روسیه؛ قدرت فضایی و فرهنگ استراتژیک | فراتاب
کد خبر: 8188
تاریخ انتشار: 27 اردیبهشت 1397 - 19:10
نایف ال روحان
برنامه فضایی روسیه، بازتاب فرهنگ استراتژیک این کشور و عامل تعیین‌کننده آن است. پروژه‌های فضایی آن غرور و ملی‌گرایی را افزایش می‌دهد و تلاش‌های مکرر خود را به‌عنوان یک رهبر قوی و ضروری جهانی سیاسی بازنویسی می‌کند.

فراتاب – گروه بین الملل: فرهنگ استراتژیک حافظه جمعی و فرهنگ یک ملت است. این موضوع یک متغیر قابل ‌فهم و حیاتی در شکل دادن به سیاست‌های دولتی و رفتار یک کشور در هنگام پیگیری منافع ملی خود است. فرهنگ استراتژیک روسیه بر مطالعات متعددی در سیاست بین‌الملل متمرکز بوده است. مفهوم فرهنگ استراتژیک نخستین بار توسط «جک اسنایدر» مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت، درحالی‌که نگرش اتحاد جماهیر شوروی در آن مقطع «جنگ هسته‌ای محدود» بود. اسنایدر بر اهمیت فرهنگ و متنوع سازی انتخاب‌های سیاسی تاکید می‌کرد. او استدلال می‌کرد اگرچه هیچ‌کدام از استراتژیست های شوروی و آمریکا و همچنین دنیای آزاد دارای فرهنگ استراتژیک نبودند، بااین‌حال آموزه‌های شورویایی و آمریکایی درزمینه های مختلف سازمانی، تاریخی و سیاسی و در پاسخ به شرایط مختلف و موقعیت‌های فناورانه توسعه یافتند. از دیدگاه وی، فرهنگ استراتژیک، فرآیندی است که به‌موجب آن افراد با شیوه های متمایز تفکر استراتژیک به اجتماعی روسی یا ملت دیگری تبدیل می‌شوند. در سال‌های اخیر، مطالعه فرهنگ استراتژیک محبوب شده است و به‌طور مرسوم به‌عنوان مجموعـه اعتقادهـا، فرضیه‌ها، رویکردهـا، هنجارهـا، دیدگاه‌های جهانی و الگوهاي رفتاري همیشگی که توسط تصمیم‌گیرندگان استراتژیـست درزمینه اهداف سیاسی جنگ و بهترین روش دستیابی بـه آن اهـداف، مـشخص و معین ‌شده است. به‌عبارت‌دیگر امروزه پارادایم فرهنگ استراتژیک بسیار مهم است؛ به‌گونه‌ای که هیچ سیاست خارجی و انتخاب استراتژیک کشوری بدون درک بهتر از میراث تاریخی، ایدئولوژیک و فرهنگی آن قابل‌درک نیست.
موقعیت روسیه به‌عنوان یک قدرت فضایی باید در رابطه با فرهنگ استراتژیک این کشور قابل‌فهم دانست. روسیه نیز مانند هر کشور دیگری در نظام بین‌الملل ذاتاً عاطفی، بدون احساس مسئوليت اخلاقی و خودخواهانه است. عاطفی بودن دولت به‌عنوان مجموعه‌ای از ویژگی‌های فردی که بر سیاست خارجی و داخلی دولت تاثیر می‌گذارد، اشاره دارد و شامل عواملی مانند دین، میراث فرهنگی، روایت‌های تاریخی و هنجارها می‌شود. خودخواهی دولتی نیز بخش منطقی و واقع‌گرایانه‌ای از رفتار دولت است که مربوط به بقا و حفظ حاکمیت ملی است، بدین معنی که هر کشوری به دنبال آن چیزی است که برای آن بهترین است.
اغلب دولت‌ها ایده‌های مشابهی از سودمندی را کم‌وبیش دارند، اما تفاوت‌های فرهنگ‌های استراتژیک، تغییرات زیادی را به وجود می‌آورد که سیاست‌گذاران باید برای پیش‌بینی رفتارهای دیگر دولت‌ها از آن‌ها آگاه باشند. جنبه‌های اصلی فرهنگ استراتژیک روسیه شامل مواردی نظیر نگهداری مداوم مشروعیت طبقه حاکم؛ اهمیت وطن‌پرستی و یک فرهنگ سیاسی رزمی است که به ارتقای فرهنگ استراتژیک روسیه کمک کرده است. با توجه به این عوامل، پروژه‌های فضای برنامه‌ریزی‌شده روسیه حتی زمانی که بودجه و زیرساخت‌ها از اجرای آن‌ها حمایت نمی‌کنند، نیز بلندپروازانه هستند.
علاوه بر این، روسیه فضای مشخص و معینی برای مسائل امنیتی خود می‌بیند. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه به‌طور فزاینده‌ای درزمینه گسترش ناتو تهدید شده است. این روایت احساسات وطن‌پرستی را تغذیه و حمایت مردمی از فعالیت‌های فضایی را فراهم می‌کند. هم وطن پرستی و هم مشروعیت، عوامل حیاتی فرهنگ استراتژیک روسیه به‌روشنی بر سیاست‌های فضای فعلی تاثیر می‌گذارند و به‌عنوان انگیزه و پیش‌بینی کننده رفتار دولت به کار می‌روند.


فرهنگ استراتژیک روسیه
از لحاظ تاریخی وسواس دولت در زمینه مشروعیت با مسئله‌ای به نام «کیش شخصیت» در زمان استالین توصیف ‌شده است. در روسیه مدرن، ولادیمیر پوتین چنین نقش مهمی دارد؛ به‌گونه‌ای که دارای محبوبیت فراوانی در بین افکار عمومی است. رشد اقتصادی قابل‌توجه پس از اتحاد جماهیر شوروی و افزایش استانداردهای زندگی به پوتین اعتبار داده است. پوتین پیشرفت‌های بزرگ روسیه در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی را سرپرستی کرد، به نحوی که توانست خود را به‌عنوان عامل ثبات در روسیه معرفی کند.
ملی‌گرایی یکی دیگر از ویژگی‌های کلیدی فرهنگ استراتژیک است. روس‌ها درزمینه وطن‌پرستی سابقه طولانی دارند. تلفات سربازان روسی در جنگ جهانی دوم بیش از هر کشور دیگری بوده است؛ چراکه آن‌ها برای پیروزی بر دشمن بسیار سرسخت بودند و اغلب در برابر همه دشمنان به پیروزی رسیدند. این داستان‌های قهرمانانه برای ملی‌گرایی روسیه بسیار مهم است و روایت سختی، بقا و مخالفت با دشمنان و حس قوی «ما» و «آن‌ها» را القا می‌کند. در ابتدا، ثروت نفت و گاز، درآمد خانوارهای روسی را به میزان قابل‌ملاحظه‌ای افزایش داد، که این امر منجر به افزایش مشروعیت و تایید دولت و کمک به ساختن فرهنگ استراتژیکی که در بالا ذکر شد، گردید. با این‌حال، بحران مالی این رفاه را به پایان رساند و تاثیرات فاجعه‌بار بر برنامه فضایی روسیه داشته است.


روسیه در فضا
با راه‌اندازی ماهواره اسپوتنیک-1 در اکتبر 1957، اتحاد جماهیر شوروی مسابقه فضایی را آغاز کرد. در آن زمان، راه‌اندازی اسپوتنیک، پیامدهای ژئوپلیتیک بزرگی داشت و ظاهراً تعادل قدرت بین دو ابرقدرت جنگ سرد را به نفع اتحاد شوروی سنگینی کرد. هرچند ایالات‌متحده بعدها و در سال 1969 توانست با پیاده کردن انسان در ماه به شوروی پاسخ بدهد، اما طی سال‌ها روس‌ها دارای ابهتی طولانی‌مدت بودند. با این‌حال، در خاطره جمعی روس‌ها، موفقیت‌های فضای بزرگ در فاصله سال‌های 1957-1965 بود که اثبات‌کننده عظمت علمی و فناورانه روسیه بود.
سال‌های پس‌ازآن، دوره نزولی مداوم برای اتحاد جماهیر شوروی سابق بود که سرانجام منجر به فروپاشی اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی شد. با این‌حال، اتحاد جماهیر شوروی به‌عنوان یک رهبر جهانی در فضا تا بحران‌های شدید سیاسی و اقتصادی دهه 1990 باقی ماند. در طول این مدت، مسکو به دلیل عدم توان اقتصادی نمی‌توانست جاه‌طلبی‌های خود را در فضا عملی کند. با این‌حال، پس ‌ازآن که ایالات‌متحده در دهه 1990، از نظر هزینه‌ها و دستاوردها از روسیه پیشی گرفت، روس‌ها همچنان در تلاش بودند تا خود را به‌عنوان کشوری پیشرو در زمینه فضا توسعه دهند.
برنامه فضایی روسیه، بازتاب فرهنگ استراتژیک این کشور و عامل تعیین‌کننده آن است. پروژه‌های فضایی آن غرور و ملی‌گرایی را افزایش می‌دهد و تلاش‌های مکرر خود را به‌عنوان یک رهبر قوی و ضروری جهانی سیاسی بازنویسی می‌کند.
روسیه مانند ایالات‌متحده دارای آژانس فضایی خاص خود به نام روسکاسموس است. از سال 2015 و بازنشستگی شاتل، فضاپیمای سایوز روسی تنها وسیله سفر فضانوردان به ایستگاه فضایی بین‌المللی است. با این وجود ویژگی مشخص برنامه فضایی روسیه، فجایع شدید مالی آن است که پیشرفت پروژه‌های عظیم کشور را کند کرده است. علی رغم همه این موارد، روسیه دارای تجربه بسیار قابل‌توجه در ایستگاه بین‌المللی فضایی (ISS) است. روسیه همچنین با استفاده از فضاپیمای پیشرفته، پروازهای باربری را به ایستگاه بین‌المللی فضایی انجام می‌دهد. با وجود تنش‌های سیاسی بین روسیه و کشورهای مختلف غربی، روسکاسموس همچنان در پروژه‌های همکاری فضایی فعالیت می‌کند. این کار نه تنها در زمینه همکاری با ایستگاه بین‌المللی فضایی، بلکه در مذاکرات در حال انجام با ناسا در مورد یک ماموریت مشترک در مورد زهره و موارد دیگر صدق می‌کند.
اخیراً روسیه همچنین تمایل خود برای گسترش مشارکت خود در ایستگاه بین‌المللی فضایی بعد از سال 2024 اعلام کرده است. این احتمال وجود دارد که با وجود روابط پرتنش مسکو- واشنگتن در زمینه همکاری‌های طرفین در فضا ادامه پیدا کند. به‌طورکلی روسیه در فضا اعتبار عالی خود را حفظ کرده و حتی ایالات متحده نیز به‌طرف روسی تکیه می‌کند. این امر باعث شده روس‌ها با افتخار بسیار از داشتن قوی‌ترین برنامه فضایی جهان یاد کنند. روسیه همچنین برنامه‌های خود برای ساخت مکانی جهت کنترل پرتاب‌های فضایی در قلمرو خود (به‌غیراز ایستگاه بایکانور قزاقستان) را آغاز کرده است.


فشار برای بازگشت
بین دهه‌های 1950 و 1960، عصر طلایی اتحاد جماهیر شوروی بود؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از رکوردهای فضایی در اختیار این کشور بود. واقعیت این است که در حال حاضر، روسیه از عصر طلایی دور است، زیرا روسکاسموس به علت کمبود بودجه به‌طور مداوم با تاخیر و شکست مواجه است. شکست‌های متعدد برنامه فضایی روسیه حتی به انتقاد از پوتین نیز منجر شده است. آخرین شکست به سال 2016 و پروژه مشترک روسیه و اروپا برمی‌گردد. در ژانویه سال 2016، روسکاسموس طرح 10 ساله خود با هدف مشارکت‌های آینده روسیه در ایستگاه فضایی بین‌المللی به‌منظور آزمایش‌های فضایی جدید و برنامه‌های اکتشاف انسانی را ارائه کرد. هرچند طرح روسکاسموس توسط دولت روسیه تصویب شد اما مشکلات مالی ناشی از کم بودن قیمت نفت و گاز موجب کاهش بودجه اصلی طرح‌ شده است. از سال 2016 به بعد به‌صورت پی‌درپی بودجه آژانس فضایی روسیه کاهش‌یافته است. در واقع بودجه روسکاسموس برای دهه آینده تقریباً با بودجه سالانه ناسا برابر است که این امر حاکی از این مسئله است که چگونه روسیه قادر به بهبود وضعیت خود به‌عنوان یک کشور بزرگ فضایی و عمل به پروژه‌های بلندپروازنه خود خواهد بود.
در واقع، به نظر می‌رسد که فرهنگ مشروعیت دولت قوی روسیه در حال گذار به برخی از عدم اطمینان‌ها به‌خصوص در رابطه با غرب به‌طورکلی و ناتو به‌طور خاص است. به همین منظور ناسیونالیسم روسی ممکن است نیاز به بهتر شدن یا قوی‌تر شدن داشته باشد؛ چراکه روسیه نیازمند مقابله با خطرات و بحران‌هاست. باید این نکته را مورد توجه قرار داد که روسیه نیاز به بهبود بودجه برنامه فضایی خود و دستیابی به برخی از موفقیت‌ها دارد که هر دو سلاح فرهنگ استراتژیک خود یعنی مشروعیت و وطن‌پرستی را افزایش خواهد داد. ادامه فعالیت‌های ناتو در اروپای شرقی از یک ‌طرف و مشکلات مالی روسیه درزمینه فضایی از طرف دیگر، مسکو را تهدید می‌کند، بنابراین دولت باید برای اثبات مشروعیت خود و تقویت وطن‌پرستی راهی پیدا کند؛ چه این راه در فضا باشد چه در زمین.
با این‌حال، از آنجا که قابلیت‌های فنی صنعت فضایی روسیه در برخی از حوزه‌ها مانند موشک بسیار عالی و حتی منحصربه‌فرد است، مشارکت با چین (به‌عنوان کشوری با امکانات مالی بزرگ و اهداف بلند پروازانه اما فاقد برخی از فن‌آوری‌ها)، می‌تواند موفقیت‌هایی برای مسکو ایجاد کند. بدون تردید اتحاد فضایی چین و روسیه فرصتی جذاب برای مسکو است تا بتواند به رقیب واقعی جهانی برای رهبری فضایی جهانی ایالات‌ متحده تبدیل شود.


نویسنده: نایف ال روحان منبع: اوراسیا ریویو


برگردان به فارسی: سارا خسروی سرخکلایی، پژوهشگر حوزه بین الملل


بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار