القاعده 2019 فعال و پویاتر! | فراتاب
کد خبر: 9063
تاریخ انتشار: 20 آذر 1397 - 00:11
د.فائزه قاسمی

فراتاب - گروه بین الملل: گروه های تروریستی به سهولت و صرفا با فعالیت های نظامی از میان نمی روند. به ویژه اگر یک ایدئولوژی جدی و محبوب آنها را هدایت کند، می توانند تکثیر شوند، به شکل زیرزمینی فعالیت کنند و منتظر فرصت های مناسب برای احیای خود بعد از هر بار شکست و هزیمت باشند. در خصوص القاعده این وضعیت حتی جدی تر است. این گروه برخی از مهم ترین فرماندهان نظامی و اداری خود را طی جنگ های 2001 و 2003 امریکا در منطقه و مبارزات امنیتی و نظامی علی تروریسم در سطح جهانی از دست داده است. اما نباید فراموش کرد که این گروهی سلسله مراتبی یا وابسته به نیروهای پیشکسوت خود نیست. از همان ابتدای تاسیس خود، القاعده به خوبی از حجم احتمالی مقاومت ها در برابر خود آگاه بود. دقیقا به همین سبب آبای اولیه آن، به دنبال تاسیس نیرویی منعطف، به لحاظ سازمانی چند لایه  و با زیرشاخه های متنوع بودند و به ویژه از جذب و استخدام فرماندهان جوان و حتی کم تجربه ابایی نداشتند. چنین گروهی از ابتدا هم در مقابله با نیروهای دولتی و امنیتی بین المللی به خوبی تربیت شده بود. به همین دلیل علی رغم دوره فشارهای سازمانی که به لحاظ زمانی 2001 تا 2011 را شامل می شود و به لحاظ مکانی بیشتر بر محوریت پاکستان و افغانستان متمرکز بود، گروه جان سالم بدر برد.  اکنون و بیش از 7 سال بعد از مرگ بن لادن، القاعده با همین آرامش و وزانتِ یک گروه بین المللی و پشت گرم به عقبه تجربه و ایدئولوژی خود، اما این بار بی سر و صدا  از خواب برخواسته است. این بازخیزش در سایه جنجال دیگر بازیگران غیردولتی منطقه، شامل کردها، داعش، نیروهای نواخوانی، حوثی ها و درگیری ها و رقابت های منطقه ای، رخ داده و پس از آن اتفاق می افتد که دلمشغولی غالب نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ضدترور جهان به مسئله داعش، بهترین فرصت را برای بازسازی و  رشد آرام و بی جنجال این گروه فراهم کرده است.

به عنوان یک پیش زمینه، القاعده اکنون زیر شاخه های خود را گسترش داده است. جبهه النصره فارغ از پیروزی های اخیر ارتش سوریه، بسیار کمتر از نیروهای تروریستی داعش و یا جبهه آزاد هدف حملات ائتلاف های متعدد فعال در سوریه قرار گرفت. القاعده در یمن رشد بی سابقه ای را در سایه بی ثباتی ها در این کشور تجربه کرده، سومالی به یکی از بزرگترین پایگاه های این گروه در افریقا بدل شده و بعد از سوریه که بین 10 تا 20 هزار نیروی شبه نظامی القاعده را در خود جای داده، با  7 تا 9 هزار نیروی مسلح وابسته ، یکی از مهم ترین پایگاه های این گروه است.

با توجه به اینکه القاعده  خلا قدرت داعش را در فضای رقابت دولت های دیگر پر خواهد کرد این احتمال که تعداد این نیروها در سال جدید بیشتر شوند هم وجود دارد. در واقع اگرچه دولت های دو ائتلاف رقیب(محور امریکا و محورمقاومت-روسیه) توانستند داعش را تضعیف کنند، اما به دلیل همین رقابت ها، نتوانستند یا نخواستند ثبات و امنیت لازم را در تمامی بخشهای پس گرفته شده از داعش ایجاد کنند و به این ترتیب در واقع این فضاها را از داعش گرفته و پاس گل آن را به القاعده داده اند.  

شاید تنها ضعف القاعده در حال حاضر ضعف تبلیغاتی آن نسبت به انبوه گروه های تکفیری در فضای ملتهب منطقه تفسیر شود. اما با نگاهی دقیق تر می بینیم که این ضعف آنقدرها هم جدی نیست. داعش هنوز به لحاظ برندینگ، بیش از القاعده فعال است؛ اما همین می تواند برای آن گروه یک نقطه ضعف هم به حساب بیاید. القاعده طی دورانی که داعش خود را تهدیدزا و بی رحم جلوه می داد، چهره ای تطهیرشده از خودش نمایش داده که بر اساس آن به طور متناقضی، یک گروه افراط گرای میانه رو دیده می شود. این احتمال وجود دارد که خیلی از نیروهایی که از شدت خشونت های داعش خسته و عصبانی بودند بار دیگر به القاعده پناه بیاورند و یا نیروهای امنیتی که تمرکزشان را بر داعش و گروه های خشن تری قرار داده بودند، بیشتر حاضر شوند چشم بروی فعالیت های القاعده ببندند.

نکته دیگر درخصوص پویایی های القاعده به توان تغییر اولویت های این گروه باز می گردد. همان اصل انعطاف و تحول پیوسته به این گروه کمک کرده تا در فضای پسابهارعربی، اولویت خصومت خود را از دشمن دور به دشمن نزدیک تغییر دهند. القاعده که زمانی تصور می کرد بدون بیرون کردن نیروهای غربی از مناطق اسلامی، نخواهد توانست با دولت های-از نظر خود فاسد- در جهان اسلام مقابله کند، اکنون به خوبی پی برده که حمایت غربی ها از این دولت ها، نیم بند، متغیر و در بزنگاه ها کمرنگ می شود. امکان سقوط دولت های مبارک و یا تضعیف دولت هایی چون افغانستان، به ظواهری و دیگر فرماندهان القاعده نشان داده که این بار به جای دست گذاشتن روی حامیان غربی دولت های کشورهای اسلامی، به فکر مبارزه مستقیم تری با خود این دولت ها باشند.

سال 2019

سال 2019 از این جهت احتمالا سال سرنوشت سازی خواهد بود. چرا که تهدیدات ناشی از داعش از میان رفته، القاعده قدرت لازم برای بازگشت به سیاست منطقه ای و جهانی را کسب کرده و در عین حال دیگر گروه های سلفی نیز نخواهند توانست با القاعده به لحاظ نیروی انسانی، تجهیزات و توان مالی و مبارزاتی رقابت کنند. به نظر می رسد در دنیای سلفی ها، سال 2019 سال القاعده خواهد بود. این گروه در رقابت های جدی امارات با عربستان در شمال افریقا نقش مهمی ایفا خواهد کرد. در یمن هم القاعده رشد زیادی داشته و میان بازی حوثی ها و سعودی ها می تواند به یک بازیگر نیابتی موثر تبدیل شود. این گروه با توجه به مهاجرت بیشتر رهبران ارشد خود از پاکستان و افغانستان، احتمالا نقش کمرنگ تری در این دو کشور خواهد داشت. برعکس با توجه به سرمایه گذاری های گروه در سوریه بر نیروهای سلفی اروپایی که برای جنگ به سوریه آمده بودند، نشان خواهد داد که توان سابقش برای ضربه زدن به اهداف اروپایی را حفظ کرده است. در واقع همان زمان که داعش از تمام توان عملیاتی اش در جنگ سوریه استفاده کرده بود و توجه تمام دولتهای جهان را به خود مشغول کرده بود، شاخه القاعده سوریه با نام سابق خودش جبهه النصره، مشغول تعلیم نظامی به نیروهای اروپایی بود و از فرصت جنگ سوریه تنها برای آموزش و تقویت نیروهایش برای جنگهای بزرگتری آینده استفاده می کرد. این البته به این معنا نیست که القاعده پیروز رقابت گروه های ضداسد در سوریه نبوده است. دقیقا در زمانی که رسانه ها و سیاستمداران از شکست کامل داعش در سوریه دم می زدند و ارتش آزاد سوریه اندک اندک در ادلب کمرنگ تر می شد، القاعده با نام تحریرالشام، خیلی بی سر و صدا در مرزهای ترکیه و سوریه، نواحی متصرفه خود را گسترش داده و بروس هافمن، تحلیلگر حوزه تروریسم معتقد است این گروه در حال حاضر قدرتمندترین گروه شورشی در تمام سوریه است.

اگر نیروهای سلفی-تکفیری را یک جریان سیال بی صاحب مانده بر روی زمین فرض بگیریم، القاعده مهم ترین گروهی است که در سال 2019 توان جذب این نیروهای بالقوه و پراکنده را زیر پرچم خود خواهد داشت. این گروه در سال آینده هم از دست رقبایی چون داعش خلاصی یافته، هم از نیاز برخی دولت ها به تداوم بی ثباتی در مناطق مختلف خاورمیانه بهره خواهد برد و هم به خوبی بعد از چند سال حرکت در سایه، بار دیگر به صحنه منطقه و جهان باز خواهد گشت. نبود سلسله مراتب دقیق قدرت، توان و تجربه فرماندهی نیروها، روش موسوم به تجمیع در تصمیم گیری و پراکندگی در اجرا به القاعده  به همراه ثابت نبودن پایگاه ها و نیروهای این گروه، شکست دادن آن را نسبت به داعش دشوار تر خواهد ساخت.

القاعده 2019 را از چند جهت برای فعالیت های مجدد خود از دست نخواهد داد. . مهم  ترین دلیل آن است که با تلاشی داعش در سال گذشته و پراکندگی نیروهای وابسته به آن، بهترین فرصت برای بازجذب این نیروهای معتقد به ایدئولوژی تکفیری در یک سازمان قدرتمند دیگر وجود دارد. احتمالا القاعده این فرصت را به گروه یا سازمان دیگری واگذار نخواهد کرد. تعلل القاعده احتمال بازیابی توان داعش را افزایش می دهد. حتی اگر داعش هم این نیروی پراکنده تکفیری را به خود جذب نکند، این فرصت برای دیگر گروه ها فراهم خواهد ماند. القاعده قطعا چنین چیزی را نخواهد خواست.

 

فائزه قاسمی دکترای روابط بین الملل و پژوهشگر حوزه تروریسم

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

نظرات
آخرین اخبار