فراتاب - گروه اندیشه: در حالی امروز سنت علوم انسانی به معنای واقعی کلمه در کشورمان در برابر امواج شدیدی از تلاش برای شکل دادن به علومی ایدئولوژیک قرار گرفته که یکی از پایگاه های استوار ایستادگی در برابر این امواج حسین بشیریه و آثار اوست. اگرچه بشیریه سال ها است جلای وطن کرده اما آثار او هنوز جایگاه خود را میان دانشوران و دوست دارن مطالعه سیاست به مثابه یک علم حفظ کرده است.
نگاهی دقیق به آثار بشیریه نشان می دهد که او در هر سه حوزه «شرح اندیشه ها و نظریات سیاسی»، «آموزش دانش سیاسی به دانشجویان رشته» و «پژوهش در زمینه سیاست» قلم فرسایی کرده و آثاری بی بدیل راهی بازار نشر کرده است. هنوز هم ناشران با وجود تنگناها با طیب خاطر مایل به انتشار آثار بشیریه هستند، چه زمانی که او در زمینه جامعه شناسی سیاسی ایران پس از انقلاب پژوهشی نقادانه را تحریر کرده بود و چه هم اکنون که برای احیای علوم سیاسی از لزوم بازگشت به سرچشمه های اساسی این علم سخن می گوید.
آثار بشیریه در درجه نخست ذهن جویندگان دانش را با مفاهیم سیاسی همچون ایدئولوژی، قدرت، تحزب، انواع حکومت و ... آشنا می سازد و به او این امکان را می دهد که از فراز به ساختارهای سیاسی بنگرد و آن ها را برای خود توصیف و تشریح کند.
از سوی دیگر در میان آثار کمتر شارحی می توان این سطح از بی طرفی در داوری ها را دید که در کنار نثر شیوا پهلو به آثار بزرگانی چون سید جواد طباطبایی می زند. گواه این مدعا دو کتاب کم بدیل «لیبرالیسم و محافظه کاری» و «اندیشه های مارکسیستی» است. شیوه نگارش این دو کتاب به نحوی است خواننده در هنگام مطالعه کتاب نخست تصور می کند نویسنده کاملاً با لیبرال ها و محافظه کاران همدلی دارد. اما همان خواننده آنگاه که مشغول مطالعه کتاب اندیشه های مارکسیستی شود به دلیل قوت استدلال های نگارنده در تشریح نظریات دست چپی ممکن است او را طرفدار نظریات مارکسیستی بینگارد. فضلیت مهم دیگر آثار بشیریه این است که خواننده را در موضع مقایسه میان دو یا چند نظریه، اندیشمند و یا اندیشه قرار می دهد و افزارهای مقایسه را نیز برای او فراهم می آورد.
از سوی دیگر بشیریه یکی از معدود پژوهشگرانی است که به واسطه دانش نظری عمیق از ساحت سیاست عملی غافل نشده و بخش مهمی از آثار آموزشی و به ویژه پژوهشی خود را به استفاده از دانش خود برای پیش بینی آینده سیاسی کشور اختصاص داده است؛ چه آنجا که در کتاب «جامعه شناسی سیاسی ایران دوره جمهوری اسلامی ایران» در حد فاصل سال های 82 تا 84 استدلال کرد اصلاح طلبان از پیروزی های خود مغرور شده اند و به دلیل شکست در برخی پروژه های خود از چند پارگی شدیدی رنج می برند و در صورت تداوم وضع حاضر آن ها هم قوه مجریه را از دست خواهند داد و هم قوه تقنینی را و چه آنجا که در کتاب گذار به دموکراسی افزایش فاصله فقیر و غنی به دلیل سیاست های اقتصادی را زمینه محبوبیت پوپولیست ها خواهد شد.
حالا اما همان بشیریه از لزوم بازنگری در علوم سیاسی و احیای آن سخن می گوید و خواهان بازسازی پیوندهای این علم با جامعه است: «شايد همه رشتههاي علمي گاهي نيازمند بازبيني و بازنگري در دستاوردهای خود باشند، بهويژه رشتههايي مانند سياست كه شالوده شكسته و ازهمگسيخته و فاقد پیوند با زندگي واقعی شدهاند. نکته اصلی مورد نظر در کتاب «احیای علوم سیاسی» این است که، بهگمان نگارنده در دوران اخیر علم سیاست در همه جا دچار اضمحلال و فروپاشی و پراکندگی گشته و بخشهای ماهوی و اساسی و عمدهای از پیکر آن کنده شده است، بهنحوی که تنها لاشه نحیف و از هم پاشیده و مرده و مثلهشدهای از آن بهجای مانده است، تا جایی که بود و نبودش به شکل فعلی برای جامعه و دولت و مردم فرقی نمیکند.»
او می افزاید که در نتیجه استیلای رویکردهای اثباتی و تجربی بر علم سیاست: «حکمت سیاسی و دانش سياست که ذاتا معطوف به آینده و تدبير و تغيير و اصلاح و حل مسائل و تشخيص و علاج و درمان بيماريهاي اجتماعي و عمومي بهویژه نارواییها و ستمکاریها و بیدادگریها بوده است، به دانشی بیتفاوت و خنثی و منفعل و بیهدف بدل شده است.»
به نظر می رسد همانطور که بشیریه می گوید همانطور که بشیریه نیز خواستار آن شده استفاده از دانش نظری به منظور «تدوین راهکارهایی عملی برای مدیریت جامعه» و «بحران نگری» تا حدود زیادی برنامه های درسی دانشگاه های ایران رخت بر بسته و بیشتر گروه ها و استادان علوم سیاسی یا در چنبره نظریات و ساحات انتزاعی گرفتار شده و از مدیریت عرصه عملی به دور افتاده اند و یا به گونه ای در جستجوی مقام های اجرایی برمی آیند که گویا هیچ ارتباطی میان آن ها و دانش زمینه شان وجود ندارد.
منصور براتی، دبیر تحریریه فراتاب