آرامش در دل کشوری طوفان زده | فراتاب
کد خبر: 859
تاریخ انتشار: 23 فروردین 1395 - 21:51
نامه هایی از سارایوو (1)
بوسنی و هرزگوین کشور کوچکی است، ، اما خب در این وسعت نه زیاد بزرگ، کوه، جنگل و دریا دارد، آرامش تا دلت بخواهد؛ آرامشی که از دل توفان‌ها بیرون آمده و انگار نه انگار که جنگ جهانی اول از «سارایوو» پایتخت بوسنی و با ترور «آرشی دوک فرانتس فردیناند»,ولیعهد اتری

فراتاب -  ریحانه تهامی: واژه «بوسنی» قبل از هر چیز برای ما ایرانی ها یادآور جنگ است و کمک‌های مردمی و انسان دوستانه، کمک به مردم مسلمانی که در اوایل دهه ٩٠ میلادی درگیر جنگ داخلی شده بودند و جالب اینکه هنوز بوسنی  در ذهن خیلی از ایرانی ها  جنگ تداعی می شود و  فکر می‌کنند آنجا همچنان کشوری جنگ زده است.

بوسنی و هرزگوین کشور کوچکی است، شاید بزرگی‌اش به اندازه استان آذربایجان شرقی خودمان باشد، اما خب در این وسعت نه زیاد بزرگ، کوه، جنگل و دریا دارد، آرامش تا دلت بخواهد؛ آرامشی که از دل توفان‌ها بیرون آمده و انگار نه انگار که جنگ جهانی اول از «سارایوو» پایتخت بوسنی و با ترور «آرشی دوک فرانتس فردیناند» ولیعهد اتریش آغاز شد. کشوری که پس از جنگی خانمان سوز که قریب ۲۰ سال از آن میگذرد حال به کشوری توریسم پذیر با جاذبه های گردشگری بسیار تبدیل شده است.

این کشور از دو ناحیه بوسنی در شمال و هرزگوین در جنوب تشکیل شده‌ و با کشورهای کرواسی، صربستان و مونته نگرو مرز مشترک دارد و آنقدر اینها به هم نزدیک‌ هستند که آدم تصور می‌کند با پای پیاده هم می‌تواند به کشورهای همسایه سفر کند.

عثمانی ها با ورود خود به منطقه ی بالکان اسلام را از خود به میراث گذاشتند. ٤٨ درصد از مردم این کشور مسلمان، ۳۷ درصد صرب و ۱٤ درصد کروات هستند. زبان‌های رایج کشور بوسنیایی، کرواتی و صربی است.

سارایوو پایتخت این کشور، شهر زیبایی است، فضای خوب و آرامش بخشی بر آن حاکم است و ساختمان‌های قدیمی‌اش چشم نوازند. مسجد و کلیساهایی که از دوران عثمانی و قبل از آن بنا شده، جلوه عرفانی به شهر بخشیده و گویی شهر مدام در حال دست و پنجه نرم کردن با سنت و مدرنیته است. ساختمان‌های باقیمانده از جنگ‌های جهانی، دوران کمونیست و درگیری‌های داخلی، زخم‌های بسیار بر تن دارند و خود جاذبه‌های توریستی شهرند.

شهر در دره‌ای بزرگ و سرسبز -که رودخانه بزرگ و پرآب «ملیچکا» از وسطش عبور می‌کند- واقع شده که یک طرف تپه‌اش را کروات‌ها برای زندگی برگزیده‌اند و طرف دیگرش را صرب‌ها و مرکز در اختیار مسلمانان بوسنیایی است.

 

شهر سارایوو دارای یک خیابان اصلی بزرگی به نام «تیتو» به یاد رهبر یوگسلاوی مارشال تیتو است. که در اطرافش مغازه ها و پاساژهای مدرنی بنا شده است، اما هیچ یک از اینها به گرد پای «فرهادیه» بازار سنتی شهر نمی‌رسد؛ خیابان سنگفرشی با کوچه پس‌کوچه‌های تودرتو و کافه‌های کوچک و بزرگ که موسیقی دلنشین منطقه از درون‌شان به گوش می‌رسد؛ موسیقی ناب شرق اروپا که معرف فرهنگ جذاب‌شان است، با ریتم و پراحساس. گویا فرهادیه را فرهاد نامی ساخته که به احتمال زیاد از عثمانی‌ها بوده است. مردمان بوسنی ژنتیکی قدبلند هستند و اندام‌شان طوری است که انگار مادرزاد ورزشکارند، مردمانی که خوب و راحت زندگی می‌کنند، و در عین حال بسیار قناعت پیشه می کنند.

شهر در آرامش است و در آن امنیت موج می‌زند. نه کسی با کسی کاری دارد و این به این معنی نیست که نسبت بهم بی‌تفاوت هستند. حیوانات در امانند و کبوتران و سگان معروفش به راه و کار خود مشغولند، در دل شلوغی شهر، مردم بر این باور که میوه درختان کوچه و خیابان سهم حیوانات است نه آنها، که کسی به آنها حتی دست هم نمی‌زند. سیب، گلابی، گردو، انواع آلو و... همه برای پرندگان است و بس.در سرزمین سرسبز بوسنی و هرزگوین سراسر زندگی در جریان است.

 

ریحانه تهامی دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل است که تجربه چندین سال زندگی در بوسنی و هرزگویین را داراست وی در فراتاب سعی خواهد داشت با دیدی متفاوت و زبانی ساده هر بار گوشه هایی از فرهنگ، جامعه و ویژگی های متفاوت و متمایز مردمان بوسنی را به رشته تحریر درآورد.

 

 

نظرات
MD Hassan
| |
2016-04-15 00:23:38
بسیار مطلب جالبی بود. به هر حال آشنایی با کشوری که از نظردینی و تا حدودی فرهنگی در قلب اروپا که با ایران شباهت دارد در جای خود بسیار ارزشمند است.
آخرین اخبار