چرا کشاورزان کردستانی محصولات خیارشان را دور می ریزند؟ | فراتاب
کد خبر: 9598
تاریخ انتشار: 27 مرداد 1398 - 09:30
واکاوی یک موضوع از نگاه «فراتاب»؛
تصاویر منتشر شده از دور ریختن خیارهای کشت شده توسط کشاورزان کردستانی، در روزهای اخیر در میان مردم خبرساز شد هرچند با عدم واکنشی از سوی مسئولین جهاد کشاورزی روبرو شد اما ضعف در حوزه کشاورزی این استان را بار دیگر به رخ کشید.

فراتاب- چند روزی است که خبرهای متفاوتی از افت شدید قیمت خیار به گوش می رسد و کشاورزانی که ناامیدانه دست از دسترنج خود شسته یا آنها را دور می ریزند و یا بدون برداشت، رها می کنند.

تصاویر منتشر شده توسط کشاورزان که از دور ریختن این محصول حکایت دارد و خواهان اقدامی از سوی مسئولین مربوطه هستند باعث شد تا به واکاوی این موضوع بپردازیم.

هرچند افت شدید قیمت محصولات کشاورزی در زمان برداشت و سرازیر شدن سود آن به جیب دلالان و خالی ماندن دست کشاورزان موضوع جدیدی در کردستان نیست اما ضروری است که برخی از نکات مغفول مانده در این جریان مورد بررسی قرار گیرد.

"برداشت خیار رو به چهار خانواده سپردم و سود به دست آمده از فروش هم بین ما نصف میشه، اینطوری هم منبع درآمدی برای آنها خواهد شد و هم کار من راه میفته، اما امسال وضعیت خیلی بده". اینها گفته های «لطف الله مرادی» است که یک هکتار و نیم از زمین خود را به کشت خیار اختصاص داده است.

قیمت فروش هر کیلو خیار را از او جویا می شوم، می گوید: بستگی به اندازه خیارها داره، اگر خیلی ریز باشه می تونیم آنها رو به کارخانجات خیارشور در همدان، کیلویی 1800 تومان بفروشیم اما اگر درشت باشه کیلویی 100 تومان، البته اگر کسی از ما بخره.

به عقیده خیارکاران، قیمت منطقی برای هر کیلو خیار بین 3500 تا 5 هزار تومان متغیر است، آنها می گویند که به ازای هر کیلو خیار حدود 2 هزار تومان یا بیشتر هزینه می شود، البته اینها برای زمانی است که زمین، آب و کارگر متعلق به خود کشاورز باشد چرا که اگر زمین اجاره ای باشد همانطور که بیشتر خیارکاران اینک همین وضعیت را دارند، با اضافه کردن هزینه اجاره بهای زمین، آب مصرفی و کارگران این قیمت باید به 4500 تا 5 هزار تومان برسد تا کشاورز بتواند از محصول خود سود ببرد.

آقای «مرادی» یکی از کیسه های خیار را آورده و می گوید: نگاه کنید اینها محصول دسترنج ما هستند، بعد از کلی هزینه کردن یا باید مفت بفروشیم و یا اینکه بیخیال برداشتشون بشیم. کیسه را وارسی می کنم، چند دانه خیار ریز را پیدا می کنم که قابل فروش است و مابقی دور ریختنی.

او خدا را شکر می کند که مجبور به پرداخت اجاره بهای زمینی نیست و تنها ضرر می کند و بدهکار نمی شود.

می گوید: زمین رو کرت بندی کردم و هر بخش رو به یک خانواده سپردم تا کمک خرجی هم برای آنها باشه، اما شاید در پایان یک روز 30 یا نهایتا 40 کیلو خیار ریز بتونیم برداشت کنیم که با احتساب کیلویی 2 هزار تومان سهم هر خانواده تنها 40 هزار تومان باشه که به جایی نمی رسه.

 

حرکت در مسیر باد/کشاورزانی که سردرگم در انتخاب هستند

چند سالی می شود که سخن از تغییر الگوی صحیح کشت از سوی سازمان جهاد کشاورزی در کشور به گوش می رسد. تاکید این سازمان بر کشت محصولات کم آب طلب و پربازده و پردرآمد برای کشاورزان است تا بتوان بر چالش های پیش روی حوزه کشاورزی غلبه کرد اما آنچه که در واقعیت مشاهده می شود کشت محصولات بدون ضابطه و گاهاً غیر منطقی برخی محصولات است که هم پرآب طلب بوده و هم اینکه همچون خیار در سال جاری و یا نمونه مشابه آن در سال گذشته سیب زمینی، باعث متضرر شدن کشاورز و اتلاف وقت و هزینه خواهد شد.  

سوالی که پیش می آید این است که چرا این مقدار خیار به یک باره در یک منطقه آنقدر کشت شد که قیمت آن در واقع سقوط را تجربه آزاد کند؟ نقش کارشناسان جهاد کشاورزی در راهنمایی کشاورزان برای کشت محصول چرا تا این حد کم رنگ و ناملموس است؟

این کشاورز به سوال اول این گونه پاسخ می دهد: سال گذشته هر کیلو خیار 3500 تومان فروخته شد و گرانی های امسال هم وجود نداشت، ما هم گفتیم این محصول سود خوبی داره ما هم کشت کنیم.

وی البته بذر خیاری که توسط جهاد کشاورزی توزیع شد را در افزایش انگیزه برای کشت خیار در میان کشاورزان بی تاثیر نمی داند: "هر کیلو بذر خیار 4 میلیون تومان است، امسال جهاد کشاورزی به ازای هر پروانه چاه، 250 گرم بذر خیار به صورت یارانه ای به کشاورزان با قیمت 150 هزار تومان می داد، جهاد کشاورزی امسال خود به نوعی مبلغ کشت خیار در میان کشاورزان بود اما حالا که این وضعیت به وجود آمده، کشاورزان را به امان خدا رها کرده.

و اما در پاسخ به بخش دوم سوال می گوید: هیچ کارشناسی به ما گوشزد نکرد که خیار کشت نکنیم، جهاد کشاورزی خود توزیع کننده بذر یارانه ای خیار در بین کشاورزان بود، ما هم فکر کردیم حتما کشت این محصول از حمایت و تایید جهاد کشاورزی برخوردار است.

خالی شدن زیر پای زمین در کردستان

برایم سوال است که چرا از بین این همه محصول خیار را برای کشت انتخاب کرده است از آنجا که این زمین چاه آب دارد بنابراین دست زمین دار برای کشت محصول آزادتر است. می گوید: از 5 سال قبل آب چاه ها در این منطقه شروع به افت کرده است، در سال های گذشته چاه های آب در این جا در 12 متری به آب می رسیدند اما الان به 100 متر رسیده است البته چاه من 60 متر است که چند سال قبل 4 اینچ آب داشت اما امسال به 2 اینچ رسیده است. برای کشت محصولی مثل سیب زمینی نیاز به آب زیاد هست که چاه من از پس آن برنمی آید اما خیار بهتر است که ان هم قیمتش با وجود این همه گرانی و چند برابر شدن هزینه ها به جای افزایش، به شدت پایین آمده است.

روزگاری شرق کردستان به پرآب بودن و پر بارش بودن معروف بود، زمین های مرغوبی داشت که دیم بودن آنها هم به دلیل حاصلخیزی بالا با زمین های آبی برابری می کرد اما اینک چند سالی می شود که فروچاله ها یکی پس از دیگری در این منطقه ظاهر می شود، و صدای زنگ هشدار را برای مردم به صدا درآورده است اما باز هم این زیر پای زمین است که به دلیل ناآگاهی و غفلت یکی پس از دیگری کشیده می شود.

کشاورزانی که به امید خدا رها می شوند

«لطف الله مرادی» کشاورزی است که موهایش را در زمین های کشاورزی و در این راه سپید کرده است او بی تجربه نیست و بی گدار هم به آب نمی زند. او گله مند از بی توجهی کارشناسان جهاد کشاورزی در قبلا می گوید سال گذشته قبل از کشت خیار به سراغ محصولات کم آب طلب تری مثل کلزا رفتم، جهاد کشاورزی به ما قول داد که از اول تا آخر راه را با ما خواهد بود، گفتند کارشناسانشان را برای بررسی و راهنمایی می فرستند اما کسی نیامد، زمان برداشت هم کسی نیامد من هم چون در کشت کلزا نابلد بودم آنچنان که باید سود نکردم، بنابراین امسال توبه کردم و دیگر کلزا کشت نکردم!

آقای «مرادی» نگران چهار خانواده ای است که امسال چیزی عایدشان نمی شود، نگران آنهایی که باید اجاره زمین را هم علاوه بر آنچه که متضرر می شوند بپردازند و نگران خودش که پایان برداشت خیار چه می شود. می گوید که تا 10 مهر می توانیم برداشت داشته باشیم به شرطی که هوا مساعد باشد، امیدوارم در این مدت باقیمانده قیمت خیار در بازار تکانی بخورد و ما هم بتوانیم حداقل اگر سود نیم کینم ضرر هم نکنیم.

دمل هایی که هر از چند گاهی سر باز می کنند

ضعف و کمبود شدید در صنایع تبدیلی در استان کردستان به دملی می ماند که هر بار با این دست از اخبار سر باز می کند و خود را برهنه و عریان به نمایش می گذارد و پس از آنکه موعد برداشت و فروش محصولات به پایان می رسد و دست کشاورز به هیچ جایی دیگر بند نمی شود و صدایش دیگر نای بلند شدن ندارد، این دمل فروکش می کند تا برای داستانی دیگر باز خود را به نمایش بگذارد.

اگر در کردستان صنایع تبدیلی وجود داشت دیگر خیارکار کردستانی مجبور نمی شد که محصول خود را پایین تر از نرخ تولید برای تبدیل به خیار شور به کارخانجات خیار شور همدان بفروشد.

 سازمان جهاد کشاورزی مدعی تغییر در الگوی کشت برای مقابله با چالش های کشاورزی و حفظ منابع زمینی و زیر زمینی است اما هر بار که محصولی جدید را به کشاورزان معرفی می کند آنها را بدون پشتیبان رها می کند و هیچ گونه حمایت علمی از آنها نمی کند.

حلقه های زنجیره یک کشاورزی موفق در اینجا از هم گسسته است، کشاورز سردرگم است که چه باید بکند و چه بکارد که به سودش درآید. آنها تنهایند و تنها بر شانس و احتمالات تکیه زده اند تا شاید در این قمار چیزی عایدشان شود، در حالی که کشاورزی یک علم است و باید به گونه ای علمی کار شود. جای خالی کارشناسان کشاورزی خبره در پشتیبانی و پیشنهاد برای کشت مناسب و درست به شدت حس می شود.

مسئولین جهاد کشاورزی استان نیز در این مورد بسیار منفعلانه عمل کرده و تاکنون هیچ واکنشی به این وقایع نشان نداده اند. با این تفاسیر باید دید که در آینده، حوزه کشاورزی در کردستان به عنوان مهمترین منبع تولید، اشتغال و درآمدزایی به کدامین سو خواهد رفت.

 

گزارش از ظریفه احمدی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

 

نظرات
آخرین اخبار