کد خبر: 7530
تاریخ انتشار: 26 اسفند 1396 - 16:44
د. اسماعیل شمس

فراتاب - گروه بین الملل: در آغاز سخن بر این نکتە تٲکید می کنم که محرک نگارندە برای نگارش این یادداشت دفاع از هیچ  ایدئولوژی و  حزب یا مخالفت با مکتب و مرام دیگری نیست، بلکە تنها و تنها دغدغە انسانی و دیدن رنج مردم بی پناهی است کە در دعوای احزاب و ایدئولوژیها و منافع رنگارنگ آنها بە فراموشی سپردە شدە و جان و مال و انسانیت و حتی زیست بومشان نابود شدە است. عنوان این یادداشت اقتباسی از کتاب "تجربهٔ مدرنیته؛ هر آن‌چه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می‌رود"، نوشتۀ مارشال برمن است که توسط مراد فرهادپور به فارسی برگردانده شده است. از نظر محتوا هم این یادداشت به محتوای کتاب تجربۀ مدرنیته سخت وابسته است. هدف مارشال برمن از نگارش این کتاب آن است که نشان دهد مدرنیته؛ همچون تجربه ای نو، مقدسات و سنت زیستۀ پیش از خود را، به قول مارکس، سست و نابود کرد و نظم نوینی را برای زیست بشری در دنیای مدرن بنیان نهاد و مردم هم خواسته یا ناخواسته با آن کنار آمدند.

تجربۀ مدرنیته هرچند بسیاری از امور مقدس و سفت و سخت دنیای سنت را سست و بی بنیاد کرد؛ اما خود نیز بانی و مبدع نظریه ها و نهادهای تازه ای در همۀ حوزه ها از جمله سیاست شد که به تدریج به امری سفت و سخت تبدیل شدند و از میان آنها می توان به نظام دولت – ملت؛ سازمان ملل متحد، اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و مفاهیمی مانند، صلح، دموکراسی، حق تعیین سرنوشت، اومانیسم، حقوق زنان و اقلیت ها و مانند اینها اشاره کرد.

در چند سدۀ اخیر برخی بازیگران دولتی؛ مانندآلمان هیتلری، شوروی و امریکا و برخی دولت های دیگر گاه و بی گاه در برابر نهادها و قوانین مدرن و مصوب خود قرار گرفته اند؛ اما همزمان با آنها دولتهای دیگر به مخالفت برخاسته و از کلیت امر مدرن دفاع کرده اند. به باور نگارنده جنگ عفرین، نخستین تجربه بین المللی است که در آن همه نهادها، نظریه ها و قوانین مقدس دنیای مدرن توسط همه حاملان و حامیان  دولتی و رسمی آنها نادیده گرفته شدند و به تعبیر عنوان کتاب برمن، دود شدند و به هوا رفتند. شاید این نخستین بار در سطح جهان است که میان همه دولتهای رقیب و حتی متخاصم پدیدۀ سکوت در برابر شکسته شدن اقتدار امر مدرن در عفرین به وجود آمده است؛ به نوعی که می توان آن را "اجماع جهانی سکوت" در برابر شکست  وجوە انسانی مدرنیته نامید.

برخی تحلیلگران این وضعیت را ناشی از تناقض ذاتی ایدئولوژی چپ گرایانه حاکم بر عفرین و تناقض آن با نظام دولت - ملت مدرن می دانند؛ اما با فرض پذیرش این موضوع، باید گفت که ایدئولوژی حزبی کوچک در سرزمینی کم وسعت نمی تواند خطری را متوجه دنیای مدرن کند. بنابراین به علل زیر این سکوت جمعی نه تنها نفعی به حال غرب ندارد، بلکه سبب دود شدن هرچە بیشتر آرمانهای دنیای مدرن و تقویت واپس گرایی در منطقە خواهد شد:

  • پیش از همه باید از سازمان ملل به عنوان مهم ترین نهاد برخاسته از مدرنیته سخن گفت که  قطعنامه آتش بس را در همین چند روز پیش درباره سوریه صادر کرد؛ اما هیچ یک از کشورهایی که به آن رأی دادند یا مخاطب آن بودند هیچ بهایی به آن ندادند و جنگ را نه تنها قطع نکردند که شدت بخشیدند. ترکیه رسماً اعلام کرد که آتش بس شامل او نمی شود و به جنگ در عفرین ادامه می دهد؛ اما هیچ کس از او نپرسید که آیا عفرین جزو خاک سوریه محسوب نمی شود؟ دبیر کل سازمان ملل و پارلمان اروپا خواستار توقف تجاوز ترکیە می شوند اما کسی بە خواستە آنان تۆجە نمی کند.
  • دولت - ملت و مفهوم کشور و سرزمین ملی از ابداعات عصر مدرن است. تجربه عفرین نشان داد که این نظم مدرن که غربی ها حتی در مورد دولتهای مصنوعی جدید و غیر ملی هم به شدت پشتیبان آن بودند، کاملاً درهم شکسته شد. دولت ترکیه به عنوان دولتی بیگانه قلمرو سرزمینی متعلق به دولت دیگری را اشغال کرد و کسی متعرض او شد؛ حتی دولتی که خاکش اشغال شده است از ابزارهای در اختیار خود هم برای مقابله استفاده ننمود. تعجب آور آن است کە حتی برخی احزاب و نهادهای ملی گرا هم کە علی القاعدە باید در برابر نابودی هویت ملی مردم یک سرزمین موضع بگیرند سکوت کردە اند و عملا راە را برای ترکیە در ترکی سازی آنجا هموار نمودە اند.
  • بدیهی ترین اصل بیانیۀ حقوق بشر، نخستین مادۀ قوانین و حقوق مدرن و حرف اصلی همۀ نهادهای حقوق بشری دنیای مدرن حفظ جان انسانهای بی گناه و غیر نظامیان است. در دو ماه گذشته دومین ارتش بزرگ ناتو با زیرپاگذاشتن همه قوانین مقدس دنیای مدرن از زمین و هوا به مردم مظلوم و بی پناه عفرین حمله می کند و فیلم ها و تصاویر آن دست به دست در رسانه ها و شبکه های اجتماعی می چرخد و امروز هم بە تٲسیسات زیربنایی و حتی بیمارستان آن رحم نمی کند؛ اما هیچ اقدامی برای متوقف کردن ماشین کشتار بی گناهان صورت نمی گیرد.
  • زندگی درصلح و امنیت از دیگر امور مقدس دنیای مدرن بودند؛ اما این دو واژه هم در عفرین در پرتو سکوت دنیای مدرن قربانی شدند. عفرین امن ترین منطقۀ سوریه بود؛ به نوعی که افزون بر ساکنان کرد آن به پناهگاه آوارگان عرب، ترکمان، مسیحی و ایزدی تبدیل شده بود. هرچند حزب حاکم بر شهر از نظر ایدئولوژیک با ترکیه مخالف بود؛ اما به شهادت همگان با وسواس کامل تلاش داشت هیچ حرکتی که سبب حساس شدن ترکها شود، انجام ندهد و حتی یک گلوله هم به سمت ترکیه شلیک نکند؛ اما ترکان با نادیده گرفتن این وضعیت با تهاجم خود صلح و امنیت آنجا را به هم زدند و البته با انتخاب نام شاخه زیتون برای این تهاجم رسماً مفهوم صلح و امنیت را نیز به سخره گرفتند.
  • اخلاق هر چند برخاسته از جهان سنت است؛ اما در دنیای مدرن اعتباری فزون یافت و به تعبیری به دین دنیای مدرن تبدیل شد؛ اما اخلاق هم در عفرین به بادفنا سپرده شد. مهاجمان در جلوی چشم جهانیان هزاران بمب بر سر مردم مناطق مسکونی می اندازند، زنان و کودکان را می کشند؛ زمینهای کشاورزی و باغی را نابود می کنند و اموال عمومی را غارت می نمایند؛ اما با نفاق و ریاکاری از نابودی تروریستها و حفظ جان غیرنظامیان سخن می گویند و دنیا هم البته سخن آنان را می پذیرد و دهها مدرک مستند و معتبر را نادیده می گیرد. از سوی دیگر جهانیان می دانندکه کردها با فداکاری های بسیار، داعش، بزرگ ترین دشمن دنیای مدرن را شکست دادند. در آن روزها فیلم و تصویر جنگجویان کرد همچون شوالیه های جدید در جهان غرب دست به دست می شد. آمریکا، روسیه و بسیاری از دولت های اروپایی و ... هم به آنان به چشم منجیان می نگریستند؛ اما امروزهمان ها بی هیچ دغدغۀ اخلاقی رهایشان کردند. به راستی کدام منطق اخلاقی حکم می کند مردم و سرزمینی که با گذشت از همه چیزخود داعش را از بین بردند در دنیای پس از داعش حتی یک روز نی آسایند و این گونه به بازی گرفته شوند؟ کدام حکم اخلاقی اجازە می دهد مردم بی پناهی کە هیچ ابزار دفاعی در برابر هواپیماهای ترکیە ندارند با پیشرفتە ترین بمبها مورد حملە قرار گیرند و جان و مال و سرزمینشان در جلوی چشم جهانیان نابود شود؟
  • بیش از همۀ اینها آنچه که در عفرین دود شد و به هوا رفت، انسانیت بود. عفرین پس از این به عنوان نماد تام و تمام انسانیتِ از دست رفته در سطح جهان معرفی خواهد شد. باید گفت که مخالفت با تشکیلات سیاسی – نظامی حاکم بر کردستان سوریه و حتی حذف آن یک مسئله است و نابودی یک سرزمین و مردم آن مسئله ای دیگر؛ آنچه که امروز در عفرین رخ می دهد یک نسل کشی انسانی و زبانی و سرزمینی تمام عیار است؛ زیرا اگر هدف، حذف فلان حزب بود، راههای آسان تری هم برای تحقق آن وجود داشت و هیچ ضرورتی به دو ماە بمباران هوایی و نابودی خانه ها، سوزاندن جنگلها و باغات، کشتار زنان و کودکان و حتی غارت و کشتن حیوانات و ماکیان آن نبود. نکته تأسف آور، تنها رفتار ترکیه و شبه نظامیان وابسته به آن نیست، بلکه سکوت جمعی انسان مدرن در برابر این فاجعه است. در قوانین  بیشتر کشورهای مدرن حتی اعدام مجرمان هم ممنوع است؛ اما کشتار زنان و کودکان در عفرین و دیگر نقاط سوریه گویا اهمیت چندانی ندارد. این سکوت تنها مختص دنیای غرب نیست، بلکه بسیاری از مسلمانان  که خود را مدرن می نامندو به همین سبب مورد نقد همتایان سنتی خود هم قرار دارند، در آن شریکند. جالب آن است که قرآن در آیۀ 32 سوره مائده به صراحت می فرماید: "...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا"؛ هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یافساد درروی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته، و هرکس انسانی را ازمرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم رازنده کرده است.

به فرض؛ حزب حاکم بر کردستان سوریه، نامطلوب؛ اما به راستی کشتار زنان و کودکان به بهانۀ حمله به این حزب در روز روشن و به تعبیر قرآن، کشتن حتی یک نفر بی گناه که گناهش برابر کشتن همه مردم است، با کدام بخش از این آیۀ انسان گرا سازگار است که مسلمانان مدرن کراوات زدۀ ترکیه مرتکب آن می شوند و برخی علمای دین هم در مساجدبرای آنان دعای فتح می خوانند و برخی دیگر دربرابر آن سکوت می کنند؟ باید از وجدانهای بیدار مسلمان پرسید کە خون زن و کودک عفرینی مسلمان چە تفاوتی با زن و کودک  غزە ای و روهینگیایی و ... دارد کە در مورد آنها سازمان کشورهای اسلامی و احزاب و علمای مسلمان دست بە کار می شوند ولی در مورد عفرین صدای هیچ  یک از آنان بلند نمی شود؟ بە یقین اگر داعش سبب بی اعتبار شدن آرمانهای اسلام بنیادگرا و سلفی شد، اقدامات اردوغان و حامیان مسلمان نوگرایش سبب وارد ساختن ضربه به الگوی اسلام مدرن و مدعی دموکراسی خواهد شد چون همگان می دانند کە اردوغان و حامیانش تلاش وافری داشته اند تا خود و حزب متبوع شان را نماد اسلام مدرن نشان دهند.

با توجه به این نکات، نگارنده بر این باور است که برخی وقایع  چند سال اخیر، به ویژه جنگ عفرین، نقطۀ آغاز فرایند دود شدن امور سفت و سخت دنیای مدرن و آغاز دوران دیگری است. بی تردید اگر دلسوزان و دغدغه مندان اخلاق، قانون، حقوق بشر و دیگر اندیشه های مدرن تدبیری نیندیشند، آینده تلخی در انتظار بشریت خواهد بود و سکوت آنان بعدها به مصداق مَثَل "کاشتن باد و درو کردن طوفان" تبدیل خواهد شد. امیدوارم وجدان جمعی دنیای مدرن هر چه زودتربه فکر متوقف کردن این وضعیت و ترمیم زخم نشسته بر روح و روان مردمی بیفتد که احساس می کنند قانون، اخلاق، دین و انسانیت آنان را رها کرده و طعمۀ غرایز غیرانسانی و تمامیت خواهانۀ  ایدئولوژی های چپ و راست مدرن و جهانگشایان  و سرمایه داران کرده است.

  

اسماعیل شمس، دکترای تاریخ و عضو هیات علمی دایره المعارف بزرگ اسلامی

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
ایمان
| |
2018-04-16 16:49:07
ای کاش این نوشته در سطح جهانی منتشر شود تا همه مردم دنیا ازین مطالب دقیق بهره مند شوند
آخرین اخبار