ققنوس های بی فریاد | فراتاب
کد خبر: 9149
تاریخ انتشار: 23 بهمن 1397 - 02:57
نگاهی به پدیده خودسوزی زنان
نوشین خوشحال و خندان که فکر می کرد در جدال با مرگ موفق شده است با شادی گفت دیگر دردی ندارم هیچ قسمت از بدنم درد ندارد، پرستار بخش در هنگام خروج به آهستگی گفت بیماران سوختگی نزدیک به مرگ دردی احساس نمی کنند...

فراتاب_ گروه اجتماعی: خودکشي به عنوان نابودکردن آگاهانه خويش براي رهايي از موقعيت غيرقابل تحمل تعريف شده است و در واقع يکي از پديده هاي تاسف آوري است که داراي ابعاد شناخته شده رواني، اجتماعي، فرهنگي، بيولوژي و پيامدهاي اقتصادي، انساني مي باشد. اقدام به خودکشی بــه روش خودسـوزی، روشی خشن و بیرحمانه جهت پایــان دادن به زندگی است که فرد با آتش زدن جسم خــود ســـعی در از بیـــن بـــردن خویشــــتن دارد. بر اساس تحقیقات انجام گرفته اقدام به خودکشی در میان زنان ایرانی 4 برابر بیشتر از مردان است که در این میان آمار خودکشی زنان ایلام در جایگاه نخست کشوری قرار دارد

به راستی چرا؟ به چه دلیل زن که آفریدگار و خالق جامعه است مرگ جسمی را که درادامه مرگ روحی است برخود روا میبیند؟
تخریب شخصیت زنان ازسوی سیستم مردسالار، ازدواج اجباری، تجاوزجنسی، استفاده ابزاری از زنان، مسایل اقتصادی، مشکلات خانوادگی و افسردگی از جمله دلایلی هستند که برای خودکشی زنان اعلام می گردند. در اغلـب مطالعـــات صـورت گرفتـــه در مــورد علــل اقــدام بــه خودسـوزی در زنـان، انگ های ناموسی و اخلاقی و ازدواج‌های تحمیلی، مشـــکلات زناشــویی، همچون خشــونت و اعتیـاد شـوهر، چند همسری، تفاوت سنی زوجین، عدم تفــاهم با شوهر و حساسیت شدید در مقــابل طـلاق، مهمترین علت خودسوزی زنان عنوان شــدند.
پنج ماه پیش بود که نازنین با چشمان کم سویش به سقف اتاق بیمارستان زل زده بود، صورت ورم کرده با گوشت های اضافی آویزان و چشم هایی رنگی که زیر تاول های زشت گم شده بودند را می شد از زیر روسری سبز رنگ گل گلی اش به راحتی دید. مانند تنه سوخته درختی بر روی تخت بیمارستان مچاله شده بود. بغض تلخی در طنین صدایش پنهان بود به درستی نمی توانست صحبت کند. نوشین تنها 24 سال سن داشت و از شهر ایلام آمده بود، دختر زیبایی که آتش زیبایی اش را به تاراج برده بود، و اکنون برروی تخت سرد بیمارستان جدالش با مرگ آغاز شده بود و برای زندگی دوباره می‌جنگید. هنوز به راحتی می توانستی زیبایی به تاراج رفته اش را در میان قاب صورت سوخته اش ببینی. ار آن روز می گوید، روزی که آتش مثل هیولا به جانش افتاد. « مادرم به خاطر بیماری ریه فوت شد، بعد از مرگ مادرم مسئولیت پدر و چند برادر قد و نیم قد به عهده ی من بود.هنوز 40روز از فوت مادرم نگذشته بود که پدرم به تحریک اطرافیان قصد ازدواج مجدد داشت، حتی دختری را نیز به او معرفی کرده بودند، هنوز رخت عزای مادر از تن در نیاورده بودم باید به فکر آماده کردن سور وسات عروسی پدر می بودم. پذیرفتن شخصی به جای مادرم برایم بسیار دشوار بود، اما سعی کردم علیرغم میل باطنی و با نگاه منطقی بپذیرم. اما متوجه شدم شرط ازدواج پدرم با دختر موردنظرش ازدواج من با برادرآن دختراست، و پدرم نیز به این شرط تن داده و پذیرفته بود مرا در ازای به دست آوردن دختر مورد علاقه اش به پسری که حتی از سلامت جسمی و روانی نیز بی بهره بود بدهد، نتواستم تاب بیاورم. روز حادثه «ساسان» برادر کوچکم را به بهانه خرید نان به نانوایی فرستادم و با یک گالن نفت خودم را به آتش کشیدم، در کسری از ثانیه آتش زبانه کشید و تمام مرا در آغوش کشید. درست در زمانی که فکر می کردم خلاص شدم با کمک همسایه ها نجات پیدا کردم. نوشین خوشحال و خندان که فکر می کرد در جدال با مرگ موفق شده است با شادی گفت دیگر دردی ندارم هیچ قسمت از بدنم درد ندارد، پرستار بخش در هنگام خروج به آهستگی گفت بیماران سوختگی نزدیک به مرگ دردی احساس نمی کنند. یعنی تمام عصب های آنان سوخته و چند قدم بیشتر با مرگ فاصله ندارند. همزمان با خبر این واقعه تلخ این بار در مریوان یکی از شهرهای مرزنشین خودسوزی دو خواهر با سن های 32 و 27 ساله به دلیل تعصب بی رویه ی برادر بزرگتر و و معیشت سخت خانواده اقدام به خودسوزی کردند که هر دو به بیمارستان نرسیده جان خود را از دست دادند.

 

ثریا مقدمی فر

دانشجوی دكتراي شيمي نساجي دانشگاه امير كبير

 بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار