نخستین زلزله ایران با بیشترین تلفات در ساختمان های جدیدساز | فراتاب
کد خبر: 6874
تاریخ انتشار: 5 آذر 1396 - 10:11
دکتر مهدی زارع
بررسی زلزله کرمانشاه در گفت و گو با دکتر مهدی زارع، مدیر گروه زلزله شناسی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی

 فراتاب – گروه اجتماعی / ژیانا اسکندری: وقتی در آن شب سرد و خشمگین پاییزی زمین لرزید و 180 میلیون نفر از مردمان خاورمیانه آن را احساس کردند، شاید کسی فکر نمی کرد لرزیدن 20 ثانیه ای زمین در ساعت 21 و 48 دقیقه 21 آبان ماه، 70 هزار بی خانمان به دنبال داشته باشد. کانون زلزله 5 کیلومتری شهر ازگله بود و موجب بالا آمدن 50 تا 90 سانتی متری و تغییر مکان دائمی دشت ذهاب شد. زلزله کرمانشاه از منظر علم زلزله شناسی و به باور کارشناسان حتی از زلزله هایی مانند سلماس، بویین زهرا، طبس و زلزله رودبار و منجیل اهمیت بیشتری در تاریخ زلزله نگاری ایران دارد. چرا که تاکنون چنین زلزله ای با بزرگای بیش از 7 ریشتر در کوهپایه زاگرس رخ نداده است. بررسی زلزله کرمانشاه و بازتاب آن در پژوهش های زلزله شناسی کشور را با دکتر "مهدی زارع"، استاد زلزله شناسی و مدیر گروه مهندسی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی در میان گذاشتیم که به دنبال می آید؛

آقای دکتر زلزله یکی از ده ها سوانح طبیعی است کە هموارە شهرها و روستاهای ایران را بە عنوان یکی از کشورهای زلزلە خیز دنیا تهدید می‌کند، آیا می توان یک تقسیم بندی مشخص برای امکان وقوع بیشتر زلزله ‌در‌ استان ها و مناطق مختلف ایران انجام داد؟ اصولا نقاط زلزلە خیز ایران کدامند؟

تقسیم بندی استانی  در مورد زلزله ها خیلی مفهوم ندارد، چرا که محدوده ای که  گسل های فعال از آن عبور می کند،  گاه از چند  استان می گذرد. ولی بیش از 70 درصد استان های ایران در محدوده با خطر نسبی بالا قرار گرفته اند. پهنه هایی که با خط نسبی متوسط یا پایین هستند به ترتیب حدود 10 و 20 درصد مساحت کشور قابل انتساب است. مناطق مختلفی از کشور با خطر نسبی کمتر یا بیشتر در نقشه پهنه بند خطر زلزله در ایران از هم تفکیک شده اند. به عنوان نمونه می توان به نواری در کشور از جنوب دریاچه ارومیه تا ناحیه سیرجان در استان کرمان اشاره کرد (که زمین شناسان به آن نوار سنندج- سیرجان می گویند) که در آن کمتر بودن خطر نسبی رخداد زمین لرزه محرض است. زمانی که زلزله رخ می‌دهد سن و تاریخچه گسل و اینکه آخرین زلزله مربوط به هر گسل در چه زمانی رخ داده برای ما مهم است. از سوی دیگر بازگشت و ریتم زلزله‌ها نیز اهمیت دارد به این معنی که اگر زلزله‌ای در گسلی ایجاد می‌شود، مشخص شود که حدودا هر چند سال یک بار در این گسل چنین زلزله‌ای رخ می‌دهد.  در صورتی که اطلاعاتی از ریتم رخداد زلزله در هر گسل نداشته باشیم صرفا به اطلاعات کلی اکتفا می‌شود. به این معنی که بدانیم گسلی است فعال و بر اساس مشخصات هندسی همچون طول گسل‌ها اعلام کنیم که احتمال زلزله‌های بزرگتر را می‌توان داشت یا خیر. هرچه گسل بزرگتر باشد زلزله‌ای که ایجاد می‌کند نیز بزرگتر خواهد بود. از این رو محدوده صفحه گسیختگی صفحه گسل‌ها در رخدادلرزه‌ای مهم تعیین کننده است. از سوی دیگر هر چه زلزله‌ای بزرگتر باشد نشان می‌دهد که صفحه گسلی بزرگتری گسیخته شده است.

 

آسیب های زلزله کرمانشاه هم در مسکن مهر و هم بناهای شخصی ساز جدید بسیار جدی و فاجعه بار بود.

 از ویژگی های زلزلە کرمانشاە و بازتاب آن در پژوهش های زلزله شناسی کشور و نیز شدت و میزان تلفات آن بگویید؟

کانون این زلزله که با بزرگای 7.3 و در ژرفای 23 کیلومتری رخ داد در نزدیکی شهرک "ازگله" از توابع سرپل ذهاب واقع بود. گسل مسبب این رخداد گسله راندگی با شیب به سوی شرق- شمال شرق و وابسته به گسل پی سنگی ذهاب در پهنه گسله فعال خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس است. دشت سرپل ذهاب در اثر این زلزله بین 50 تا 90 سانتی متر بالا آمد و دچار تغییر مکان دائمی شد. سازوکار این زلزله فشاری بود.  زلزله‌های "حلوان" و "سرپل ذهاب" از جمله زلزله‌های تاریخی این منطقه است. زلزله کم‌عمق بوده، ولی ژرفای آن هنوز تدقیق نشده است، اما اولین برآوردها نشان از برآورد ژرفای 24 کیلومتری برای چنین زلزله ای است. زلزله‌های تاریخی 958 میلادی و 1150 م. سرپل ذهاب و در سده بیستم زلزله‌ 1967 م. با بزرگای 5.7 و نیز در سال 1983 م. با بزرگای 5.1 در همین منطقه رخ داده‌اند. در دقايق اوليه، مركز زلزله‌شناسي اروپا- مديترانه، موسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران و همين طور پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي و مهندسي زلزله در گزارش‌هايي جداگانه كانون زلزله را غرب كرمانشاه اعلام كردند. اطلاعات اوليه با لرزش شديدي كه در ايران احساس شد، بخصوص در شهرهاي بزرگي چون تهران و تبريز همخواني داشت. در ابتدا بزرگاي زلزله 7.4، سپس 7.5، 7.6، در ادامه 7.2  و درنهايت 7.3 اعلام شد. در تمام زلزله‌هاي بزرگ دنيا در دقايق و ساعات اوليه، بزرگاي زلزله مرتبا تصحيح مي‌شود و مي‌توان گفت تصحيحي كه درباره بزرگا و كانون زلزله در شب اول صورت گرفت، طبيعي  و معمول است.  نزديك به دو هزار ايستگاه لرزه‌نگاري در سرتاسر دنيا اين زلزله را ثبت كرده و طبيعي است كه پس از برداشت های خودکار و ماشین های پردازشگر در پایگاه های لرزه نگاری، زلزله شناسان مسئول در این ایستگاه ها تصحيح‌هاي محاسباتي  را برای زلزله های مهم انجام می دهند.

 

زلزلە کرمانشاە تا چە حدی ‌در‌تاریخ زلزلە نگاری‌ایران قابل اهمیت است؟ اصولا تفاوت این زلزلە با زلزلە های مانند سلماس، بوئین زهرا، طبس، زلزلە رودبار‌و منجیل چیست؟

زلزله کرمانشاه بسیار مهم است. به باور من این زلزله از نظر علم زلزله شناسی حتی از زلزله هایی که نام بردید می تواند مهمتر هم تلقی شود. چرا که تاکنون در مرز زاگرس چین خورده و منطقه کوهپایه زاگرس (در غربی ترین ناحیه این رشته کوه) زلزله ثبت شده با بزرگای  بیش از 7.0 نداشتیم. البته زلزله تاریخی مانند زلزله 958 م با بزرگای بیش از 7.0 را در همین منطقه داشته ایم، اما زمین لغزش سیمره در استان ایلام و لرستان روی تاقدیس کبیرکوه در هزاره های قبلی رخ داده، و احتمالا مربوط به زمین لرزه ای با بزرگای حدود 8 تحریک شده و رخ داده است، اما زمین لرزه با بزرگای بیش از 7 که مدرن و با ثبت دستگاهی جدید باشد تاکنون در این ناحیه ساختاری (خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس ) نداشته ایم که حالا داریم. و این هم دلیل دیگری شد تا در تمامی نقشه های پهنه بندی خطرمان بازنگری کرده و آنها را با علم و اطلاعات و روش های جدید بروزرسانی کنیم.

 

با توجە بە وقوع‌‌ چنین زلزلە ای و ثبت حدود 700 پس لرزە پس از آن، چقدر احتمال وقوع زلزلە دوبارە در این منطقە و مناطق کوردنشین و غرب کشور در آیندە قابل پیش بینی‌است؟

نمی توان هر زلزله کوچکی را پیش لرزه زلزله ای بزرگ بعدی در نظر گرفت. روشی سیستماتیک نیز تاکنون وجود ندارد تا یک رویداد کوچک را به عنوان یک پیش لرزه شناسای کرد. تنها راه آن است که چنانچه چنین زلزله های کوچکی به صورت گروهی و فوج گونه رخ دهند، این گروه زمین لرزه های کوچک و متعدد را به عنوان مدل مورد ارزیابی قرارداد که آیا این رویدادهای خوشه ای می تواند خبر از وقوع یک زمین لرزه بزرگ بعدی بدهد یا نه؟ از سوی دیگر زمین لرزه مهم بعدی ممکن است در تلاقی گسلی که در21 آبان ماه 96 زمین لرزه با گسل های مجاورش رخ دهد. هم اکنون ما مشغول محاسبات به تغییرات تنش کولومب هستیم تا نواحی با حداکثر تنش و مکان های با بیشترین احتمال رخداد زلزله های بعدی را بیابیم. البته  وقتی زلزله ای با بزرگای 7.3 رخ می دهد ممکن است پس لرزه ها تا حدود 12 ماه ادامه یابد، ضمنا بزرگای پس لرزه ها در 9 روز اول بعد از زلزله حداکثر 4.8 بوده ولی احتمال وقوع پس لرزه ها یی با بزرگای کمتر از 7.3 ولی بزرگتر از 4.8 هم نباید نادیده گرفته شود. بنابراین وقوع این رخدادها طبیعی هستند، و اندازه و تعداد پس لرزه ها معمولا به تدریج کاهش می یابد.

 

در جریان زلزله کرمانشاه بحث پدیده " نورهای زلزلە" مطرح شد و تصاویری از آن هم در فضای مجازی دست بە دست شد و شخصا در ‌جریان گفت و گو با زلزلە زدگان برخی از آنها از نورهای سبزرنگی حرف می زدند که قبل از وقوع زلزله و نیز در جریان وقوع زلزلە رویت کرده اند، این نورهای زلزله ناشی از‌ چیست؟

پدیده نور زلزله به روشن شدن هوا(هنگام شب) از لحظاتی قبل تا هنگام رخداد زمین لرزه به مدت چند ثانیه به شکل رعدوبرق وجود دارد و این به عبور موج برشی برای زلزله های شدید 6 ریشتر به بالا گزارش شده. نور زلزله را به یونیزه شدن اکسیژن به آنیون های اکسیژن در انواع خاصی از سنگ ها (مانند دولومیت و ریولیت) در پهنه گسله هنگام گسیختگی در اثر استرس زیاد مربوط می دانند و نور زلزله را نیز به پیزوالکتریسیته در هنگام گسلش به دلیل تغییرشکل در سنگ های حاوی کوارتز نسبت می دهند. از طرفی پدیده نور زلزله را به به همریختگی مغناطیسی و لایه های پایین یونوسفر در اثر تغییرات زمین ساختی نیز ربط می دهند که می تواند به کاهش فشار اتمسفری و ایجاد آئورا نیز بیانجامد. در عوض پدیده سانداگ معمولا هنگام غروب آفتاب به صورت شکل گیری حلقه های نورانی  یا زگین پیرامون خورشید در آسمان به دلیل بازتاب نور توسط کریستال های یخ در اتمسسفر مربوط است و به وقوع زلزله ربطی ندارد.که در دشت ذهاب نیز در بسیاری از روزها مناظری شبیه به این شکل می گیرد. مناظري كه تقريبا هر روز در منطقه "پاتاق" و "سرپل ذهاب" دیده می شود و این سان داگ است و نور زلزله نیست.

 

وضعیت منطقە زلزله زدە کرمانشاە را با گذشت حدود دو هفته از زلزلە چگونە می بینید و روند بازسازی ها را در آیندە چطور پیش بینی می کنید؟

وضعیت منطقه هم نمایانگر حضور و حمایت مردمی و نهادهای انتظامی و بهداشتی و هلال احمر است. که قابل تقدیر است، اما در بررسی گزارش های ارسالی روزانه از منطقه، می بینیم که همچنان مشکل برنامه ریزی و سازماندهی بحران و مدیریت وجود دارد. در زمین لرزه ها بیشتر فداکاری و حس همیاری و احساس نوعدوستی به کمک ما می آید تا کارهای نظام یافته و سازماندهی شده، به عنوان مثال کل بی خانمان ها را در حداکثر یک هفته می توانستیم در اسکان اضطراری کانکس مستقر کنیم اما تا هفته دوم بعد از سانحه هنوز این کار انجام نشده است. توزیع غذای گرم می توانست به صورت هدایت شده و برای کل آسیب دیدگان انجام شود. در حالی که همچنان در پایان هفته دوم بعد از رخداد روستاهای بیشتر بهره مند و محل های کمتر برخوردار کمک ها را شاهد هستیم. ضمنا بعضی از زلزله زدگان احتمالا به دلیل نگرانی، یا آسیب استرس پس از سانحه به دپوی امکانات دریافتی می پردازند. همچنین آب معدنی و بعضی مواد غذایی آنقدر زیاد به بعضی از روستاها وارد شده که به نظر می رسد مانند زلزله ورزقان 1391 که بسیاری این مواد خوراکی در نهایت فاسد و معدوم شد، در کرمانشاه نیز چنین سرنوشتی بیابد و در نهایت باید گفت که در در پایان دهه دوم سده بیست و یکم هنوز ما شاهد ساماندهی فرماندهی حادثه به صورت سیستماتیک نیستیم.

 

پیش بینی وقوع زلزلە یکی از قدیمی ترین فعالیت های انسان در تمدن های باستانی بوده است، چرا با وجود پیشرفت های تکنولوژیک در‌عصر حاضر هنوز‌ محققان و دانشمندان زمین شناسی بە قدرت پیش بینی زلزلە دست نیافتە اند و احتمال وقوع زلزله را تشخیص نمی دهند؟

مطالعات پیش بینی زلزله به عنوان فعالیتی پژوهشی در ایران بر اساس برنامه ای درازمدت و پیوسته در محدوده فلات ایران براساس اطلاعات و دانش معتبر دنبال می شود و در این مطالعات تلاش می شود در مورد احتمال رخداد یک زلزله احتمالی پیش از وقوع آن یافته های علمی توسعه یابد. دو راهبرد عمومی در این زمینه وجود دارد. یکی فعالیت های پیش بینی احتمالی (یا پیش یابی) و دیگری پیش بینی زلزله بر پایه مطالعه پیش نشانگرها.  در ایران با توجه به اینکه زلزله ها در عمق کم در پوسته قارهای ایران رخ می دهند و همچنین اهمیت پیش بینی زلزله های شدید تا بزرگ، و ژرفای رخداد زلزله های ایران، موضوع مهم پیش بینی زلزله برای بزرگای 6 تا حدود 8 و در ژرفای حدود 8 تا حدود 25 کیلومتر مدنظر است. این موضوع باید بر اساس پژوهش های پایه و بنیادی در زمینه های گوناگون بنیادی به تدریج تبیین شده و توسعه یابد.

 

موانع و چالش های موفقیت در پیش بینی زلزله در ایران کدامند؟

علاوه بر مشکلاتی که در تمام دنیا برای عدم موفقیت پیش بینی زلزله - به دلیل ناقص بودن داده ها، و بهینه نبودن مدل های پیش بینی تا کنون وجود دارد - در کشور ما می توان به چالش هایی در راه موفقیت تلاش برای پیش بینی زلزله اشاره کرد نخست مداخله افرادعلاقه مند ولی غیرمتخصص و صرفا مداخله گر و بعضا جوسازی این مداخله گران غیرمتخصص که چرا ما را جدی نمی گیرند و خون قربانیان زلزله بر گردن آنهاست که ما را جدی نمی گیرند! دوم مشکلات سازماندهی بین مراکز علمی و تصمیم گیری، اختصاص نیافتن بهینه و به موقع بودجه است و از طرفی عدم ارتباطات موثر بین مراکز مسئول که در زمینه پیش بینی زمین لرزه فعالیت دارند.

 

راهکار و فناوری روز دنیا برای مقابله با زلزله چیست؟ و این راهکار چقدر در کاهش تبعات در مناطق زلزله خیز موثر است؟

در مورد کاربرد بهینه فناوری برای کاهش ریسک  می توانم از دو مثال از آمریکای مرکزی و جنوبی استفاده کنم. شیلی درپایان سال 2016  با حدود 16 میلیون نفر جمعیت، حدود 400 میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی (در حدود تولید ناخالص داخلی ایران، با 80 میلیون جمعیت در سال 2016) دارد. پایتخت این کشور حدود 5 میلیون و  200 هزار نفر جمعیت دارد. این کشور در 11 سپتامبر 1973  (20 شهریور 1352) کودتای نظامیان (با حمایت سازمان سیا، و آمریکای به ریاست جمهوری ریچارد نیکسون ) و به قتل رساندن رئیس جمهور قانونی شیلی (دکتر سالوادور آلنده) دوران تاریکی از حکومت بسته نظامی و فاسد را پشت سر گذاشت، اما در دو دهه اخیر با کنار زدن نظامیان وابسته به تدریج به موفق ترین کشور آمریکای جنوبی از نظر توسعه تبدیل شده و از سال 1990 به بعد از نظر شاخص توسعه انسانی به نماد موفقیت در رعایت توسعه تاب آور در برابر زلزله در میان کشور های در حال توسعه تبدیل شده است.  نماد چنین موفقیتی آن است که در زلزله های مهمی که از سال 2010 به بعد در شیلی رخ داده اند و بزرگای آنها بیش از 7.5 بوده است، نوع خسارت ها در این کشور بیشتر به سمت خسارت های اقتصادی (با تلفات انسانی محدود) رفته است . زلزله 27 فوریه 2010  کنسپسیون شیلی با بزرگای 8.8 و با حدود 30 میلیارد دلار خسارت فقط 525 کشته و 25 مفقود در سونامی  برجای گذاشت،  و این نوع آسیب چیزی شبیه به حالتی است که در کشورهایی توسعه یافته مانند ژاپن، آمریکا و نیوزیلند رخ می دهد و نه مانند زلزله های کشورهای فقیرهائیتی (2010 )یا نپال (2015) که در زلزله های مهم بیشترآسیب شان انسانی است (و آسیب های نابودکننده اقتصادی و زیر ساختی نیز تحمل می کنند) و نه حتی مانند کشور های در حال توسعه مانند ایران و ترکیه که هنوز در رخدادهایی مانند زلزله 1999 ایزمیت و یا 2003 بم، تلفات انسانی سنگین به همراه آسیب شدید به زیرساخت هایشان وارد می شود.

مثال دیگر مکزیک است که برنامه های آن از نظر مدیریت بحران و کاهش ریسک در سه دهه اخیر جزو برنامه های موفق در کشورهای در حال توسعه بوده است. ایجاد سامانه هشدار پیش هنگام زلزله برای مکزیکوسیتی که از سال 1991 تاکنون (در طی 26 سال گذشته) عملیاتی بوده، نمونه ای از این برنامه هاست. از سوی دیگر در دهه اخیر دولت مکزیک تمرکز جالب و موفقی بر روی برنامه کاهش ریسک با راهبرد حمایت از برنامه هایی که با نگاهی فدران (استانی) هزینه های آسیب را در یک سانحه محتمل بعدی برای دولت فدرال کاهش می دهند، داشته است. این کار بر پایه درس های آموخته شده از سوانح و زلزله های قبلی به تمرکز بر برنامه های نسبتا موفق آمایش سرزمین و برنامه ریزی شهری منجر شده است. چنین برنامه های موفقی با به کارگیری نیروهای انسانی نسل جدید تحصیل کرده که با یکی دو زبان خارجی آشنا هستند، در بدنه اجرایی این کشور به ویژه برای برنامه های کاهش ریسک سوانح ممکن شده است.

 

پس از وقوع زلزلە کرمانشاە کابوس وقوع زلزلە در تهران با 13 میلیون نفر جمعیت و بافتی فرسودە و ناامن زمینە نگرانی مردم را فراهم کردە است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

سوال و نگرانی به جایی است. به نظر می رسد که هنوز ایمنی در برابر زلزله به عنوان مساله و دغدغه درک نشده است. روز پنج شنبه دوم آذر 96 خبری به نقل از شهردار تهران منتشر شد مبنی بر اینکه در مورد زلزله تهران به طور نسبی آماده ایم و جای نگرانی نیست. اگر این نقل قول درست و دقیق باشد، خود همین نگاه آقای دکتر نجفی دلیلی برای نگرانی خواهد بود، و این به این معنی است که اساسا مساله و دردی حس نمی شود که بخواهیم به سراغ طرح سوال و مطالبه جواب دقیق علمی از سوی دانشمندان باشیم. این نوع برخورد عملا همان برخورد کلاسیک انکار اصل موضوع است (به امید نگران نکردن مردم). ولی در عین حال نیز تکرار کرد که برنامه کشور مکزیک می تواند به عنوان مدل و نقشه راه برای چنین برنامه های در ایرا ن به کارگیری نیروهای انسانی نسل جدید تحصیل کرده در بدنه اجرایی  کشور مورد توجه قرار گیرد که برای برنامه های کاهش ریسک سوانح ممکن و موفق  شده است که در این راستا فهرستی که از توسعه فناوری ها ما در پژوهشگاه زلزله به آن پرداخته ایم عبارتند از: مطالعه و تحقیق جامع تحلیلی، تجربی، صحرایی و دستگاهی با هدف شناخت بهتر و دقیق‌تر چشمه‌های لرزه‌ای(گسل‌ها)، پوسته ایران‌زمین، لرزه‌خیزی، خطر زمین‌لرزه، پهنه‌بندی، تهیه انواع نقشه‌های مربوط و تدوین کاتالوگ داده‌های زلزله.از طرفی ایجاد، توسعه و بهبود شبکه ملی لرزه‌نگاری باند پهن کشور و دیگر شبکه‌های لرزه‌نگاری و شتاب نگاری برای فرابینی و شناخت بهتر و دقیق‌تر فعالیت‌های لرزه‌ای ایران و منطقه از دیگر فعالیت های ما در این راستا است.

گفت و گو از ژیانا اسکندری عضو شورای نویسندگان فراتاب

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.

نظرات
آخرین اخبار