نیست. باید منصفانه رفتار کنیم. عده ای صبح تا شب خواب خرداد را میبینند، چون برای خود در مرداد رویای شیرینی ترسیم کرده اند، میترسند تا خوابشان تعبیر نشود. به همین خاطر هر روز فقط در فکر سنگ اندازی در کار دولت و تیم مذاکره کننده هستند تا نکند این مذاکرات قبل از خرداد به نتیجه برسد و خواب خوش این عده تبدیل به سراب شود. زندگی مردم را به گروگان گرفته اند و به نقل از منابع آگاه هر روز اعلام موضع میکنند. دولت جمهوری اسلامی ایران میگوید مذاکرات خوب پیش میرود، اما منابع آگاه این دوستان با مواضع رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران فرق میکند. به راستی منابع آگاه این عده چه کسانی هستند؟ این کشور یک رهبر و یک رئیس جمهور دارد. راهبردها و چارچوبه ا را ایشان مشخص میکنند. منافع ملی کشور نباید قربانی انتخابات شود. این دوستان اگر راضی میشوند، اعتدالیون و اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل بروند به این عده تعهد محضری بدهند که شما عزیزان در سیاست کار بلد هستید، اما بگذارید مذاکرات به نتیجه برسد و مردم نفس بکشند. انقدر زندگی مردم را درگیر جناح بندی ها و بازیهای سیاسی نکنید. مردم ولی نعمت مسئولین هستند.
این تحریم های ظالمانه سفره مردم را کوچک کرده است. قبل از برجام ما نمیتوانستیم به خاطر قطعنامه 1929 یک قایق کوچک را حرکت دهیم، چه برسد به کشتی! شهید سلیمانی سرباز خاکریزها بود. پشت میز نشین نبود. عدهای امروز دبیر، وزیر و وکیل پشت میز نشین شده اند و هیچ تحرکی از خود ندارند. در گذشته در بریتانیا شخصی که شهردار میشد را هنگام شروع دوره وزن میکردند و پس از پایان دوره نیز وزن میکردند، اگر وزنش زیاد شده بود به عنوان کسی که از مقامش سو استفاده کرده تقبیح میشد و مورد نکوهش قرار میگرفت. شهید سلیمانی فرمانده بی ادعا بود. دنبال عنوان و دفتر و دستک نبود. او وصیت کرد روی مزارش بنویسند سرباز! اما عده ای امروز سربار جامعه و فقط در پی ایجاد اختلاف و دو دستگی هستند و متاسفانه میخواهند در رسیدن به مقاصد خود از قهرمانان این کشور سوء استفاده کنند. تئوریسین های این گروه سالها است که بر این باورند فقط اینها انقلابی هستند و زمانی که نمایندگان جمهوری اسلامی ایران که در راه احقاق حق ملت ایران با راهبرد و برنامه ای که بزرگان نظام برای آنها ترسیم کرده اند، در تلاشند تا در برابر قدرتهای جهانی که تحریم های ظالمانه را بر ما اعمال کرده اند بایستند، به طرف خودی تیر پرتاب میکنند و به دروازه خودی شلیک میکنند. اما فرق این تیر این است که همچون خنجری است از پشت که دیده نمیشود و دردش هم بیشتر است.
اما سوال اصلی اینجاست اگر شما محبوبید پس چرا رای نمی آورید؟ رای شما و همفکرتان چقدر بوده است؟ مهمترین دستاورد همفکران شما در عرصه دیپلماسی چه بود؟ ایا این نبود که میخواستید روی دانشمند هسته ای خود سیمان بریزید و آن را دفن کنید؟ آیا غیر از این نبود که عده ای به طنز میگفتند مهمترین دستاورد این طیف، تغییر پوشش خانم اشتون بود؟ وگرنه از لحاظ دیپلماسی و در واقعیت پرونده ما به فصل 7 رفته و کشور در آستانه جنگ قرار گرفت. یک عده ادم از در و دیوار سفارت بالا رفتند، وضع مملکت را در بحران قرار دادند و خلاف قانون و سیاست نظام قدم برداشتند. در این کشور قانون جنگل حاکم نیست! بزرگان نظام اگر نمیخواهند با کشوری ارتباط داشته باشند سفیر یک کشور را صدا میکنند و 48 ساعت وقت میدهند تا خاک کشور را ترک کند. اما این عده سرخود دست به چنین کاری زدند. این عده با این تفکر، خود مشکل هستند، پس چگونه میخواهند مشکلی را حل کنند؟ امروز با نزدیک شدن به زمان انتخابات باز هم چهره های تکراری میخواهند در انتخابات شرکت کنند. مگر چند بار باید مردم دست رد بر سینه آنها بزنند؟
اما باید به این نکته مهم توجه کنیم چرا عده ای میگویند در انتخابات شرکت نکنیم؟ چرا عده ای میخواهند مردم را دلسرد کنند؟ بگذارید افراد دارای برنامه وارد این دوره از انتخابات شوند. تنها راه تغییر، صندوق رای هست. بله شرایط سخت شده و مردم تحت فشار هستند اما باید هوشیار بود. دشمنان این مرز و بوم دانشمندان و سرداران این سرزمین را ترور کور و بزدلانه کرده اند. نگذاریم خدمتگزاران و زحمتکشان نظام در هر عرصه ای، توسط هر آشنا و غریبه ای ترور شوند. تریبون جای فحاشی و توهین نیست. رقبای خود را کافر میدانیم و آنکه دلش برای مملکت میسوزد را طرد میکنیم وتهدیدش میکنیم! از نگاه این عده تندرو فقط همفکران اینها خوبند و بقیه افراد خائن هستند. چرا؟! چون تفکرشان با این آقایان یکی نیست! این نگاه سم است!
منبع: روزنامه آرمان امروز