سیاست خارجی ژرمن ها از دید احزاب مختلف | فراتاب
کد خبر: 6725
تاریخ انتشار: 17 مهر 1396 - 16:32
ابراهیم باقری

فراتاب - گروه بین الملل: دولت جدید آلمان که در ٢٤ سپتامبر از داخل صندوق های رای مشخص خواهد شد، چالش های زیادی پیش روی خود خواهد داشت. چگونگی تنظیم مجدد روابط با روسیه در فضای جدید، نحوه همکاری و تعامل با دولت فعلی آمریکا، چگونگی استفاده از رویکرد متنوع سازی شرکا در ارتباط با چین، ژاپن و آمریکا، همکاری با فرانسه برای اصلاحات اقتصادی، دفاعی و ساختاری اتحادیه اروپا و همچنین نحوه تعامل و حل اختلافات و تنش های روز افزون خود با ترکیه اردوغانی که مهم ترین تحولات را در خصوص اجرای اصلاحات قانون اساسی تا سال ٢٠١٩ اجرا خواهد کرد، مهم ترین مسائل پیش روی دولت جدید خواهد بود. در بیانیه های هر حزبی چگونگی رویکردهای آلمان در رابطه با سازمان ملل، ناتو، سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا و موضع گیری در خصوص سیاست های دفاعی آلمان و همچنین نحوه برخورد با قدرت های بزرگ متحد و رقیب(آمریکا و روسیه) مورد اشاره قرار گرفته است.

  • تحلیل آخرین نظر سنجی ها و پیش بینی ائتلاف های احتمالی
  • نظر سنجی ها نشان می دهند که حزب اتحادیه دموکرات مسیحی مرکل و متحد وی (اتحادیه سوسیال مسیحی) و سوسیال دموکرات ها بیشترین تعداد آرا را دریافت خواهند کرد. طبق آخرین نظر سنجی ها حزب دموکرات مسیحی مرکل و متحدش با کسب تقریبا ٤٠ درصد آرا پیشتاز و به احتمال زیاد پیروز ٢٤ سپتامبر خواهند شد. سبزها و لیبرال ها برای رای های معترض و معتدل مبارزه می کنند و احزاب راست افراطی " آلترناتیو برای آلمان" (AFD) و چپ افراطیDie Linke در رقابت برای بدست آوردن آرای ضد نظام حاکم هستند. در حالی که تمامی نامزدها از اظهار نظر در خصوص ائتلاف های احتمالی اجتناب می کنند، احتمال ائتلاف بزرگ میان حزب مرکل و متحد وی(CDU-CSU ) با سوسیال دموکرات ها و یا اتحاد بین حزب مرکل و متحدش با حزب دموکراتیک آزاد(FDP)  از نظر تحلیل گران محتمل ترین ائتلاف های انتخابات سراسری آلمان خواهد بود. هر چند احزاب سعی می کنند با توجه به حساسیت مسائل دفاعی  در این خصوص مواضع مشخصی نگیرند، درموضوعات مهم دیگر که در سطح بالای اهمیت برای انتخابات و رای دهی هستند مواضع مشخصی اتخاذ شده است. هر چند که نمی توان آنها را مواضع  نهایی احزاب در صورت پیروزی دانست چرا که کم و کیف ائتلاف های انتخاباتی و محدودیت ها و هزینه های عملیاتی چنین سیایت هایی در نهایت منجر به تعدیل آنها می شود. این مسائل عبارتند از همکاری های دفاعی اروپا، روابط با ایالات متحده، روسیه، مشارکت آلمان در ناتو و هزینه های دفاعی و نقش بوندس ور(نیروهای مسلح آلمان) در فضای جدید بین المللی.
  • همکاری های دفاعی-امنیتی اتحادیه اروپا

احزاب جریان اصلی آلمان (دموکرات مسیحی، سوسیال دموکرات، دموکراتیک آزاد و سبزها) به شدت از تداوم و تقویت سیاست دفاعی و امنیتی مشترک  اتحادیه اروپا و طرح های  دفاعی مستقل اروپا حمایت کرده و خواهان همکاری های نزدیک کشورهای عضو اتحادیه بعد از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا هستند. با این حال طیف چپ و راست افراطی به شدت از ایجاد طرح های مستقل دفاعی و تقویت این روند مخالفت می کنند. برای حزب راست افراطی AFD، این مخالفت ناشی از تمایل به شک گرایی(یوروسپتیک) ذاتی این حزب در همکاری های اروپایی به طور کلی و طرح های همکاری امنیتی –دفاعی به طور خاص می باشد. برای حزب چپ افراطی Die Linke  نیز مخالفت با همکاری های دفاعی به دلیل سیاست های صلح طلبانه این حزب می باشد که چنین همکاری هایی رادر مخالفت با این سیاست خود می داند.

  • ایالات متحده

با توجه به طبیعی و بدیهی بودن اتحاد راهبردی آلمان و آمریکا، در کمپین های انتخاباتی قبلی نحوه تعاملات با ایالات متحده آمریکا مورد بحث و جنجال قرار نمی گرفت. اما در این دوره با توجه به تنش های لفظی اکثر کشورهای اروپایی بالاخص سران آلمان با ترامپ در موضوعات مختلف از بودجه های دفاعی و افزایش سهم کشورهای اروپایی در بودجه ناتو، مسائل تجاری و زیست محیطی، به یکی از مهم ترین مباحث کمپین های انتخاباتی تبدیل شده است. مساله افزایش بودجه های دفاعی به ٢ درصد تولید ناخالص داخلی که در سال ٢٠١٤ توسط اعضای ناتو پذیرفته شده، موجب نگرانی رهبران سیاسی و همچنین توجه و حساسیت رای دهندگان به این موضوعات شده است. علاوه بر این عصبانیت ترامپ از مازاد تجاری آلمان با آمریکا که بالغ بر ٨٠ میلیارد دلار می شود باعث شده است که برنامه کاندیداها از نحوه تعامل با ترامپ از اهمیت زیادی برخوردار باشد. همه احزاب در برنامه های خود به ادامه همکاری با آمریکا تاکید کرده اند. رویکرد دو حزب بزرگ آلمان (دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات) تقریبا یکسان می باشد آنها معتقدند که در بیرون از اروپا، ایالات متحده آمریکا بدون در نظر گرفتن رهبری آن، همسایه و متحد آلمان می باشد. به طور غیر مستقیم نیز بحث آمریکا و نحوه تعامل با آن در دوره ریاست جمهوری ترامپ در موضوعات گوناگون در دستور کار سیاست خارجی و دفاعی و همچنین برنامه های اقتصادی نامزدها قرار گرفته است. با این حال احزاب اصلی بیشتر تمایلات اروپایی شدن سیاست خارجی و امنیتی را در سر می پرورانند که بازتابی واضح از برگزیت و تصمیم به خروج انگلیس از اتحادیه و روی کارآمدن ترامپ و نگرانی آلمانی ها از تضمین امنیت تاریخی آمریکا در قبال اروپا می باشد.

  • ناتو

تمامی احزاب به غیر از حزب چپ افراطی Die Linke  از ادامه اقدامات و مشارکتها در ناتو و پایبند بودن به اصول اساسی آن حمایت می کنند. حزب راست افراطی AFD  در برنامه های خود خواهان اخراج ترکیه از ناتو می باشد. با این حال سیاست این حزب نه به خاطر تنش های اخیر سیاسی بین آلمان و ترکیه بلکه به دلیل سیاست های ضد مسلمانان و مهاجران می باشد. هر چند تنش های اخیر برلین-آنکارا به خودی خود چالش مهمی برای دولت جدید آلمان خواهد بود، ولی اهمیت، نفوذ و تاثیرگذاری ترکیه در ناتو مورد سوال نبوده و برای احزاب جریان اصلی مساله نمی باشد. طرح های ارتش مستقل اروپا و نحوه پیشبرد این مساله در کنار متعهد ماندن به ناتو از مهم ترین برنامه های احزاب اصلی در کمپین های انتخاباتی در خصوص مسائل دفاعی اروپا و ناتو می باشد.

  • روسیه

در میان موضوعات مربوط به انتخابات آلمان، روابط پیچیده و دشوار آلمان با روسیه از مهم ترین و پیچیده ترین و جنجال برانگیزترین موضوعات می باشد. این مساله با توجه به رویکردهای جدید متحد قدیمی اروپا، ترامپ با روسیه و مساله امنیت اروپا، بحران های خاورمیانه وشمال آفریقا، شرق دور و شبه جزیره کره و همچنین در داخل اروپا با خروج یکی از مهم ترین و تاثیر گذارترین اعضای این اتحادیه در برابر روسیه از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا با توجه به اهمیت بالای این مساله و توجه رای دهندگان به آن همه احزاب سعی می کنند در این خصوص رویکردهای مشخصی ارائه دهند. دو حزب اصلی و بزرگ ضمن محکوم کردن حضور نظامی روسیه در اوکراین، خواستار ادامه رژیم تحریم ها تا زمان پیشرفت در مذاکرات صلح هستند. با این حال تحریم های بیشتر نیز مورد اعتراض شرکت های آلمانی که درگیر طرح های نفت و گاز اروپا با روسیه و بالاخص طرح نورد استریم ٢ هستند و تعمیق تحریم ها را ضرر به شرکت های اروپایی و خود کشور ها که وابستگی عمیقی به انرژی روسیه دارند، می دانند که ادامه آنها باعث می شود از این مساله بیشتر به عنوان اهرم فشاری برای اروپا استفاده کند. چیزی که محتمل است اینکه دولت جدید آلمان با توجه به منافع شرکت های خود  و پروژه های وسیع در حال اجرا(همچون طرح بزرگ نورد استریم ٢ که تا سال ٢٠١٩ به اتمام می رسد) تمایل زیادی به تحت فشار گذاشتن روسیه با تحریم های جدید نخواهد داشت و سعی در ایجاد روابط مجدد با کرملین خواهند بود. این سناریو با توجه به تحریم های یکجانبه آمریکا علیه روسیه و هدف قرار گرفتن شرکت های آلمانی درگیر در پروژه های نفت و گازی با روسیه نیز مورد اعتراض شدید کشورهای مختلف اروپایی قرار گرفت. حزب چپ افراطی Die Linke پا را فراتر گذاشته و دستور کار ایجاد یک اتحادیه امنیتی با روسیه برای تشویق این کشور به خلع سلاح متقابل را پیشنهاد کرده است. رهبر حزب دموکراتیک آزادFDP نیز در برنامه خود عنوان کرده که آلمان باید دست به تفکیک مشکلات خود با روسیه بزند و بین اختلافات خود با روسیه در مورد الحاق کریمه به روسیه و روابط مجدد با روسیه براساس اولویت ها و منافع خود دست به جداسازی بزند.

  • بودجه دفاعی و نقش بوندس ور

در خصوص افزایش بودجه دفاعی و گسترش و تقویت عملیات های بوندس ور، بیانیه های حزبی موضع مشخصی ارائه نداده اند. با این حال به استثنای حزب Die Linke که خواهان عقب کشیدن نیروهای آلمانی از تمامی عملیات ها و خلع سلاح کامل می باشد، سایر احزاب موضع احتیاطی در این خصوص اتخاذ کرده اند. دلیل این احتیاط هم ریشه در حساسیت تاریخی و روانشناسی مردم آلمان نسبت به تقویت نیروی نظامی دارد که همواره با دید منفی نگریسته می شود. در یک نظر سنجی در داخل آلمان در خصوص محبوبیت سیاستمداران آلمانی، وزیر دفاع این کشور و مسئولان امنیتی که اخیرا خواهان افزایش بودجه دفاعی به ٢ درصد و افزایش نقش ارتش این کشور در بحران های بین المللی بود، پایین ترین محبوبیت را در بین وزرا و سیاستمداران بین مردم داشت. بحث ها در آلمان در خصوص بودجه دفاعی این کشور پس از اعلام مرکل به افزایش به ٢ درصد زیاد شده و با مخالفت شدید احزاب سبز و سوسیال دموکرات مواجه شده است. با این حال حزب مرکل و متحدش (اتحادیه سوسیال مسیحی CSU) بر موضع دفاعی خود اصرار داشته و آن را به عنوان واکنشی به درخواست های مکرر متحدان اروپایی و آمریکا برای افزایش هزینه های دفاعی خود می دانند که از زمان سقوط دیوار برلین به١.٢ درصد تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. اما مرکل با آگاهی از حساسیت مردم خود نسبت به افزایش هرگونه نقش و فعالیت نظامی این کشور، با احتیاط عمل کرده و سعی می کند این مساله را در قالب نقش فعال آلمان در مسائل دفاعی مستقل اروپا که همواره مردم از همگرایی اروپا استقبال می کنند، مطرح کند.

تعهد آنگلا مرکل به افزایش بودجه دفاعی به ٢ درصد تولید ناخالص داخلی، مطابق با تعهدات ناتو یکی از مهم ترین مباحث این روزهای آلمان در مبارزات انتخاباتی پیش از ٢٤ سپتامبر می باشد. سیاست های امنیتی در آلمان از اهمیت زیادی برخوردار است و درسال های اخیر مولفه مهمی در امر رای دهی محسوب می شود. بنابر اعلام حزب مرکل و متحدش(CDU-CSU) این مساله نه تنها می تواند به عنوان نشانه ای از قدرت باشد بلکه همچنین پاسخی به درخواست های مکرر متحدان ناتویی برای افزایش هزینه های دفاعی باشد. این مساله برای متحد ناتویی آلمان نیز مهم می باشد. چرا که تاثیر قابل توجهی در توانایی های آینده بوندس ور(نیروهای مسلح آلمان) و حمایت از ماموریت های چند جانبه در خارج از مرزهای اروپایی خواهد داشت. به طوری که با افزایش بودجه دفاعی به ٢ درصد تولید ناخالص داخلی، بودجه نظامی آلمان از ٣٧ میلیارد یورو کنونی به ٧٠ میلیارد یورو افزایش خواهد یافت و آلمان را به بزرگترین قدرت نظامی اروپا با فاصله زیاد از فرانسه( با ٥٥ میلیارد یورو) و انگلیس ( با ٤٨ میلیارد یورو) تبدیل خواهد کرد.

جمع بندی

نهایتاً هر کدام از این مسائل در مذاکرات ائتلاف های احتمالی تغییر و تعدیل خواهد یافت و سایر موضوعات مهم همچون مقررات صادرات سلاح، تهیه تجهیزات و کمک های بین المللی بخشی از هرگونه سازش بین ائتلاف ها خواهد بود. با این حال در آینده سیاست دفاعی آلمان، بوندس ور مدرن پیش بینی و تنظیم شده است. همکاری بیشتر با همسایگان اروپایی در حوزه های دفاع مستقل اروپایی و تداوم تعهد به شرکای قابل اعتماد در حوزه عملیات ها و نهاد های چند ملیتی. همزمان اجماع در درون سازمان های امنیتی آلمان در خصوص استفاده از نیروی نظامی در حال تغییر است. آلمان در حال ایجاد روابط نظامی دوجانبه با کشورهایی از نروژ و هلند گرفته تا ژاپن است. همچنین آلمان در حال ایفای نقش فعال در بحران های بین المللی می باشد که نمود آن در استقرار نیروها در افغانستان و مالی و حمایت از مبارزان کرد در سوریه و عراق می باشد. با این حال وزیر امور خارجه سوسیال دموکرات آلمان که حزبش نیز از مخالفان افزایش بودجه دفاعی و گسترش نقش نظامی آلمان می باشد بیشتر رویکردهای اقتصادی و استفاده از اهرم اقتصادی را مد نظر قرار می دهد.  وی معتقد است وقتی می توان با استفاده از اهرم اقتصادی  و بویژه  حفظ گردشگران و شرکت های بزرگ دنیا تاثیرگذاری بیشتری بر تحولات بین المللی و منطقه ای داشته باشیم، چرا باید هزینه های گزاف ارسال نیرو به خارج انجام شود.

 

ابراهیم باقری دانشجوی دکتری مطالعات اروپا(دانشگاه تهران)- پژوهشگر مسائل اروپا در مرکز تحقیقات استراتژیک

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار