سایه دوباره پوتین بر قفقاز | فراتاب
کد خبر: 7552
تاریخ انتشار: 27 اسفند 1396 - 12:49
د.آنتون استراتوف

فراتاب گروه بین الملل: پیروز انتخابات 2018 ریاست جمهوری در روسیه را می توان از پیش تعیین نمود اما نکته حائز اهمیت آن در بازبینی حضور نخبگان سیاسی استکه می تواند سرآغاز تغییرات مهمی باشد، تغییراتی که اساساً سیاست داخلی را از منظر اقتصادی و مبارزه با فساد تحت تاثیر قرار می دهد و به تبع آن توجه هر چه بیشتر نخبگان به سیاست خارجی را به دنبال خواهد داشت. البته ممنوعیت حضور کاندیدای مخالف –آلکسی ناوالنی- از صحنه انتخابات، تحقق این امر را خدشه دار نمود و مهم تر آن که کمیته مرکزی انتخابات، موضوع را در چارچوب موارد قضایی و محکومیت او تبیین داشت. این امر ناوالنی را بر آن داشت تا اقدام به ایجاد کمپین نماید و موج بی سابقه ای از معترضین را در سراسرکشور به پا دارد که خروجی آن، تبیین روند غیرقانونی فرایند انتخابات و ایجاد تردید در افراد واجد شرایط برای رای دادن بود. این امر واکنش دولت را در قالب حضور کاندیدای حزب مخالف(حزب کمونیست )-پاول گرودینین-  در صحنه انتخابات به دنبال داشت. جالب توجه است که وی پیش از این، از اعضای حزب واحد روسیه و معتمد ولادیمیر پوتین به حساب می آمد که این پیشینه از ارزش گذاری حضور مخالفان در انتخابات می کاهد. با این حال اعتراض وی نسبت به الیگارشی، سبک زندگی و نگاه لیبرال او نسبت به اقتصاد سبب شده تا حضور وی در قامت مخالف، افرادی را مجذوب خود نماید.

به طور کلی می توان حضور افراد و چهره های شناخته شده موافق و مخالف در انتخابات را تنها نمایشی از حضور جریان های مختلف دانست که عدم ارائه برنامه جامع از سوی آن ها و محدود نمودن برنامه های انتخاباتی به عرصه سیاست داخلی نشان از ناامیدی برای پیروزی دارد. در این میان، ولادیمیر پوتین تنها گزینه مناسب به نظر می رسد زیرا چالش های متعدد سیاسی و اقتصادی روسیه را به خوبی درک کرده و راهکارهایی را در این زمینه ارائه داده است هرچند از منظر برخی افراد در ارائه سیاست خارجی مطلوب و حضور در عرصه بین الملل از نقاط ضعفی برخوردار می باشد (محورهایی همچون انضمام کریمه، حضور در سوریه و دونباس که آلکسی ناوالنی درصدد بود تا نسبت به آن ها رفراندوم برگزار نماید).   

ولادیمیر پوتین از تلاقی منافع ملی روسیه و سیاست خارجی مطلوب آگاهی دارد و از این روست که انگاره های سیاست خارجی کاندیداهای لیبرال را در نظر نمی گیرد؛ چراکه در این صورت منافع ملی کشور دچار بحران خواهد شد. باور لیبرال ها بر ائتلاف یکپارچه با غرب قرار دارد که این امر عقب نشینی روسیه از شرق اوکراین و جنوب قفقاز و تجدید نظر در روابط خود با تهران و دمشق را به دنبال خواهد داشت. ولادیمیر پوتین در عین تمایل به احیای روابط با ایالات متحده، حفظ منافع ملی روسیه و تثبیت نفوذ خود در مرزهای غربی، خاورمیانه و  جنوب قفقاز را نیز تعقیب می کند و نخبگان سیاسی منطقه مانند رمضان قدیروف نیز نسبت به ایفای نقش مثبت وی در این راستا اذعان دارند. آن ها کسب جایگاه ریاست جمهوری از سوی هر یک از دیگر کاندیداها را برای منافع ملی تهدید می دانند و معتقدند که تداوم روابط روسیه و قفقاز به عنوان منطقه ای پیچیده که با مشکلاتی چون تروریسم، اختلافات قبیله ای و حتی تمدنی روبرو است در گرو حضور ولادیمیر پوتین می باشد؛ چراکه در اوایل دهه 2000 توانست با اقدامات خود، وفاداری قفقاز شمالی که نظامی گری و فشار حاکمیت بر آن غالب بود را نیز کسب نماید.

پوتین در دور جدید ریاست جمهوری خود علاوه بر منطقه قفقاز در درون روسیه نیز با چالش های جدیدی روبرو خواهد بود؛ چراکه به واسطه شرایط موجود بین الملل مجبور به مقابله هر چه بیشتر با غرب خواهد بود که نه تنها بر مسکو بلکه بر سایر مناطق از جمله اروپای شرقی، خاورمیانه و قفقاز نیز تاثیرگذار خواهد بود، همانطور که حضور جنگجویان نظامی روسیه در دیرالزور، حمله آن ها به غوطه شرقی و مبارزه در ادلب به ناچار کرملین را به سمت مبارزه با غرب و متحدین آن پیش خواهد برد و البته این دقیقاً همان آمادگی است که برای تضعیف غرب لازم است و ولادیمیر پوتین در میان صحبت های خود در مجمع فدرال در چارچوب تسلیحات جدید و آمادگی واکنش به رفتارهای غیردوستانه به آن ها اشاره نمود. این برنامه سیاست خارجی ولادیمیر پوتین است که با آن به سوی انتخابات ریاست جمهوری 2018 پیش می رود.

باید در نظر داشت که روندها در قفقاز جنوبی (که کشورهای آن در میان خود دچار جنگ و مناقشه هستند) هم برای روسیه حائز اهمیت می باشند زیرا از یک سو با آن مرز مشترک دارد و از سوی دیگر دروازه ورود به خاورمیانه است. روابط پیچیده روسیه با گرجستان و تمایل این کشور برای پیوستن به ناتو سبب شده است تا مسیر همکاری روسیه با ارمنستان و آذربایجان میسر باشد و از کشوری چون ارمنستان متحدی استراتژیک برای روسیه ایجاد کرده است (پایگاه 102 نظامی روسیه واقع در ارمنستان است، تسلیحاتی را از روسیه دریافت می نماید و میان دو کشور در زمینه نظامیان مشترک نیز قراردادی وجود دارد). نکته حائز اهمیت در نگرش دو کشور ارمنستان و آذربایجان نسبت به سایر بازیگران است (تمرکز آذربایجان بر ترکیه و ارمنستان بر غرب)  که در صورت عدم تغییر آن، زوال تدریجی وضعیت روسیه فراهم خواهم شد و چنانچه کرملین این تصویر را به سرعت تغییر ندهد ممکن است قفقاز جنوبی را از دست بدهد هرچند اکثریت جوامع دو کشور نسبت به فعالیت های پوتین به عنوان رییس جمهور روسیه نگاهی مثبت دارند.

در یک نگاه کلی باید گفت که منطقه قفقاز پذیرش فردی دیگر جز ولادیمیر پوتین را به عنوان رییس جمهور روسیه قابل تصور نمی داند ؛ چراکه نخبگان سیاسی و دولت ها به صورت سازنده با پوتین همکاری دارند و به صورت متقابل نیز پوتین این منطقه را حائز اهمیت بر می شمارد و تلاش خود را در مسیر حل مشکلات و مناقشات آن صرف می کند در حالی که هر فرد دیگری جز پوتین ممکن است به راحتی از منطقه فوق دست بردارد. بنابراین نمی توان شک داشت که ولادیمیر پوتین رییس جمهور آینده روسیه خواهد بود که در عرصه سیاست داخلی و خارجی در حوزه خاورمیانه و جنوب قفقاز که میراث دار آن ها نیز محسوب می شود  بر همه واقعیت های موجود تکیه خواهد زد و حتی فرصت هایی را برای نیروهای مخالف سیاسی فراهم می سازد.

 

دکتر آنتون استراتوف استاد دانشگاه روسیه - ارمنستان در ایروان

 

بازگردان به فارسی: زهره خانمحمدی عضو شورای نویسندگان فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار