جایگاه ایران در آینده سیاسی دونالد ترامپ جمهوری‌خواه | فراتاب
کد خبر: 9326
تاریخ انتشار: 25 تیر 1398 - 13:25
عباس مثنوی

فراتاب - گروه بین‌الملل: کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری 2020 ایالات‌متحده آمریکا رسماً آغاز به کارکرده است. ترامپ رئیس‌جمهور فعلی و نماینده حزب جمهوری‌خواه از تندروترین روسای جمهور تاریخ ایالات‌متحده است که وعده‌های جنجالی و سخنرانی‌های آتشین او در کارزار انتخاباتی موردتوجه بسیاری از مردم آمریکا و صاحب‌نظران عرصه سیاست است. در زمان شروع رقابت‌های انتخاباتی ترامپ با مسائل مهمی پیش رو خواهد بود او در رقابت سال 2017 در جریان رقابت‌های انتخاباتی وعده‌هایی داد و کارنامه او تحت تأثیر عوامل زیر قابل‌بررسی است.

  • برخورد سخت با مواضع داعش که باهدف نفوذ در سوریه و گسترش حضور در خاورمیانه صورت گرفت.
  • توجه به محافظه‌کاران در دیوان عالی کشور
  • خروج از پیمان‌های تجاری چندجانبه آسیایی (در عمل موجب تقویت اقتصادی چین شد)
  • خروج از پیمان آب و هوایی پاریس (آمریکا را به‌عنوان عامل اصلی گرمایش زمین معرفی کرد)
  • کاهش نرخ مالیات شرکت‌ها (نفع مستقیم صاحبان ثروت در آمریکا)
  • لغو قانون بیمه خدمات درمانی اوباما (محروم ماندن طبقات کم‌درآمد آمریکایی از بیمه)
  • لغو الزامات حفاظت از محیط‌زیست و شروع تولید مجدد کارخانه‌های زغال‌سنگ
  • محدودیت‌های سنگین مهاجران
  • به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت اسرائیل (تنش‌آفرینی در مناطق اشغالی)
  • اعلام خروج از توافق هسته برجام

بدون تردید دونالد ترامپ نماینده جامعه نژادپرست و افراطی ایالات‌متحده است که به دلیل مواضع اقتصادی توسط صاحبان صنایع و ثروتمندان موردحمایت قرار می‌گیرد. نرخ آمار بیکاری در دوره او کاهش چشمگیری داشته و وضعیت رونق اقتصادی در جایگاه مطلوبی قرارگرفته است. اما هزینه‌های سنگینی بر ایالات‌متحده تحمیل‌شده که اثرات آن در کوتاه‌مدت قابل‌مشاهده نیست اما نمی‌توان آن اثرات مخرب را انکار کرد. ترامپ در برخی از تصمیمات به‌قدری شتاب‌زده عمل کرده که تأثیر منفی آن اقدام را نادیده گرفته است. بدون تردید این وضعیت تحت تأثیر تغییرات مکرر اعضای مشاوران و تیم حلقه اول نزدیکان اوست. او رکورددار تغییرات و جابه‌جایی اعضای کاخ سفید است عده‌ای تأثیر نظرات مشاورانی همچون جان بولتون را عامل اصلی این تغییرات می‌دانند و انتخاب فردی افراطی همچون بولتون یکی دیگر از عوامل نتیجه معکوس برخی از رویکردهای ترامپ مخصوصاً در حوزه سیاست خارجی به شمار می‌رود.

ترامپ که از روزهای اولیه مواضع بسیار سختی نسبت به مکزیک اتخاذ کرده بود به دنبال ساخت دیوار مستحکم برای مرز خود با این کشور بود و تصور داشت هزینه ساخت این دیوار را از خود مکزیک خواهد گرفت، این اقدام که مورد تأیید قشر نژادپرست آمریکایی بود در کنگره با مخالفت‌های جدی و تعطیلی دولت آمریکا مواجه شد و هزینه‌های سنگینی به بودجه ایالات‌متحده وارد آورد. ترامپ با متحدان اروپایی خود بر سر مسائل زیست محیطی، تجاری و توافق برجام وارد اختلاف شد و با کشور ترکیه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اعضای ناتو بر سر قرارداد موشکی دچار چالش روابط شد.

در ارتباط با چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های اقتصادی وارد چالش‌های تجاری شد و با اخذ مالیات سنگین بر کالاهای چینی سعی داشت فشار های اقتصادی برچین را افزایش دهد. به گفته بسیاری از تحلیلگران چین یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ترامپ است، سعی برای ایجاد مذاکره پایدار با رهبر کره شمالی باهدف تضعیف کره شمالی در برابر کره جنوبی باهدف کوتاه‌مدت و ادغام دو کره باهدف بلندمدت در دستور کار ترامپ بوده است که از طریق آن بتواند متعهد اصلی خود یعنی کره جنوبی را در برابر چین حمایت کند، از طرف دیگر تحریم صنایع، نفت و پتروشیمی ایران نیز باهدف محدودیت خرید چین شکل‌گرفته زیرا ایران تنها کشور مهم حوزه انرژی است که تحت فرمان آمریکا قرار ندارد و منبع تأمین انرژی مناسبی برای چین به شمار می‌رود. استراتژی کلان ایالات‌متحده مهار چین است و بسیاری از اقدامات در منطقه خاورمیانه با این هدف صورت گرفته است.

در انتخابات 2020 ترامپ برگ‌های برنده‌ای همچون پایان خطر داعش در حوزه بین‌الملل، تقویت قدرت اقتصاد داخلی را در دست دارد. این اتفاقات تا اندکی قبل از منظر بسیاری از تحلیلگران ترامپ را در انتخابات 2020 پیروز می‌کرد اما انباشت مسائل منفی موفقیت ترامپ را با چالش‌های اساسی مواجه کرده است. ترامپ در زندگی خصوصی خود با فسادهای اخلاقی جدی مواجه است به‌گونه‌ای که وکیل او نیز در اقدامی غیرقابل‌تصور اسناد و مدارک فسادها او را افشا کرد، ترامپ در موضوع مذاکره با کره شمالی نتوانست موفق باشد و توفیق مهمی به دست نیاورد، ترامپ در تقابل با چین وضعیت تجاری متقابل را به‌هم‌ریخته و تأثیرات منفی این اقدام در تجارت دو کشور در حال شکل‌گیری است. در موضوع دیوار مکزیک چالش‌های جدی با کنگره داشته و با تعطیلی دولت هزینه سنگینی را به بودجه تحمیل کرده است از منظر پایبندی به توافقات بین‌المللی چهره‌ای موردانتقاد جامعه جهانی است؛ و پس از خروج از توافق برجام مهم‌ترین چالش خود را یعنی تقابل با ایران آغاز نموده است.

او در اقدامی نسنجیده حاصل مذاکرات طولانی‌مدت ایران و قدرت‌های جهانی بر سر موضوع هسته‌ای را لغو کرده، تحریم‌های فلج‌کننده تصویب و شروط 12 گانه ای برای بازگشت ایران به‌پای میز مذاکره مطرح می‌کند. او امید دارد ایران زیر فشار تحریم به فروپاشی درونی برسد اما در اثر مقاومت درونی ایرانیان وی که حاصل اقدام خود را منفی می‌بیند ایران را دعوت به مذاکره و ادبیات خود را تغییر می‌دهد. مشاوران ارشد او که عمر نظام را رو به انتها بیان می‌کنند پس از سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و شکست تفکرات خود به او توصیه می‌کنند بگوید با رهبران فعلی نیز ایران توان موفقیت دارد، او برای ارتباط با ایران درخواست تماس می‌کند و زمانی که ناامید از تماس می‌شود نخست‌وزیر ژاپن شینزو آبه را برای میانجیگری به ایران می‌فرستد. اشتباه اصلی ترامپ تناقض رفتاری اوست وی در حالی درخواست مذاکره و صلح می‌کند و نمایندگانی را به‌عنوان میانجی راهی ایران می‌کند که در خلیج‌فارس با آرایش نظامی ایستاده است، ناو جنگی هواپیمابر خود را مستقر کرده و بمب‌افکن‌های B52 و F35 را باهدف مهار ایران به منطقه فرستاده است. این تناقض بزرگ در رفتار ایالات‌متحده ناشی از عدم شناخت سیاست خارجی رئیس جمهور آمریکاست زیرا مذاکره و صلحی که آمریکا شدیداً مشتاق آن است زیر فشار سنگین امکان‌پذیر نخواهد بود. حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس عامل شکل‌گیری تنش‌های زیادی بوده است، شروع تحرکات خرابکارانه در منطقه ناشی از حضور ایالات‌متحده است و سرنگونی پهباد فوق پیشرفته گلوبال هاوک نشان از قدرت بسیار پیشرفته و هوشمندانه پدافند ایران است. ایرانی که امروز مهم‌ترین چالش برای ایالات متحده خواهد بود و ترامپ را از رفتار نسنجیده خود پشیمان کرده است. رئیس جمهور آمریکا بار ها به صورت تلویحی از مشاوران ارشدش انتقاد کرده و گفته است برای نشان دادن حسن نیت خود نسبت به ایران حاضر است جان بولتون را برکنار کند. مشاوران جنگ طلب رئیس جمهور آمریکا با حمایت دولت‌های منطقه‌ای مخالف ایران تمام تلاش خود را برای شروع درگیری در منطقه به کار گرفته‌اند و توان نظامی ایران در کنار توان دیپلماتیکی که توانست چهره واقعی جنگ طلبان را تحت عنوان معرفی (تیم B) نمایش دهد. قدرت بازدارندگی خوبی به ایران داده است که هزینه اقدامات ماجراجویانه را افزایش می‌دهد. بدین ترتیب مهم‌ترین تمرکز ترامپ برای انتخابات 2020 در مرحله کنونی ایجاد راهکاری برای صلح با ایران است وضعیتی که بتواند جایگاه او را در انتخابات پیش رو محبوب کند و پاسخی باشد بر رقبایی که دائماً در خصوص خروج از برجام و احتمال شکل‌گیری تنش آمریکا و ایران به او انتقاد می‌کنند. بدین ترتیب می‌توان گفت صلح با ایران برای آینده ترامپ بسیار مهم و حیاتی خواهد بود به همین مقدار شروع تنش و درگیری با ایران کشنده‌ترین اقدام برای ادامه حیات سیاسی او خواهد بود و این موضوعی است که خود او بهتر از مشاورانش درک کرده است.

 

 

عباس مثنوی، دانشجوی دکتری روابط بین‌الملل

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

 

نظرات
آخرین اخبار