فراتاب - گروه فراسفر: وارد محله جورباغ در جنوب دهلی که میشویم خیابانی به نام "کربلا لین" جلب توجه میکند. اینجا محله ایست که عمدتاً ساکنان آن پنجابیها و سیکهای ساکن دهلی هستند. قدیمیترین مجموعه آیینی شیعیان هند به نام "درگاه شاه مردان" در این منطقه قرار گرفته است. نام منطقه "بی. کی دات کلونی" است. نامی که تنها چند دهه قدمت دارد. تا همین اواخر نام این منطقه "علی گنج" بود. تمامی زمین های این منطقه وقف درگاه است که هنوز دعواهای حقوقی بر سر مالکیت آن در دادگاه های هند جریان دارد. دولت متهم است هنگام جدایی هند از پاکستان و مهاجرت هندوها از مناطق تحت کنترل پاکستان به دهلی، آنها را در این مکان جای داده و زمین های وقفی را به آنها واگذار کرده است و نام آن را نیز تغییر داده است. در درب شمالی مجموعه کتیبهای وجود دارد که با عبارت: "انا مدینه العلم و علی بابها" شروع میشود. در این کتیبه توضیح داده شده که در دوران حکومت احمد شاه بهادر (پدر آخرین امپراطور گورکانی) مجلس خانه، مسجد و آب انبار این مجموعه در یک سال و به فرمان نواب قدسیه بیگم مادر احمد شاه و تحت نظارت نواب بهادر جاوید خان صاحب و به سرپرستی لطفعلی خان در سال ۱۱۶۴ هجری قمری (مطابق با ۱۷۵۰ میلادی) ساخته شده است.
از دهه اول محرم هر شب در اینجا برنامه عزاداری شیعیان برای سرور و سالار شهیدان مهیاست. جلوی در حسینیه دیگه ای بزرگ چای و شیر و یا آب سرد گذاشته اند وبین عزاداران توزیع میکنند. به این پذیرایی "سبیل" گفته میشود. برای ورود به صحن اصلی درگاه باید از جلوی درخت کهنسالی عبور کرد. اولین بنا، به نام قدم شریف خوانده میشود که در واقع هفتصد سال قدمت دارد . در این ساختمان یک طبقه، سنگ مرمری به ابعاد سی و پنج در بیست و پنج سانتیمتر نگهداری میشود که اثر دو قدم بر آن نمایان است. که به مرور این اثر تا حدود زیادی محو شده است. این قدمگاه منتسب به امیر مومنان علی ابن ابیطالب علیه السلام است. بنای کناری قدم شریف به نام "بی بی کا روضه" یا "بی بی کی چکّی" نامیده میشود.
سابق بر این، بنا یک محوطه شش ضلعی بود که گنبد و برج هم داشت ولی بعدها گنبد و برج آن برداشته شد و سقف آن مسطح گشت. در این بنا سنگ آسیابی نمادین به یادبود سنگ آسیاب حضرت زهرا سلام الله گذاشتهاند. همچنین کاسه کوچکی منتسب به آن حضرت که تاریخ و چگونگی رسیدن آن به این مکان نامعلوم است، در اینجا نگهداری میشود. روی سکوی انتهای سالن علاوه بر سنگ آسیای دستی، گهواره های کوچک و بزرگی نیز چیدهاند علاوه بر آن ضریح هایی نیز از مزار حضرت زینب و حضرت سکینه (س) در آنجا نگهداری میشود. "ضریح" - که با همین نام خوانده میشود - ماکتی از بارگاه ائمه است که در ابعاد کوچکی ساخته میشود و از نمادهای عزاداری در هند است مانند حمل علامت در دستجات عزاداری ایران و یا حمل نخل به نشانه تابوت امام حسین در شهرهای جنوبی ایران. ورود مردان به این بخش از همان زمان ساخت ممنوع بوده است. هر دو بنا که در کنار هم هستند در قسمتی که اشیاء مقدس در آنجا نگهداری میشوند دارای تزیینات آینه کاری هستند. پرچم بسیار بزرگی نیز در جلوی بنا بر روی میله ای عظیم در اهتزار است. این علم به نام علم عباس بن علی خوانده میشود.
داخل بنا عده ای نذورات توزیع میکنند. تابوت بزرگی هم که پر است از پارچههای سبز و سیاه گوشهای گذاشتهاند. این تابوت را در شب هفتم ماه محرم به یاد بود علی اکبر حسین علیه السلام یک دور میچرخانند. اینجا ترتیب نامگذاری شب های محرم با ایران فرق میکند. شب هفتم روضه حضرت عباس و شب هشتم روضه حضرت علی اکبر خوانده میشود. روز نهم هم مخصوص علی اصغر است که اغلب در این روز شیر به عنوان نذری پخش میکنند.
«کربلا» در فرهنگ شیعیان هند به زمین های مسطحی گفته میشود که مراسم عاشورا در آنجا برگزار میشود و برگزاری عزاداری که در زبان هندی "تعزیه" خوانده میشود در این کربلاها برگزار میشود. مردم در حیاط ها و فضاهای اطراف هر جا که جایی یافتهاند نشسته اند و مراسم را دنبال میکنند. همه به اتفاق پس از ورود به مجموعه به زیارت قدم شریف میروند. عدهای مشغول توزیع نذورات و عدهای دیگر مشغول روشن کردن شمع در گوشه و کنار هستند. مراسم با مدیحه سرایی چند جوان شروع میشود به صورت دسته جمعی. بعد چند تن از افراد حاضر در مجلس از پیر و جوان به نوبت بلند میشوند و جلوی بلندگو میآیند و اشعاری را در مدح و منقبت سالار شهیدان میسرایند. پس از اتمام مداحیها، واعظ بالای منبر میرود. درست مثل مجالس ایران. وعظ و خطبه از اهمیت ترک گناه و دعوت مؤمنین به توبه و تقوی شروع میشود و بعد به صحرای کربلا می زند. وقتی نوبت به روضه خوانی میرسد واعظ عمامه اش را از سر بر میدارد و روی زانوانش میگذارد. نمیدانم این چه رسمی است بین شیعیان هند که وعاظ در مجالس عزاداری ائمه هنگام بازگو کردن مصائب کربلا شروع به فریاد کشیدن میکنند و در حین فریاد روضه هایشان را میخوانند. فریادهایشان هم بسیار تیز و گوشخراش است. به حدی که در شب های سوم و چهارم دیگر تارهای صوتی واعظ ضخیم شده و صدایشان میگیرد.
پس از پایان سخنرانی، مراسم سینه زنی کشمیری ها شروع میشود. هر گروه از شیعیان شهرهای مختلف به ترتیب در اینجا عزاداری میکنند تا پاسی از شب و سپس به صورت دسته های سینه زنی که آن را "جلوس" میخوانند شروع به عزیمت به حسینیه های محلی در سایر نقاط دهلی مینمایند. مراسم تا پاسی از شب ادامه دارد و با توزیع غذای نذری که اغلب غذای محلی کشمیر یه نام "وازوان" است پایان مییابد. روز عاشورا در هند به نام "محرم" شناخته میشود و یک تعطیل عمومی و رسمی در تقویم این کشور است. علاوه بر شیعیان که در سرتاسر هند این روز را با برپایی آیین های خاص گرامی می دارند، پیروان سایر ادیان نیز همراه با شیعیان به عزاداری میپردازند.
وارد محله عمدتاً سنی نشین "نظام الدین" میشویم. دستههای عزاداری متعددی در اینجا برپاست که همگی با خود ضریح و علم حمل میکنند بر روی ضریح ها پارچههای متبرک و یا حلقههای گل افکندهاند. مردی از پیروان آیین سیک داخل دسته به عزاداری مشغول است و زیر یکی از همین ضریحها میرود تا آن را حمل کند. در دستهای دیگر صوفیان سنی مذهب هستند که با پای برهنه گام بر میدارند و هر چند قدم یکبار میایستند و بر طبلها میکوبند. سپس پسر نوجوانی که لباسهای سفیدی پوشیده و عرقچین سفیدی نیز بر سر نهاده رو به جمعیت میایستد و چند بیت شعر میخواند. بعد جمعیت یکصدا با هم فریاد حسین سر میکشند و دسته دوباره به راه می افتد.
از اینجا به سمت محله "کشمیری گیت" میرویم که مراسم زنجیر زنی را ببینیم. منطقه ای در دهلی قدیم که بخشی از مراسم ظهر عاشورا در اینجا برگزار میشود. کف خیابان از خون پوشیده شده. جلوتر که میرویم دسته های عزاداری مشغول زنجیرزنی هستند. زنجیر در هند آلتی است که دارای دسته ای چوبی است و دو یا سه حلقه برای جای گرفتن انگشتان دارد و از هر حلقه یک رشته زنجیر آویزان است که به آنها تیغ های تیز و یا چاقو وصل شده است. زنجیرزنی در هند و پاکستان و برخی مناطق افغانستان با آنچه که در ایران و عراق و لبنان است فرق دارد. زنجیر زن بالاتنه خود را برهنه میکند و زنجیر را با شدت از زیر بغل خود به پشت میکوبد به حدی که تیغ ها پوست را پاره میکنند تا جایی که خون، پیکر فرد را آغشته میکند. نمیتوانم نگاه کنم.
از پیاده روی پر جمعیت به سمت مقابل میرویم. دستهای دیگر میآید که همه افرادش سربندهای زردی بر سر بستهاند. از چشم های بادامی شان میتوانم حدس بزنم که از اهالی شمال شرق هند باید باشند. بیشتر اهالی منطقه لداخ در شرق کشمیر سادات شیعه هستند. شاید این دسته هم از آنها باشد. دستهای دیگر تابوتی را به نشانه تابوت امام حسین(ع) حرکت دادهاند. پشت سرش اسب سفیدی است. اسب به نشانه ذوالجناح امام حسین است و پارچههای سبز و سرخ و حلقههای گل بر روی آن انداختهاند. صدای اذان که بلند میشود تنها همان دسته سینه زن با سربندهای زرد هستند که مشغول خواندن نماز ظهر عاشورا میشوند. اغلب عزاداران در این روز از صبح نمیخورند و نمی آشامند بدون این که نیت روزه کنند و پس از اذان ظهر با پای پیاده از درگاهی (حسینیه) که به نام "پنجه شریف" معروف است و در محله کشمیری گیت واقع شده به سمت درگاه شاه مردان به صورت دسته عزاداری همراه با علم و کتل حرکت میکنند. هنگام عصر به درگاه شاه مردان میرسند و پس از عزاداری در آنجا و قبل از غروب آفتاب غذای نذری ساده ای که از عدس و برنج درست شده است میخورند و روزه نمادین خود را میشکنند. به این عمل "فاقه شکنی" گفته میشود و عزاداری روز عاشورا پایان مییابد.
نویسنده: طاهر علی رضوی دانشجوی زبان فارسی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است