ونزوئلا در آستانه کودتایی خونین | فراتاب
کد خبر: 8532
تاریخ انتشار: 11 خرداد 1397 - 22:40
الجزیره:
عدم تمایل مخالفان در شرکت در انتخابات نشانگر آنست که آنها در انتظار راه حل های دیگری که به گلوله نیاز دارند، بوده و از آن حمایت می کنند نه از صندوق های رای. به نظر می رسد نه فقط احتمال، بلکه امکان وقوع یک کودتا با همه خشونتی که به دنبال دارد، بیشتر است.

فراتاب- گروه بین الملل: یک نامزد انتخاباتی چپ گرا که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر این کشورِ امریکایِ لاتین گوی سبقت را از دیگررقبا ربوده، اکنون منافع امریکا را در منطقه تهدید می کند. رئیس جمهور امریکا از سازمان جاسوسی سیا خواست که «وضعیت اقتصادی ونزوئلا به گونه ای شود که فغان و فریاد همه برخیزد» تا کنترل از دست دولت کنونی خارج شده و رژیم تغییرکند؛ حتی اگر اوضاع به خشونت گراید.
بد نیست در این جا اشاره ای به عملکرد سالوادور آلنده رئیس جمهور سابق شیلی داشته باشیم که سرانجام واکنش ریچارد نیکسون را بر انگیخت و در نهایت منجر به کودتای اگوستو پینوشه شد و بدین ترتیب تاریخِ پر فراز و نشیبِ منطقه رغم خورد.
انتخاب مجدد اخیر نیکولاس مادرو نکوهش شدید امریکا را به دنبال داشت و معاون رئیس جمهوری امریکا، مایک پنس انتخابات را «انتخاباتی دروغین» اعلام کرده و خواستار تحمیل تحریم های اقتصادی بیشتر علیه این کشور شد. این تحریم ها از این تصور نشات می گیرد که در انتخابات ونزوئلا همیشه تقلب وجود داشته و کاندیدای مخالف، شانسی برای پیروزی نداشته است.
مخالفان، شکست پای صندوق های رای را مجدداً شاهد بودند و بحران اقتصادی همچنان به قوت خود باقی است. نتیجه اینکه 14 کشور اروپایی سفیران خود را از کاراکاس فرا خوانده و ونزوئلا به نوبه خود دیپلمات های امریکایی را از کشور اخراج نمود. ادامه این وضعیت شرایط جدیدی از تراژدی در منطقه به دنبال خواهد داشت.
انتخابات جنجال بر انگیز
واقعیت این است همانگونه که رهبران اپوزیسیون اصرار دارند اکثریت مردم ونزوئلا به دلیل تحریم اعلام شده از سوی ائتلاف اصلی اپوزیسیون روز یکشنبه به مادرو رای ندادند. تعداد رای دهندگان بسیار پایین و در حدود 46 درصد بوده که پایین ترین میزان مشارکت در تاریخ اخیر این کشور می باشد. تحریم انتخابات ناشی از این تصور است که در انتخابات همشه تقلب وجود داشته و یک کاندیدای مخالف هیچگاه شانسی برای پیروزی نداشته است.
فرانسیسکو رودریگوز، دستیار اقتصادی هنری فالکون، فرماندار اسبق چاویستا و کاندیدای مخالف که در دور دوم بعد از مادرو قرار گرفت، قبل از انتخابات گفته بود پیروزی مادرو بدان معناست که در انتخابات تقلب رخ داده است. به عبارت دیگر، حتی مخالفینی که در انتخابات شرکت کرده بودند، گفته بودند تنها نتیجه قابل قبول، شکست مادرو است و غیر از این نتیجه، دلیلی بر تقلب محسوب می گردد.
به هر حال بر اساس بولتن رسمی «شورای ملی رای گیری» ونزوئلا، مادرو تنها 68 درصد آرا را کسب کرده که در واقع معادل 31 درصد رای دهندگان است.
نتایح انتخاباتی چندان تفاوتی با آنچه رودریگوز چند ماه پیش ارائه داده بود، ندارد. احتمالاً میزان حمایت از مادرو در میان شهروندان ونزوئلایی ( او در حدود 25 درصد پیش بینی کرده بود) بدان مفهوم است که نتایج دور از دسترس کارشناسان مطلع نبوده است.
به نظر می رسد شکایت اصلی فالکون به دلیل استفاده از افرادی که اصطلاحاً خط قرمز در نظر گرفته می شوند، است. کارت های اقامت این افراد ذینفع برنامه های اجتماعی دولتی، اسکن شد تا به عنوان ابزار فشار فقرا برای رای دادن به مادورو مورد استفاده قرار گیرد. اینکه این استراتژی تا چه اندازه موثری بوده، مشخص نیست.
قوانین برنامه های حمایتی اجتماعی ارتباطی به انتخابات ندارد و راهی برای تشخیص اینکه این افراد به چه کسی رای داده یا نداده اند، وجود ندارد؛ زیرا رای گیری محرمانه می باشد. به هر حال با توجه به تحریم انتخابات از سوی مخالفان، تعداد رای دهندگان و میزان آرا، مادرو بر اساس محبوبیت خود پیروز کارزار انتخاباتی محسوب می گردد؛ اگرچه این محبوبیت، حداقل ممکن باشد.
اینگونه به نظر می رسد که انتخاب مجدد مادرو بیش از آن که نتیجه تقلب انتخاباتی باشد نتیجه ناتوانی اپوزیسیون برای اتحاد و ارائه بدیل روشن برای پیروزی در انتخابات است. آنها تا کنون قادر به جلب حمایت قشر فقیر مردم ونزوئلا که از بحران اقتصادی رنج می برند، نبوده اند.
نفت و اقتصاد از هم فروپاشیده ونزوئلا
سوال این است که از دولت آسیب پذیر مادرو که به دلیل محاصره فزاینده خارجی، تحریم های اقتصادی روزافزون و سقوط تولید ناخالص داخلی تا حدود 50 از سال 2013 بر اساس اظهارت صندوق بین المللی پول و نیز تورم لجام گسیخته قرار دارد، چه انتظاری باید داشت؟
این مشکلات به ناتوانی مدل اقتصادی چاویستا برای توقف وابستگی به صادرات نفتی و پیامدهای وحشتناک این الگوی خاص هنگام سقوط قیمت نفت، اشاره دارد. مشکلی که طی چندین دهه ونزوئلا را به ستوه آورده است.
بعید به نظر می رسد بهبود نسبی بیشتر قیمت نفت در ماه های اخیر به بهتر شدن وضعیت اقتصادی منجر گردد. بخشی از افزایش قیمت نفت به دلیل از هم فروپاشی تولید نفت ونزوئلا می باشد. سقوط میزان تولید نفت صرفاً از محدودیت های اعمالی آمریکا ناشی نمی شود، البته باید توجه داشت که آمریکا واردات نفت از این کشور را تحریم نکرده است.
تحریم های تحمیلی دولت ترامپ، بیشتر حول محور توانایی شرکت های آمریکایی جهت بازپرداخت بدهی های ونزوئلا و نیز محدودیت ونزوئلا در فروش دارایی های خود است تا کشور برای تامین تعهدات مالی خارجی خود با مشکل مواجه شود.
بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، ونزوئلا سه میلیارد دلار اوراق قرضه برای پیشبرد امور پیش بینی کرده در حالی که تا اواخر سال جاری می بایست مبلغ شش میلیارد دلار دیگر بپردازد. بدتر از همه اینکه شرکت نفتی امریکایی ConocoPhillips دارایی های کارائیبی شرکت دولتیPetroleos de Venezuela (PDVSA) را مصادره کرده است.
تحریم ها و سقوط تولید نفت و قصور در پرداخت بدهی و به احتمال زیاد اختلاف با سایر کشورهای منطقه مانند آرژانتین که حمایت امریکا را جلب کرده، صندوق بین المللی پول را ناچار می کند هیچگونه وامی در اختیار ونزوئلا قرار ندهد.
چشم اندازی برای پایان بحران اقتصادی ونزوئلا در آینده نزدیک مشاهده نمی گردد و این امر تا زمانی که دولت آمریکا تصمیم به مداخله نگیرد، این وضعیت ناگوار همچنان ادامه خواهد یافت؛ زیرا پرداخت تعهدات خارجی ونزوئلا با دلار صورت می پذیرد.
فاجعه قریب الوقوع
برجسته ترین موضوع، آشکار شدن بحران حقوق انسانی است که تعداد بیشماری از آوارگان را راهی کشورهای همسایه می کند. تحریم های آمریکا کمبودهایی مانند تامین داروهای اساسی را تشدید می کند تا موقعیتی به وجود آید که رفتن از کشور گزینه نهایی محسوب گردد.
با توجه به اوضاع کنونی، ونزوئلا برای انفجار آماده می شود. اقتصاد و مردم ونزوئلا فریاد و فغان خواهند کشید. این که گفته شود این بحران صرفاً به دلیل قصور در پرداخت بدهی دولت چاویستا است، تصور غلطی به حساب می آید.
ادعای اصلی رسانه های اجتماعی مبنی بر این که مادرو دیکتاتوری است که مخالفان، قربانیان وی هستند و دولت آمریکا خیراندیش و مداخله اش در امور ونزوئلا از روی اجبار بوده، کاریکاتوری حقیقی است. دولت آمریکا در اندیشه تغییر رژیم در چندین کشور منطقه است تا حکومت های چپ گرای این کشورها که با سیاست های نئولیبرالیسم مخالفند، به چالش کشیده شوند. این گونه تحریم ها که بسیار شبیه فرمان نیکسون به سازمان سیا در در دهه 1970 طراحی شده، به منظور ضربه زدن به عامه مردم است تا خواسته آمریکا برای تغییر رژیم در داخل یک کشور هر چه بیشتر محتمل گردد.
عدم تمایل مخالفان در شرکت در انتخابات نشانگر آنست که آنها در انتظار راه حل های دیگری که به گلوله نیاز دارند، بوده و از آن حمایت می کنند نه از صندوق های رای. به نظر می رسد نه فقط احتمال، بلکه امکان وقوع یک کودتا با همه خشونتی که به دنبال دارد، بیشتر است.
• دیدگاه هایی که در این مقاله مطرح شد منعکس کننده نظرات نویسنده بوده و لزوماً بیانگر مواضع تحریریه فراتاب نیست.
نویسنده: ماتیاس ورننگو
منبع: الجزیره
برگردان: علی اصغر پهلوان

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

 

نظرات
آخرین اخبار