کردها و فوبیای خروج نیروهای آمریکا از سوریه | فراتاب
کد خبر: 9077
تاریخ انتشار: 29 آذر 1397 - 05:01
ارشاد رشیدی رستمی

 فراتاب  گروه بین الملل: اخبار اولیه بعد از توئیت دونالد ترامپ و بیانیه مختصر پنتاگون از خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، سبب ایجاد فضای دلهره و حالتی هیستریک در میان کردهای شمال شرق سوریه شده است. از منظری اخلاقی و رمانتیک و نه واقع گرایانه به نوعی بدبینی از اینکه آمریکا مجددا به جنبشی کردی خیانت کرده است و سیاستی به مانند سرانجام جنبش کردی به رهبری ملامصطفی بارزانی و قضیه از دست رفتن کرکوک و بیش از 40 درصد اراضی کردنشین از کنترل کردها در عراق، اشغال عفرین و اکنون نیز همان سیاست را پیش گرفته است و به کردها از پشت خنجر زده است، در حالی که طی هفته ها و چند روز اخیر رسما ترکیه برای ورود به شمال شرق سوریه دست به اعزام نیروها زده است.

کردهای شمال سوریه دقیقا با شرایطی سیاسی - نظامی و روحی - روانی روبرو شده اند که در شب و روز 16 اکتبر پارسال کردهای اقلیم کردستان با آن مواجه بودند. فضایی مملو از ناامیدی و حس خیانت قدرتهای بزرگ بویژه آمریکا که همراه با ترس فزآینده از شکست نوستالژیک جنبش کردی در کردستان می باشد. در حالی که خارج شدن کرکوک و اراضی استراتژیک و نفتی گازی ماده صد و چهل کردنشین از دست اقیلم کردستان به چهار اشتباه استراتژیک حزب دمکرات کردستان و اتحادیه میهنی باز می گشت:

  • پارت دمکرات کردستان تمام تخم مرغ های خود را در سبد غرب و بویژه آمریکا تعریف کرد و نتوانست نوعی اجماع حداقلی جهانی را برای برگزاری رفراندوم استقلال کسب کند.
  • سادگی و کم تجربگی رهبران جوان اتحادیه میهنی که با توافق پنهانی و وعده های پوچ و بدون ضمانت اجرای از سوی حشد شعبی و دولت مرکزی، بخش بزرگ امنیتی و نظامی این حزب را مجبور به عقب نشینی از مناطق کردنشین و غنی از نفت و گاز کرکوک و صلاح الدین و دیاله کردند و از منظر اکثر احزاب کرد اقلیم به عنوان خیانتکاران 16 اکتبر شناخته شدند.
  • پارت دمکرات کردستان عراق با توجه به حزب اول انتخاباتی و قدرت اول در اقلیم کردستان هیچگاه نتوانست به وعده و رویای ادغام نیروهای پیشمرگه و ایجاد فرماندهی متمرکز و یکپارچه فراحزبی برای از بین بردن مناسبات و ساختار نیم بند دو اداره ای در اقلیم کردستان پایان دهد.
  • عدم وجود همبستگی ملی و شکل دادن اجماع بر منافع ملی در بین اکثر احزاب عمده و جریانات کردی در کردستان عراق 

اما آنچه کردهای سوریه نتوانستند بپذیرند امر واقع سیاسی بود. اشتباهات استراتژیک نیروهای کُرد در کردستان سوریه:

  • واقعیت آن است نیروهای پ.ی.د (PYD) و ه.د.س (HSD) هیچ گاه نتوانستند خود را از هژمونی رهبری حزب کارگران کردستان (pkk) خارج کنند. چه از منظر سیاسی و چه ایدئولوژیک رهبران نظامی و سیاسی آن نیز حتی در ابتدایی ترین ساده ترین امور از جمله تغییر پرچم و نگاه های چپ گرایانه ضد نظام سرمایه داری غرب، دشمنی با ترکیه و ... خود را از پ.ک.ک (PKK) جدا نکرده و نتوانستند خود را به عنوان بازیگری مستقل برای آینده سیاسی سوریه آماده کنند.
  • توافق نامه دهوک، که میان این نیروها و با ریاست صالح مسلم و سایر احزاب کردی با حضور مسعود بارزانی امضاء شده بود را سرمست از قدرت بدست آمده در شمال سوریه معلق و اجرایی نکرده و حتی از فعالیت احزاب رقیب جلوگیری و برخی از رهبران این احزاب که گاه بیش از نیم قرن سابقه فعالیت سیاسی داشتند و رهبرانشان اکثرا در رژیم بعث برای سالیان متمادی در زندان بودند را به سان حکومت های اقتدارگرای منطقه به جرم خیانت، نفوذی و نیروی اجنبی به زندان انداخته و یا فعالیت هایشان محدود و غیر قانونی اعلام نمودند.
  • تبدیل شدن به بازوی اجرایی سیاست های آمریکا و ورود نیروهای کرد به اراضی عرب نشین در شرق سوریه، بدون وجود هیچ پیمان و توافق نامه ای ولو ضمنی
  • قطع ارتباط و حتی دشمنی با ترکیه، رژیم بشار اسد و نیروهای اپوزیسیون عرب سنی اسد، کاهش ارتباطات با سایر بازیگران عرصه سیاسی سوریه بویژه روسیه و نیز ایران و قرار دادن تمام تخم مرغ ها در سبد آمریکا

پ ک ک و چهار اشتباه استراتژیک:

  • ترور دو نیروی پلیس (امنیت ترکیه) و در کمال ناباوری قبول مسئولیت اجرای ترور توسط پ.ک.ک به شکل رسمی که میخ آخر بر تابوت بی روح پروسه صلح در ترکیه را زد که قبلا توسط رجب طیب اردوغان از رمق افتاده بود.
  • افزایش فعالیتهای نظامی در ترکیه و ورود نیروهای این حزب به شهرهای کردنشین، اعلام عمومی خودگرانی های شهر به شهر و منطقه به منطقه در شهر های جنوب شرق ترکیه، که سبب تشدید ترس و فضایی عدم مصالحه با کردها در ترکیه گردید و سوخت و مواد تبلیغاتی را برای اقتدارگریان و نیروهای نژاد پرست در ترکیه برای چندین انتخابات بعدی مهیا ساخت. در حالی که پر واضح بود که در این جنگ شهری و مناطق گسترده فعالیت نظامی، پیروزی نه با چریک ها بلکه با نیروهای نظامی مکانیزه و ارتشی کلاسیک و نیمه مدرن عضو ناتو خواهد بود.
  • سومین خطای استراتژیک پ.ک.ک و نیروهای طرفدار این جریان و بویژه حزب جدید دمکراتیک خلق ها در فضای سیاسی ترکیه با عدم قبول همپیمانی با اردوغان برای تشکیل دولت ائتلافی بود. بزرگترین فرصت تاریخی کُردها در خاورمیانه برای ورود به دولتی ائتلافی و شریک سیاسی شدن با یک قدرت اقتصادی و نظامی عضو ناتو به یاس تبدیل شد. رهبری حزب صلاح الدین دمیرتاش مسرور و سرمست از پیروزی پارلمانی در سخنانی پرسوال عنوان داشت حاضرند با ... بر روی میز مذاکر بنشینند اما با اردوغان نه! کم تجربگی سیاسی فضایی احساسی و ملتهب باعث گردد که حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان از ترس عدم موفقیت تشکیل دولت و شکست بعدی در انتخابات، دست به دوستی با حزب نژاد پرست و ملی گرای مه هه په (MHP) نمود که دشمن تاریخی کردها  در ترکیه است. این تصمیم سپهر سیاسی کردها را نه تنها در ترکیه و شمال سوریه، حتی اقلیم کردستان را نیز بار دیگر به دست سرنوشتی نامعلوم سپرد.
  • عدم توافقی استراتژیک با حزب دمکرات کردستان عراق به عنوان حزب حاکم در اقلیم کردستان، هرچند هیچ گاه روابط این دو حزب قطع نشده است حتی در اوج تعارضات گاه نیروهای مسلح دو حزب در جبهه های مشترک با داعش وارد مبارزه شده اند، اما رقابت های هژمونیک آنان در جنوب ترکیه و شمال سوریه و تضاد منافع در حوزهای مشترک نفوذ، باعث گردیده است هیچ گاه همپیمانی استراتژیک بین آنها شکل نگیرد و روابط بیشتر جنبه تاکتیکی و مقطعی به خود بگیرد.

به نظر می رسد در صورتی که آمریکا قصد جدی برای خروج از سوریه داشته باشد قربانیان اصلی و کوتاه مدت این خروج می تواند کردهای شمال شرق سوریه باشند اما در بلند مدت نیروهای غیربومی و متجاوز در این مناطق بیشترین هزینه ها را پرداخت خواهند کرد. اشتباه قدرتهای منطقه ای بویژه ترکیه با سیاستهای توسعه طلبانه اش منجر به افزایش فزآینده هزینه ها و پراکندگی دامنه فعالیتهای برون مرزی اش خواهد شد. هرچند در کوتاه مدت نشان از قدرت نمایی و اقتدار نظامی این کشورها دارد اما در بلند مدت به عنوان متجاوز خارجی و نهادینه شدن نفرت های قومی و دینی در منطقه را سبب می گردد. نمونه بارزتر اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل و خروج از آن، عقب نشینی نیروهای سوریه از لبنان، دخالت نظامی عربستان و نفرت مردم یمن شمالی و زیدیه از این کشور که تا سالها امنیت را از مرزهای جنوبی عربستان سلب خواهد کرد و نتایج امسال انتخابات عراق که آرا به ضرر حامیان یک قدرت منطقه ای دیگر به صندوق ها ریخته شد.

چند نکته پایانی:

  • هرچند بعید است ایالات متحده آمریکا تمام نیروهای خود را سریع از سوریه خارج کند اما واقعیت آن است پیامهای پی در پی ترامپ، کاخ سفید و پنتاگون احتمال خروج نیروهای آمریکای برای چند ماه آتی محتمل می نماید.
  • آمریکا هیچگاه وارد همپیمانی استراتژیک و بلندمدت با بازیگران فروملی (غیر دولت ها) نمی شود، واقعیتی که متاسفانه هیچگاه کردها قبول نکرده و یا با توجه به جبر جغرافیایی و تهدیدات و دشمان منطقه ای ثابت و متغییر در پی پذیرش آن نیستند.
  • تجربه تاریخی نشان داده است نه آمریکا و قدرتهای بزرگ  بلکه عدم اتحاد درونی و چند پارگی و رقابت های سخت احزاب کردی و فضای بی اعتمادی مهمترین ضربه را همواره به جنبش های کردی وارد آورده است.
  • ایالات متحده آمریکا و غرب (تعدادی از نیروهای فرانسوی نیز در شمال سوریه مستقر می باشند) به همین سادگی و آسانی اجازه افتادن سی درصد از خاک سوریه که هم اکنون در کنترل نیروهای کردی متحدشان می باشد را نخواهند داد.
  • اراضی در اختیار کردها بسیار استراتژیک می باشند از سد اصلی بر رودخانه فرات گرفته تا بیش از هفتاد درصد اراضی کشاورزی و غله و تقریبا 80 درصد منابع هیدروکربنی (نفت و گاز) سوریه.
  • به چند دلیل ترکیه نیز به تنهای نمی تواند بر کل مناطق کردنشین سیطره یابد: دلیل اول وسعت این مناطق. دوم حضور نیروهای باتجربه مبارز (PYD) و (HSD) که جنگ را فرسایشی خواهد کرد. سوم ایجاد تعارض منافع با سوریه، ایران و روسیه به دلیل گسترش هژمونی و سلطه ترکیه. چهارم هم واکنش تند غرب و جامعه جهانی هرچند اعلامی هم باشد. در کل می توان گفت سیاست استراتژیک ترکیه همچنان کنترل کرانه های غربی فرات می باشد یعنی شهر منبج و توابع آن در سواحل غربی فرات، ماجراجویی های فراتر از آن برای این کشور و منطقه تبعات ناخواسته و بلند مدتی را بوجود خواهد آورد.
  • اگر هم توافقات پنهانی و زد و بندهای سیاسی به نوعی میان قدرتهای درگیر خارجی و دولت اسد صورت گرفته باشد و کیان نیمه مستقل کردها در شمال سوریه را که با مبارزه و فداکاری چند ساله بدست آمده است به خطر بیافتد و احتمال از بین رفتن کامل آن بوجود آید. ممکن است در تصمیمی محتمل فرانسه و بریتانیا و یا خود ایالات متحده آمریکا به سان اوایل دهه نود در شمال عراق مدار پرواز ممنوع را بر فراز اراضی شرق فرات ایجاد نمایند.
  • فاکتور دیگر مهم که حکایت از عدم سقوط کامل مناطق کردنشین دارد مسئله بحران انسانی مهاجرت و فرار از جنگ چند میلیونی شهروندان غیر نظامی کرد، سریانی و اعراب ساکن شمال شرق سوریه هستند که در پی جنگی گسترده وضعیت منطقه را با بحران انسانی بزرگی مواجه خواهد کرد.  

نتیجه

از دست دادن کرکوک و بخش بزرگی از اراضی ماده صد و چهل، اشغال نظامی عفرین و اکنون نیز تصمیم خلق الساعه خروج نیروهای آمریکای و بدون حامی ماندن کردهای سوریه نشانگر آن گفته هنری کیسنجر است که در فردای بعد از قرارداد الجزایر ابراز داشت، از وی در خصوص به فراموشی سپردن کردها و منافع شان به عنوان همپیمان آمریکا در مبارزه با رژیم بعثی سوال شده بود و در جواب حقیقت تلخی را عنوان کرد: "کردها هیچگاه نه منفعت و شریکی استراتژیک و نه تهدیدی استراتژیک برای ما نبوده اند."

 

دکتر ارشاد رشیدی رستمی مدرس علوم سیاسی در دانشگاه آزاد کرمانشاه و عضو تحریریه فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار