پیروزی هرزه نگاری بر محافظه کاری اجتماعی در آمریکا! | فراتاب
کد خبر: 7365
تاریخ انتشار: 16 بهمن 1396 - 14:12
پایان عصر شوالیه گری
ما اکنون شاهد پدرسالاری عریانی هستیم که حقوق خود را از طریق نمایش آشکار قدرت، اظهار می دارد و رئیس جمهوری با معشوقه های هرزه نگار و فخرفروشی اش برای تجاوز جنسی، رهبر کاملی است برای محافظه کاران دنیای پسا شوالیه گری.

فراتاب- گروه بین الملل: متن حاضر ترجمه مطلبی انتقادی از منظری چپگرایانه به فرهنگ محافظه کاران آمریکاست. هدف اصلی این انتقادات، سرزنش محافظه کاران مذهبی به دلیل پذیرش و هضم ریاست جمهوری شخصی مانند دونالد ترامپ است؛ فردی که سابقه ای آمیخته با فساد و بی بند و باری دارد و علی الاصول پرونده اعمال چنین فردی با آرمان های شناخته شده محافظه کاری سازگار نیست. اگرچه مدعیات نویسنده در باب عامل گرایش محافظه کاران به سوی ترامپ قابل اثبات نیست؛ با این حال اشارات او به شکل گیری خرده فرهنگی واکنشی در میان برخی مردان آمریکایی قابل توجه است. این خرده فرهنگ در واکنش به ظهور و قدرت یابی فمنیسم و در ادامه آن، تضعیف هنجارهای جنسیتی مرسوم شکل گرفته است.


پیروزی هرزه نگاری بر محافظه کاری اجتماعی
تیم حقوقی ترامپ و متحدانش در مطبوعات قبل از انتخابات سال 2016 برای جلوگیری از انتشار گزارش هایی در ارتباط با رابطه او با ستارگان هرزه نگاری تلاش چشمگیری کردند. اما حال مشخص می شود که تلاش آن ها ضرورتی نداشته است؛ چرا که مشخص شده تمایل ترامپ به دنیای مستهجن تأثیر سیاسی چندانی ندارد.
هفته گذشته وال استریت ژورنال افشا کرد که در اکتبر 2016 مایکل کوهن، وکیل ترامپ ترتیب پرداخت 130 هزار دلار را به یک بازیگر فیلم های غیراخلاقی داده تا در باره رابطه خارج از ازدواج خود با ترامپ در سال 2006، یعنی یک سال قبل از ازدواج او با ملانیا، سکوت نماید. سه شنبه نیز سی ان ان گزارش داد که دایانا فالزون خبرنگار فاکس نیوز در اکتبر همان سال (2016) گزارشی تهیه کرده بود که بسیاری از جزئیات گزارش وال استریت ژورنال را تأیید می کرد. از جمله تأیید رابطه با ستاره فیلم های غیراخلاقی و نیز ایمیل هایی درباره توافقات افشا نشده ای که این بازیگر با وکلای ترامپ به دست آورده بود. گزارش فالزون در آن زمان توسط مافوقانش کنار گذاشته شده بود. این اتفاق مانند ماجرای مشابهی در سال 2016 است که در آن، دیوید پکر صاحب نشنال انکوایرر و حامی ترامپ، 150 هزار دلار به یک مدل برای سکوت درباره رابطه اش با ترامپ پرداخت کرد و هیچ گاه آن را منتشر نکرد.
کوهن، فاکس نیوز و نشنال انکوایرر در تلاش برای جلوگیری از انتشار این گزارش ها بر اساس این پیش فرض عمل کردند که ترامپ به دلیل رسوایی های جنسیِ مبتذلِ خود متحمل ضربه سیاسی خواهد شد. مخصوصاً اگر افراد دخیل در این ماجرا ستارگان عرصه‌ هرزه نگاری نیز باشند. با این وجود تا به حال دلیلی برای تصور صحیح بودن این پیش فرض وجود ندارد. همچنان که در نهایت جزئیات این گزارش ها عمومی شد، اما توجهات زیادی برنیانگیخت. چنان چه میشل گلدبرگ ستون نویس نیویورک تایمز نوشته است؛ اگر در دولت دیگری مشخص می شد که رئیس جمهور در دوره انتخابات به ستاره فیلم های غیراخلاقی حق السکوت پرداخت کرده است، جنجال به پا می شد. اما تابه حال در دولت کنونی با بی اعتنایی عمومی مواجه شده است.
سکوت موجود در اردوگاه چپ را به راحتی می توان بدلیل انباشتگی بیش از حد جار و جنجال توجیه کرد. دلایل بسیار زیادی برای عصبانیت از ترامپ وجود دارد، تا جایی که رابطه خارج از ازدواج او با یک بازیگر فیلم های غیراخلاقی موضوعی پیش پا افتاده به نظر می آید. حتی اگر ادعا شود که در چارچوب این رفتار جنسی موضوع بسیار جدی تری رخ داده و ترامپ در سال 2006 به یک بازیگر فیلم های غیراخلاقی نیز تجاوز کرده است.
اما سکوت در اردوگاه راست حیرت انگیز تر است. بنا به تعبیر کوین ویلیامسون از نشنال ریویو؛ ترامپ "رئیس جمهور هرزه نگاری است" و یا چنان چه راس دوتات ستون نویس تایمز در 2016 ترامپ را "عیاشی برای ریاست جمهوری" خطاب کرده است. هر دوی این ها حقیقت دارند. ترامپ، دوست دیرین موسس پلی بوی هیو هفنر، سبک زندگی بی بند و بار مشهوری در صنعت هرزه نگاری داشته است. اما به نظر نمی رسد که نگرانی ویلیامسون و دوتات به شکل گسترده ای در میان همکارانِ آن ها که مدافع ارزش های سنتی هستند، نیز وجود داشته باشد.
استیلای ترامپ بر حزب جمهوری خواه توجه کمی را به خود جلب کرده است، اما دگرگونی واقعی در سیاست آمریکا مربوط به محافظه کاران اجتماعی است؛ محافظه کارانی که سابقاً در برابر امور قبیحه مبارزه می کردند، اما اکنون با فرهنگ پورن زده کنار آمده اند.
هرزه نگاری از دهه 1960 تا دهه 1990 موضوع سیاسی جنجالی ای بوده است. از این دهه و با تغییرات در قانون سانسور و ورود تکنولوژی های جدید مانند ضبط ویدیویی، تصاویر قبیحه بسیار فراگیرتر شد. در کنار مخالفت با سقط جنین و حقوق همجنس گرایان، مخالفت با هرزه نگاری یکی از اصول تشکیلاتی بنیادین در راست مذهبی بود. زمانی در سال 1997 جری فالول موسس تشکیلات مورال مجاریتی به نمایندگی از بسیاری از محافظه کاران اجتماعی به سی ان ان گفت: "هرزه نگاری به هر فردی که آن را درک می کند، صدمه می زند. این صنعت، صنعتی است که محتوای آن امور بی ارزش را وارد ذهن انسان می کند و خروجی آن نیز بی ارزش است. من فکر می کنم زمانی که شما این محتوا را وارد ذهن خود می کنید، قطعاً رابطه شما با همسر و نگرش شما به زندگی و اخلاق تحت تأثیر قرار می گیرد." اما امروزه فرزند جری فالول یعنی جری فالول جی آر، یکی از بزرگترین حامیان ترامپ است. (در سال 2016 او در دفتر ترامپ در عکسی ظاهر شد که پشت سرش مجله پلی بویی قرار داشت که روی جلد آن با تصویری از ترامپ همراه بود.)
تغییر موضعِ سرسختانهِ فالول علیه هرزه نگاری، به موضع گذشت کارانه فالول جی آر در قبال ترامپ، به این دلیل ممکن شد که تغییر گسترده تری در جنگ علیه هرزه نگاری رخ داد. این جنگ احتمالاً با انتشار گزارش میس توسط دولت ریگان در سال 1986 به اوج خود رسیده بود. این گزارش به شکل سربسته ای تلاش می کرد تا هرزه نگاری را به جرایم خشونت آمیز پیوند دهد. فشار راست مذهبی علیه هرزه نگاری در دهه پایانی قرن بیستم، زمانی رخ داد که محتوای غیراخلاقی عمدتاً از طریق نوار ویدیویی و مجلات توزیع می شد. در چنین شرایطی تصور این که تحریم این صنعت توسط مصرف کنندگان می تواند آن را تحت فشار قرار دهد، ممکن بود. اما با ظهور اینترنت دیگر چنین تصوری چندان واقع بینانه نبود.
حتی در دوران اوج مقابله با هرزه نگاری، اقلیت کوچک اما مهمی از محافظه کاران وجود داشتند که نگاه بسیار مساعدتری به هرزه نگاری داشتند. این نگاه عمدتاً بنیادی لیبرتارین داشت. چنان چه ویلیام بوکلی موسس نشنال ریویو در سال 1966 اقرار کرده است، هیو هفنر بینشی فایده گرایانه در باب اخلاق داشت. نگاهی که به نظر می رسد محافظه کاران مدرنی مانند آین رند کاملاً آن را پذیرفته اند. لذت گراییِ هفنر برای بسیاری از محافظه کارانِ خارج از صفوف جنبش رَند نیز جذاب بود. در مجله بوکلی صداهای مهمی وجود داشت که بی بند وباری آریستوکراتیک (اشرافی) قرن هجدهم را تکرار می کردند. آن ها استدلال می کردند که بی بند و باری جنسی مردان در سازگاری کامل با سنت گرایی قرار دارد. دی کیث مانویِ رمان نویس، خود را هرزه نگار مسیحی توصیف کرده است. او در دهه 1970 مشارکت مداومی در پلی بوی و نشنال ریویو داشت.
سردبیر ارشد نشنال ریویو، جفری هارت در نوشته ای در پارتیزان ریویو در 1985 استدلال کرده است که دلیلی وجود ندارد که هنر نتواند به تجربه شهوانی بپردازد. چنین به نظر می رسید که چنین موضعی در سال 1986 در زمانی که جری فالول اس آر در اوج نفوذ خود قرار داشت، به شکل آشکاری در اقلیت باشد. اما با گذشت زمان، محافظه کاران بیشتری به طرز فکر هارت نزدیکتر شدند. این تغییر تحت تأثیر رونق گرفتن فمنیسم و حقوق دگرباشان جنسی بوده است. رونق گرفتن فمنیسم و حقوق دگرباشان باعث می شد تا انگاره فرهنگی موجود در پلی بوی جذاب به نظر برسد؛ انگاره ای که دگر جنس گرایی و هنجارهای جنسیتی سنتی را بدون قید و شرط می پذیرفت. به همین دلیل است که برخی وب سایت های محافظه کار سوگوار مرگ هیو هفنر در سال گذشته بودند. بن دومنک، ادیتور فدرالیست نوشت که کار هفنر بزرگداشتِ تکمیل گری جنسی ای بود که مرد و زن را از ابتدا تا انتهای تاریخ به یکدیگر وابسته کرده است.
چنان چه دوتات در سال 2016 نوشت، اتحادی طبیعی میان ترامپیسم و دوستداران هرزه نگاریِ ضد فمنیسمِ عصر اینترنت وجود داشت. به نظر دوتات "در میان مردانی که به آنان وعده عکس های عریانِ رام، داده شده است و نیز مردانی که در نهایت برای راحتی خویش، با اینترنت پر سرعت تنها می شوند، انقلاب جنسیِ مردان که تبدیل به خرده فرهنگی مسموم و راکد شده است، از قدرتمند شدن زنان در تمامی اشکال آن ناخشنود است." این خرده فرهنگ قهرمان خود را در وجود ترامپ یافته است. "این جا جایی است که شما قوی ترین (و نیز عجیب ترین) حامیان ترامپ را پیدا می کنید. او تبدیل شده است به مرد پرجذبه و برتر برای هر مرد معمولی ای که مشتاق تبدیل شدن به مردی پرجذبه است و ترکیب او از آزادی اخلاقی و زن ستیزی رویای لذت را کماکان زنده نگه می دارد." این نگاه با مشاهدات گلدبرگ که دارای منظری لیبرالیستی است، در یک راستا قرار دارد. "ترامپ سیاست مرتجعانه را با بی بند و باری جنسی مردانه تلفیق کرده است."
لیبرال ها به راحتی می توانند دورویی جمهوری خواهان را تقبیح کنند. حزبی که مشهور به حزب [حامی] ارزش های خانوادگی است، ترامپ را به عنوان تجسم و نماد خود پذیرفته است. اما در اینجا واقعاً دو رویی ای وجود ندارد. ارزش اصیل در اینجا پدرسالاری است که می تواند اشکال مختلفی به خود بگیرد. نوعی از پدرسالاری قدیمی وجود دارد که صورتک شوالیه گری و عیاری به صورت می زند و حفاظت از زنان در ازای اطاعت را وعده می دهد. اما در حال حاضر دیگر عصر شوالیه گری تمام شده است. ما اکنون شاهد پدرسالاری عریانی هستیم که حقوق خود را از طریق نمایش آشکار قدرت، اظهار می دارد و رئیس جمهوری با معشوقه های هرزه نگار و فخرفروشی اش برای تجاوز جنسی، رهبر کاملی است برای محافظه کاران دنیای پسا شوالیه گری.
نویسنده: جیت هیر
منبع: نیو ریپابلیک
برگردان به فارسی: سجاد آتشبار

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار