فراتاب - گروه اندیشه: ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه با تأکید بر سند چشمانداز 1404، تمایل بسیار زیادی بر رشد و توسعه در مدت زمان کوتاهی دارد. این کشور دارای منابع مهم محیطی است. به طوری که داشتن پتانسیلهای لازم برای توسعه، آن را در طی نمودن این مسیر بیشتر مصمم کرده است. تلاش این کشور برای توسعهیافتگی بهخصوص طی چند سال اخیر عواقب و پیامدهای سنگین زیستمحیطی و انسانی را به همراه داشته است.
ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه با در پیش گرفتن سیاستهای توسعهای ناپایدار به طرز نگرانکنندهای باعث تخریب محیط زیست و در نتیجه تهدید امنیت انسانی شده است. گسترش تخریب محیط زیست و در نتیجه افزایش تلفات انسانی، ما را بر آن داشته است تا ضمن مطالعه بر روی علل و عوامل مخرب محیط زیست و تهدید امنیت انسانی بر روی سازوکار این تخریب و تهدید نیز تأمل نماییم.
سیاستهای توسعهای ایران در قالب:
گسترش شهرنشینی؛
افزایش جمعیت؛
الگوی مصرف؛
تأکید بر رشد تولید بدون توجه به پیامدهای آن؛
سرمایهگذاری در گسترش فناوریهای ناسازگار با محیط زیست.
باعث شده است تا با مصرف سوختهای فسیلی بیشتر و استفاده بیرویه از منابع مختلف زیستمحیطی، آلودگی فزاینده و تخریب گستردهتری در محیط زیست به وجود آید که نتیجه آن با توجه به وابستگی شدید انسان به محیط زیست، تهدید امنیت انسانی بوده است.
منظور از سیاستهای توسعهای ناپایدار شامل: مجموعهای از برنامهها و فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره مرتبط با محیط زیست است که در ایران در راستای تحقق هدف توسعه و تبدیل شدن از یک کشور در حال توسعه به کشوری توسعهیافته انجام میگیرد. سیاست توسعهای ناپایدار در هر چهار حوزه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، سیاستهایی را شامل میشوند که دولتها با اجرایی و عملیاتی کردن و یا حمایت از آنها موجب تخریب محیط زیست میشوند؛ بنابراین دولتها در تشدید یا کنترل آنها نقش بسزایی دارند. منظور از سیاستهای توسعهای ناپایدار در حوزه اجتماعی و فرهنگی شامل: گسترش شهرنشینی، افزایش جمعیت و الگوی مصرف است، در حوزه اقتصاد شامل: تأکید بر رشد، تولید غیراصولی و مصرفگرایی است و در حوزه سیاستگذاری فن آورانه شامل: حمایت از فناوریهای ناسازگار و مخرب محیط زیست است.
تشدید یا کنترل هر یک از این سیاستها میتواند نتایج قابل توجهی بر محیط زیست داشته باشد. این سیاستها در واقع مهمترین عواملی هستند که تشدید آنها، منجر به تخریب محیط زیست و تهدید امنیت انسانها میشود. برای مثال: سیاستهای رشد محوری همچون: گسترش صنایع سنگین، تأکید بر گسترش صنایع و زیرساختهای آلاینده، تنها نمونهای از این سیاستها در حوزه اقتصاد است.
در فصل نخست به بررسی مفهوم امنیت و چرایی و چگونگی تحول مفهومی آن از امنیت ملی به امنیت انسانی با تأکید بر، دو مکتب مضیق و موسع امنیت و ابعاد آن خواهیم پرداخت در ادامه همین فصل ضمن بر شمردن ابعاد هفتگانه امنیت انسانی به معرفی شاخصهای این ابعاد پرداخته شده است. در فصل دوم به صورت خاص بر روی امنیت زیستمحیطی و ابعاد آن تمرکز شده است. به رابطه انسان با محیط زیست و کم و کیف تأثیرپذیری و سازوکار این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اشاره شده است. امنیت زیستمحیطی تعریف شده و شاخصهای این بعد از امنیت مورد بحث و بررسی قرار گرفته و علت انتخاب این شاخصها بیان شده است. در همین فصل به معرفی مهمترین محورهای سیاستهای توسعهای ناپایدار در جهان اشاره و پیامدهای آنها به صورت مختصر ذکر شده است. در فصل سوم، ابتدا به وضعیت و اهم مسائل زیستمحیطی در ایران پرداخته شده است. مهمترین پیامدهای این مسائل، طی چند سال گذشته ذکر و شاخصهای زیستمحیطی و گزارش عملکرد زیستمحیطی برای ایران از سال 2000 تا 2012 آورده شده است و از نگاه پژوهشگران مختلف، مورد نقد و ارزیابی قرارگرفته است. در ادامه با در نظر گرفتن وضعیت موجود زیستمحیطی و در پاسخ به چگونگی تأثیرگذاری و سازوکار آن، به بحث در خصوص محورهای سیاستهای توسعهای ناپایدار اشاره و تلاش شده است تا با تکیه بر دادهها و استدلالهای گوناگون، سازوکار این تخریب و تهدید مورد بحث قرار گیرد. در نهایت در فصل پایان به ارائه پیشنهادهایی جهت جلوگیری از آثار و پیامدهای ناگوار و جبرانناپذیر این سیاستها در آینده پرداخته شده است. بر این اساس به برنامهریزان و تدوینکنندگان برنامههای توسعهای در ایران توصیههایی شده است تا آنها در اتخاذ تصمیمهای جدید خود با توجه به وضعیت موجود و پتانسیلهای کشور و با احاطه بر آسیبهای سیاستهای قبلی، این توصیهها و پیشنهادها را تا حد امکان به کار گیرند.
احد رضایان قیهباشی، مولف کتاب
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است