کد خبر: 8505
تاریخ انتشار: 10 خرداد 1397 - 13:20
چرا روس‌ها مواضع آمریکایی ها را اعلام می‌کنند و چرا دولت و دستگاه سیاست خارجی آن به جای آنکه به دنبال تکذیب موضوعات راستین باشد، به تبیین چرایی و چگونگی پیدایش این موضوعات و راه حل‌هایی برای این واقعیت‌ها نمی‌پردازند؟

فراتاب- گروه بین الملل: انتخابات پارلمانی عراق با پیروزی لیست سائرون وابسته به مقتدی صدر به پایان رسید تا وی در صفحه توئیتر خود بنویسد: «پیروزی ائتلاف سائرون در انتخابات پارلمانی بسیاری را ناراحت کرد. برای شما دعا می‌کنم، ما به اصلاحات ادامه می‌دهیم و هرگز کوتاه نخواهیم آمد».
به نظر می‌رسد که خاورمیانه در نیمه ابتدایی ماه می با تغییراتی بنیادین روبرو بوده است: خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، پیروزی ائتلاف مقتدی صدر در انتخابات پارلمانی عراق، دیدار و همراهی گرم و صمیمی نتانیاهو با پوتین در سالروز جشن پیروزی پیروزی میهنی روسیه، انتقال سفارت ایالات متحده به بیت المقدس و حرف حدیث‌های روسیه در رابطه با شرایط آمریکایی‌ها برای ادامه حیات برجام. برآیند همه این رویدادهای نشان می‌دهد که غرب آسیا وارد آرایش جدیدی می‌شود که به موجب آن، این احتمال وجود دارد که همکاری‌های تاکتیکی روبنایی قدرت‌های فرامنطقه‌ای، جلوه جدیدی از خود را با بازیگران منطقه‌ای نشان دهد.
• پرده اول: روسیه و عراق
پس از آغاز بحران سوریه (2012)، روسیه حضور خود را پس از سال‌ها در خاورمیانه پررنگ کرد و موضوعات مشترک با ایران سبب شد که ائتلافی میان مسکو و تهران شکل گیرد تا به موجب یک همکاری تاکتیکی، اهداف مشترکی را دنبال کنند. با ورود داعش به عراق (2014)، روسیه فرصت را مناسب دانست تا بار دیگر به این کشور که تا پیش از فروپاشی شوروی، بزرگترین تامین کننده تسلیحات به آن بوده است، وارد شود. به دنبال این استراتژی، ماکسیم ماکسیموف سفیر روسیه در عراق اعلام کرد که ما آمادگی برای تقویت ارتش عراق را داریم. کرملین اما تنها به دنبال نفوذ نظامی در عراق نبود و از همین رو شرکت‌های نفتی گازپروم و لوک اویل که در گذشته نیز با این کشور همکاری داشتند، بار دیگر مذاکراتی را آغاز کردند تا در سطح بازرگانی و انرژی نیز نفوذ خود را در عراق گسترش دهند.
• پرده دوم: ایران و عراق
از سوی دیگر با سرنگونی صدام، ایران به دنبال نفوذ خود در عراق بود و طی مدتی نیز این استراتژی را در سطح بالایی تحقق بخشید، اما به نظر می‌رسد پس از گذشت زمان نتوانست با آسیب شناسی دقیق از آن حراست کند که نتیجه آن چرخش برخی بازیگران سیاسی بود که روزگاری به گونه ای مهره ایران به شمار می‌آمدند و در کنار این موضوع، بازی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای سبب شد تا زمین بازی جریان‌های سیاسی عراق با تغییراتی مواجه شود که این موضوع در انتخابات پارلمانی اخیر این کشور به منصه ظهور درآمد.
به موجب تلاش برای این تغییرات، منتظر الزیدی همان خبرنگاری که درجریان کنفرانس خبری جرج بوش به سوی وی لنگه کفشی را پرتاب کرد (2008)، در گفتگو با اشپیگل آلمان دلیل نامزدی خود برای انتخابات را جلوگیری از دخالت های ایران در عراق دانست. از سوی دیگر جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا نیز مدعی شد که ما مدارک نگران‌کننده‌ای مبنی بر تلاش ایران برای نفوذ در روند انتخابات پارلمانی عراق با استفاده از پول در دست داریم
• پرده سوم: اسرائیل و روسیه
حضور بنیامین نتانیاهو دوش به دوش ولادیمیر پوتین تنها کمتر از بیست و چهار ساعت از دستور ترامپ برای خروج آمریکا از برجام بسیار حائز اهمیت است. دیدار مرد شماره یک کرملین با نخست وزیر اسرائیل در حالی انجام گرفت که پس از خروج آمریکا از برجام تاکنون هیچ دیدار و یا حتی گفتگوی تلفنی میان روسای جمهور روسیه و ایران شکل نگرفته است و این موضوع به خوبی عمق همکاری های استراتژیک روسیه و اسرائیل از یک سو و همکاری‌های مدت دار تاکتیکی روسیه و ایران از سوی دیگر را نشان می‌دهد.
موشه یاآلون وزیر دفاع اسبق اسرائیل در گفتگویی با خبرگزاری ریانوستی روسیه اعلام کرد که پوتین می‌تواند نقش مثبتی ایفا کند و از استقرار نیروهای ایرانی که تهدیدی برای ما به شمار می‌روند، جلوگیری کند تا به کاهش تنش میان ایران و اسرائیل کمک نماید. شاید از همین جهت بود که پس از دیدار هفته گذشته پوتین و اسد در سوچی، خبرگزاری اینترفکس به نقل از الکساندر لاورنتیف نماینده رئیس جمهور روسیه در امور سوریه مدعی شد که بیانیه پوتین درباره خروج نیروهای خارجی از سوریه به نیروهای آمریکایی، ایران، ترکیه و حزب الله مربوط می‌شود.
• پرده چهارم: روسیه و آمریکا
سرگی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه در امور خاورمیانه در نشستی در باشگاه والدای در رابطه با خروج ایالات متحده از برجام گفت که آمریکا و متحدانش در رابطه با برجام مسائلی را مطرح می‌کنند و البته خود این قرارداد هم قرار نبود که تا ابد باقی بماند که از لحاظ دیپلماتیک نیز غیر ممکن است. به گفته ریابکوف مسئله اصلی که آمریکایی‌ها در این مدت مطرح کردند سیاست ایران در منطقه و همچنین برنامه موشکی تهران می‌باشد که موجب خروج ناگهانی آنها از برجام شده است و سعی کردند که این موضوعات را در صدر قرار دهند و آن طور نشان دهند که بدون تعارف اگر بخواهیم بگوییم، بدون امتیازهایی از سوی ایران، حفظ برجام امکان پذیر خواهد بود. موضوعی که علی رغم وجود ویدئو آن، گفته می‌شود به درخواست طرف ایرانی در گفتگویی با خبرگزاری ایرنا از سوی وی تکذیب شد.
اما کمتر از چند روز سرگی لاوروف نیز در گفتگو با روزنامه «کلارین» آرژانتین گفت که امیدواریم تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام، ارتباطی با برنامه هایی که برای حمله به ایران مطرح است نداشته باشد. البته به موجب این اظهارات دو سوال مطرح می شود:
نخست آنکه چرا روس‌ها مواضع آمریکایی ها را اعلام می‌کنند و دوم آنکه چرا دولت و دستگاه سیاست خارجی آن به جای آنکه به دنبال تکذیب موضوعات راستین باشد، به تبیین چرایی و چگونگی پیدایش این موضوعات و راه حل‌هایی برای این واقعیت‌ها نمی‌پردازند. چرا که به نظر می‌رسد هنگامی که بر مبنای مفروض اشتباهی به تحلیل بپردازیم، همانند آن است که خشت نخست را کج نهاده‌ایم و دیوار شاید تا ثریا بالا برود، اما در نهایت به علت کجی فرو خواهد ریخت.
• پرده آخر: آیا ممکن است میان قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای ائتلافی برای کاهش قدرت منطقه‌ای ایران شکل گرفته باشد؟
هنگامی که رویکردهای سیاست خارجی کشوری مبتنی بر ایدئولوژی گام بر می‌دارد، بدیهی است که از سوی دیگر با مخالفانی مواجه می‌شود که بدون شک عربستان سعودی در راس این رویکرد در رابطه با ایران صدق می‌کند. از سوی دیگر زمانی که موشک‌های کشوری به ذکر نابودی دولت نامشروعی که در سازمان ملل به مشروعیت شناخته شده است پرتاب می شود، سبب می‌شود نه تنها آن رژیم در مقابل ایران مظلوم‌نمایی و دشمنی کند، بلکه به متحدان استراتژیک خود یعنی روسیه و آمریکا نیز فشار می‌آورد تا آنها را نیز با خود همگام سازد.
همچنین بدون شک ایران نقش مهمی در ایجاد و تثبیت امنیت عراق داشته است، اما باید توجه داشت که امنیت کالایی است که با چشم دیده نمی‌شود و مردم عراق نیز حضور آن را در سفره‌های خود احساس نمی‌کنند؛ احداث مدارس، بیمارستان، مراکز علمی و فرهنگی و ... می‌توانست توسط مراکز خصوصی نیز ایجاد شود که در آن صورت به همگرایی ملت ها به یکدیگر کمک می‌کرد و به موجب این همکاری‌های فرهنگی و اقتصادی، همکاری‌ها و شراکت استراتژیک میان ایران و عراق نیز شدت بیشتری پیدا می‌کرد. اما باید توجه داشت هنگامی که نیروی نظامی به صورت رسمی و یا غیر رسمی اقدام به چنین موضوعاتی می‌کند، مخالفان جمهوری اسلامی ایران آن را در غالب استعمار فرانو تعریف می‌کنند و این اقدامات به جای آنکه به همگرایی بینجامد، منجر به واگرایی می‌شود.
فرجام
دولت‌هایی که دیپلماسی مبتنی بر واقعیت را در عرصه بین‌الملل دنبال می‌کنند، این موضوع را به خوبی دریافته‌اند که دوست و دشمن آنها بر اساس منافع حداکثری‌شان رقم می‌خورد، از این رو به دنبال دوستان دائمی نیستند، همان‌طور که دشمنان همیشگی نیز ندارند؛ اما در این میان همواره متحدان استراتژیکی دارند که منافع حداکثری را با آنها پیش می‌برند. از این رو بدیهی است که همه سیاست‌های اعمالی خود را در قالب سیاست‌های اعلانی نمی‌آوردند. به نظر می رسد دولت و دستگاه سیاست خارجی کشورمان نیز می‌تواند به جای تکذیب واقعیت ها، با مشارکت حاکمیت و دیگر نهادهای جمهوری اسلامی ایران، با توجه به شرکای استراتژیک دیگر بازیگران، به ابتکار عملی در سیاست‌های اعلانی خود دست بزنند تا منافع مشترکی برای دیگر قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای رقم بخورد؛ چرا که در غیر این صورت کارزار سختی را در زمین بازی پیش رو خواهند داشت.
منبع: مثلث

نظرات
آخرین اخبار