آسیب شناسی روانی و جامعه شناختی تجاوز به کودکان و نوجوانان | فراتاب
کد خبر: 8775
تاریخ انتشار: 25 خرداد 1397 - 14:47
دکتر سحرصنیعی

فراتاب - گروه اجتماعی: با وجود به حوداث پیش آمده در مورد تجاوز به کودکان و نوجوانان باید از منظر روانشناسی و جامعه شناسی به این معضل بپردازیم.
تجاوز و آزار جنسی به کودکان و بزرگسالان و خشونت و بد رفتاری با آنان نه در تنها در ایران بلکه در تمام جهان به صورت گسترده اتفاق می افتد. اما در هر جامعه ای بنا به فرهنگ آن جامعه کم رنگ یا پر رنگ جلوه گر و خبرگزار می شود و واکنش قانونی و عرفی هم یکسان هم در موردش مطرح نمی شود. باید بگویم تعریف تجاوز، در هر جامعه و فرهنگی متفاوت و مخصوص به بستر مردمان آن کشور است. در جامعه ایران در گذشته و حال تجاوز به مرد یا مرد به پسر بچه آسان از پرده بیرون نمی افتد. در فرهنگ سنتی از یک سو بازدارننده هایی چون ننگ، آبرو از سوی دیگر تعریف تجاوز سبب می شود که پسر خردسال یا نوجوان و نیز بزرگترهایش از فاش کردن رابطه جنسی مرد با مرد سربازنند. در بستر چنین فرهنگی که تمامی دغدغه ی ذهنی اش صرف حفظ عفت و عصمت دختران در خیابان است، لواط، تجاوز و آزار جنسی در میان مردان و پسران در رواج کامل است.
آن چیزی که جامعه را با این معضل و مشکل مواجه کرده است عدم فرهنگ سازی و آموزشهای جنسی و عدم آگاه ساختن کودکان نسبت به حقوق خودشان است. کودکان ناآگاه به حقوقشان و توانا به دفاع از خود نیستند، والدین آنها هم نیز آموزشهای لازم را نسبت به این امر ندیده اند. دولت هم از منظر آسیب شناسی روانی، اعتنایی به درد و درمان این کودکهای آسیب پذیر ندارد. اما می شود به این امید بست که با خبررسانی درست و روشنگری رسانه ای و زمینه سازی برای پا گرفتن نهادهای مدنی و یاری رسانی به نهادهای پشتیبانی از حقوق کودکان درمانی برای این آسیب اجتماعی دردناک و ویرانگر یافت.
از نگاه آسیب شناسی روانی در دختران و اثرات مخرب بعد از آن احتمال بارداری است که می تواند بر زندگی و روابط زناشویی قربانی تاثیر بگذارد. زنانی که تجاوز را تجربه کرده اند این احتمال برایشان وجود دارد که بعدها دردهای مزمن لگن خاصره ، درد شکم، بدکاری جنسی، عدم تحریک پذیری، سرد مزاجی و حتی بیمارهای مقاربتی دچار شوند. تقریبا همه زنان قربانی تا حدی به اختلال های هیجانی یا روانی دچار می شوند؛ حتی اگر ابتدا به آن واکنش نشان ندهند یا احساسات خود را انکار کنند و بکوشند به زندگی طبیعی خود ادامه دهند. در برخی موارد آنها به خشم، ترس، احساس عدم امنیت، افسردگی، بی خوابی، کابوس، بیزاری از آمیزش جنسی و احساس بی حرمتی، و فقدان کنترل نفس دچار می شوند.
در آخر باید گفت؛ ابتدای امر باید کاملا محترمانه با فرد برخورد شود و قدم بعدی ارجاع به یک روانپزشک و یا روانشناس است تا بتواند آثار روانی حاصل از این آزارها را به حداقل رسانده و برای درمان اختلال پس آسیبی ptsd راهکارهایی را ارائه دهد.
ایجاد احساس امنیت از طرف خانواده بسیار اهمیت دارد. می توان با تغییر محیط، فکر فرد قربانی را به مسائل دیگر منحرف کرد و در نهایت باید کاری کرد که فرد احساس کنترل به زندگی خود را به دست آورد.

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار