کد خبر: 6913
تاریخ انتشار: 7 آذر 1396 - 21:49
تحلیلی بر سلطنت روس ها در جهان نفت:
جهان نفت این روزها تجربیاتی خاص را از سر می گذراند که شاید پیش از این در سناریوهای بازیگران قدیمی –دستکم به این شکل و شیوه- نوشته نشده بود.

جهان نفت این روزها تجربیاتی خاص را از سر می گذراند که شاید پیش از این در سناریوهای بازیگران قدیمی –دستکم به این شکل و شیوه- نوشته نشده بود.در بازار سنتی نفت تا همین چندی پیش تولید کنندگان قدر قدرتی چون سعودی ها با اغواگری هایشان ، تسلط خود را به رخ می کشیدند اما از زمانی که خرس بزرگ(روسیه) قدرت و میزان تولید خود را بالا برد کفه نقش اولی صحنه بازار را تصاحب کرد.

در ماجرای تثبیت تولید نفت در اوپک روسیه با کاهش 300 هزار بشکه ای خود در روز همچنان تولید خود را پی گرفت و خم به ابرو نیاورد.مسابقه ای که سال ها سعودی ها برنده بلا منازع آن بودند .برخی معتقدند سعودی ها خود خواسته به این موضوع تن دادند که در ظاهر ابتکار عمل در تولید نفت را به روس ها بدهند.اما هرچه بود روسیه کار خود را کرد.

به تعبیر بلومبرگ وزیر نفت عربستان بیش از نیم قرن با بر زبان آوردن چند کلمه قادر بود بازار نفت را تکان دهد، اما اکنون این نقش به روسیه و شخص ولادیمیر پوتین رسیده است.

از زمان توافق تولید کنندگان غیر عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک)، به رهبری روسیه با اوپک برای همراهی در زمینه کاهش تولید که سال گذشته اتفاق افتاد، پوتین به عنوان تاثیرگذارترین بازیگر در میان این گروه از تولید کنندگان ظهور کرده است.

هلیما کرافت، تحلیلگر موسسه آر بی سی کپیتال مارکتس در نیویورک در این باره گفت : پوتین اکنون سزار انرژی جهان و پادشاه اوپک شده است.

اما به راستی چه شد که کرافت و دیگر تحلیل گران جهانی بازار نفت چنین هیبتی را برای ولادیمیر پوتین قائل شدند؟

آنچه مسلم است پوتین بیهوده وارد این بازی نشده است.برای دریافت بهتر صورت مسئله باید به کل معادله توجه کنیم.دونالد ترامپ با اتخاذ سیاست هایی که مدام آن ها را جا و بیجا فریاد می کند در تلاش است (باز به تعبیر کارشناسان جهانی) آخرین سنگرهای مقاومت تفکر مرکانتالیستی نسل سنتی سرمایه سالار آمریکا را حفظ و همچنان آنها را زنده و سرحال نشان بدهد.ترامپ بدنبال تثبیت پایه های مدیریت خود بر بازار انرژی جهان است.خروج امریکا از پیمان محیط زیستی پاریس در حقیقت پشت کردن امریکا به همه آن محدودیت هایی است که صاحبان تکنولوژی های جدید تولید انرژی های تجدیدپذیر برای وداع با انرژی های فسیلی تدارک دیده اند.اگر امریکا بپذیرد که  قرار است در موعد 2040 انرژی های فسیلی در دنیا برچیده شود ، عملا میدان را به حریفانی چون آلمان، فرانسه و ژاپن واگذار کرده است.حریفانی که حالا در حوزه تجدید پذیرها حرف های بسیاری برای گفتن دارند .در نتیجه با این کار بی تردید شاه کلید کنترل اقتصادی کشورهای رقیب را نیز ازدست می دهد.با این تفسیر ترامپ با خروج از معاهده پاریس در حقیقت استخراج  و فرآوری و تجارت مواد هیدروکربوری را آزاد کرده است .در عین حال بسیار مهم است که به یاد داشته باشیم که انرژی های تجدید شونده برای توسعه جهانی خود در برابر انرژی های فسیلی با چالش های قیمتی مواجه اند  و بنابر این سعی می کنند با ایجاد محدودیت هایی به بهانه های زیست محیطی مسیر تسلط حوزه فسیلی را مسدود کنند.در این میان ترامپ با خروج از معاهده پاریس و تن ندادن به محدودیت های زیست محیطی ،  در واقع ابزار قیمتی را زنده  وفعال نگه داشته است.

دوم این که عدم موفقیت آمریکا در مدیریت تک قطبی، آمریکایی ها را هم مجددا به سوی جنگ سرد حواله می دهد  و در این میان مناسب ترین گزینه برای این کار بازهم روسیه است که به سمت تلفیق با  اقتصاد اروپا خیز برداشته است تا بتواند در آینده ای نه چندان دور ، با حل مشکل انرژی اروپا و  ایجاد روابط اقتصادی برای خود ، آمریکا را  منزوی و یا دستکم به یک قدرت دست دوم تبدیل کند.

اما از آن سو ایجاد بحران هایی مانند اوکراین  و سوریه  و حتی نقش پنهان در ایجاد اختلاف بین روسیه  وترکیه عملا مسیر غربی روس ها را مسدود کرد که هم از افزایش قدرت روسیه و اروپا جلوگیری کند  و هم خرس بزرگ را به عنوان یک نگرانی اردوگاه غرب جلوه دهد.

به نظر می رسد پوتین با تعدیل مواضع خود در ارتباط با عربستان سعودی  و سکوت جدی و معنی دارش در خصوص یمن  و حتی منطقه فلسطین برای حضور قدرتمندانه خود در بحران  های سوریه  و عراق ، زمینه سازی های لازم را به عمل آورده و تلاش کرده است ضمن توجه جدی به اردوگاه خاور دور و همگرایی نرم  و تدریجی با اروپایی ها تا حدود زیادی فشار آمریکا را تعدیل نماید و اکنون با اقدامات سنجیده  در حوزه اوپک نفتی و گازی ، مدیریت انرژی های فسیلی را در دنیا به دست بگیرد که در صورت تکمیل این رویکرد عملا آمریکا را در بهره برداری از عرضه نفت  وگاز خلع سلاح می کند  و آن چه را که در جنگ سرد جدید باید ابزار قدرت آمریکا می شد را بدست خود بگیرد.البته بحث تلاش روسیه برای ایجاد شکاف بین اروپا و آمریکا پیش از این نیز مسبوق به سابقه بوده و قبلا در دوران میخاییل گورباچف از آن به عنوان خانه کوچک اروپایی یاد می شد.روزگاری که روسیه در قالبی ظاهر شده بود که اروپا را مظلوم جلوه دهد تا تلاش کند جای آمریکا را بگیرد و به لانه کوچک اروپایی ها وارد شود.کاری که البته در آن هرگز توفیقی نیافت .در عین حال نباید از یاد برد که در حال حاضر روسیه تحت تاثیر شدید ترین تحریم های آمریکایی قرار دارد و طبیعی است که پوتین در این میان طوری بازی کند که بیهوده مهره هایش را ازکف ندهد.در حقیقت می توان دقیقتر به قضیه نگاه کرد و دریافت که روسیه در حال حاضر در جهان نفت ، تزاری است که ترامپ را خلع سلاح کرده است.

منبع: عصر اقتصاد

نظرات
آخرین اخبار