کد خبر: 11321
تاریخ انتشار: 21 اسفند 1398 - 01:07
گزارش تاریخی از برنامه های سند توسعه پنج ساله از ابتدای انقلاب تا بحال و اثرگذاری آنها در بخش روستایی و کشاورزی

 فراتاب – گروه اقتصادی: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برنامه های میان مدتی برای دستیابی به توسعه در کشور آغاز شدند که این برنامه ها، 5 ساله بوده و در راستای منافع ملی و رشد اقتصادی تدوین می‌شوند. این برنامه ها با هدف برون رفت از مشکلات و نابسامانی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در تمام جامعه شهری و روستایی پی ریزی شدند که تا بحال این برنامه ها به شیوه های مختلف، کمی و کاستی ها و نامتوازن در حال اجرا است. حال در این گزارش سعی داریم نگاهی گذرا و مختصر به این روند و تاثیر آن بر بخش کشاورزی روستایی بیافکنیم.

برنامه اول توسعه

در سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به شرایط بحرانی کشور و آغاز جنگ 8ساله با عراق امکان و انسجام تدوین برنامه ای برای توسعه  کشور وجود نداشت. اما سال 68 با تدوین اولین برنامه توسعه پنج ساله این روند اغاز شد. برنامه اول با مشکلات فراوانی روبرو شد و توانست به رشد اقتصادی 7.52 درصد سالانه دست یابد در این برنامه توجه خاصی به کشاورزی شد بطوریکه در این بخش125 میلیارد ریال سرمایع گذاری شد که در سال 66 شامل 18 درصد از محصول ناخالص داخلی بود.

اجرای با تاخیر برنامه دوم

با وجود پایان یافتن برنامه اول  در سال 72 اجرای برنامه دوم به علت مشکلات بوجود آمده در برنامه اول تا سال 74 آغاز نشد. برنامه دوم با هدف رشد اقتصادی و حمایت از صنایع داخلی و کاهش وابستگی به نفت آغاز شد و پیش بینی آن رسیدن به رشد اقتصادی 5.1 درصد بود اما در عمل فقط توانست به رشد 3.6 درصد برسد که از هدف اولیه بسیار کمتر بود. در این برنامه سهم بخش اقتصادی بسیار افزایش یافت بطوریکه 71.8 درصد را شامل می‌شد که بخش عمده ای از آن شامل پروژه‌های عمرانی شد. در این برنامه نرخ رشد ارزش افزوده 43 درصد بوده است و بخش کشاورزی مورد توجه بود زیرا در این برنامه دفتر محیط زیست و توسعه پایدار تاسیس شد.

برنامه سوم توسه

با تجربه های بدست آمده از پنج برنامه اجرا شده قبل از انقلاب و دو برنامه اجرا شده بعد از انقلاب، برنامه سوم با اصلاحات اساسی در بخش های نهادی و عمومی تدوین شد که بالا بردن بهره برداری منابع ملی و تقویت بخش غیردولتی را مد نظر داشت. این برنامه نسبت به برنامه های دیگر موفق تر عمل کرد زیرا توانست رشد اقتصادی بیشتری را داشته و تورم را از میزان پیش بینی شده کاهش دهد. با این وجود در برخی از مسائل نتوانست به هدف پیش بینی شده دست یابد از جمله اینکه طبق پیش بینی این برنامه می‌بایست بیش از 3 میلیون فرصت شغلی ایجاد می‌شد که نیازمند سرمایه گذاری 96 میلیارد دلاری بود در حالی که کل درامد دولتی و غیردولتی سالانه حدود 5 میلیارد دلار بیشتر نبود و بنیادهای لازم برای جذب سرمایه خارجی نیز در دسترس قرار نگرفت. اما در بخش کشاورزی بیشترین رشد مربوط به این برنامه بود زیرا در این برنامه به صنایع تبدیلی توجه شد و تسهیلات نسبتا خوبی برای کشاورزان در نظر گرفته شد.

برنامه چهارم توسعه

برنامه بعدی که در سال 84 آغاز شد در چهارچوب سند چشم انداز 1404 تحت نظر شخص رهبری تصویب شد. این برنامه با رویکردی جهانی و توجه بیشتر به بعد فرهنگی جامعه تدوین شد اما نتوانست به رشد اقتصادی پیش بینی شده برسد و همچنین درصد بیکار نیز از 10 درصد به 12 درصد افزایش یافت. در این برنامه 10درصد از منابع قابل تخصیص حساب ذخیره ارزی به بخش کشاورزی اختصاص یافت و ضایعات کشاورزی 50 درصد کاهش یافت.

برنامه پنجم توسعه

برنامه پنجم نیز در سال 90 آغاز شد که طبق منوال با مشکلاتی مواجه گشت که پایان آنرا یکسال تمدید کرد. و در بخش کشاورزی افزایش تولید از 102 میلیون تن به 142 میلیون تن اعلام شد همچنین در این برنامه افزایش صادرات و آموزش های نوین به تولید کنندگان در دستور کار قرار گرفت.

برنامه ششم توسعه

در سال 94 زمانی که برنامه ششم برای تصویب به مجلس داده شده مغایر بودن آن با قانون برنامه بودجه اعلام شد که با برنامه 5 ساله توسعه متفاوت است اما با تغییرات و اصلاحات لازم سال 95 تصویب شد و تا سال 99 ادامه خواهد یافت که طبق آنچه بیان شده است این برنامه نیز در چهارچوب سند 1404 می‌باشد. با توجه به تاریخ برنامه ها قبل و بعد از انقلاب می‌توان ایران را کشوری با تجربه در این زمینه دانست.

چشم انداز برنامه های توسعه ای در ایران

تعریف مشخص و دقیقی برای توسعه و توسعه پایدار وجود ندارد اما می‌توان بصورت مختصر این را گفت که توسعه معنا و مفهوم گسترده‌تری نسبت به رشد دارد. رشد مقطعی است و در یک بعد اتفاق می‌افتد اما توسعه شامل همه ابعاد است که در بلند مدت به نتیجه می‌رسد. برنامه‌ریزان اکثرا بر این باورند برای دستیابی به توسعه باید از پایین به بالا شروع کرد بدین معنا که توسعه باید از دورترین و محروم‌ترین جوامع آغاز شود تا بتواند پایدار و جامع باشد. متاسفانه در کشور ما به این نکته بسیار کم، توجه می‌شود یا حداقل در عمل اینگونه است. در برنامه های تدوین شده تا بحال بخش بزرگی از جامعه کشور ما که روستاییان می‌باشند مورد کم لطفی قرار گرفته اند. زیرا شهرها با جمعیت زیاد و قرارگرفتن صنایع بزرگ و کوچک توجه ها را به سمت خود جلب کرده است غافل ازینکه بخش عظیمی از کشورما روستانشین هستند و این بخش بزرگ عمدتا کشاورز می‌باشند.

به بیان ساده تر بخش بزرگی از کشور ما کشاورز است که می‌تواند درامدی برابر و شاید بیشتر از فروش نفت را برای کشور فراهم کند. همواره در برنامه های اول تا ششم توجه به این مباحث روند صعودی داشته است که البته تنها از نظر تئوری زیرا تنها در نگاه ساده‌ای می‌توان روند رو به سقوط کشاورزی کشور را در افزایش بی رویه و فله‌ای چاه‌های عمیق که موجب کاهش سطح آبهای زیر زمینی شده است، تخریب خاکها که باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و کاهش بهره برداری از محصول شده است، کاهش کیفیت محصولات که باعثش استفاده نادرست از کودها و سموم کشاورزی است، نارضایتی کشاورزان که موجب مهاجرت آنها به شهرها و دست کشیدن از کشاورزی و روی آوردن به شغل های دیگر در شهرها شده است که همین امر موجب مشکلات بسیار بزرگتری در شهرها شده است و نبود بازار فروش که باعث آن وجود دلالانی است که بدون زحمت، تمام تلاش یک ساله کشاورز را تصاحب می‌کند، مشاهده کرد. در این رابطه می‌توان هزاران مشکل را بیان کرد که سرچشمه آنها عدم برنامه ریزی درست، عدم نظارت و بی‌توجهی به این بخش عمده از جامعه کشور است.

نویسنده: ستار ناصرآبادی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

 

نظرات
آخرین اخبار