کد خبر: 7087
تاریخ انتشار: 28 آذر 1396 - 15:08
اردشیر پشنگ
هرمیزان جریان 16 اکتبر با رهبری معنوی هیروابراهیم احمد دارای برنامه در عرصه سیاسی اقلیم برای استفاده از فرصتهاست، جریان مقابل به رهبری بارزانی و کوسرت رسول هنوز در شوک رویداد کرکوک، منفعل اند!

 فراتاب – گروه بین الملل: برخی شهرهای اقلیم کردستان طی روزهای اخیر شاهد وقوع اعتراضات مردمی نسبت به بحران اقتصادی و عدم دریافت به موقع یا کافی حقوق های ماهانه هستند، اعتراضاتی که در بخشی از شهرها مانند رانیه و سلیمانیه به خشونت نیز کشیده شده است. در همین خصوص لازم است به چند نکته اشاره کرد:

  1. وضعیت اقتصادی اقلیم کردستان از سال 2013 به این سو به دلیل قطع بودجه این منطقه توسط دولت مرکزی، عدم توانایی در فروش با قیمت مناسب نفت، ساختارهای معیوب مالی و فقدان زیرساختهای اقتصادی و البته فساد گسترده و روابط ناسالم اداری و سازمانی رو به وخامت گذاشته است.
  2. ظهور داعش و هزینه های سنگین جنگ با این نیرو و تحت الشعاع قرار گرفتن امنیت اقلیم و از دست دادن بخش عمده ای از درآمدهای توریستی و مختل شدن فرآیند جذب سرمایه گذاری خارجی، آواره شدن بیش از یک میلیون و 620 هزار نفر پناهجوی عرب در مناطق کردنشین و نهایتاً تسلط دولت بر حداقل 60 درصد منابع نفتی پس از 16 اکتبر امسال وضعیت اقتصادی اقلیم را با وخامت بیشتری روبرو کرده است، لذا طبیعی است که اعتراضات مردمی نسبت به این موضوع افزایش یابد.
  3. نکته مهمی که در رابطه با این اعتراضات به چشم می آید نحوه مواجهه افراد و گروههای مختلف سیاسی در اقلیم کردستان نسبت به آن است: گروه جبهه نو به رهبری شاسوار عبدالواحد ،جوان جویای نام و جاه طلب و مدیر شبکه تلویزیونی ان.آر.تی، جنبش گوران، بخشی از اعضای امنیتی و پرنفوذ اتحادیه میهنی ،نظیر لاهور شیخ جنگی (برادرزاده جلال طالبانی) که مغز متفکر اصلی رویدادهای 16 اکتبر در قبال کرکوک به شمار می رود، و تا حدی حزب تازه تاسیس برهم صالح به عنوان حامیان این اعتراضات شناخته می شوند حتی شاسوار عبدالواحد سفر خارجی خود را قطع کرده و اعلام کرده است به میان مردم خواهد آمد!
  4. در مقابل احزاب اصلی حاکم در اقلیم کردستان شامل حزب دموکرات ،با رهبری مسعود بارزانی، و بخش عمده ای از رهبران حزب اتحادیه میهنی، با محافظه کاری در مقابل این اعتراضات، ضمن وارد دانستن اعتراضات از معترضین خواسته اند از حمله به دفاتر و اماکن دولتی و حزبی و به خشونت کشاندن آن پرهیز کنند.
  5. نکته قابل تامل اما واکنش جریان موسوم به 16 اکتبر در قبال این اعتراضات است، واکنش هایی که ابهام و سوالات چندی را ایجاد می کند، و این سوال را ایجاد می کند که آیا این اعتراضات واقعی و مردمی است یا اینکه اعتراضاتی فرمایشی و به تعبیری دیگر برنامه ریزی شده در راستای ادامه پروژه سیاسی مورد نظر آنها در اقلیم کردستان است؟
  6. بطور مثال در حالیکه طی روزهای اخیر جریان 16 اکتبر از مردم معترض حمایت می کنند و حتی به نوعی آنان را تشویق به تداوم اعتراضات و کشاندن آن به شهرهای دیگر می کنند، اما همین گروه درست 48 ساعت پس از اتفاقات کرکوک، بطور جدی و با همه امکانات و توان امنیتی و تبلیغاتی خود مانع از آن شدند تا در سلیمانیه مردم معترض به عمکرد آنها دست به اعتراض خیابانی بزنند، و بطور کرّات و علنی در رسانه های دیداری و شنیداری خود مانند تلویزیون «کُردسات» تهدید کردند که چنانچه افرادی برای اعتراض به خیابانها بیایند نیروهای امنیتی تحت امرشان، با آنان برخورد خواهند کرد.
  7. با توجه به آنچه که شرحش رفت نمی توان گفت به تمامی، اعتراضات موجود که بطور قابل تاملی در حال به خشونت کشانیده شدن نیز هست، یک سناریوی فرمایشی و از پیش تعیین شده باشد، اما پیداست گروه 16 اکتبر به خوبی و با برنامه ریزی های دقیق تری نسبت به رقبای سیاسی اش چه در حزب اتحادیه میهنی و چه در حزب رقیب ،حزب دموکرات، در حال فرصت سازی و استفاده از شرایط موجود در راستای اهداف خود می باشد.
  8. اهداف جریان 16 اکتبر چه می تواند باشد: نخست اینکه با حمایت از معترضین و ... تا حدی از فشار سنگین افکار عمومی جامعه کُردها چه در کل خاورمیانه، چه در اقلیم کردستان و چه بخصوص در منطقه سلیمانیه، از روی خود بکاهند.
  9. این موضوع را همچنین می توان با استراتژی «فرار به جلو» تفسیر و توجیه کرد به این معنی که جریان 16 اکتبر چون یارای پاسخگویی به سوالات و اعتراضات مردم نسبت به عملکردشان در قبال کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه را ندارند برای پشت سر نهادن آن بحران، از ایجاد بحران های تازه و مشغول شدن ذهن افکار عمومی و رسانه ها به مثابه یک فرصت و نوعی مفّر استفاده می کنند، امری که می توان در حمایت از اعتراضات این روزها به خوبی مشاهده اش کرد.
  10. نکته دیگر آنکه، جریان 16 اکتبر به خوبی نشان داده اند دارای قابلیت های بازی سیاسی بهتری نسبت به رقبا طی ایام اخیر هستند و هرقدر رقبایشان چه در حزب اتحادیه میهنی و چه در حزب رقیب هنوز در شوک رخدادهای کرکوک و فشارها و تهدیدات زایدالوصف دولت عراق و متحدین منطقه ایش هستند، اما اینان با فراغ بال و با برنامه ریزی مناسب بدنبال پیش بردن دیگر مراحل نقشه راهشان در اقلیم کردستان هستند. لذا در چنین شرایطی از آسیب پذیری طرف مقابل بیشترین بهره را برده و به تسریع این فرآیند کمک مقتضی را خواهند کرد.
  11. جریان 16 اکتبر علاوه بر افکار عمومی دارای رقبای سرسختی است، به نظر می رسد با مانورهای رسانه ای و تبلیغاتی از این اعتراضات تا حدی می خواهد افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهد، همزمان اگر خط سخنرانی های رهبران آن و نیز برخی چهره های تازه وارد شده به عرصه سیاسی مانند شاسوار عبدالواحد را دنبال کنیم در می یابیم همه آنان انگشت اتهام شان را بسوی رهبران سیاسی اقلیم نشانه می روند، و اینبار فقط مسعود بارزانی مورد خطاب آنها نیست، بلکه یاران و همرزمان قدیمی مام جلال که سالهاست سکاندار اصلی حزب اتحادیه میهنی به شمار می رود در کنار دیگر متهمین هستند، به عبارتی دیگر، موضوع پاکسازی حزبی که طی دو ماه اخیر چند بار از سوی برادران شیخ جنگی ،آراس و لاهور، و برخی دیگر مانند شهناز ابراهیم احمد (خواهد همسر طالبانی)، آلا طالبانی (نماینده اتحادیه میهنی در پارلمان عراق) و ... مطرح شده است را در فرصت هایی نظیر اعتراضات به وضع معیشت و اقتصاد در حال پیگیری هستند و این گروه از این فرصت ها برای نیل به اهدافش نخواهد گذشت.
  12. در مقابل اما همانطور که اشاره شد گروههای رقیب (مسعود بارزانی، کوسرت رسول، نجم الدین کریم و ...) هرچند از نظر ابزارهای مختلف قدرت اعم از نرم و سخت وضعیت بسیار بهتری دارند اما نشان داده اند هنوز برنامه بخصوصی برای مقابله با جریان 16 اکتبر ندارند. مسعود بارزانی و حلقه رهبران سیاسی حامی رفراندوم استقلال به نظر می رسد هنوز از همان سمتی که ضربه ای کاری در کرکوک خوردند در حال ضربه خوردن هستند، آن پاشنه آشیل نه ضعف جریان حامی رفراندوم، بلکه کوچک شمردن و کمک اهمیت دانستن جریان مخالف و موازی در حزب اتحادیه تحت رهبری معنوی هیرو ابراهیم احمد (همسر طالبانی) و حلقه اقوام نزدیک به اوست. در حالیکه 48 ساعت مانده به برگزاری رفراندوم در داخل حزب اتحادیه میهنی این جریان نوعی حرکت کودتاوار برای عدم برگزاری رفراندوم در کرکوک را به پیش برده بود، هرچند این اقدام شکست خورد، اما این گروه نشان داد عقب نشینی نکرده و از غفلت رقبا چهار هفته بعد یعنی در 16 اکتبر استفاده کرد و با همکاری که با دولت مرکزی و متحدین منطقه ایش کرد پروژه حرکت به سوی استقلال آنان را به نوعی کیش و مات کرد!
  13.  لذا در پایان می بایست مجددا اشاره کرد که طبیعتاً شرایط بغرنج اقتصادی در اقلیم کردستان، ضعف عملکرد دولت مستقر و فساد گسترده مالی باعث شده است تا بخشی از مردم بطور طبیعی به شیوه اعتراض روی آورند اما در این بین برخی از احزاب و جریان های خواهان تغییر در اقلیم کردستان از جمله جریان 16 اکتبر، احزاب اوپوزیسیون و گروههای تازه تاسیس ائتلاف برای دموکراسی و عدالت (به رهبری برهم صالح) و نسل نو (به رهبری شاسوار عبدالواحد) سعی می کنند از آن در راستای اهداف سیاسی خود بهره بگیرند موضوعی که بی شک برنده اصلی آن نه سلیمانه و جریانهای رقیب آن و نه اربیل و ... می باشد بلکه دولت مرکزی عراق است، که طی ماهها و هفته های اخیر بطور جدی بدنبال پروژه تضعیف تدریجی و یا حتی اضمحلال واقعیتی سیاسی و حقوقی بنام «حکومت اقلیم کردستان» است.

 

 

اردشیر پشنگ – پژوهشگر مسائل خاورمیانه

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

 

 

نظرات
آخرین اخبار