بغداد و فرصت پرچالشی بنام تحریم ایران! | فراتاب
کد خبر: 8910
تاریخ انتشار: 10 شهریور 1397 - 22:58
اردشیر پشنگ - ماهنامه اتاق بازرگانی ایران
با توجه به شرایط فعلی به نظر می رسد برای عراق حالت ایده آل ایجاد نوعی تعادل بین تهران و واشنگتن است

فراتاب – گروه بین الملل: پس از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای و بازگشت تحریم‌های این کشور علیه ایران، یکی از مهمترین مسائل همراهی یا عدم همراهی سایر کشورها با این تحریم‌ها است. در این میان و در حالی که گفته می‌شود کشورهای اروپایی و نیز برخی از همسایگان ایران با این تحریم‌ها همگام نخواهند شد، حیدر العبادی نخست وزیر عراق نیمه‌های مرداد ماه اعلام کرد به واسطه منافع مردم کشورش ناچار به همراهی با تحریم‌های آمریکا است. هر چند این مساله پس از واکنش‌های زیاد در ایران و عراق به میزان زیادی تعدیل شد و العبادی عنوان کرد که تنها در بخش مراودات دلاری با واشنگتن هم راستا خواهد شد، اما برخی از ناظران در این خصوص نظرات مختلفی را بیان داشتند. در گفت و گوی پیش رو دکتر اردشیر پشنگ پژوهشگر ارشد مطالعات خاورمیانه تشریح می‌کند که این گفته حیدر العبادی در خصوص ایران تا چه میزان توان تحقق یافتن را داشته و آیا در دوران تحریم‌ها ایران می‌تواند از این کشور مسیری برای کاستن از بار فشارهای واشنگتن پیدا کند؟

***

همانطور که مستحضرید اظهار نظر آقای حیدر العبادی در مورد ایران واکنش‌های زیادی را به همراه داشت و حتی سفر وی به تهران را به تاخیر انداخت شما این موضع را چطور ارزیابی می‌کنید؟

 

عراق یک موقعیت ویژه و خاص دارد و دو کشور ایران و ایالات متحده که به ترتیب دو قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه ای هستند دارای بیشترین حضور و نفوذ و تاثیرگذاری در عراق بعد از صدام بودند. این وضعیت تا به امروز ادامه پیدا کرده است و به نظر می رسد به مرور زمان و از سال 2011 که بخش عمده ای از نیروهای نظامی آمریکا خاک عراق را ترک کرده اند، ایران در عراق دست بالاتری داشته و باب روابط بسیاری در این حد فاصل بین عراق و ایران باز شده است. ظهور داعش و رفراندوم استقلال اقلیم کردستان نیز باعث نزدیکی بیش از پیش تهران در چهارچوب تامین امنیت ملی و حراست از تمامیت ارضی عراق به این کشور بود. اما همه اینها به این معنا نیست که ایالات متحده در عراق دست پایین را داراست. همانطور که شاهد هستیم چه از نظر ساختاری و چه از نظر معاهدات، حقوق نظامی و سیاسی بین واشنگتن و بغداد از 2003 تا به امروز توافق های زیادی امضا شده است. امریکا در حوزه های مختلف حضور دارد و حتی در مساله درگیری با داعش و مبارزه با داعش باید گفت که نقش ائتلاف بین المللی ضد داعش و حملات هوایی و مستمر آنان انکار ناپذیر بود. به باور من اگر ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا وجود نداشت مبارزه با داعش تا چندین سال دیگر در منطقه ادامه داشت و امکان اینکه داعش در زمان کمتری از بین برود وجود نداشت. به این دلیل بر این نکته تاکید دارم که برخی از کارشناسان و بیشتر مردم، حذف داعش را به تمامی ناشی از برکت حضور ایران نمی دانند و نیز انگیزه های ایران را پیش از آنکه در دفاع از مردم عراق ارزیابی کنند در دفاع از حرم های امامان و پیشوایان شیعه و نیز جلوگیری از سرایت درگیری با داعش به داخل مرزهای خود ایران بوده است، امری که چه در نامگذاری نیروهای ایرانی بنام «مدافعین حرم» و چه در بیان آشکار مواضع مقامات ایرانی که اگر در سوریه و عراق نجنگیم ناچاریم در خوزستان و کرمانشاه و ... با داعش بجنگیم، بارها خود را نشان داده است.

همچنین حضور آمریکایی ها در عراق باعث شده است که در ایجاد ساختار جدید و تدوین قانون اساسی و برخی از مواد قانون و همچنین حمایت از اشخاص خاص در داخل عراق تاثیر گذار بودند.

 از سوی دیگر ایران نیز به عراق بسیار نزدیک بود و به همین دلیل بسیاری عقیده دارند که مسائل عراق می تواند در تهران برنامه ریزی شود و اهمیت بسیار بالایی برای ایران قائل هستند. با توجه به وابستگی ساختار نظام سیاسی جدید عراق و وابستگی ساختار صنعتی و اقتصادی عراق به بازسازی و بازگشت و شناخته شدن در جامعه بین المللی به نظر می رسد برای عراق حالت ایده آل ایجاد نوعی تعادل بین تهران و واشنگتن است.

اما وقتی عراق در موقعیتی تحت فشار قرار بگیرد پیداست که ایالات متحده را در اولویت خود قرار خواهد داد. چون وابستگی های چندگانه و پیچیده تری به امریکا دارد و همچنین عراقی ها به دلایل چندی خواهان آن هستند تا اگر وابستگی و تاثیرپذیری در دوره گذار دارند، آن وابستگی نه به کشورهای منطقه ای بلکه به قدرتی فرامنطقه ای باشد چون عراقی ها در نهایت به سمت رقابت با قدرتهای منطقه ای از جمله جمهوری اسلامی ایران حرکت خواهند کرد و لذا از این رو می توان موضع آقای العبادی را تحلیل کرد. این تصمیم قابل پیش بینی بود.

همچنین باید گفت برخی از مقامات و مسئولین ایرانی در فواصلی خاص سخنانی نامناسب داشته اند و در نتیجه این شائبه مطرح شد که ایران در گستره سیاسی عراق و تعیین سرنوشت حتی دولت و پیروز انتخابات در عراق حضور پررنگی دارد. در برهه انتخابات چنین سخنانی از زبان کسی مثل دکتر ولایتی مطرح شد و این صحبت در داخل عراق و در قبال یکی از ائتلاف ها بیان شد و شرایط سختی را ایجاد کرد. از همین رو عراقی ها می کوشند تا در مراحل مختلف از اینکه تبدیل به زمین بازی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای شوند رها شوند و خود را مستقل نشان داده و احیا کنند برای این منظور آنها در وهله اول کاستن از قدرت نفوذ همسایگان را دنبال می کنند و در وهله دوم قدرت های فرامنطقه ای را. به همین دلیل عراق اگر در تنگنا قرار بگیرد خود را به آمریکا که قدرت بزرگ فرا‌منطقه ای است نزدیکتر خواهد کرد. از سوی دیگر حتی تلاش خواهد کرد از شرایط سخت ایران به عنوان فرصتی استفاده کنند و در بعد منطقه ای بعد از سه دهه غیبت از خود حرکتی نشان بدهند. به همین دلیل است که هرچند آقای عبادی کوشید عدم همدلی خود با تحریم ها را اعلام کند ولی از سوی دیگر به حمایت خود از تحریم‌ها اشاره کرد.

 

 

البته حیدر العبادی بعداً اعلام کرد که مراودات دلاری با تهران نخواهند داشت و این به معنی حمایت از تحریم ها نیست. عده ای عقیده دارند این ژستی سیاسی و داخلی است. آیا این بیانات مبهم نیست؟

 

به نظر من مقامات عراقی در تلاش است تا باعث رنجش بیشتر ایرانی ها نشود. عراق به دنبال خلاص کردن خود از فشار منطقه ای است و از سویی پیوندهای عمیقی با ایران دارد. این اظهار نظرها برای فرار از میدان نقد ایرانیان است. بخشی به تحولات داخلی عراق و تغییر دولت مربوط است. در تعیین دولت جدید عراق بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای فعالیت زیادی دارند. برخی از صحبتها تحت الشعاع این شرایط است و برخی از این بازیگران می کوشند اعلام موضع کنند. بسیاری از منتقدان عراقی این صحبتها اگر در مسند نخست وزیری بودند سخنانی شبیه همین اظهارات مطرح می‌کردند.

اگر آقای العبادی نخست وزیر نبود سخنان منتقدان کلامش را تکرار می کرد. بسیاری از این صحبتها جدا از اینکه به دنبال دلجویی و حفظ مراودات در سطحی طبیعی است نوعی شوآف رقابت داخلی در عراق به حساب می آید. به باور من عراق به طور کامل از ایران کنده نخواهد شد، اما روابط تهران و بغداد مثل سالهای اخیر نخواهد بود.

 همچنین از نظر رفتار تاریخی عراقی ها یک ذهنیت تاریخی ماجراجویانه و جاه طلبانه منطقه ای داشتند و اگرچه نظام بعثی کنار رفته است ولی این به معنی اتمام جاه طلبی سایر مقامات عراقی نیست. به نظر من باید با نگاه واقع بینانه تری به عراق بنگریم و رفتار عراق را در چهارچوب وضعیت امروز این کشور و مسائلی که دولتمردان آن دنبال می کنند ببینیم. عراق استقلالی داخلی و روابط محترمانه منطقه ای و همچنین استفاده از فرصتهای بین المللی را دنبال می کند و صحبتهای آقای العبادی نظر یک شخص و یک فرد نیست. چندی پیش در انتخابات عراق شاهد صحبتهای تند و تیز تری از جانب شخصی مثل مقتدی صدر بودیم.  این نشان می دهد که در بدنه داخلی عراق نگاه متفاوتی به ایران در حال شکل گیری است و این ناشی از حضور بیش از حد ایدئولوژیکی ایران و عدم توجه به بخش سرمایه گذاری در عراق است. در حالیکه باید پیوند های تنگاتنگی در حوزه اقتصادی با عراق ایجاد می شد. همه این موارد دست به دست هم داده و باعث شده است شرایط به شکل امروز باشد.

 

بعد از اعلام موضع آقای العبادی، نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق نیز اعلام کرد که مجبور به تبعیت از مواضع بغداد است. این وضعیت با توجه به مراودات اقتصادی بالای ایران و کردستان عراق به چه صورتی خواهد بود؟

صحبت نچیروان بارزانی چند نکته را در دل خود دارد. از نظر قانونی این اشاره درست است زیرا اقلیم کردستان زیرمجموعه دولت عراق به شمار می رود و طبعا بایستی از سیاست های کلی بغداد پیروی کند و نخست وزیر اقلیم کردستان نمی تواند نظری متفاوت داشته باشد. رفتار متفاوتی که در روابط بین اربیل و تهران دیده می شود به رفراندوم سال گذشته برمی گردد و تحریم مرزی که از سوی ایران نسبت به اقلیم کردستان اعمال شد. تحریمی که حتی ترکیه از آن تبعیت عملی نکرد. این احتمال وجود دارد که اقلیم کردستان شاید اینبار بخواهد مسیری متفاوت پیش بگیرد و از رفتار دولت جمهوری اسلامی ایران در زمان رفراندوم انتقام بگیرد. شاهد بودیم که ایران مرزها را بست و روابط اقتصادی خود را به حداقل رساند و قطع کرد و در مساله کرکوک حمایتی جدی و عملگرایانه از دولت عراق داشت و این مساله ضربات شدیدی به ذهنیت کردها در قبال ایرانی ها زد. طی روزهای اخیر شاهد این دید در رسانه های اقلیم کردستان و شبکه های مجازی هستیم. آنها ایران را یکی از موانع اصلی منطقه ای در مساله استقلال اقلیم کردستان می دانند و با توجه به تحریم ایران از سوی آمریکا و شرایط جدید کشور اینبار فرصت خود می دانند تا رفتاری متقابل در پیش بگیرند اما این فقط یک روی سکه است که به نظر می رسد چندان عملیاتی نخواهد شد. اما روی دیگر سکه حاکی از آن است که مقامات اقلیم کردستان چه حزب دموکرات و چه حزب اتحاد میهنی که به عنوان دومین گروه، ارتباطات نزدیکی با ایران دارند حتی الامکان به این سمت حرکت نمی کنند و از این فرصت برای کسب درآمد بیشتر و نیز گسترش و احیای روابطشان با ایران استفاده خواهند کرد. در عمل با تشدید تحریم ها اقلیم کردستان و مناطق مرزی مجاور به تنفس‌گاهی برای استانهای مجاور تبدیل خواهد شد، مگر اینکه اقلیم کردستان تحت فشار شدید آمریکا قرار بگیرد و این فشار ها به نظر من در سطحی نخواهد بود که به قطع ارتباط کامل منجر شود و همچنان بخش قابل توجهی از مراودات ادامه پیدا خواهد کرد در نتیجه برداشت بنده این است که امکان همکاری کُردها در زمان تحریم ایران حتی ممکن است بیشتر از همکاری بغداد با ایران باشد.

 

اردشیر پشنگ پژوهشگر مسائل خاورمیانه

منبع: ماهنامه اتاق بازرگانی ایران

گفت و گو از محمدرضا ستاری

نظرات
آخرین اخبار