فراتاب - گروه بین الملل: از مهر 1382 ( اکتبر 2003) که مذاکرات هستهای در دوره دولت هشتم کلید خورد تا تیر 1394 ( ژوئیه 2015) که برنامه جامع اقدام مشترک معروف به برجام به امضا رسید 54 دور مذاکره هستهای ، دوازده دور با تروئیکای اتحادیه اروپا ( انگلیس، آلمان و فرانسه) و 42 دور مذاکره با نمایندگان گروه 1+5 برگزار شد. ایران و دولتهای عضو گروه 1+5 همراه با نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از 22 ماه مذاکره سخت و فشرده سرانجام در چهارده ژوئیه 2015( 23 تیر 1394) در وین اتریش برای رفع سوءتفاهمها در مورد برنامه صلحآمیز هستهای و همزمان لغو تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران تفاهم کردند. برجام بهعنوان یک سند بالادستی هستهای در قبال پذیرش ایران با افزایش بازرسیها از تأسیسات و مراکز هستهای و توقف یا تعلیق برخی دستاوردهای فنی اتمی، گروه 1+5 نیز باید تعهدات هموزنی را مرحلهبهمرحله و همزمان با راستی آزمایی تعهدات ایران متقبل شود که مهمترین تعهدات آنها در حوزه رفع کامل تحریمهای هستهای و ارائه تضمینهای لازم برای عدم بازگشتشان به چرخه تحریمها با عناوین اتهامی دیگر است.
حامیان برجام بر این باور هستند که فرصتهای سیاسی و اقتصادی پدیدار شده برای جمهوری اسلامی ایران در دوران پسابرجام بر امتیازهای هستهای ارائهشده برتری دارد. آنها صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل و حذف قطعنامههای پیشین هستهای در 23 تیر 1394، مختومه شدن پرونده مطالعات ادعایی تسلیحاتی شدن ( ابعاد احتمالی نظامی) در آژانس در 24 آذر 1394، اجرایی شدن برجام از 26 دی 1394 و لغو تحریمهای هستهای نشانگر شکست انزوای سیاسی – اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و غلبه رویکرد اعتدالگرایی بر افراطگرایی در عرصه سیاست خارجی است.
اما یکی از مسائل مهم و برجسته در رسانههای بینالمللی در مورد ارتباط بین برجام و سیاستهای منطقهای ایران و مسائل موشکی است که حتی امروزه این مسئله نقش مهمی را در تصمیم دونالد ترامپ در تأیید پای بندی ایران به توافق هستهای ایفا میکند. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا باوجود تأیید پای بندی ایران به برجام از واژه نقض روح برجام از سوی ایران تأکید کرد. منظور وی از روح برجام چیست؟ وی بارها از این جمله در هنگام اعلام راهبرد جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، تهران را به دلایل توسعه برنامه موشکهای بالستیک، حمایت از تروریسم و رفتارهای بیثبات کننده در منطقه به نقض روح برجام متهم کرده است. دو دولت ایران و ایالاتمتحده آمریکا همواره یکدیگر را به نقض روح برجام نه متن آن متهم میکند. اینکه دو طرف از نقض « روح برجام» سخن میگویند به این معنا است که طرفین هیچ سندی در اختیار ندارند تا اثبات کنند حریف از عمل به مفاد تصریحشده در برجام سرباز زده است. روح برجام یکی از حقوقیترین وجدیترین واژههای توافق و جز یکی از معدود موضوعاتی است که در متن برجام بیش از یکبار مورد تأکید قرارگرفتهاند. هم پاراگراف هشتم هم ماده 28 برجام تأکید کرده است که طرفین باید از « هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف برجام» خودداری میکنند. اما نخستین بار این واژه از سوی باراک اوباما در کنفرانس خبری نشست هستهای در واشنگتن در فروردین سال ۱۳۹۵، با صراحت روح برجام را به «تغییر رفتار ایران» تفسیر کرد! وی اعلام داشت که اگر ایران میخواهد از امتیازات اقتصادی برجام برخوردار باشد، باید به روح توافق هستهای پایبند باشد. او اعلام کرد، روح توافق هستهای، یعنی تغییر رفتار ایران در برنامه هستهای، برنامه موشکی، مسائل نظامی و منطقه!
محققین غربی بر این عقیده هستند که ایران همچنان همانند قبل از برجام به رفتارهای ستیزهجویانهٔ خود ادامه میدهد. برجام سبب هیچگونه تغییری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نشده و هرچند آهنگ و لحن سیاست خارجی ایران پس از برجام تغییر کرده است ولی هر چه قدر سیاست خارجی ایران در پسا برجام تغییر میکند بیشتر شبیه پیش از برجام است. برای این امر به موارد زیر اشاره میکنند:
- حمایت سیاسی، مالی و نظامی دولت ایران از بشار اسد در سوریه
- تلاش برای دستیابی به فناوری مدرن موشکی و آزمایشهای موشکی مکرر ایران با نقض قطعنامههای سازمان ملل
- ادامه حمایت از تروریسم و پشتیبانی مستقیم تهران از عوامل تروریستی نیابتی در سرتاسر منطقه ( منظور حزبالله لبنان، انصار الله یمن)
- فعال ترشدن گشت زنی نیروی دریایی ایران
- استمرار نقض حقوق بشر و محدودیتهای هنجارهای دموکراتیک در ایران
- بازداشت دو شهروند ایرانی – آمریکایی در اکتبر 2015 و فوریه 2016 و ادامه حبس آنها
-اسیر کردن ملوانهای نظامی آمریکایی توسط نیروی دریایی ایران در 12 ژانویه 2016 و پخش فیلم اسارت آنها
- تداوم توسعه ظرفیتها و توانایی سایبری ایران و دست داشتن در حملات سایبری به سراچههای دولتی آمریکا
بسیاری از مخالفان منطقهای برجام بر این عقیده بودند که با لغو یا تعلیق تحریمهای مالی و اقتصادی علیه ایران طبق برجام، منابع مالی قابلتوجهی در اختیار تهران قرار خواهد گرفت که میتواند در راستای سیاستهای منطقهای خویش از آن استفاده کند که آن استدلال میکردند دلارهای حاصل از توافق در بحرانهای منطقهای سوریه و یمن خرج خواهد شد. بر اساس دیدگاه غرب بهطور خاص آمریکا، برجام تلاش برای مهار قدرت ایران است. هرچند نفوذ منطقهای، برگ برنده ایران در فرایند به سرانجام رسیدن برجام است ولی آمریکا به کمک ابزارهای سنتی خود در منطقه ( دلار سعودی، اسرائیل و تروریسم تکفیری) در تلاش برای خارج کردن این برگ از دست ایران است. درواقع آمریکا در حال ایجاد یک نظم ژئوپلیتیکی جدید منطقهای و گنجاندن توافق هستهای درون آن است و درنهایت برجام را تبدیل به ابزاری برای کاهش مستمر قدرت منطقهای ایران خواهد کرد. در چارچوب همین سیاست، کارشکنیهای منطقهای به معنای اخلال درروند اجرای برجام تفسیر خواهد شد.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا فعالیتهای منطقهای ایران در برجام قیدشده است یا خیر؟ نگاهی به برجام نشان میدهد که در این توافقنامه هیچ اشارهای حتی غیرمستقیم به فعالیتهای منطقهای ایران نشده و تنها موضوعات فنی و سیاسی مرتبط با برنامه هستهای کشورمان و تحریمهای اعمالشده در این خصوص موردبحث و بررسی قرارگرفته است. حالا اما آمریکا برای خود دو مسیر در پیشگرفته تا به هدفش برسد. اول، تلاش برای پیوند دادن اقدامات منطقهای ایران با برجام؛ یعنی دولت ترامپ با طرح موضوع نقض روح برجام از سوی ایران در پی آن است تا در فضایی که برجام توسط طرف غربی به نحو مطلوب اجرا نمیشود ایران را مقصر جلوه دهد. مسیر دوم هم این میتواند باشد که دولت آمریکا با طرح مسائل منطقهای، به بهانه غیرهستهای به ایران فشار آورده و تحریمهایی را وضع کند. این فشارها در سایه ربط دادن موضوعات منطقهای به برجام، شاید با هدف تحریک و تحتفشار قرار دادن ایران برای خروج از برجام است. در این مسیر، آمریکا نهتنها به تعهدات خود را در برجام عملنکرده، بلکه در تلاش است هزینه هرگونه نقضی را متوجه ایران سازد.
علیرضا علیپور، دانشجوی دکتری روابط بین الملل
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است