کد خبر: 665
تاریخ انتشار: 2 فروردین 1395 - 01:15
عبدالله مهربان
آیا کشورهای منطقه نوروز می توانند منطقه ی مزبور را تعریف نموده و آن را عملیاتی نمایند؟ یا امواج جهانی شدن مانع از تحقق این امر شده و فرهنگ مردمان این منطقه را در فرهنگ غالب جهانی ذوب خواهد نمود؟

فراتاب: با نگاهی به تاریخ چند هزارساله ی نوروز و ماندگاری آن در بستر پرفراز و نشیب تاریخ این گهواره ی تمدن بشری، می توان اذعان نمود که این پدیده ی فرهنگی، ریشه در باورها، عقاید و ارزش های مردمان این منطقه از جهان دارد. هرساله میلیون ها نفر از کرد و فارس گرفته تا بلوچ، تاجیک، افغان و ... این مناسبت عظیم تولد دوباره طبیعت را جشن می گیرند. کشورهای ایران، افغانستان، پاکستان، تاجیسکتان، ارمنستان،  و مناطق کردنشین در عراق، ترکیه و سوریه در این رویداد فرهنگی سهیم هستند. عظیم ترین مراسم های نوروزی در شهرهای کردنشین دیاربکر ترکیه، و اربیل و سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق برگزار می گردد. طوری که هرساله جمعیتی بالغ بر یک و نیم میلیون نفر در مراسم روز اول نوروز دیاربکر شرکت می کنند. می توان گفت در عصر جهانی شدن، بی تردید در آینده دامنه این مناسبت فرهنگی-تاریخی گسترده تر شده و با توجه به ویژگی های جهانشمول این جشن طبیعت بعید نیست که به مناسبتی جهانی تبدیل شود.

بعد از فروپاشی شوروی، جمهوریهای استقلال یافته از آن، در پی بازتعریف هویت فرهنگی و سیاسی خویش، سعی در احیای نوروز که ریشه در تاریخ و فرهنگ شان داشت نموده و هرکدام به نحوی از آن بهره بردند. در صورتی که ایران میتوانست از این فرصت استثنایی بهره جسته و با توجه به اشتراکات فرهنگی قوی و ریشه دار، همگرایی خویش را با این کشورها بیشتر نماید، متأسفانه به دلیل تحت الشعاع قرار گرفتن سیاست خارجی زیر سایه سیاست گرایی و ایدئولوژی، حوزه فرهنگی به فراموشی سپرده شد و از طرفی منافع قدرت هایی چون آمریکا، اروپا، چین و نفوذ روسیه، ایران این فرصت مناسب را از دست داد. ولی با توجه به اشتراکات سنتی و تاریخی میان ایران و این کشورها و همچنین گرایش مردمان این کشورها هنوز فرصتی برای چرخش دوباره و بازتعریف روابط بر مبنای دیپلماسی فرهنگی وجود دارد. ولی باید این اصل را در زمینه روابط بین الملل در نظر داشت که هر گونه نگاه یکجانبه گرایانه در راستای استیلای فرهنگی ممکن است واکنش ها و پیامدهایی را به همراه داشته باشد که نه تنها همگرایی را میسر نساخته بلکه موجب واگرایی هر چه بیشتر و افزایش تضادها در میان کشورهای منطقه گردد.

به دنبال تصویب قطعنامه ای از سوی مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر به رسمیت شناختن نوروز و نامگذاری "روز بین المللی نوروز" و ثبت آن در یونسکو به عنوان میراث معنوی بشری بهانه ی خوبی برای ایران به وجود آمد تا با دعوت از سران کشورهای حوزه ی نوروز در هفتم فروردین 1389، اولین نشست رسمی را در کاخ سعدآباد برگزار کرده و اولین گام را در راستای همگرایی و ایجاد دیپلماسی بر مبنای نوروز بردارد.

از دهه ی 90 میلادی به بعد جهان شاهد پدیده ی جهانی شدن و موج جدیدی از رویکردهای همگرایی منطقه ای بر مبنای اشتراکات اقتصادی و فرهنگی بود. که اغلب این همگرایی ها و منطقه گرایی ها موجب رشد و شکوفایی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در مناطق خاصی گردیده است. در صورتی که منطقه نوروز، علیرغم ظرفیت های قابل توجه، تاکنون نتوانسته است به این امر مهم دست یابد. چالشهای سیاسی و ایدئولوژیک میان کشورهای منطقه، موجب گرایش هرکدام از این کشورها به سوی یکی از سه قطب غرب، روسیه یا جهان اسلام شده است. با توجه به موانع بسیار زیاد همگرایی در خاورمیانه و جهان اسلام، و ناکامی ایران در جذب همگرایی کشورهای اسلامی، خاورمیانه و حوزه خلیج فارس، ضرورت باز تعریف روابط با کشورهای حوزه نوروز بر مبنای دیپلماسی فرهنگی و رویکرد همگرایانه بیش از پیش مورد توجه است. در حالی که هنوز کشورهای منطقه ی نوروز اقدامی جدی در جهت ایجاد اتحادیه ای منطقه ای برنداشته اند، موج عظیم جهانی شدن مدتی است جولان می دهد. در چنین شرایطی، آیا کشورهای این منطقه می توانند منطقه ی مزبور را تعریف نموده و آن را عملیاتی نمایند؟ یا امواج جهانی شدن مانع از تحقق این امر شده و فرهنگ مردمان این منطقه را در فرهنگ غالب جهانی ذوب خواهد نمود؟

نظرات
آخرین اخبار