کد خبر: 8799
تاریخ انتشار: 4 تیر 1397 - 19:00
شواهد چند سال گذشته حاکی از علاقه بیشتر روسیه برای برقراری روابط نزدیک تر با ایران است. اما چرا؟

فراتاب- بین الملل: از قدیم الایام ایران و روسیه نسبت به جاه طلبی های ژئوپلتیک یکدیگر هراس و نگرانی داشته اند. در وضعیت موجود اهداف رقابتی آن ها هرگونه همکاری و مشارکت برای دستیابی به اتحاد کامل را مختل کرده است. دو کشور در منطقه خاورمیانه و قفقاز جنوبی از منافع مشترکی برخوردار هستند. در حال حاضر هر دو کشور با تحریم های ایالات متحده آمریکا مواجه هستند. یکی از صحنه های همکاری بین دو کشور، سوریه است که هر دو علاوه بر این که درصدد کاهش نفوذ آمریکا هستند، خواهان افزایش نفوذ و جای پای خود در این کشور هستند. بر اساس مستندات تاریخی اختلافات واقعی متحدین دوران جنگ تنها پس از پایان شکست دشمن اصلی نمایان می گردد. در این راستا رسانه ها در گزارشاتی بیان کردند که بین روسیه و ایران در روش، اهداف و نتایج جنگ سوریه اختلافات متعددی شکل گرفته است. ایران از طریق سوریه توانسته دسترسی خود به دریای مدیترانه را تحکیم کند و مسکو نیز از یک ایران قدرتمند که کمتر مستعد پیروی از روسیه است، نگران می باشد. بنابراین آمادگی روسیه در گوش دادن به خواسته های اسرائیل در مورد مهار ایران در سوریه می تواند با اهداف مسکو سازگار باشد.
در شمال، صحنه دیگر همکاری بین دو کشور در مورد کریدور ترانزیت شمال – جنوب است که از آذربایجان عبور می کند. این سه کشور تا حدودی با یکدیگر از طریق ارتباطات ریلی به یکدیگر متصل شده اند و این تصور شکل گرفته که بنادر بالتیک روسیه و خلیج فارس می توانند از ارتباطات موثری برخوردار باشند. دو کشور، در قفقاز جنوبی آذربایجان را مولفه حیاتی و تعیین کننده در پیشبرد کریدور انرژی و تجارت شمال – جنوب می دانند. با وجود تردید مسکو از برقراری روابط قدرتمند با ایران، آن ها به آرامی از پیوستن ایران به بلوک تجاری اتحادیه اقتصادی اوراسیا استقبال می کنند. اتحادیه اقتصادی اوراسیا توسط روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان شکل گرفته است. در اواسط ماه می، اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری مسکو توافق نامه تجارت آزاد موقت با ایران را امضا کرد.
روسیه همچنین از طرح پذیرش ایران برای عضویت در سازمان همکاری شانگهای حمایت کرده است. این سازمان سیاسی، اقتصادی و نظامی اوراسیا در سال 2001 تاسیس شده که کشورهای چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان اعضای آن هستند. هند و پاکستان هم در سال 2015 به عنوان اعضای کامل پذیرفته شدند. ایران از سال 2005 به عنوان عضو ناظر این سازمان فعالیت کرده است. مسئله عضویت دائم ایران در این سازمان در ماه مارس گذشته زمانی که حسن روحانی در اولین دیدار رسمی خود به کرملین رفت مطرح شد که طی این دیدار ولادیمیر پوتین از ایران به عنوان «همسایه خوب» تمجید کرد.
دو کشور در حوزه انرژی نیز دارای اختلافات عمده ای هستند. برای نمونه هر دو خواهان افزایش صادرات انرژی به بازارهای اروپا هستند. به دلیل هراس اتحادیه اروپا از برتری روسیه در زمینه صادرات گاز به این منطقه، از لحاظ تئوریک دولت ایران در موقعیت مناسبی قرار دارد و همین امر می تواند زمینه کاهش هراس کشورهای اروپایی را در مورد ایران فراهم کند. اما دولت ایران برای صادرات گاز به اروپا به بنادر دریای سیاه مانند باتومی و پوتی در گرجستان نیاز دارند. روسیه طی سال های گذشته همواره با استقرار هر قدرت منطقه ای بر سواحل دریای سیاه جلوگیری کرده است. در این راستا تلاش های ایران با پیشرفت های محدودی همراه بوده است. اما چنین موفقیت هایی نباید بیش از حد بزرگ در نظر گرفته شود؛ زیرا دو کشور روسیه و ترکیه در بعد اقتصادی و نظامی نقش تعیین کننده ای در مناطق قفقاز جنوبی ایفا می کنند. روسیه به طور موفقیت آمیز از هر گونه تلاش ایران برای ایجاد خط لوله مستقل یا خطوط ریلی به ارمنستان و گرجستان نیز ممانعت به عمل آورده است که با تصمیم دونالد ترامپ برای تحمیل تحریم علیه شرکت های خارجی می تواند این موانع را برای ایران افزایش دهد.
عرصه دیگر اختلافات ایران و روسیه در قفقاز جنوبی در مورد کشمکش ناگورنو – قره باغ برمی گردد که اگر چه از منظر بین المللی به عنوان بخشی از سرزمین آذربایجان شناسایی شده است ولی توسط قوم ارامنه اداره می گردد. در اوایل دهه 1990، دولت ایران برای حل و فصل این مناقشه میانجیگری هایی انجام داد که با موفقیت همراه نبود. از آن جا که ارمنستان و آذربایجان با ایران مرز مشترک دارند، بسیار طبیعی است که تهران تلاش کند نقش بزرگتری در حل و فصل مناقشه ایفا نماید. روسیه قدرت مسلط در فرایند حل و فصل این مناقشه، با هر گونه ابتکار ایران مخالفت خواهد کرد؛ زیرا این امر می تواند نقش مسکو را در اجبار باکو و ایروان به میز مذاکره کاهش دهد.
بنابراین با وجود رقابت های کهن و قدیمی بین دو کشور، آیا اساس و مبنای واقعی برای همکاری بین دو کشور شکل گرفته است؟ شواهد چند سال گذشته حاکی از علاقه بیشتر روسیه برای برقراری روابط نزدیک تر با ایران است. اما چرا؟ متفکران سیاسی روسیه در دهه 1990 همواره بر این امر تاکید کردند که ایران و ترکیه باید ستون های نفوذ روسیه در خاورمیانه باشند. اوراسیانیست ها معتقدند که روسیه نه در اروپا و نه در آسیا واقع شده است. بنابراین برای موفقیت در رقابت با قدرت های غربی به ایران و ترکیه نیاز دارد. موضع مورد علاقه روسیه از گذشته اعلام بی طرفی ایران بوده است که ما در دوران حکومت رومانوف و امپراتوری اتحاد جماهیر شوروی شاهد آن بودیم. دو کشور از هر گونه پیشروی نظامی غرب در منطقه قفقاز جنوبی و خاورمیانه نگران هستند. از دیدگاه روسیه، آمریکا نظم پساجنگ سرد را نقض کرده و این امر فشار نظامی بر مسکو را همانند فضای شوروی سابق افزایش داده است. اما آمریکا در مورد ایران ، با خروج از برجام قصد دارد تا مانع توسعه ژئوپلتیک ایران در منطقه خاورمیانه از جمله سوریه، یمن و لبنان گردد. بنابراین نگرانی مشترک نسبت به آمریکا می تواند محرکی برای همکاری نزدیک تهران و مسکو تلقی شود. نویسنده در پایان تاکید می کند که خروج یک جانبه آمریکا از توافق هسته ای با ایران می تواند لحظه تعیین کننده برای همکاری بین تهران و مسکو باشد، زیرا ایران اکنون به دلیل تهدید تحمیل دوباره تحریم های آمریکا، خواهان حمایت سایر اعضای توافق از جمله روسیه برای حفاظت و حمایت از شرکت های خارجی است که با ایران تجارت می کنند.
نویسنده: اِمیل آودالیانی
منبع: intellinews.com
برگردان به فارسی: علیرضا علیپور


بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

 

نظرات
آخرین اخبار